قدم به قدم از خانواده تا تشکل

سعید قاسمی کارشناس ارشد برنامه‌ریزی امور فرهنگی

اشاره:

نویسنده معتقد است: «جوانِ جامعه پیچیده‌ی امروز نمی‌تواند و نباید تک بُعدی رشد کند و رشد همه جانبه، مستلزم پاسخ به نیازهای متنوع جوان است که در کانون گرم خانواده و نهاد مقدس مدرسه به تمامی تأمین نخواهد شد.» این مقاله با گفتاری مختصر اما گویا، در صدد اثبات ضرورت حضور جوانان و نوجوانان در گروه‌ها و تشکل‌های اجتماعی است.

جمله‌ها را یک به یک بخوان، تأمل کن و در صورت تأیید به سراغ جمله‌ی بعدی برو. هر جمله که به آن اشکال داشتی را بنویس و ارسال‌اش کن. ولی اگر به آخرین جمله رسیدی آن را عمل کن و به من خبر بده!

* خانواده یک گروه خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی نیازهای بنیادی دیگر، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد.[۱]

* تصویر قالبی ما از خانواده از شوهر، زن و فرزندان تشکیل می‌شود.[۲]

* مثل خانواده به اجتماع مثل سلول است به… . اگر چه خانواده کوچک‌ترین نهاد اجتماعی است اما اگر نباشد جامعه هم نخواهد بود.

* فرزندان حاصل عمر یک خانواده محسوب می‌شوند و میوه‌های درخت زندگی‌اند.

* از کودک و نوجوان تا جوان و بزرگسال همه نیازهای متنوع و متفاوتی دارند.

* برخی از نیازها در خانواده، برخی در مدرسه و برخی در جامعه تأمین خواهد شد.

* آیا خانواده‌ها در جوامع صنعتی و در کلان‌ شهرها به نیازهای فرزندان خود پاسخ می‌دهند؟

* خانواده در مرحله‌ی اول مسئول نگه‌داری فرزندان، به لحاظ جسمانی و اقتصادی، است. زیرا آنها قادر نیستند وظیفه‌ی خود را نسبت به خود، به تنهایی انجام دهند.[۳]

* خانواده، در طول تاریخ حیات بشری نخستین مؤسسه برای اجتماعی کردن جوانان و نوجوانان بوده است. زیرا تنها گروهی است که برای مدت نسبتاً قابل توجه، با فرزند تماس مستمر دارد.[۴]

* لذا خانواده در شکل‌گیری وجهه نظرها، ارزش‌ها و باورداشت‌های کودک نقش اصلی را بر عهده دارد و بر نوع روابطی که فرد با عوامل و نهادهای اجتماعی دیگر دارد، تأثیر می‌گذارد.[۵]

* در جوامع غیر صنعتی، خانواده به لحاظ اقتصادی، هم واحد تولیدی است و هم مصرفی اما در جوامع صنعتی خانواده فقط واحد مصرف کننده‌ی تولیدات اقتصادی است و نه تولید کننده‌ی آنها.[۶]

* در جامعه‌ی شهری و صنعتی، خانواده بسیاری از کارکردهای خود را به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار کرده است.[۷]

* نقش فرهنگی خانواده را نیز دولت، مذهب، آموزش و پرورش، از طریق نهادهای تربیتی، به عهده گرفته است. به خصوص آموزه‌های مذهبی که در گذشته عمدتاً در دست خانواده بود و اکنون بر عهده‌ی نهادهای رسمی مذهبی گذاشته شده است.[۸]

* ساختار خانواده امروز با کاهش حجم خانواده و تغییر نگاه به فرزند تغییر یافته است. فرزندان در جامعه‌ی شهری و صنعتی کمک کار خانواده نیستند بلکه سربار اقتصادی محسوب می‌شوند.[۹]

* امروزه اکثر پدران نقش تربیتی خود را بسیار کم رنگ و نهایتاً در حد تفریح هفتگی و مسافرت سالیانه محدود کرده‌اند. (البته اگر نصحیت‌ها و سرکوفت‌های پدرانه را نادیده بگیریم.)

* مادران بیشتر به وضعیت آموزش و تغذیه تأکید دارند و البته، در صورت بروز اختلالات شخصیتی به مشاور هم مراجعه می‌کنند.

* مدرسه اگر چه نهاد تعلیم و تربیت است اما نه تنها کارکرد آموزشی آن، بر کارکردهای تربیتی اولویت پیدا کرده است، بلکه آموزش نیز گرفتار آسیب‌های متعدد و متنوع شده است. (یک کارشناس)

* کارکرد تربیتی مدرسه هم به صورت سطحی در نظرم و سکوت و آداب تشریفاتی و مراسمات خاص، خلاصه شده است و در بخشی از فعالیت‌ها برای تعداد کمی از بچه‌های علاقمند به امور هنری نیز پرداخته می‌شود. (یک مربی)

* اینک این جامعه و این هم فرزندانی که از یک پایگاه اجتماعی ـ تربیتی مسئول بی‌بهره‌اند و از دوستان خود درس زندگی می‌آموزند. (یک آشنا)

* اما تشکل و آن هم تشکل فرهنگی چیست و چه کارکردی دارد؟ این دو با هم چه نسبتی دارند؟

* سرزمین ما ایران، پر است از تشکل‌های فرهنگی شامل کانون‌ها، انجمن‌ها، پایگاه‌‌ها، جلسات و مجامع فرهنگی و مذهبی که هر یک به نوعی مشغول فعالیت‌اند.

* منظور از یک تشکل فرهنگی، گروهی از جوانان و نوجوانان هستند که با همراهی و هدایت یک یا چند جوان یاور، اهداف مشترکی را که ضرورتاً در مسیر اهداف فرهنگی نظام جمهوری اسلامی است، از طریق طرح در برنامه‌های فرهنگی به صورت داوطلبانه پی‌گیری و با کسب مجوز از یک سازمان رسمی و حفظ استقلال نسبی، فعالیت می‌کنند.

* اگر چه تشکل‌های فرهنگی فعالیت‌ها و برنامه‌های متفاوت و متنوعی دارند، اما برخی کارکردهای آنها به صورت مشترک برای اعضای خود اتفاق می‌افتد. (برنامه‌ریزی شده بهتر از بدون برنامه انجام می‌شود اما در هر صورت کارکردها وجود دارند.)

* کارکرد یک تشکل را می‌توان در پنج بخش خلاصه کرد که عبارتند از: ۱٫ تأثیرات شخصیتی ۲٫ تأثیرات اجتماعی ۳٫ تأثیرات مدیریتی ۴٫ تأثیرات مهارتی ۵٫ تأثیرات معرفتی

* یک تشکل فرهنگی به جهت ایجاد جو صمیمی و فرصت فعالیت‌های داوطلبانه و بروز خلاقیت و یادگیری مهارت‌ها، و به ویژه به جهت رهبری و هدایت‌های یک جوان یاور موجب افزایش اعتماد به نفس جوانان می‌شود.

* اعضای جوان و نوجوان در یک تشکل فرهنگی، انعطاف‌پذیری، نقدپذیری، اطاعت پذیری و روحیه‌ی تلاش و پشت‌کار و نشاط و شادابی را می‌آموزند.

* اجتماعی شدن، گسترش ارتباطات، مهارت گفتگو و بحث و تبادل نظر در یک تشکل فرهنگی به سرعت فرا گرفته می‌شوند.

* رفتار جمعی، آشنایی با ارزش‌ها و هنجارهای گروهی، انتقال تجربیات، رعایت حقوق دیگران و انجام تکالیف اجتماعی و مسئولیت‌پذیری در قبال دیگران تقریباً در تمامی تشکل‌های فرهنگی فعال رشد فزاینده دارد.

* چون تشکل مانند یک جامعه‌ی کوچک ولی واقعی عمل می‌کند، تجربه‌ی مدیریت امور فرهنگی به صورت داوطلبانه در اختیار افراد قرار می‌گیرد، از مسئولیت کتابخانه و گروه سرود تا گروه مکبران و جلسه‌ی قرآن و برگزاری همایش‌ها و مراسمات و اردوها و… همه فرصت‌های زیبایی است که در اختیار جوانان قرار می‌گیرد و در هیچ آموزش و دانشگاهی این فرصت به کسی تفویض نمی‌شود چه رسد به این که رایگان باشد.

* برنامه‌ریزی، تیم‌بندی، کنترل و نظارت و سازمان‌دهی و رهبری در مدیریت تشکل‌های فرهنگی موج می‌زند و هر جوانی تحت نظارت مدیر عالی و جوان یاوران می‌تواند هر چه انرژی و استعداد بالقوه دارد همه را به بهترین نحو آزاد سازد و بالفعل کند.

* از مهارت گفتگو و نقد و بررسی که بگذریم حداقل هر جوان در تشکل پنج مهارت را به سادگی می‌آموزد: ۱٫ مهارت ارتباطی ۲٫ مهارت تصمیم‌گیری ۳٫ مهارت خودآگاهی ۴٫ مهارت حل مسأله ۵٫ مهارت کارگروهی.

* تشکل فرهنگی مهدگذران اوقات فراغت است. لذا جوان و نوجوان تشکل می‌تواند با انواع هنرهای مورد علاقه، مانند خطاطی و نقاشی و نویسندگی و قصه‌گویی و نقد فیلم و عکاسی و تئاتر و سرود و آواشناسی و… و انواع ورزش‌های گروهی و فردی مانند شنا و کوهنوردی، پینگ‌پنگ، ورزش‌های رزمی و دفاع شخصی، فوتبال، والیبال و… آشنا شود.

* در تشکل‌ فرهنگی به جهت برنامه‌های مذهبی و اعتقادی، باورها، ارزش‌ها و احکام دین و قرآن مجید آموزش داده می‌شود و هر جوان و نوجوان می‌تواند با دین خود (اسلام) بیشتر آشنا شود.

* در تشکل‌ها در طول سالیان موضوعاتی همچون انس با طبیعت، سیر و سفر، جهاد و شهادت، آیین دوستی، دشمن‌شناسی، امر به معروف و نهی از منکر، عفاف و پاک‌دامنی، آزادی و آزادی‌خواهی، ولایت و رهبری، بینش سیاسی، تألیف قلوب، آداب معاشرت، الگوها و اسوه‌ها، رشد و خودسازی، انس با قرآن و… کم و بیش مطرح می‌شود و مورد بحث قرار می‌گیرد.

* بالاخره کدام خانواده و کدام مدرسه و کدام دانشگاه را می‌توان یافت که اینگونه، هوشمندانه به نیازهای واقعی جوان و نوجوان ایرانی پاسخ مثبت می‌دهد؟!

* و لذا خانواده نه تنها بایستی به تشکل فرهنگی نگرش مثبت و مکمل داشته باشد، و نه تنها باید جوان و نوجوان خود را برای همکاری با تشکل‌ها تشویق و حمایت کند بلکه می‌بایست در تعامل سازنده و تقویت کننده با تشکل فرهنگی همکاری کند.

* و البته وظیفه‌ی خانواده به ویژه پدر، است که نسبت به سلامت تشکل‌های فرهنگی اطمینان کافی کسب کند و بدین منظور جوان یاوران و اعضای فعال آن تشکل را شناسایی و در صورت تأیید با آنها هم کاری داشته باشد.

* آیا واقعاً خانواده‌های ایرانی به ویژه در شهرهای بزرگ چنین نگاهی به تشکل‌های فرهنگی دارند؟! و آیا خود تشکل‌ها می‌دانند چه خدمت بزرگی برای جوانان و نوجوانان این مرز و بوم انجام می‌دهند؟

* آیا جوانی که در آینده باید تشکل‌ساز، فرهنگ ساز و تمدن‌ساز باشد را می‌توان صرفاً در مسیر آموزش علوم محدود و منحصر و موفقیت را فقط در قبولی کنکور ترسیم کرد؟

* چه بسیار جوانان تشکلی که با رتبه‌های یک رقمی و دو رقمی سکوهای افتخار علمی را هم در کنار دیگر افتخارات کسب کرده‌اند. جوان جامعه‌ی پیچیده‌ی امروز نمی‌تواند و نباید تک بعدی رشد کند و رشد همه جانبه مستلزم پاسخ به نیازهای متنوع جوان است که در کانون گرم خانواده و نهاد مقدس مدرسه به تمامی تأمین نخواهد شد.

* کلام آخر آن که چگونه می‌توان تشکل‌های فرهنگی را تقویت کرد. آیا غیر از جوان و جوان یاور کسی می‌تواند بنیاد تشکل‌ها را تقویت کند و آیا غیر از جوان و نوجوان، می‌تواند جایگزین یک جوان یاور شود. و این چرخه تنها به دست توانای جوانان و بصیرت فرهنگی خانواده‌ها ادامه می‌یابد.

پی‌نوشت:
کوئین، بروس. «درآمدی بر جامعه‌شناسی». ترجمه‌ی محسن ثلاثی. تهران: توتیا ۱۳۸۱٫

[۱] (کوئین ۱۷۱: ۱۳۸۱)

[۲] (همان)

[۳] (کوئین ۱۸۰: ۱۳۸۱)

[۴] (همان)

[۵] (همان)

[۶] (همان: ۱۸۱)

[۷] (همان)

[۸] (همان)

[۹] (همان: ۱۸۳)

دکمه بازگشت به بالا