قرآن چیست؟

 

واژه قرآن 
واژه ((قرآن )) در لغت عرب ، به معناى ((قرائت و خواندن )) است . گویند: (( قرء قرء و قرائه و قرانا الکتاب اى : نطق بالمکتوب فیه …)) ، این معنا در خود آیات قرآن کریم نیز به کار رفته است ، در سوره قیامت ، چنین آمده است :
(( لا تحرک به لسانک لتعجل به ان علینا جمعه و قرانه فاذا قراناه فاتبع قرانه )) (۲).
یعنى : ((زبانت را به خواندن قرآن حرکت مده تا در خواندن آن عجله کنى ، که خواندن و جمع آن بر عهده ماست . و چون ما آن را خواندیم ، از خواندن آن پیروى کن (و همانطور بخوان که ما خوانده ایم )).
پس در این دو مورد، واژه ((قرآن )) مصدر و به معناى ((خواندن )) آمده است . و اینکه خداوند متعال این کلمه را براى کتاب خود نام نهاده است ، شاید بدین جهت باشد که ((قرآن )) به معناى ((کتاب خواندن )) است . همیشه بر سر زبانها باشد. و دائم آن را بخوانند. و معانى آن را در دل داشته باشند. در این صورت ، قرآن که مصدر است به معناى مفعول ؛ یعنى ((مقرو)) است .
برخى نیز گفته اند که معناى لغوى ((قرآن )) به معناى ((جمع کردن )) است ؛ چون در (( قراء قرانا الشى ء یعنى : اى جمعه وضم بعضه الى بعض )) . پس در این صورت باید مصدر به معناى فاعل باشد. و قرآن ؛ یعنى : ((جمع کننده حقایق و سخنان الهى )) ولى معناى اول مقبولتر است . و خود قرآن مجید نیز آن را تاءیید مى کند. مرحوم علامه طباطبائى نیز در تفسیر المیزان آن را پذیرفته است . اما مرحوم طبرسى ، در ذیل آیه شریفه (( شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن )) (۳)، قول دوم را پذیرفته است اما در مقدمه در ((فن رابع )) هر دو قول را – بدون ترجیح یکى بر دیگرى – نقل کرده است . ولى از اینکه قول دوم را با لفظ ((قیل )) آورده ، ظهورش ‍ در تاءیید قول اول مى باشد.

در فـرهـنـگ اسلام و تشیع قرآن را همواره با صفت کریم به صورت قرآن کریم ( اهل سنت ) با صفت مجید , به صورت قرآن مجید ( اهل تشیع ) مى نامند و این دو صفت منشا قرآنى دارد. از قرآن مجید دوگونه تعریف مى توان به دست داد. نـخـسـت تـعریف ساده و عرفى که قرآن را کتاب مقدس و آسمانى اسلام و وحى الهى بر حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) مى داند. دوم تـعریف علمى که قرآن را وحى نامه اعجازآمیز الهى مى داند که به زبان عربى , به عین الفاظ توسط فرشته امین وحى , جبرئیل , از جانب خداوند و از لوح محفوظ , بر قلب و زبان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) هـم اجمالا یکباره و هم تفصیلا در مدت بیست و سه سال نازل شده و حضرت (صلى الله علیه وآله) آن را بر گـروهـى از اصـحـاب خـود خوانده و کاتبان وحى ( از میان اصحاب ) آن را با نظارت مستقیم و مـسـتـمر حضرت(صلى الله علیه وآله) نوشته اند و حافظان بسیار , هم از میان اصحاب , آن را حفظ و به تواتر نقل کـرده انـد و در عـصـر پـیامبر (صلى الله علیه وآله) هم مکتوب بوده ولى مدون نبوده است , و در عصر عثمان با نظارت او طى چند سال , منتهى به حدود سال ۲۸ هجرى , مدون بین الدفتین ,از سوره فاتحه تا ناس , در ۱۱۴ سوره , مى گردد. و متن آن مقدس و متواتر و قطعى الصدور است و تلاوت آن مستحب مؤکد است . ایـمـان بـه قـرآن مـجـید به توصیفى که گفته شد و نیز معجزه الهى و سند نبوت دانستن آن و مـحـفوظ بودنش از خطا و هرگونه افزود و کاست ( تحریف ) , از ضروریات اسلام و مذهب تشیع است . قـرآن به زبان عربى بسیار شیوایى که مایه اعجاب فصحاى عرب ( و بعدها اقوام دیگر ) گردیده و در تـاریـخ زبـان عـربى , سابقه و همانندى نداشته , در طى مدت بیست و سه سال , یعنى سراسر زمـانـى کـه حـضـرت رسـول (صلى الله علیه وآله) به وظیفه رسالت و ابلاغ پیام الهى و دعوت به اسلام اشتغال داشـتـه انـد , بـه صورت بخش بخش ( منجما یا نجوما ) بر حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) وحى شده است و چنانچه اشاره شد حافظان , حفظش کرده و کاتبان با نوشت افزارهاى بسیار ابتدایى , با خطى که هـنـوز نـقـطـه و نـشان و علائم اعراب نداشته است , و کوفى نام داشته است , در چندین نسخه بازنویس شده است .

تفاوت حدیث قدسى و قرآن

حدیث قدسى حدیثى است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا سایر انبیا یا امامان معصوم(علیهم السلام) از خداوند خبر دهد. بدین گونه که معنا و مضمون آن به وسیله الهام یا در خواب و… به پیامبر(صلى الله علیه وآله) القا شود و پیامبر(صلى الله علیه وآله) با لفظ خود، آن را ادا کند و یا این که الفاظِ حدیث قدسى نیز وحى الهى باشد و نیز ممکن است هر دو گونه باشد; به هر حال، در حدیث قدسى ادعاى اعجاز وجود ندارد; به خلاف قرآن که به منظور اعجاز و تحدّى با الفاظ خاصى نازل شده و امکان آوردن مانند آن وجود ندارد.
برخى فرق هاى دیگر قرآن و حدیث قدسى عبارت است از::)
۱-قرآن، سند رسالت و کتاب رسمى دین اسلام، هم چنین کتابى تحریف ناپذیر است; ولى احادیث قدسى چنین جایگاه و ویژگى هایى ندارد.
۲-قرآن، قطعى الصدور است; ولى احادیث قدسى، ظنى الصدور; یعنى نمى توان گفت: صددرصد از جانب خدا است; چرا که خبرِ واحد است.
۳-احادیث قدسى، برخى از احکام قرآن را ندارند; مانند: لزوم طهارت هنگامِ مَسّ قرآن، حرمت قرائت در برخى اوقات و…

 

تعریف قرآن کریم:

قرآن کریم سخن معجز خداوند و وحی نازل شده وی برای پیامبرش حضرت محمدبن عبدلله صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم است، که در مصاحف مکتوب و از پیامبر صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم به تواتر منقول و تلاوت اش عبادت می باشد.
برای تشریح این تعریف ناگزیریم پاره ای از مفاهیم را اندک توضیح دهیم:
• سخن خداوند: اشاره به این است که قرآن سخن خداوند است و با این قید سخن بشر، جن و ملائک از تعریف بیرون می شود.

  • معجز: اشاره به این است که بشر و جن از ساختن و آوردن سخنی این گونه، عاجز اند. موضوع اعجاز قرآن را در بحث جداگانه بررسی خواهیم کرد. همچنان با ذکر این قید، سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم) که با لفظ خود از آن تعبیر نموده است شامل این تعریف بوده و بیرون نمی شود.
  • وحی نازل شده وی برای پیامبرش حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم): هدف همان سخن و کلام الهی است که برای پیامبر خدا حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم) نازل شده است، به اینصورت وحی الهی و سخنان او که برای انبیای دیگرش نازل کرده یا برای ملایک از این تعریف بیرون می شود و وحی را در یک بحث جداگانه مورد ارزیابی قرار می دهیم.
    • در مصاحف مکتوب و از پیامبر (صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم) به تواتر منقول: با این قید احادیث قدسی و دیگر احادیث نبوی که وحی به شمار می روند و همچنان آیاتی که تلاوتشان نسخ شده است و دیگر در مصاحف نوشته نیستند و برخی قرائت هایی که به روایت های آحاد به ما رسیده اند، از تعریف بیرون می شوند. تواتر همان روایتی را می گویند که جمع زیادی آن را از اول تا آخر سند از جمعی به اندازه خودشان روایت کرده باشند که اتفاق همه شان بر دروغ محال می باشد.
  • تلاوت قرآن کریم عبادت می باشد: جز قرآن کریم دیگر تلاوت هیچ نصی از نگاه شرعی عبادت به حساب نمی آید. قرآن کریم یگانه کتابی است که هر حرف آن اجر دارد و تلاوتش عبادت است. این بدان معنی نیست که مطالعه و خواندن دیگر متون و نصوص خالی از اجر و ثواب است.

 

دکمه بازگشت به بالا