مروری مختصر بر اندیشههای تربیتی امام خمینی(قدس سره)
حقیقت این است که هیچ حرکتی از امام(ره) را نمیتوان جدا از اسلام و آموزهای اسلامی تصور کرد؛ همان چیزی که خودشان آن را مکتب توحید مینامند.
برای مربی، چیزی بهتر از این نیست که بداند از منظر امام(ره) یکی از امتیازات مکتب توحید نسبت به تمام مکاتب عالم، این است که مکاتب توحیدی، مردم را تربیت و آنها را از ظلمات خارج کرده و هدایت به جانب نور میکنند.۱
در ادامه بخشی از آرا و اندیشههای امام خمینی(ره) در این رابطه را مرور میکنیم:
نقش اول
امام نقش زنان و مادران در تربیت را مهمتر از هر عامل دیگری میدانند. یکی از کلیدیترین جملات ایشان در این رابطه، همان جایی است که مىفرمایند: «قرآن کریم انسانساز است و زنان نیز انسان ساز.»۲ و «اسلام مىخواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند که بر دامن شما انسانهاى کامل تربیت شوند.»۳ و نیز میفرمایند: «شماها در تحصیل کوشش کنید که براى فضایل اخلاقى، [بر] فضایل اعمالى مجهز شوید، شما براى آتیۀ مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید.»۴
این جملات از سویی حس شور و شعف و از سویی دیگر، بار سنگین مسئولیت را برای مادران به همراه دارد.
شاهکلید
شاهکلید تربیت از منظر امام -که آن را مسئلۀ اساسی در باب تربیت میدانند- مسئلۀ روح و قلب است؛ اگر قلب آدمی الهی شود، همۀ کردار، رفتار و نیات او نیز الهی خواهد شد. به طورکلی سعادت انسان به روح یعنی قلب او بستگی دارد.۵ هنگامی که نفس توجه خود را از عالم ملک و ماده گرفته و به عالم تجرد و معنویت انتقال دهد، قویتر میگردد و این، هدف اساسی تربیت اسلامی است.
- با عینک امام تربیت را نگاه کنیم
اصول و قواعد، ناشی از جهانبینی افراد است و نوع نگاه آنان به دنیا را نشان میدهد. برخی از اصولی که حضرت امام خمینی(ره) در امور تربیتی به آن پایبند بوده و در سخنان ایشان نیز به آن اشاره شده است، در ادامه بیان میگردد:
الف. خود تربیتی
مهمترین مسئله، همین است که مربی، خود تربیتیافته باشد؛ آنگاه دیگر لازم نیست خوبیها و نیکیها را برای متربی ترسیم کند. امام راحل میفرماید: «کسانی که میخواهند در این عالم تربیت کنند دیگران را، قبلاً خودشان تزکیه شده باشند، تربیت شده باشند.»۶
همچنین میفرمایند: «ما اگر چنانچه خودمان را تربیت کنیم، مشکلاتمان همه رفع میشود. همۀ مشکلات از این است که ما تربیت نشدهایم، به تربیت الهی و تحت بیرق اسلام در نیامدهایم. به حسب واقع، همۀ این کشمکشهایی که شما ملاحظه میکنید، همۀ اینها برای این است که تربیت نیست.»۷
ب. اول تزکیه، بعد تعلیم!
علم مفید، ارزشمند و کارآمدی که بسیار به کسب آن توصیه شده است هم میتواند در موقعیتی خطرناک باشد و برای بشریت دردسر درست کند؛ امام خمینی(ره) این موقعیت را جایی میداند که تنها تعلیم صورت گرفته و تزکیه رها شده است؛ همان جایی که تنها و تنها به شکستن مرزهای دانش اندیشیده شد و گاهی به نتایجی همچون بمب اتمی منجر شد.
امام خمینی(ره) بارها تقدم تزکیه بر تعلیم را به عنوان یک اصل راهبردی یادآور شده است: «کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید، قبل از اینکه تعلیم و تعلّم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم، تربیت باشد، که او مقدم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر تعلیم کتاب و حکمت.»۸
ایشان علم بدون تزکیه و تربیت را منشأ و سرآغاز بسیاری از خطرها و انحرافات میداند و میفرماید: «مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است. گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی به گلها میخورد، بوی عطر بلند میشود؛ وقتی که به جای کثیف میخورد، بوی کثافت بلند میشود؛ علم هم همینطور است که اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود، عطرش عالَم را میگیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد…، این، فاسد میکند عالَم را…»۹
رابطۀ تعلیم و تزکیه جایی خوب معلوم میشود که امام میفرمایند: «در نفس که مهذب نشده علم حجاب ظلمانی است.»۱۰
بنابراین، «تزکیه» را میتوان به مجموعه فعالیتهایی تعریف کرد که در فرد ملکۀ تقوی را پدید میآورد تا در مقام عمل، از حدود اخلاقی و شرعی تجاوز نکند. اگر کسی دارای چنین ملکهای باشد، توانایی حاصل از علم برای او مبارک خواهد بود؛ در غیر این صورت، مصداق «چو دزدی با چراغ آید ـ گزیدهتر برد کالا» خواهد شد.
ج. کودک و نوجوان را دریابید
هرچند به فرمودۀ امام، همۀ جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند۱۱، اما در کلمات ایشان بر تعلیم و تربیت نوجوانان و کودکان بیش از دیگران تأکیده شده است. علت آن هم آمادگی روح و قلب آنها است. امام خمینی(ره) فرمودهاند: «هر چه سن بالا رود، امور منافی سعادت انسان زیادتر شده، قدرت کمتر میگردد. به سن پیری که رسیدید، دیگر مشکل است موفق به تهذیب و کسب فضیلت و تقوی شوید. نمیتوانید توبه کنید زیرا توبه با لفظ «اتوب الی الله» تحقق نمییابد، بلکه ندامت و عزم بر ترک لازم است، پشیمانی و عزم بر ترک گناه برای کسانی که پنجاه سال یا هفتاد سال غیبت و دروغ مرتکب شده، ریش خود را در گناه و معصیت سفید کردهاند حاصل نمیشود.»۱۲
در مورد کودک و نوجوان، ماجرا فرق میکند. ایشان در ترغیب مسئولان به توجه بیشتر به نوسالان و نوجوانان میفرماید: «شما اگر بتوانید این بچهها را تربیت کنید به طوری که از اول خداخواه بار بیایند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچهها تزریق کنید، این بچهها زود قبول میکنند. اگر عبودیت خدا را و تربیت الهی را، و آنکه هرچه هست از او است به اینها القا کنید و آنها بپذیرند، خدمت کردهاید به این جامعه.»۱۳ و در جایی دیگر فرمودهاند: «لهذا تربیتها باید از اول باشد. از همان کودکی تحت تربیت انسان قرار بگیرد و بعد هم در هر جا که هست، یک مربیهایی باشند که تربیت کنند انسان را تا آخر عمر هم انسان محتاج به این است که تربیت بشود.»۱۴
- امام را رصد کنید
شناخت روشهایی که امام در امور تربیتی از آنها استفاده کردهاند، جالب توجه و مفید است؛ روشهایی که هم در حرکات و صحبتهای خصوصی، هم در سخنرانیهای عمومی و هم در بیانات ایشان دیده میشود. برای این کار لازم است همه چیز را رصد کنیم. در ادامه، تنها به دو روش از روشهای ایشان اشاره میشود:
الف. شرایط را در نظر بگیرید
هدف نهایی تربیت، ثابت است و روشها به اقتضای شریط قابل تغییر هستند. امام(ره) نیز در اتخاذ روشها بسیار بر این موضوع تأکید کردهاند که به ارزیابی شرایط زمان و مکان توجه شود. البته این مطلب، تأییدی بر توجیه وسیله در راه رسیدن به هدف نیست، بلکه به این موضوع اشاره دارد که توجه به شرایط محیطی، فردی و… در هر مسئلۀ تربیتی بسیار مهم است.
ب. امید و محبت موج بزند
سیرۀ تربیتی امام خمینی(ره) سرشار از امیدآفرینی است و بیش از آنکه از روشهای سلبی استفاده کند، بر روشهای ایجابی تأکید دارد. بر همین اساس است که ایشان با تفکیک افراد به دو گروه مغرض و افراد بیغرض، استفاده از روشهای سلبی را درباره گروه دوم کاملاً ناروا و در مورد گروه اول هم فقط در صورت ضرورت روا میدانند.
وی همواره عملکرد مثبت مردم را مورد تشویق قرار میداد و از خوبی و وفاداری مردم به اسلام سخن میگفت و جز در برابر معاندان، تهدید به برخورد سلبی نمیکرد.
همین معاندان را هم وقتی «معاندانِ فریب خورده» میدانست، به آنان امید میداد که راه برای توبه و بازگشت باز است؛ تا آنجا که در وصیتنامۀ سیاسی الهی امام هم آخرین تلاشها برای هدایت فریب خوردگان به چشم میخورد.
همین روش شگفت انگیز ایشان باعث شده بود در حفظ وفاداری مردم توفیقهای بزرگی کسب کنند.
- کاش با شیپور میآمد
گاه انحراف آنقدر آرام و بی صدا وارد کارها میشود که حضورش را اصلاً احساس نمیکنیم. اصلاً ویژگی انحراف همین است که بدون سر و صدا میآید. باید از همین انحرافات خزندۀ همرنگ که تشخیص راه و چاه را برای ما سخت میکنند، ترسید. تنها راه همین است که چراغ علم و آگاهی و مطالعه در مکتب توحیدی را پرنورتر کنیم، معیارها را دست بگیریم و راه را ادامه دهیم. صحیفۀ نور ابزار خوبی است که در این راه کمکهای فراوانی به ما میکند.
پینوشتها:
(۱) امام خمینی، سیدروحالله: «صحیفۀ نور»، ج۲۱، ص۴۰۲-۴۰۳٫
(۲) همان، ج۶، ص۳۰۰٫
(۳) همان، ج۵، ص۱۷۷٫
(۴) همان، ج۲۲، ص۲۱۹٫
(۵) همان، ج۸، ص۵۲۱٫
(۶) همان، ج۱۴، ص۳۹۱٫
(۷) همان، ج۱۳، ص۵۰۷٫
(۸) همان.
(۹) همان، ج۱۴، ص۴۰٫
(۱۰) همو: «جهاد اکبر»، ص۲۱۲٫
(۱۱) همو: «صحیفۀ نور»، ج۱۷، ص۲۳۷٫
(۱۲) همو: «جهان اکبر»، ص۵۷-۶۰٫
(۱۳) همو: «صحیفۀ نور»، ج۱۴، ص۴۰٫
(۱۴) همان، ج۱۴، ص۱۵۳٫