مؤمن خودجوش انقلابی

یادداشت شفاهی حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی فوقی، عضو شورای مرکزی اتحادیۀ انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان و از مبلغان جوان و فعال در کشورهای اروپایی و آفریقایی

در روش تربیتی، تفاوت‌هایی در کشور ما و کشورهای دیگر وجود دارد. طبق مشاهدات من، تازه‌مسلمان‌ها در حوزۀ رشد فکری، از چند جهت تقویت می‌شوند و می‌توان گفت مصداق آنچه مقام معظم رهبری می‌فرمایند، هستند: «مؤمنِ خودجوش انقلابی». مثلاً در حوزۀ ایثارگری، برای تبلیغ مکتب اهل‌بیت(ع) از خودشان ایثار می‌کنند. بگذارید نمونه‌ای را ذکر کنم. روزی در خارج از کشور، یک نفر با من وعده کرد و دیر به قرار آمد. از او پرسیدم چرا دیر آمدی، گفت: من هزینۀ تاکسی نداشتم و پیاده آمدم. به او گفتم: پس چگونه تبلیغ شیعه را انجام می‌دهی؟ گفت: من یک هفته سرکار می‌روم و پول جمع می‌کنم. بعد این پول‌ها را برای هیئتی که راه انداختیم -هیئت انصارالمهدی- می‌گذارم و آنجا، به وسیلۀ این پول‌ها، خرج اینترنتم را می‌دهم؛ تحقیقات می‌کنم، سایت‌های مختلف را مطالعه می‌کنم و اطلاعاتم را زیاد می‌کنم. بعد در آن مجموعه، به بچه‌های مسیحی، این اطلاعات را بازپس می‌دهم.

یعنی از جیب خودشان خرج می‌کنند، برای اینکه تبلیغ دین بکنند. متأسفانه بعضی‌ها در مقابل کار فرهنگی که ارائه می‌دهند، انتظار پول دارند. این اشتباه است؛ کار فرهنگی، کار دینی است و باید خودجوش باشد. نباید بر مبنای درآمد شکل بگیرد. باید «خودگردان» باشد. قدیمی‌ها نیز برای کار فرهنگی، خودشان پول خرج می‌کردند و روضه‌خوانی برپامی‌کردند. پس ما درون مجموعه‌های جوان، باید بچه‌هایی را تربیت کنیم که ایثارگر باشند و دغدغۀ کار فرهنگی داشته باشند. شغل‌شان چیز دیگری باشد، مثلاً کشاورز باشند؛ شغل‌شان تبلیغ نباشد، کار فرهنگی نباشد. کار فرهنگی شغل نیست؛ کار دل است.

مقاومت، بخشی از هزینۀ مسلمانی

من در خارج از کشور، فرهنگ مقاومت را به وضوح در میان مسلمانان دیدم. یک موقعی از خانمی در فرانسه پرسیدم: تو ناراحت نیستی که از دانشگاه اخراجت کردند؟ ایشان گفت: نه! گفتم: دکترایت را از دست دادی! گفت: نه! من ناراحت نیستم. گفتم: چرا بیرونت کردند؟ گفت: به خاطر اینکه به من گفتند حجابت را بردار، چادرت را بردار، روسری‌ات را بردار. من دکترایی که با بی‌حجابی باشد را نمی‌خواهم. من حاضر نیستم تن به این خفت بدهم!

این قدر این زن مقاوم بود. ما باید «فرهنگ مقاومت» را در مجموعه‌های دانشجویی، دانش‌آموزی، طلاب و… ترویج کنیم. ایستادگی بکنیم؛ اگر ما را از در بیرون کردند، باید از پنجره وارد شویم. معیار شناخت بچه حزب‌اللهی‌ها این نیست که تا روزی که سر کار است، پول می‌گیرد، حقوق می‌گیرد، کار فرهنگی انجام دهد و وقتی او را می‌گذارند کنار، دیگر سراغ کار فرهنگی نمی‌رود. ما می‌گوییم باید مقاوم باشیم، محکم باشیم. من به این خانم گفتم: پس شما ناراحت نیستی؟ گفت: نه! ما باید هزینۀ مسلمان بودن‌مان را بپردازیم! گفت: شما ایرانی‌ها هزینۀ مسلمان بودن‌تان را بیشتر از ما دادید، شماها شهید دادید.

از نظر مسلمان‌‌های کشورهای خارجی، ما هزینۀ اسلام خود را پرداختیم؛ اما این برای چهل سال پیش است! آنها هزینۀ خودشان را پرداختند. ما باید آنها را الگوی مسیر خودمان قرار بدهیم. الآن شهدای هشت سال دفاع مقدس ، برای دنیا الگو شدند. ما باید مواظب باشیم این الگوها را فراموش نکنیم. انقلاب اسلامی، پیش‌برنده است. یک قدرتِ نافذ است. یک تشکیلات متنفذ است. می‌تواند نفوذ بکند. ما باید خون شهدا را الگو قرار بدهیم و اینها را به جوان‌های‌ خودمان معرفی کنیم.

شبیه‌سازی فرهنگ جبهه، راه‌گشای مشکلات امروز

ما باید شبیه‌سازی کنیم. مبلغین و طلبه‌های ما، باید به کم راضی باشند. آدم‌هایی که سیر می‌خورند، سیر می‌خوابند، راحت‌طلب هستند، بی‌هنر هستند، تنبل هستند، کسل هستند، نمی‌توانند برای نسل جوان الگو باشند. شهدای ما، از شهید کاظمی، حاج حسین خرازی، صیاد شیرازی تا احمدی روشن، باید شبیه‌سازی بشوند. ما باید افرادی که امروز در حوزۀ تبلیغ کار می‌کنند، خودشان را شبیه شهدا بکنند. این می‌تواند نقش خوبی را در انتقال فرهنگ شهید و شهادت، به نسلی که شهدا را ندیده‌اند، ایفا بکند.

لشگر فرشتگان با تکیه بر سبک زندگی شهدا، نوید رشد نوجوانان را به همراه دارد

نکتۀ دیگری که من در بچه‌های خارج از کشور دیده‌ام، این است که اینها راجع به دین، خیلی عمیق هستند. شاید بتوان گفت مصداق آیۀ شریفۀ «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» (بقره(۲):۲۵۶)‏ هستند. رشد در تحقیق است. رشد در قوی کردن پایه‌ها است. اگر جوان و نوجوان ما به شناخت عمیقی دست پیدا کند، حتماً می‌تواند راه درستی را بپیماید.

علی‌رغم تلاش‌های دوستان، هنوز برنامۀ شاخصی در جهت ترویج فرهنگ رفتاری شهدا برای نوجوانان نداریم. البته فکر می‌کنم «لشگر فرشتگان» یکی از آن برنامه‌های خوبی باشد که بتوانیم روی آن سرمایه‌گذاری کنیم. در حوزۀ آقایان، من هنوز این مسئله را ندیدم؛ ولی لشگر فرشتگان شاید یکی از آن برنامه‌های خیلی خوبی باشد که ما برای معرفی الگوها و نمونه‌سازی، بتوانیم روی آن حساب باز کنیم.

ترویج فرهنگ ایثارگری، باید عمق‌بخشی به اعتقاد دینی را در پی داشته باشد

یکی از این دختر خانم‌ها در اتریش، به من گفت: خانم معلم ما، هر روز تلاش می‌کرد روسری من را بردارد. به من می‌گفت چقدر موهایت خوشگل است! چقدر طلایی هستی! به من کادو می‌داد؛ ولی


من چون نسبت به اسلام و ارزش‌های اسلامی و حفظ حجاب عمیق بودم و تحقیق کرده بودم، مثل کوه بودم (مؤمنین مثل کوه هستند؛ بادهای مخالف اینها را نمی‌تواند تکان بدهد). به تعبیر خودش، او به دو دانۀ گندم معلم‌اش، حجابش را نفروخت؛ به آن تشویق‌ها و تمجیدات و احترامات و… .

ما باید در راستای تربیت نیروی انسانی، انسان‌هایی را بسازیم که حتی اگر  ناراحتی برای‌شان پیش آمد، ولی هدف‌شان را زمین نگذارند. انسان است، ناراحت می‌شود، از حاشیه‌ها ممکن است برنجد؛ ولی چون هدفش را عمقی پذیرفته است، پا پس نمی‌کشد.

ایجاد بستری مناسب برای نگاه عملیاتی به آرمان‌ها

به نظر من نشریۀ راه‌نما، نشریۀ خوبی برای فضای طلاب و مربیان است. من فکر می‌کنم راه‌نما باید که راه را عملیاتی بکند. ما مربیانی داریم که خوب می‌دادند؛ ولی در میدان عمل، نمی‌توانند خوب عمل کنند. ما باید همۀ مبلغین‌مان را درگیر عملیات بکنیم. من فکر می‌کنم باید محتوا را به یک برنامۀ عملی تبدیل بکنیم. بیاییم راه انتقال مفاهیم را به نسل امروز -که در شبکۀ مجازی عمیق شده و خانواده‌اش هم نتوانستند او را بیرون بکشند- با روش‌های جدید و کارگاهی پیگیری کنیم. فکر می‌کنم با این روش، موفق‌تر باشیم.

دکمه بازگشت به بالا