ما مسافریم(۱)

عطش ملکوتی

بخش اول

اشاره

برای ارائه این موضوع در خیمه شما می توانید در یکی از خیمه های خود بعد از هماهنگی های لازم با اتحادیه شهرستان پیشنهاد یک اردو را برای دانش آموزان خود بدهید طبیعتا سوالی که در ابتدا مطرح خواهد شد این است که مقصد این سفر کجاست ، که شما می توانید کوهنوردی به یکی از قلل مرتفع ناشناخته استان را پاسخ دهید دیگری می پرسد کی و چه زمانی با اینکه محل حرکت کجاست. دانش آموز دیگر می پرسد، زاد و توشه راهمان چیست با خود چه باید بیاوریم. که شما به جای جواب مستقیم توپ را در زمین دانش آموزان دیگر می اندازید و پاسخ به این سوال را به ایشان موکول می کنید و بعد جمع بندی نظرات ایشان رضایت نامه و وسایل فراموش شده را به آن اضافه می کنید. پیشنهاد دادیم که یکی از قلل مرتفع و ناشناخته را که کمتر کسی به آن صعود کرده مطرح کنید تا دانش آموزان کیفیت آب و هوا و فضای سبز و خصوصیات دیگر از این مسیر را از شما سوال کنند که شما با جواب «من هم تجربه ای از این راه ندارم» این سوال را در ذهن دانش آموزان ایجاد کنید که سفری را که نرفته و کوهی را که با آن آشنا نیستند چطور می شود پیمود و این سوال این جواب را از طرف دانش آموزان با شما به دنبال خواهد داشت، که می شود از راهنما یا بلدچی استفاده کرد. همچنین می توانید وظیفه تحقیق در مورد نقشه راه این قله و منزل گاه های رسیدن به قله را به دانش آموزان بسپارید. می شود در آن خیمه باطرح بحث پیرامون خطرات وسختی های راه دانش آموزان را به ورطه چگونگی ۔ مقابله با خطرات و سختی ها انداخت و در آخراز اهمیت مجاهدت و تلاش و کوشش برای رسیدن به نتیجه و فتح قله صحبت کنید. اردوی شمابه حول و قوه الهی شکل می گیرد در زمان مناسب خیمه ای ترتیب داده می شود و به مرور در مورد مقدمات این اردو و مسائل و مشکلات پیش آمده و آسیب شناسی آن طرح بحث می کنید ودر آخر با استفاده از این مقدمه به استقبال موضوع مطرح شده می روید که همگی ما در زندگی یک مسافریم و… این بحث در شماره های بعدی ادامه خواهد داشت.

انشاء االله

ماهمگی مسافریم!

اما مسافرانی هستیم که از نقطه عدم و نیستی به لطف خدای رب العالمین به راه افتاده و به سوی لقاء الله وقرب ذات پاک حق که از هر نظر بی نهایت است پیش می رویم.

انالله و انا الیه راجعون ان الى ربک الرجعی

(به یقین بازگشت همه به سوی پروردگار توست) یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحه فملاقیه (ای انسان تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت پیش می روی و سرانجام او را ملاقات خواهی کرد.) انسان، در میان دو زیبایی بزرگ و بیکران و جاودانه جای گرفته است؛ بین دو ندای آسمانی یک زیبایی «آغازی» و «ازلی» او را ندا می دهد و ندای دیگر از آینده او را صدا می کند.و چه زیباست واقعیت انسان! و چه زیباست این تعبیر جاودانی قرآن، «انالله وانا الیه راجعون» این آرام بخش و مسئولیت آفرین، بزرگترین و زیباترین حرکت حیات را بر جانمان می خواند، یعنی ای آفریده زیبایی ازلی و حسن سرمدی که از زیبایی می آیی و باز به سوی زیبایی می رویا بنگر از کجایی؟ و به کجا میروی؟!

ما ز بالائیم و بالا می رویم

ما ز دریائیم و دریا می رویم

 ای راهسپار بزرگ و ای گل سر سبد آفرینش از آن آغاز زیبا (انا الله) تا آن پایان (الیه راجعون)

مسیری گشوده شده است که از جان خودت می گذرد، بکوش در مسیر راه و گردنه های پر مخاطره آن، از این زیبایی جدانشوی!

نیازهای مسافر معنویت

در این سفر روحانی مانند سفرهای جسمانی مبدأ و مقصد، راه و مرکب، راهنما و توشه راه و موانع و خطرات راه و طریق مقابله با راهزنان راه و دزدان و دشمنان جان و مال لازم است. این سفر روحانی و معنوی دارای منزلگاه هایی است و گردنه های صعب العبور و بنگاه های خطرناک که باید با کمک راهنمایان امین و آگاه به اسلامت از آنها گذشت و یکی را بعد از دیگری پشت سر گذاشت تا به سر منزل مقصود نائل آمد. این همان «سیر و سلوک اخلاقی» است، که دانشمندان اخلاق و راهنمایان دلسوز دینی، ما را به پیمودن آن توصیه کرده اند و به ما همواره تذکر داده اند که تو در این مسیر:

۱- مبدأ و مقصدی داری که یکی است هو الأول والأخر والظاهر والباطن

۲- راه ارتباط و مسیر پیوند از «جان» خودت می گذرد و«مرکب» این مسافرت هم جسم تو است و نفس و ماسویها فالهمها فجورها و تقویها

(سوگند به « تفس» آدمی و آنچه آنرا پرداخت و تقوی و گناه را به او الهام کرد) یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم (ای اهل ایمان، خودتان را بر خودتان عرضه کنید.) وفی انفسکم أفلا تبصرون و بر حذر داشت که مانند کسانی نباشید که چون خدا را فراموش کردند، در نسجه خویشتن خویش از یادشان رفت.

۳- مسافری هسی که راه را نمی شناسی، خطرات و موانع را نمی دانی، برای تو هم نقشه راه فرستادم که حجت روشن، موعظه الهی، شفاء سینه ها و مایه هدایت و رحمت مومنین است و او کتاب بزرگ قرآن است که ادب سرای خداست ان هذا القرآن مأدبه الله

۴- نقشه راه را باید راهنما خواند، راسخان در علم، اهل الذکر، پیامبران الهی، و پیامبر اعظم علیهم السلام و اهلبیت او که مصداق بارزیاکان و آگاهان هستند با کوله باری از نور، از تفسیر آیات الهی، جلوه یافته در روایات راهگشا از ابتدای مسیر تا به امروز و تا روز قیامت شما را تنها نخواهند گذاشت

۵ – در این راه برای آنکه به مقصد برسیده نشانه های راه را نیز قرار دادم، جاده هدایت را نشانه گذاری کردم و این تویی که باید با نشانه ها آشنا شوی و به کمک آنها مسیر را طی کنی: سنریهم آیاتنا فی الآفاق وفی أنفسهم نشانه هایمان را در هستی و در خودشان به آنها نشان می دهیم.

۶ – بدانا بدون لوازم و توشه سفر نمی توانی راه طی کنی، بکوش از بهترین توشه ها برداری که همان تقواست: فان خیر الزاد التقوى

 با تقوا، خداهمیشه باتوست.. و هم او بهترین لباس و پناه تو می باشد. و به توقدرت تشخیص خوب از بد را می دهد. و تو را اموزاند و روزی فراوان به تو می دهد و راه را برایت همواره می کند.

از خطرات راه و سیر روحانی خودت بر حذر باش و با تدبیر خویش و کمک گرفتن از خدا از شر راهزنان و وسوسه های آنها، مسیر را طی کن شیطان، می کوشد که تو را به لغزش وا دارد. به انحراف بکشاند. و تو را به سر کشی و حیرت برساند. به عقب گردوادارت نماید. و به سقوط بکشاند.

به خدا پناه ببر که:

راهی است پر از خطر ره عشق
آنجا همه رهزنان بی باک
بی بدرقه عنایت تو
نتوان شد از این ره خطرناک

۸- و پس از اینهمه! شرط رسیدن به مقصد جهاد است و سعی است و عمل صالح که: الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا (آنانکه در راه ما تلاش مستمر دارند، حتما راه و مقصد را به آنان نشان میدهیم) لیس للانسان الا ما سعی خلاصه آنکه در این سلوک الهی باید مبدا و مقصد «راه ونقشه راه و راهنما» «نشانه راه» «توشه راه» و «خطرات» راه رابشناسی و به شرط این سلوک که «جهاد مستمر» است عمل کنی.

این تلاش همان «جهاد اکبر» و« برترین جهاد » است که از همه کس زیبا است و از جوانان زیباتر و از جوانان مومن و متدین صدچندان زیباتر!

در خاتمه چند نکته گفتنی است:

‍۱-شرح آیات، بنابر اختصار بوده و از طرح مباحث مفصل خودداری شده است.

۲- در ادامه هر بخش، فرازهای مرتبط با بیانات امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی آمده است، ضمن اینکه مباحث استاد حاج علی اکبری نیز در لابلای مباحث گنجانده شده است.

۳- در پایان هر فصل ره توشه فردی و تشکیلاتی برای استفاده بیشتر اعضاء انجمن های اسلامی و سایر علاقمندان آورده شده است.

۴- امید آنکه مطالعه این مطالب در عمل به محتوای والای آن کمک کارتان باشد، و این تلاش ناچیز مورد رضایت حضرت ولی عصر (عجل‌الله) قرار گیرد.

*سوره مومنون؛ سوره على (علیه‌السلام)

سوره مومنون، از سوره های مکی، اولین سوره از جزء هجدهم و بیست و چهارمین سوره قرآن کریم است. از سوره های ممتاز کتاب الهی است که نسبت ویژه ای با امیرالمومنین علی (ع) و اهل بیت و یاران شایسته و شیعیان واقعی آن حضرت دارد، آیات ۱ تا ۱۲ و ۵۷ تا ۶۲ که در ابتدا و میان سوره قرار گرفته ویژگی ها و نشانه های اصلی وخطوط برجسته تربیت ملکوتی انسان پیرو علی (علیه السلام) امیرمومنان را نشان می دهد:

*قرائت سوره مؤمنون، روشنی چشم مؤمن و همنشینی با انبیاء

فضیلت های زیادی برای سوره مومنون بیان شده است، از جمله بیان نورانی پیامبر امید است که قرائت سوره مومنون را مایه روشنی چشم انسان در هنگام مرگ و موجب بشارت فرشتگان الهی به مومن در قیامت برشمرده است و امام صادق نیز قرائت مداوم سوره مومنون در هر جمعه را سبب حسن عاقبت و همنشینی با پیامبران و رسولان در بهشت برین دانسته است. پیداست ذکر فضیلت این سوره و دیگر سوره های قرآن کریم به معنای خواندن بدون اندیشه و عمل نیست ، چرا که قرآن کتاب تربیت و انسان سازی است و ره توشه علمی و عملی سفر انسان به سوی خدا است: قرآن آنگاه داروی شفابخش است که قرائت آن همراه با « تدبیر» در مفاهیم و «عمل» به دستورات آن باشد. از این روست که پیامبر گرامی اسلام در آغاز نزول این سوره فرمود: (ده آیه بر من نازل شده است که هر کس آنها را بر پا دارد، وارد بهشت می شود.) لقد أنزل إلى عشر آیات من أقا مهن دخل الجنه

تعبیر به «اقام»: بر پا دارد به جای «قرء بخواند» گویای این حقیقت است که مومنان باید محتوای این آیات را در متن زندگی خود پیاده کنند.

*سوره مومنون در یک نگاه

چنانکه از نام سوره پیداست، بخش مهمی از آن به بیان ویژگی های برگزیده مومنان می پردازد و سپس بحث هایی در زمینه اعتقاد و عمل را طرح می کند که تکمیل کننده آن صفات است. مجموع مطالب این سوره را می توان به چند بخش تقسیم کرد:

 بخش اول: که از آیه اول تا دوازدهم را در بر می گیرد با ترسیمی زیبا و منطقی، جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مومنان را تحت پوشش قرار میدهد. از آنجا که خمیر مایه همه آنها ایمان و توحید است لذا در:

بخش دوم: برای تقویت ایمان و روحیه توحیدی مومنان به نشانه های مختلف خداشناسی و آیات «آفاقی» و «انفسی» پروردگار در پهنه جهان، اشاره می کند و نمونه هایی از نظام شگرف عالم آفرینش را بر می شمارد و برای تکمیل جنبه های عملی در:

بخش سوم: به شرح سرگذشت درس آموز و عبرت انگیز جمعی از پیامبران بزرگ همچون هود، موسی و هارون، عیسی (علیهم السلام) پرداخته و پیامهای آسمانی و مخالفت های دشمنان انبیاء را در ضمن اشاره به فرازهایی از مبارزات آنان بیان کند، از این رو در

بخش چهارم: روی سخن را به مستکبران کرده و با دلایل منطقی و گاه با تعبیرات کوبنده به آنها هشدار می دهد، تا شاید دلهای آنها به خود آید و به سوی رحمت خدا راه یابد.

بخش پنجم: بحث هایی فشرده درباره معاد را بیان کرده و از حاکمیت خدا بر عالم هستی و نفوذ فرمانش در جهان که تجلی کامل آن در قیامت است، سخن می گوید.

خلاصه اینکه: سوره مومنون که روشنترین مصداق آن امام علی (علیه‌السلام) و اهل بیت و یاران و شیعیان آن حضرت هستند مجموعه ای است از بحثها و درسهای اعتقادی و علمی، و هشدارهای بیدار کننده و بیان خط سیر مومنان از آغاز تا پایان.

*آشنایی اجمالی با فضای آیات ۵۷ تا ۶۲

برای اینکه با فضای ایات مورد بحث بیشتر انس بگیریم، شایسته است چند آیه قبل از آن را مروری کنیم. آیه ۵۲ که پس از بیان سرگذشت پیامبران و امتهایشان مانند نوح، هود، موسی و عیسی(علیهم السلام) آمده است، همه پیامبران و پیروان آنها را به توحید و تقوا فرا می خواند و جامعه انسانی را به وحدت و یگانگی و حذف تبعیض و جدایی دعوت می کند و می گوید:

همانگونه که او پروردگار واحد است، و پیامبر واحد (توحید) دارد و همه پیامبران (در همه زمانهای و مکان ها) فقط یک پیام (توحید) را آورده اند، از این رو انسان ها نیز امت و واحده هستند.

لذا، به همین دلیل باید از یک برنامه پیروی کنند! برنامه زندگی که براساس توحید و شناسایی حق، توجه به معاد و زندگی تکاملی بشر و استفاده از نعمت های حلال و حمایت از عدالت و اصول انسانی است سپس اشاره می کند؟ اما آنها کارهای خود را به پراکندگی کشاندند و هر راهی رفتند و هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند.

(کل حزب بمالدیهم فرحون) آنها را در جهل و غفلت (خودساخته) واگذار تا زمانی که مرگشان فرا رسد. (که بدترین عذاب واگذاشتن انسانها به حال خودشان است) آنگاه به پندار باطل انسانهای «غافل» و «فریب خورده» و «مستکبر» می پردازد که:

«آنها گمان می کنند اموال و فرزندانی که به آنان داده ایم ، برای آن است که درهای خیرات را به روی آنها بگشائیم؟! (چنین نیست) بلکه آنها نمی فهمند!

بعد از نفی پندارهای غافلانه جاهلان، و ترسیم جهنم اعمال آنان، بهشت اعمال مومنان را در اشاره ای دوباره (پس از ابتدای سوره) توصیف می کند و اوصاف و حالات آنان را از آیه ۵۷ تا ۶۲ به زیبایی بیان می نماید. پس از این آیات ، دوباره به سرگذشت تاسف بار و سرنوشت پر از حسرت مستکبران و گنهکاران می پردازد.

*اسم «رب»؛ نامی فراگیر در همه هستی

قبل از آنکه دل به این آیات نورانی بسپاری، نگاهت را به چند نکته جلب می کنم، باشد که برای آمادگی بیشتر به کار آید؛ در این شش آیه، تنها اسمی که از اسماء الهی ذکر شده، کلمه زیبا و پر از معنای«رب» است که دریایی عمیق از مضامین والا را با خود به همراه دارد. راستی تا به حال درباره «رب» چقدر اندیشیده ای؟ واژه ای که حداقل روزی ده بار در نمازت تکرار می کنی: «الحمدلله رب العالمین»! «رب» که به معنای پروردگار است، ۹۷۰ بار در قرآن کریم آمده است، و بیش از آن در اکثر یا تمام ادعیه ائمه معصومین، واژه «رب» به چشم می خورد. شاید بیشترین اسمی که در دعاها و مناجات های نورانی آنان بر زبان جاری می کنیم همین واژه است با واژه «رب» ، دست «ربوبیت» خدا را در همه جا می بینی، در هر نعمتی که از آن استفاده می کنی، هر عزتی که داری، هر چه که در عالم برای تو مهیا شده است. نشانه پروردگاری اوست.

در عالم ملک و ملکوت، ظاهر و باطن، او را می یابی. با واژه «رب»، هم آفرینش جهان و انسان را در می یابی و هم اینکه می فهمی که در آغاز و انجام بلکه لحظه به لحظه وجودت به او نیاز دارد، هر ضربان قلب و هر دم و بازدمت با قدرت «رب» تو است. با او می روی، با او می بینی، با او می شنوی؟ از او می آموزی و جانت از او کسب نور می کند. پس تو جز «رب» چه داری؟ و جز او چه خواهی، اگر سر بردرگاه او به خاک نسایی، به کجا روی توانی کرد؟

رب السموات والأرض ومابینهما فاعبده واصطبر لعبادته هل تعلم وله سمیا پروردگار آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست، پس عبادت او کن و پایدار باش در بندگی او، آیا برای او مثل ومانندی می یابی؟!!

سر به این درگاه سای که حیات و سعادت اینجاست و برگوی:

إنّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین به راستی که نمازم، روزه ام، حیات و مرگم همه برای پروردگار عالمیان است در سیر و سلوک الهیات راه مستقیم همان راه مستقیم «رب» است:

ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم آنگاه همه جا با چشم «رب» و با نگاه او زندگی کن، در این دنیا و در عالم آخرت، تا آخرین ندایت این باشد:

و آخر دعویهم أن الحمدلله رب العالمین

وچه لذت بخش پاسخی است براین سلام از ناحیه «رب»: سلام قولا من رب رحیم

*هفت شهر عشق

در این شش آیه با مراحل تکامل معنوی انسان آشنا می شویم:

مرحله اول: علم و معرفتی که مایه «خشیت» شود (من خشیه ربهم )

مرحله دوم: ایمان عمیق و دائمی به آنچه درک کرده است (یومنون)

مرحله سوم: دوری از انواع شرکهاء مخفی و آشکار (لایشرکون)

مرحله چهارم: انفاق از آنچه خدا اعطا نموده است (یوتون)

مرحله پنجم: مغرور نشدن و دغدغه داشتن به خاطر قصور و تقصیر در انجام وظیفه (قلوبهم وجله)

مرحله ششم: سرعت در کارهای نیک (یسارعون فی الخیرات)

مرحله هفتم: سبقت در رسیدن به مقصد نهایی (و هم لها سابقون)

واژه های «فعل مضارع» و «اسم فاعل» (که شبیه مضارع است) طبق قواعد علم ادبیات عرب حکایت از دوام و استمرار و پیوستگی دارد. یعنی ترس عارفانه از خدا، ایمان عمیق، اخلاص، انفاق، دغدغه انجام وظیفه الهی، خوف از معاد، سرعت در کار خیر و سبقت در رسیدن به مقصد، حال و کار مقطعی و زودگذر مومنان نیست، که یک برنامه دائمی و مستمر سلوکی تا هنگام مرگ برای اهل ایمان است؛ مومنانی که پیروان واقعی امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام هستند.

خلاصه اینکه: این آیات ترسیم جالب و تنظیم کاملا منطقی برای صفات مومنان پیشگام است، نخست از ترس آمیخته با احترام و محبت و تسلیم که انگیزه ایمان به پروردگار و نفی هر گونه شرک است شروع کرده و به ایمان به معاد و دادگاه عدل خدا که موجب احساس مسئولیت و انگیزه هر کار نیک است منتهی می گردد، و اینکه مومنان چگونه در یک سفر معنوی و در مسابقه به سوی یک مقصد بزرگ ، در انجام عمل صالح رقابت سازنده و مسابقه بی وقفه دارند.

*گل گشتی در گل واژه های باغ قرآن

در این ۶ آیه پس از واژه «رب» با چند واژه کلیدی قرآنی آشنا می شویم اینک گذری کوتاه به شرح و تفسیر این آیات نورانی خواهیم داشت. که عبارتند از «خشیت»، «اشفاق»، «آیات» ، «ایمان»، «شرک و توحید» ، «وجل»، «تکلیف».

در کنار این کلمات، به کلمات دیگری مانند خشوع، خوف و رجا، اخلاص، اتفاق و … نیز اشاره خواهیم داشت و با گل واژه های بوستان قرآن، دل و جانمان را معطر خواهیم ساخت.

شما می توانید با مراجعه به کتاب های شرح لغات قرآن و تفسیرهای معتبر، با عمق و ژرفای واژه های قرآنی بیشتر آشنا شوید. شماره های بعدی گذری کوتاه به شرح و تفسیر این آیات نورانی خواهیم داشت.

انشاءالله

دکمه بازگشت به بالا