مربی راه نما، راه نمای مربی

تریبون آزاد نشریه راهنما، آیینه‌ای برای دیدگاه‌های مربیان اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان

———————————

  1. مربی‌گری در فضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی چه تفاوتی با مربی‌گری در محیط‌های دیگر دارد؟
  2. مهم‌ترین چالشی که در دوران مربیگری خود با آن مواجه بوده‌اید چه بوده است؟
  3. اگر قرار بود شما سردبیر نشریه راهنما باشید چه تحولاتی در نشریه ایجاد می‌کردید و از چه موضوعاتی بهره می‌بردید؟
  4. اگر بخواهید یک سؤال از کارشناس تربیتی نشریه بپرسید، آن سؤال چیست؟

حامد رضایی، مربی دانش‌آموزان اردبیل: گاهی معرفی یک رُمان خوب در نشریه برای مخاطب راه‌گشاست.

  1. حساسیت مربیگری در اتحادیه خیلی بالاست؛ چون ما با دانش‌آموز سر و کار داریم؛ دانش‌آموز یعنی یک صفحه پاک و سفید. مربی باید خیلی خودسازی داشته باشد تا بتواند با دانش‌آموزان تعامل خیلی خوبی داشته باشد. گزینش مربی‌ها باید آن‌قدر سنگین، مهم و حساس باشد که مربیانی در اتحادیه وارد شوند که از نظر خودسازی در حد بالایی باشند تا بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
  1. درباره مهم‌ترین چالش مربیگری باید این را بپرسیم که در کجا؟ آیا مربیگری در اتحادیه منظورتان است یا مربیگری به طور مطلق؟ اگر بخواهم درباره مربیگری در خود اتحادیه جواب بدهم، باید بگویم به نظر من اتحادیه انعطاف کافی ندارد؛ شاید در شهری این موضوع کمرنگ‌تر باشد یا پررنگ‌تر. مشکلی که برخی شهرها وجود دارد این است که اتحادیه آنچنان که شایسته است، نمی‌تواند دانش‌آموزان را جذب کند و برنامه‌هایش خوب و تأثیرگذار نیست. این مسئله در مربیگری تأثیر می‌گذارد. اگر انعطاف حاکم باشد و دانش‌آموزان بیشتری جذب بشوند، مربی هم می‌تواند تأثیرگذار باشد. معمولاً مربیان ما برنامه‌های خوبی برای اجرا دارند، ولی متأسفانه نبود انعطاف در اتحادیه، جلوی کار آنها را می‌گیرد. برای نمونه، مربی می‌خواهد یک اردو برگزار کند و مشکل مالی پیش می‌آید؛ مربی می‌خواهد یک برنامه برگزار کند، مشکل مکان برگزاری سد راهش می‌شود. به نظر من مشکلات سخت‌افزاری یکی از بزرگ‌ترین مشکلات و چالش‌های مربیان در سطح اتحادیه است.

مشکل دیگر نوع نگاهی است که به اتحادیه می‌شود. مثلاً در برخی شهرها اتحادیه را تأمین‌کننده نیروی انسانی سایر ادارات می‌دانند. وقتی اداره‌ای می‌خواهد برنامه‌ای اجرا کند و دچار کمبود نیرو می‌شود به اتحادیه رجوع می‌کند؛ مثلاً اداره محیط زیست می‌خواهد برنامه جمع‌آوری زباله را برگزار کند؛ با اتحادیه تماس می‌گیرد و درخواست تعدادی دانش‌آموز می‌کند. چنین نگاهی به اتحادیه کل فرایند مربیگری را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهد. با این نگاه، همان چند دانش‌آموز خوبی هم که داریم، از عضویت در اتحادیه منصرف می‌شوند. باید این مشکلات از میان برداشته شود تا مربی بتواند در مسیر تربیت قدم بردارد. هدف اصلی اتحادیه پرورش استعداد‌ها و تربیت دانش‌آموز خوب برای جامعه است؛ نه تأمین نیروی ادارات دیگر.

اگر اتحادیه بخواهد در سطح کشور تأثیر خوبی داشته باشد، باید هدفش پرورش دانش‌آموز باشد. متأسفانه بعضی جاها سمت و سوهایی گرفته می‌شود که احساس می‌شود هدف فقط پرورش دانش‌آموز نیست. به نظرم در برخی موارد، هدف اتحادیه پرورش دانش‌آموز نیست؛ مثلاً برنامه‌‌ای با پنجاه دانش‌آموز برگزار شده است؛ ولی برای بیلان کاری، تعداد دانش‌آموزان ۲۵۰ نفر اعلام شده است. ما به جای اینکه راستگویی را به دانش‌آموز یاد بدهیم به او دروغگویی را می‌آموزیم. به نظرم اتحادیه باید به مسیر درست خود بازگردد. امیدوارم در این مسیر نشریه راهنما بتواند به اتحادیه و مربیان کمک کند.

 

  1. به نظر بنده نشریه در حالت کلی خوب است؛ اما مشکل بزرگ نشریه این است که در آن از تجربیات مربیان استفاده نمی‌شود. به دو طریق می‌توان با مربیان رابطه داشت و از آنها استفاده کرد. اول اینکه از مربی بخواهیم بحث‌هایی که در نشریه آورده می‌شود، استفاده کند و سپس بازخوردش را به ما منتقل کند؛ یعنی همین کاری که اکنون در نشریه انجام می‌شود. دومین روش، استفاده از مربی‌هایی است که راهکار دارند. از آنها بخواهیم راهکارهای خودشان و بازخوردهایی را که داشته‌اند، ما در میان بگذارند تا ما بتوانیم از آنها استفاده کنیم. به نظر من اگر مورد دوم در نشریه عملی بشود، بسیار مفید است.

نکته دیگر درباره نشریه این که گویا عزیزانی که در این نشریه قلم می‌زنند، از فضایی که مربیان در آن هستند، فاصله دارند؛ یعنی مربی‌ها کار عملی انجام می‌دهند، ولی در نشریه به آنها فقط کار تئوری یاد داده می‌شود. باید این شکاف پر شود؛ یعنی از کسانی در نشریه استفاده کنیم که خودشان در کار باشند و کار عملی انجام داده باشند. عزیزانی که در این نشریه مطلب می‌نویسند، یا در حوزه علمیه مشغول به درس و بحث هستند یا در دانشگاه‌ها مشغول‌اند و کمتر با کار عملی سروکار دارند. این بسیار مهم است که کسی قلم بزند که خودش کار عملی بکند. همیشه گفته‌ام که در اتحادیه مشکل داریم؛ برخی مربیان ما با اینکه نیت‌های پاکی دارند، اما روش برخورد و تعامل با بچه‌های دانش‌آموزان را خوب بلد نیستند. آنها مثل معلم‌های ما نیستند که بتوانند خوب تعامل کنند؛ این مؤلفه در تربیت مؤثر است و در رابطه بین مربی و متربی تأثیر می‌گذارد. به نظرم بهترین کار این است که از آموزش و پرورش هم کمک بگیریم.

درباره مقالات باید گفت که از نظر محتوایی خیلی خوب هستند؛ ولی به نظرم یک سری مقالات که فقط اسلوب‌های تربیتی را می‌گویند و مانند سخنرانی هستند، کمتر مفید هستند. اینکه این نظریات چطور عملی بشود و چطور در مراحل اجرا با دانش‌آموز ارتباط برقرار کند، خیلی مهم است.

من دو پیشنهاد دیگر هم دارم. پیشنهاد اول اینکه خوب است یک قسمت به‌عنوان معرفی کتاب به نشریه اضافه شود؛ البته نه اینکه فقط کتاب‌های تربیتی معرفی شوند. یکی از دانش‌آموزان من مشکلی داشت که با یک رمان توانستیم مشکل را حل کنیم. با رمان «روی خداوند را ببوس» از مصطفی مستور، کل مشکل دانش‌آموز در مورد خدا حل شد. به نظرم در قسمت معرفی کتاب، هم کتاب‌های تربیتی معرفی شود و هم رمان‌هایی که به درد مربیان می‌خورند. مربیان اعتقاد دارند که وظیفه‌شان پیوند دادن دانش‌آموز با قرآن است. یکی از راه‌های دستیابی به این هدف، استفاده از رمان‌های برگرفته از قرآن است.

دوم اینکه قسمتی از نشریه را به سؤالات و مشکلات مربیان اختصاص دهید برای پاسخ دادن به پرسش‌های آنان؛ می‌توانید از استادانی که در این زمینه صاحب‌نظر هستند استفاده کنید.

  1. از یک سو در حال حاضر دانش‌آموزان ما با واقعیت‌هایی در جامعه مواجه هستند، مثلاً مفاسد اقتصادی که نمی‌توان آنها را انکار کرد. از سوی دیگر اتحادیه زیر لوای نظام کار می‌کند و نظام و رهبری را تأیید می‌کند. چطور می‌توانیم بین واقعیت‌ها و نارسایی‌های جامعه ارتباط برقرار کنیم و دانش‌آموزان را توجیه کنیم تا به آینده کشور و نظام اسلامی امید داشته باشند؟ چطور این مشکلات را برای آنها توجیه کنیم؟ در حال حاضر مفاسد اقتصادی برای‌ بچه‌ها سؤال است. در حد یک مناظره می‌شود طفره رفت و مسائل را کتمان کرد؛ ولی روح لطیف دانش‌آموز باید قبول کند. به همین منظور باید یک بحث علمی داشته باشیم تا بتوانیم دانش‌آموز را قانع کنیم.

راضیه عظیمی، مربی دانش‌آموزان کرمانشاه: مشکلات را به صورت منطقه‌ای بررسی کرده و راه‌کار دهید.

  1. من تجربه مربیگری بسیج دانش‌آموزی و بسیج محلات را دارم؛ سازمان تبلیغات و کمیته امداد هم بوده‌ام. آنها هرکدام مزایایی دارند. اما هر کس که در اتحادیه کار می‌کند، باید با عشق و علاقه کار کند.

مورد دیگر این است که من چند سال است در اتحادیه هستم و هنوز با بچه‌هایی که سال اول با من بودند، کار می‌کنم. حدود ده یا پانزده نفر از بچه‌ها از سال اول با من همراه هستند. درس‌شان تمام شده است و بعضی از آنها دانشجو هستند؛ ولی هنوز در کلاس‌ها شرکت می‌کنند. مربی اتحادیه، باید برنامه‌اش انسجام داشته باشد. در اتحادیه چند سال با افراد در ارتباط هستیم، باید برنامه‌ای برای آنها داشته باشیم که خسته‌کننده نباشد. تفاوت مربیگری در اتحادیه با جاهای دیگر این است که دیگر جاها مقطعی و گذرا هستند، ولی اینجا انسجام دارد و امتداد. کار باید طوری باشد که بچه‌ها از اتحادیه بتوانند هم بهره عملی ببرند، هم بهره اخلاقی.

  1. بزرگ‌ترین چالشی که در چند سالی که در اتحادیه هستم با آن مواجه بودم، مشکلات بچه‌هاست؛ بچه‌ها مشکلات عجیب و غریبی دارند که گاهی نمی‌شود برای آنها جوابی پیدا کرد. در حد توان ما هم نیست که بتوانیم راهکاری برای آنها پیدا کنیم. شما خودتان می‌دانید که جامعه ما چه مشکلاتی دارد. بعضی وقت‌ها دختران درگیر مسائلی می‌شوند که ما نمی‌توانیم به آنها کمک کنیم. گاهی آنها مشکلاتشان را با ما در میان می‌گذارند و ما فقط می‌توانیم شنونده مشکلات آنها باشیم. مهم‌ترین مشکل من این است که بعضی وقت‌ها نمی‌توانم به بچه‌ها کمک کنم و فقط به مشکلات آنها گوش می‌دهم.

 

  1. نکته اول درباره نشریه راهنما اینکه این نشریه یک مقدار مسائل را کلی در نظر گرفته و مسائل منطقه‌ای را فراموش کرده است. من اگر بتوانم چنین نشریه‌ای تولید کنم، سعی می‌کنم مشکلات مناطق مختلف کشور را جداجدا بررسی کنم تا برای هرکدام راهکاری بدهم. در منطقه ما مسئله وهابیت غوغا می‌کند؛ حتی گاهی شیعیان افکارشان به سمت وهابیت رفته است. بچه‌ها از ما سؤال‌های جدی می‌‌کنند که من هر جلسه باید چند ساعت مطالعه کنم و به اینترنت سربزنم تا بتوانم پاسخ سؤالاتشان را پیدا کنم. نشریه راهنما چنین قابلیتی ندارد؛ یعنی قسمتی ندارد که ما بتوانیم سؤالاتمان را مطرح کرده و جواب سؤالاتمان را بگیریم. مربیان در مناطق مختلف مشکلات خاص خودشان را دارند که باید به آنها توجه شود. من فکر می‌کنم اگر شما در هر منطقه‌ مشکلات را بدانید، بتوانید راهکارهای بهتری به ما بدهید. اتاق فکر شما از نظر علمی بالاست و می‌توانید این کار را انجام دهید. ما از مرکز فاصله نداریم؛ ولی گویا مرکز از مشکلات ما خیلی فاصله دارد.

مسئله دوم این است که مطالب نشریه خیلی سنگین است و خیلی کاربردی نیست. اگر طوری باشد که بتوان از این مطالب استفاده عملی هم کرد، بهتر است. حیف است که این‌همه زحمت کشیده بشود و قابل استفاده نباشد. من با بعضی از مربیان در ارتباط هستم؛ آنها نیز شاید این نشریه را مطالعه نکنند. ما مجله «خانه خوبان» را مطالعه می‌کنیم که خیلی جالب است.

  1. سؤال من از کارشناس شما این است که آسیب‌های رابطه با نامحرم چیست؟ بزرگ‌ترین آسیب روانی‌ای که در هر دو طرف، به خصوص دختران، بعد از ارتباط به وجود می‌آید، چیست؟ برای مواجه با این معضلات چه باید بکنیم؟

روح‌الله صنعت‌کارفر، مربی دانش‌آموزان کاشان: نیازسنجی برای حل مشکلات دانش‌آموزان باید به‌روز و مطابق با سیر تحول این معضلات باشد.

  1. پیش از این با نسل دانش‌آموز و نوجوان و جوان ارتباط داشته‌ام؛ مثلاً در بسیج در بحث‌های مربیگری بودم و کلاسداری کردم. به نظرم روحیه حاکم بر بسیج مقداری گزینش‌شده است.

فضای اتحادیه برای من جالب‌تر است. خصوصیت ویژه و خوب اتحادیه این است که دانش‌آموزان با تفکرات مختلف در آن حظور دارند و این گستردگی و تفاوت فکری را نه در کانون‌های فرهنگی دیده‌ام و نه در بسیج و نه در جاهای دیگر. در جلسات اتحادیه بحث‌هایی جدی صورت می‌گرفت و یک نفر سؤالی را مطرح می‌کرد و دیگری مخالفت می‌کرد. این تفاوت افکار در اتحادیه بین دانش‌آموزان و مستعمان بیشتر است و این نشان می‌دهد که اتحادیه ظرفیت این را دارد که تفکرات مختلف دانش‌آموزی را جذب و برای آنها برنامه‌ریزی فرهنگی و اعتقادی عالی‌ای داشته باشد. این خصوصیت ویژه‌ای است که به نظرم ظرفیت خوبی را می‌تواند ایجاد کند.

  1. به نظر من مهم‌ترین چالش، ارتباط برقرار کردن با نسل‌های جدید است؛ چالشی که ظاهراً ساده است، اما بسیار پیچیده و مهم است. چراکه انتقال مسائل مفید دینی و انقلابی به نسل جدید بسیار اهمیت دارد. این مطالب باید جذابیت داشته باشد تا این نسل بتواند آن را بپذیرد. در مدت مربیگری در حوزه دانش‌آموزی، این مسأله برای من دغدغه مهمی‌ بوده است. من با دانشجویان نیز کلاس دارم؛ ولی در حوزه دانش‌آموزی ارتباط برقرار کردن با مستعمان برای من مهم‌ترین دغدغه بوده است.

 

  1. همه مقالات نشریه را دقیق نخوانده‌ام؛ ولی بعضی از مقالات مشاوره را که دیده‌ام، مقالاتی خوب، قوی و قابل‌ استفاده بودند. بخش تشکل‌ها مقالات خوبی دارد. به نظرم از نویسندگانی استفاده ‌شود که قلمشان قوی است؛ مانند آقای شهاب مرادی که در بحث جوان‌ها فعال هستند یا آنهایی که در بحث رسانه فعال هستند؛ به هر حال تا آنجا که من دیدم، نشریه خوبی است که به مربی و دانش‌آموزان خط می‌دهد.

 اگر من سردبیر این نشریه باشم، هر سال نظرسنجی یا نیازسنجی‌ای از معضلات دانش‌آموزان می‌کنم و بر اساس اولویت، به آنها پاسخ می‌دهم. نشریاتی که تولید می‌شوند، مثل نشریه راهنما و نشریات مشاوره‌ای دیگر، عمدتاً بر اساس تفکرات تیم تحریریه آنها است که نکات خوبی هم دارند؛ ولی این نوع نگاه محدود است و طی آن از مشاهیر این فن یک سری مقالات را جمع و استفاده می‌کنند. من فکر می‌کنم حوزه دانش‌آموزی آن‌قدر وسیع و گسترده است که آسیب‌های آن همواره در حال تغییر است. نیازسنجی ما باید مطابق با تغییر، رشد و سرعت رشد معضلات این نسل باشد. این نیازسنجی باید به‌روز بشود و بر اساس آن حرکت کنیم.

  1. سؤالم از کارشناس نشریه این است که خود ایشان چقدر با حوزه‌های مختلف دانش‌آموزان مرتبط هستند؟ به نظر ایشان مهم‌ترین معضل دانش‌آموزان چیست و چگونه باید با آن مبارزه کرد؟ سؤال دیگر این که به لحاظ آماری اولویت اولی که باید روی آن کار بشود، چیست؟

محمد فیضی، مربی دانش‌آموزان خوی: همراهی مربی با متربی باید فرآیندی مداوم باشد.

  1. من در فضای مسجد و محیط‌های دیگر هم کار کرده‌ام. فضای اتحادیه‌ای که ما در شهرستان خودمان ایجاد کردیم و احتمالاً سایر شهرستان‌ها هم این طور هستند، فضای مثبتی برای انتقال معارف ناب اهل‌بیت: به نسل جدید. دانش‌آموزی که در قرارگاه حاضر می‌شود، به نوعی در محیط مدرسه غربال شده و بعد به محیط قرارگاه راه پیدا کرده است؛ مخصوصاً قرارگاه شهری. مثل قبل نیست که خیمه معرفت باشد و همه دانش‌آموزان مدرسه در جلسه شرکت کنند و کار تمام شود. معمولاً وقتی گزینش اولیه در ابتدای سال تحصیلی انجام می‌شود، کسانی که به محیط قرارگاه راه پیدا می‌کنند، واقعاً برای دریافت پیام آمده‌اند. بنابراین اگر از مربیان دغدغه‌مند و به‌روز استفاده شود، قطعاً نتیجه‌ای که حاصل می‌شود، قابل قبول است. دیگر دانش‌آموز بی‌دغدغه و شاگرد تنبل کلاس با شاگرد اول در یک جلسه حضور پیدا نمی‌کند. ما می‌خواهیم نیروی کیفی داشته باشیم. اگر آخر سال تحصیلی از بیست مدرسه فقط پنج دانش‌آموز ماند، اشکالی ندارد؛ به شرطی که نیروها کیفیت داشته باشند.

به نظرم برخی مشکلات به این فضا لطمه می‌زند. مثلاً گاهی مشاهده می‌شود که مسائل حاشیه‌ای در دفاتر اتحادیه وجود دارد که واقعاً جای تأسف دارد. در برخی موارد به نظر می‌رسد که شاید خود مربیان نیاز است که تربیت بشوند. مربیان باید در اینجا یک کار جهادی بکنند و این اعتقاد را داشته باشند که وقتی به چنین محیطی راه پیدا کرده‌اند، توفیق الهی نصیبشان شده است. نباید به اتحادیه با نگاهی مادی نگاه کنند. گاهی بحث حق‌الزحمه و این جور مسائل پیش می‌آید که در شأن مربیان نیست. در بحث گزینش مربیان باید خیلی دقت شود.

  1. مربی باید به معنای خاص یک همراه و رفیق باشد، برای افرادی که در اتحادیه هستند. به همین علت مهم‌ترین دغدغه و چالش من، این بوده است که نتوانستم برای متربی‌ها وقت کافی بگذارم؛ یعنی نتوانستم با بچه‌ها رفاقت کنم و نتوانستم برای همه اعضای قرارگاه مربی خوبی باشم. در مسائل جدیدی که برای نوجوانان پیش می‌آید، به‌روز نیستیم و این باعث می‌شود که بعضی مواقع جلوی بچه‌ها کم بیاورم. بهترین مثال این قضیه بحث نرم‌افزارهای موبایلی است. بچه‌ها به‌روز هستند و به این چیزها علاقه دارند. ما را هم مجبور هستیم با آنها همسو بشویم؛ مثلاً عضو گروه‌هایی در شبکه‌های اجتماعی شدم که در آنها سؤالات شرعی می‌پرسند و ما جواب آنها را می‌دهیم. تا وقتی این بچه‌ها نبودند، من وارد این فضاها نمی‌شدم. این یکی از معضلات مربیان است که متأسفانه برای آن اهمیت قائل نمی‌شویم. به نظرم بهتر است درباره این موضوع خیلی فکر کنیم تا برای آن یک راه‌حل مناسب پیدا کنیم.

بحث‌هایی که در قرارگاه مطرح می‌شود، در همان قرارگاه خلاصه می‌شود و دانش‌آموز وقتی جلسه را ترک می‌کند، فکر می‌کند تمام شد تا هفته بعد. این موضوع اذیتم می‌کند که نمی‌توانم رفاقت را به معنای خاص برای آنها ایجاد کنم که در همه حال با مربی باشند و در هر کاری مشورت کنند. البته با افراد خاص این‌طوری هستیم؛ ولی دوست داریم با همه افراد قرارگاه این رابطه را داشته باشیم؛ ولی متأسفانه هیچ‌وقت محقق نمی‌شود. برای رفع این مشکل به مربیان بیشتری نیاز است. همراهی با متربی خیلی مهم است؛ یعنی رابطه دوستانه نباید فقط به جلسه ختم بشود. اصل مطلب این است که بتوان در طول سال تحصیلی با او همراه بود. اگر یک یا دو سال این فرایند ادامه داشته باشد، دانش‌آموز ساخته می‌شود.

 

  1. من پنج شماره از نشریه‌ را دیده‌ام. به نظرم کار جدیدی بود و اگر بخواهیم به این زودی به آن انتقاد داشته باشیم، بی‌انصافی است. من خیلی کار نشریه را پسندیدم. فکر نمی‌کنم چنین نشریه‌ای در سایر تشکل‌های همسو وجود داشته باشد. من نقد خاصی به نشریه ندارم و از آن خیلی هم استقبال می‌کنم.

اما پیشنهادم این است که از نظریات خود مربیان و تجربیات آنها در نشریه استفاده شود؛ زیرا برای استفاده سایر مربیان این روش مناسب‌تر است. اگر بشود کتابچه‌ای یا فایلی ایجاد کرد که مربیان تجربیات خودشان را داخل آن بگذارند و سایرین استفاده کنند، بسیار خوب است. از نظریات متربیان استفاده بشود که به چه موضوعی نیاز دارند و برای نیاز آنها برنامه‌ریزی بشود. نسبت به شهرها و معادلات اجتماعی شهرهای مختلف باید بحث کمی تخصیص بخورد.

درباره نویسندگان هم بهتر است که از آثار استاد علی صفایی و استادانی که به‌روز هستند و مطالب آنها قابل استفاده است، استفاده بشود؛ چراکه مطالب ایشان برای مربیان و دانش‌آموزان قابل استفاده است.

  1. بیشترین مشکلی که من با بچه‌ها دارم، با بچه‌هایی که عضو قرارگاه نیستند و عضو خیمه معرفت هستند، مشکل روابط دختر و پسر است. ما هرقدر هم مطالعه می‌کنیم و برای آنها آفات این قضیه و خاطرات کسانی را که از این کار پشیمان هستند تعریف می‌کنیم، باز هم نمی‌توانیم جلوی این رابطه‌ها را بگیریم. سؤال اصلی من از کارشناس شما درباره همین روابط است. اگر بشود این موضوع بازتر شود و درباره این مسئله بیشتر توضیح داده شود بسیار راهگشا است. چون من با مربیان دیگر هم صحبت کردم، متأسفانه این معضل در مدارس غوغا می‌کند؛ حتی کار به جایی رسیده است که اگر دانش‌آموزی یک دوست غیرهمجنس نداشته باشد، همکلاسی‌هایش او را مسخره می‌کنند!
دکمه بازگشت به بالا