نگاهی به شیوههای تربیتی و تبلیغی معلم شهید استاد مطهری
شهید مطهری بیشک یکی از برجستهترین مربیان اخلاقی و دینی و فکری عصر حاضر است. وقتی از آن معلم شهید، به عنوان «روحانی اسوه»، «مربی نمونه» و «اندیشۀ خلاق» یاد میشود، به جا است که ویژگیهای تربیتی و شیوههای تعلیمی، ارشادی و هدایتی او، مورد ارزیابی، سرمشقگیری و عمل قرار گیرد.
مربیان نیز، با بهرهگیری از شیوههای تربیتی آن شهید، میتوانند در «نیرو پروری» و «اخلاق گستری» توفیقات بیشتری بیابند. از این رو، به چند شاخصه و ویژگی از شیوۀ تربیتی استاد مطهری اشاره میشود:
- تهذیب نفس
شرط نخست تأثیرگذاری یک مربی، وارستگی و خودساختگی اوست تا دیگران، به او به عنوان «الگو» نگاه کنند و ارزشهای متعالی را در «آیینۀ رفتار» او مشاهده نمایند.
استاد مطهری در کنار تلاشهای علمی، به خودسازی ، مبارزۀ با هوای نفس، تهذیب روح و پیراستن جان از رذایل پرداخته بود. اهل تهجد و عبادت بود. از ریا و تظاهر و تکبر دور بود، نسبت به اساتید خود، رفتار متین و اخلاقی شریف داشت، در بحثهای علمی از مرز حق فراتر نمیرفت و از تحمیل عقیده بر دیگران، دور بود و خود را به «برهان» در همۀ مباحث، عادت داده بود. رضای خدا و انجام وظیفه و ادای تکلیف، محرک اصلی او در همۀ تلاشها بود. جاهطلبی و مقام دوستی نداشت، از وابستگی به مادیات رها بود. همۀ اینها را در مجموعۀ سیره و زندگی او میتوان به وضوح دید. یکی از رموز محبوبیت و اثرگذاری و توفیقات او، همین ویژگیها و اخلاص در عمل بود. مربی ما هم باید در این زمینه، به آن شهید تأسی بجوید.
- تحصیل علم
بر مربی فرض است که دانش و بینش داشته باشد، تا هم محتوای اصیل و صحیح به مخاطب عرضه کند، هم توانمندی علمیاش، او را حجت و معیار بسازد و هم در اشباع فکری و علمی متربی، کم نیاورد. از این رو شهید مطهری، از «عمر علمی» شایسته و ستایشبرانگیز و قابل اسوهگری برخوردار بود. چه در دوران تحصیل در حوزۀ علمیه، چه در دوران اقامت در تهران و برگزاری جلسات تبلیغی و تفسیری و تدریسی، فردی جدی، کوشا و با انگیزه بود و فرصتها را برای آموختن، از دست نمیداد و «تحصیل علم» را بسیار جدی گرفته بود. خوب درس میخواند، خوب میفهمید، خوب بحث میکرد، خوب تدریس مینمود. دوستان و هممباحثههای دوران تحصیل ایشان، به جدیت و تلاش بیوقفۀ او اذعان دارند. وقتی استادش مرحوم علامه طباطبایی میفرماید که وقتی آقای مطهری در درس من و در میان شاگردان من بود، من حالت نشاط و رقص پیدا میکردم و خوشحال بودم، چون میدانستم مطالبی که میگویم، هدر نمیرود و کسی هست که آنها را خوب درک و دریافت کند. این سخن و اعتراف، گویای آن است که آن معلم در عرصۀ علمآموزی، با «همۀ وجود» حاضر میشد و از استادان خود، کمال استفاده را میکرد. دل به علم میداد، فرصتها را هدر نمیداد و میکوشید که در میدان علم، پیشتاز و پربار باشد.
- تبلیغ دین
رسالت انبیایی «تبلیغ دین» وظیفۀ هر مسلمانی است که به آیین آسمانی اسلام، مؤمن است و رهنمودهای دین را بهترین «سبک زندگی» و برترین قوانین میشمارد. این رسالت، به خصوص بر دوس آنان که تحصیل کردۀ حوزههایند و طبق فرمودۀ قرآن، رسالتهای الهی را تبلیغ میکنند(۱) سنگینتر است.
مهمترین وظیفۀ تربیتی مربیان، ساختن انسانهای «تراز مکتب» است که هم در باورها، هم در رفتارها و هم در تعهدات اجتماعی، پایبند احکام الهی و شریعت محمدی باشند. این تکلیف، دربارۀ جوانی که آیندهسازان کشورند، حساستر و سنگینتر است.
چنین نیست که «تبلیغ دین» صرفاً وظیفۀ علمای اسلام و مبلغین دینی باشد، بلکه هر کس درد دین و احساس مسئولیت و تعهد دارد، مشمول این وظیفه است و تواصی به حق و تواصی به صبر (۲) شاهد این مدعا است.
شهید مطهری، عمری در این مسیر گام برداشت؛ تدریسها، سخنرانیها، تألیفها و تحقیقات علمی و اسلامیاش، گواه این امر است و پروندۀ «تبلیغ دین» او را سنگین و وزین ساخته است. حضرت امام (ره)، همۀ آثار شهید مطهری را مفید و خوب دانست و به خواندن و ترویج آنها فراخواند و تلاش کسانی را که در مسیر به انزوا و فراموشی کشیدن آثار و کتابهای استاد مطهری گام بر میداشتند، تلاشی خائنانه و زیانبار توصیف فرمود.
شهید مطهری با زبانی روشن و همگانی، با قلمی روان، متین و علمی، با تحلیلهایی معقول و خردپسندانه از تعالیم اسلام، با روشی نو و بهروز بودن در عرضۀ محتوای دین برای نسل حاضر، گامهای بلندی برداشت و برای همگان اسوه و الگو شد؛ ولی هم نیازها را میشناخت، هم مخاطبان را در نظر داشت، هم رعایت تناسب میان سخن و کتاب، با نیاز جامعه معاصر را شیوۀ خود ساخته بود، هم شبههها را خوب میشناخت و هم پاسخهایی منطقی و مستدل و جامع برای شبهات ارائه میکرد.
برای مربی، روشهای «تبلیغ دین» که آن شهید به کار میبست، میتواند سرمشق مناسبی باشد تا در این عصر -که عصر تهاجم فرهنگهای ضد اخلاقی و دینستیز است- بذر دینشناسی و دینداری را در مزرعۀ جانهای جوانان و دانشآموزان بیفشاند و نسلی مؤمن، پاک و انقلابی تربیت کند.
- تسهیل امر
نهضت «آسان سازی» در امر فراگیری و تعلیم مهارتها و شیوههای آموزشی و فهم مطالب مشکل، نهضتی ارزشمند و ارج نهادنی است و دایرۀ شمول مطالب علمی، دینی و آموزشی را گسترش میدهد. شیوۀ «تسهیل» در همۀ امور، مهارتها و آموختنیها کاربرد دارد؛ اما نقش شهید مطهری در تسهیل آموزههای دینی و اخلاقی، برجستهتر است. «داستان راستان» یکی از آن نمونههاست.
برخی از تعالیم اسلام در قالب رخدادهای تاریخی، یا احادیث تاریخی و یا مطالبی دربارۀ شخصیتهای اسلامی است. استخراج آنها از متون اصیل دین و تبدیل به داستانهایی ساده و روان برای قشر نوجوان و جوان، یکی از راههای تسهیل امر انتقال مفاهیم دینی به مخاطبان بود.
«شرح و تبیین اصول فلسفه و روش رئالسیم» علامه طباطبایی، به قلمی ساده و قابل فهم برای عموم، کار دیگری از استاد مطهری بود. مسئلۀ سنگین حجاب و حقوق زن، که روزگاری محور تهاجم به ارزشهای دینی بود، مورد توجه استاد قرار گرفت و با نگارش دو کتاب در این دو موضوع، بسیاری از شبهات و سؤالها را پاسخی متین و دقیق داد. کتاب «عدل الهی» استاد نیز، در زمینۀ یکی از پیچیدهترین مباحث کلامی دربارۀ آفات، شرور، تقدیرات الهی، سرور و مسائل از این است، گواه دیگر است.
اجمالاً تلاشی برای تبیین دین و اخلاق و قرآن با «زبانی واضح»، «بیانی آسان» و «قلمی روان»، از شیوههای استاد مطهری بود که او را به وجودی پر برکت، چه در حال حیات چه پس از شهادت، تبدیل ساخت.
امروز هم اگر مربیان بخواهند جاذبۀ بیانی، قلمی، ارشادی و هدایتی داشته باشند، از شیوۀ «تسهیل» باید بهره گیرند و سطح زبان، بیان و قلمشان، متناسب با مخاطبان جوان و نوجوان باشد تا بتواند تأثیر بیشتری بگذارند. بیان پیچیده و قلم سنگین، رابطه برقرار کردن با مخاطبان را مشکل میسازد و انقطاع فرهنگی پدید میآورد.
- تصحیح فکر
اندیشههای انحرافی و برداشتهای غلط و غیر دقیق از دین، سبب بروز انحرافات فراوانی در میان مسلمانان شده است. عالم دینی به منزلۀ یک دیدبان بیدار و مرزبان هشیار، عرصۀ اندیشه، کتب، سخنرانیها، درسها و رسانه ها را رصد میکند و اگر به انحرافی برخورد، موضع میگیرد و اگر اشتباهی دید، تصحیح میکند و اگر دروغی را مشاهده کرد، افشاگری میکند و اگر تهمت و افترایی دید، پاسخ میدهد. این شیوه در حیات علمی بزرگان دین، با الهام از رهنمود و شیوۀ معصومین، همیشه به عنوان یک نقطۀ درخشان وجود داشته است.
شهید مطهری در آثار و سخنرانیهای خود، مبارزهای بیامان علیه تحریفها، بدعتها، دروغها و خرافات داشت. هر یک از کتابهایی چون تحریفهای عاشورا، کتابسوزی در ایران، علل گرایش به مادیگری، حماسۀ حسینی، مسئلۀ حجاب، پیامبر امی، خدمات متقابل اسلام و ایران و… ، پاسخی به برخی از همین کجاندیشیها در زمینههای گوناگون است. سنگربان راستین، نمیتواند شاهد هجوم و شبیخون باشد و ساکت و بیحرکت بماند. این خاصیت مرزبانی از ایدئولوژی و دین و قرآن است. شهید مطهری در این جنبه هم، الگویی ممتاز بود.
مربی در ارتباط با مخاطبانش، باید «شبهات جدید» را بشناسد، مرزهای هجوم به باورها را رصد کند، پندارها و باورهای غلط در میان دانشآموزان را بداند، سؤالات ذهنی موجود را بشناسد و با جلسات و برنامههای خاصی، به تصحیح آن باورهای غلط بپردازد. برگزاری جلسات پرسش و پاسخ، برنامهای مناسب برای این منظور است.
اگر فکر صحیح بود، عمل هم صحیح خواهد شد. اگر خطا در بینش وجود داشت، به انحراف در عمل میانجامد. البته وقتی مربی میتواند در این عرصه نقشآفرینی کند، که خودش افکاری سالم، متقن و باورهایی صحیح و دور از خرافه داشته باشد و این در اثر مطالعۀ مستمر روی آثار ارزشمند اسلامی، به خصوص تألیفات گرانسنگ فرزانگان چون استاد مطهری فراهم میآید.
مربی نباید نسبت به شبهات ذهنی و انحرافات عقیدتی دانشآموزان، بیتفاوت و سهلانگار باشد؛ بلکه همانند کسی که در برخورد با اولین نشانۀ بیماری در فرزندش، او را به درمانگاه میبرد و در پی علاج برمیآید، باید حساسیت نسبت به مسائل فکری شاگردانش داشته باشد و با واکنش سریع و به موقع و درست، او را از رسیدن به مرحلۀ «لا علاجی» و درمانناپذیری باز دارد.
- تدوین اندیشه
از عوامل جذب جوانان به اندیشههای مختلف و مکاتب دیگر، «مدون» بودن آن اندیشهها است. وقتی محتوای یک فلسفۀ فکری یا اندیشۀ سیاسی، از اصول، ضوابط، چارچوبهای روشن و حد و حدود معین برخوردار شد، برای مخاطبان جاذبه دارد و بهتر و زودتر میپذیرند و در فکر خود جایی برای آن باز میکنند.
شهید مطهری در راستای پاسخگویی به این نیاز، اقدام به تدوین «اصول تفکر اسلامی» کرد و چندین جلد کتاب، با عنوان «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی» نگاشت که تفکر و جهانبینی قرآنی را در مورد خدا، ایمان، اسلام، نبوت و وحی، امامت و رهبری، معاد و… به صورت روشن و مدون، دسته بندی شده، ارائه نمود. همچنین چند جلد کتاب «آشنایی با علوم اسلامی» نیز در همین راستا تألیف و منتشر شده است.
این کار، در شکلدادن به بینش مذهبی جوانان مسلمانان در آن عصر، و در مقابله با جریان تفکر الحادی و مارکسیستی و جهانبینیهای مادی نقش مؤثری داشت و هنوز هم مطالعۀ این آثار، پس از گذشت نزدیک به چهل سال از تألیف آنها، کارگشا و راهگشا است.
غرض آنکه «مربی» در صورتی میتواند نقش تأثیرگذار و جریانساز بر اندیشۀ جوانان داشته شد که اصول فکر و ارزشی اسلام را در قالبی مدون، چارچوبدار، روشن و قابل فهم، تبیین و ترسیم کند، تا دانشآموزان با دستی پر از دستاوردهای «تفکر دینی» با اندیشهها و اندیشمندان دیگر مواجه شوند و از مبانی اعتقادی خود دفاع و بر آنها پایداری کنند.
چه بسا جوانان ما، معلومات پراکندۀ دینی بسیاری داشته باشند و از رهگذر مطالعات متفرقه و سخنرانیهای مبلغان و جلسات دینی، چیزهایی دربارۀ دین و اسلام و قرآن بدانند؛ ولی اگر این معلومات، قالبی مدون و چارچوبی روشن نداشته باشد، در برابر تفکرات انحرافی دیگران -که به صورت بستهبندی خوب و استرلیزه و براق و شکیل عرضه میشود- رنگ ببازد. مربی باید به تفکر اسلامی دانشآموزان، شکل و قالب بدهد و آن را به صورت «مدون» عرضه کند.
- تجهیز نیرو
در عرصۀ یک نبرد، چه نظامی، چه اقتصادی، چه فکری و چه سیاسی، گروهی برنده است که «مجهز» باشند. عرصۀ تلاش شهید مطهری، تفکر، باورهای دینی و تبلیغ اسلام بود. هم خودش مجهز به بایستگیهای این عرصه بود و هم میکوشید مسمانان را مجهز به اندیشه و استدلال و منطق قوی، بار آورد تا بازندۀ این میدان نباشند.
پینوشتها:
(۱) «الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّه» (احزاب(۳۳):۳۹).
(۲) «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر» (عصر(۱۰۳):۳).