به چه فکر کنیم؟
جندب بن جناده، معروف به ابوذر غفاری از بزرگان صحابه پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) است. وی کسی است که پیامبر در شأن او فرمود: «مرحبا یا ابوذر! تو از ما اهلبیت هستی».(۱) اما ابوذر چگونه ابوذر شد؟ امام صادق(ع) در روایتی به راز موفقیت او اشاره فرمودهاند: «بیشترین عبادت ابوذر -رحمت الله علیه- دو خصلت بود: تفکر و عبرت آموزی».(۲)
ابوذر غفاری کلید رهاییاش از شرک را نیز با همین دو خصلت به دست آورد؛ نقل شده است روزی برای بت خود، مقداری شیر آورد و در کنار او گذاشت و خود به کناری رفت تا ببیند بت با آن شیر، چه میکند. در این هنگام مشاهده کرد که روباهی آمد و شیر را خورد و سپس کنار بت آمد و بر آن بت بول کرد و رفت! ابوذر با دیدن این منظره به فکر فرو رفت و با خود گفت: بتی که به این اندازه ناتوان و مفلوک است که روباهی میتواند غذای او را بخورد و بر سر و روی او بول کند، چگونه میتواند معبود من باشد؟! همین سبب شد تا او دست از بتپرستی برداشته و به خدا ایمان آورد.
آری! تأثیرگذاری سریع و عمیق اندیشه، بر کسی پوشیده نیست. شاید به همین دلیل است که اسلام، یک ساعت تفکر را بالاتر از هفتاد سال عبادت دانسته و هیچ عبادتی را همسنگ آن قرار نمیدهد. اما سؤال این است که به چه اموری باید بیندیشیم؟ و قرآن چه منابع و محورهایی را برای تفکر به ما معرفی میکند؟
در پاسخ به این سؤالات، به پنج محور اندیشه اشاره میشود:
الف. اندیشه در خلقت آسمانها و زمین
یکی از سفارشهای خداوند در قرآن کریم، اندیشه کردن در خلقت آسمانها و زمین است. خداوند میفرماید: صاحبان خرد و اندیشه، کسانی هستند که خدا را در همه حال یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین، اندیشه میکنند: «وَ یَتَفَکرُونَ فى خَلْقِ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ».(۳)
جدیدترین اطلاعات دانشمندان در زمینۀ آسمانها، مخصوصاً کهکشانها، به ما مىگوید: تاکنون به وسیلۀ دوربینهاى عظیم نجومى، بیش از یک میلیارد کهکشان در آسمانها کشف شده، که یکى از آنها، کهکشان راه شیرى است و منظومۀ شمسى ما، جزء ناچیزى از آن به شمار مىرود؛ زیرا تنها در این کهکشان، بیش از یکصد میلیارد ستاره وجود دارد که خورشید با آن عظمتش، یکى از ستارگان متوسط در میان این خیل عظیم ستارگان است.
وسعت آسمانها آن چنان است که نه تنها پیمودن آن با وسایل ساختۀ دست بشر غیرممکن به نظر مىرسد، بلکه اگر با سرعت نور حرکت کنیم، باز میلیاردها سال نورى طول مىکشد تا بتوانیم بخش شناخته شدۀ این جهان را سیر کنیم! اینجا است که چشم بینا، دست خالقی حکیم را در همه جا میبیند به قول باباطاهر:
به صحرا بنگرم، صحرا ته وینم
به دریا بنگرم، دریا ته وینم
به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان روى زیباى ته وینم
ب. خلقت گیاهان
بیش از صد هزار نوع از انواع گیاهان شمارش شده است. آیا تا به حال فرصت کردهاید که برگ سبز درختان را مورد مطالعه دقیق قرار دهید؟ «ما آب فراوان از آسمان فرو ریختیم، سپس زمین را از هم شکافتیم و در آن دانههاى فراوانى رویاندیم و انگور و سبزى بسیار و زیتون و نخل فراوان و باغهاى پردرخت و میوه و چراگاه…».(۴)
به راستی زمین با چه چیزی شکافته شده است؟ بله! با جوانهای ظریف و لطیف که زمین سخت را شکافته و با وجود نیروی جاذبۀ زمین، به طرف بالا و به عشق نور و هوا، سر از خاک بیرون آورده است. چه کسی مدیریت حکیمانۀ این کار را بر عهده دارد؟ امام صادق(ع) مىفرماید: همۀ انسانها از ساختن یک برگ درخت عاجزند، ولى به قدرت الهى نگاه کن که چگونه در فصل بهار، همۀ طبیعت را پر از برگهاى متنوع و رنگارنگ مىکند! فکر کن که چگونه در برگها رشتههایى مانند رگهاى بدن انسان از هر طرفى کشیده شده، که هر کدام وظیفهاى را به عهده گرفتهاند.(۵)
برگ درختان سبز، در نظر هوشیار
هر ورقش دفترى است معرفت کردگار(۶)
ج. خلقت حیوانات
قرآن کریم در موارد زیادی به تفکر در مورد حیوانات دستور داده است. در یکی از موارد میفرماید: «آیا آنان به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده است؟»(۷) و در آیۀ ۶۸ سورۀ نحل، انسان را به زنبور عسل و خلقت، فواید و ثمرات آن توجه داده است. وقتی به زنبور عسل توجه میکنیم، میبینیم زنبور عسل تنها حشرهای است که میتواند شکوفههای گلها را به خاطر غذا، انبار کند و برای ساخت کندو و عسل، از آن استفاده نماید. زنبور عسل از جمله موجوداتی است که دارای نظام اجتماعی منظم و محکمی میباشد که پیشرفتهترین جامعههای بشری از تقلید آن عاجزند.
آیا هیچ اندیشمندی به خود اجازه میدهد که احتمال معقول بدهد شتر و زنبور، با این فواید، به خودی خود به وجود آمده باشند و در خلقت آنها برای انسان، هیچ هدفی در کار نبوده باشد؟ آیا انسان در برابر آن و سایر نعمتها هیچ مسئولیتی ندارد؟
د. اندیشه در خود
بیشک انسان، اعجوبۀ عالم هستی است. بدن انسان، چگونگی ترکیب اعضا و دستگاههای مختلف بدن از قلب، کلیه، سلولهای عصبی و…، از شگفتانگیزترین ساختمانها هستند. در کنار این، وجود حواسهای مختلفی مانند: بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه و بویایی، نشانههایی برای انسانهای اندیشهگر است. علاوه بر بُعد جسمانی که بیان گردید، بُعد روحانی انسان قرار دارد، که صاحبان اندیشه از درک آن عاجز هستند و کمتر کسی به عظمت آن پی برده است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «در زمین نشانههاى بسیار براى اهل یقین وجود دارد و نیز در خود شما، آیا نمىبینید؟».(۸) امام علی(ع) میفرماید: اگر مردم در قدرت عظیم و نعمت فراوان و بزرگِ خداوند میاندیشیدند، بیگمان به راه خدا برمیگشتند و از عذاب سوزان میترسیدند.(۹)
قلب انسان، یکی از همین نعمتها است که هر اندیشمند را متعجب میکند. آیا کسى باور میکند که گوشت، از آهن محکمتر باشد؟ اگر دو تکّۀ آهن را مدتى روى هم بکشند، ساییده میشوند. براى همین، قطعات مهم اتومبیلها، هواپیماها، کارخانهها و… پس از چندى از کار میافتند و دیگر قابل استفاده نیستند؛ اما دانشمندان میگویند اگر به قلب سالم یک پیرمرد هفتاد ساله بنگرید، میبینید که به طور معمول در یک دقیقه، هفتاد بار و در هر ساعت، ۴۲۰۰ بار و در شبانهروز، ۱۰۰٫۸۰۰ بار و در یک سال، ۳۶٫۷۹۲٫۰۰۰ بار و در هفتاد سال، ۲٫۵۷۵٫۴۴۰٫۰۰۰ بار، دریچۀ قلباش باز و بسته شده است. این گوشتها، مرتب به هم میخورند و هر بار خون را با فشار بیرون میدهند و در همۀ بدن پخش میکنند و لحظهاى آسایش ندارند! کدام فلزى را در جهان سراغ دارید که ۵/۲ میلیارد بار، سایش را تجربه کند و یک هزارم میلیمتر از ضخامتش کم نشود؟(۱۰)
از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟
به کجا میروم آخر؟ ننمایی وطنم
ماندهام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی ازین ساختنم(۱۱)
ه. اندیشه در سرگذشت پیشینیان
در بیش از ده آیه، دستور داده شده که در زمین سیر و سیاحت داشته باشید و دربارۀ گذشتگان و تاریخ آنان، اندیشه و تدبر کنید و از وضع آنها درس بگیرید. از جمله در آیۀ ۴۲ سورۀ روم میفرماید: «بگو در زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند، چگونه بود و سرانجام به کجا رسیدند.» امام صادق(ع) در پاسخ کسی که پرسید چگونه فکر کنیم، فرمودند: فکرکردن و اندیشه، این است که هر گاه از کنار ویرانه یا خانهای [که از ساکنان خالی شده] میگذرد، بگوید ساکنان تو کجا رفتند؟ بنیانگزارانت چه شدند؟ چرا سخن نمیگویی؟(۱۲)
فرعون پادشاهی بود که حضرت موسی(ع) در زمان او، مبعوث شد. حضرت موسی(ع) او را به پرستش خداوند دعوت کرد؛ ولی فرعون در مقابل او مقاومت کرد و به آزار و اذیت او و قومش پرداخت. تا اینکه خداوندْ فرعون را درود رودخانۀ نیل غرق کرد. نکتۀ جالب این است که خدا به فرعون فرمود: «بدن تو را نجات مىدهیم تا براى کسانى که پس از تو مىآیند، نشانهاى باشى!»(۱۳)
در پایان قرن نوزدهم، کاوشگرانْ در کنار رود نیل، جنازۀ فرعون را سالم کشف کردند؛ همان گونه که قرآن، ۱۴۰۰ سال پیش خبر داده بود! آیا این واقعه، جای اندیشه و تفکر ندارد؟!
پینوشتها:
(۱) شیخ طوسی: «امالی»، ص۵۲۵٫
(۲) شیخ صدوق: «الخصال»، ج۱، ص۴۲٫
(۳) آلعمران(۳):۱۹۱٫
(۴) عبس(۸۰):۲۵-۳۱٫
(۵) توحید مفضل، ص۵۲٫
(۶) سعدی.
(۷) غاشیه(۸۸):۱۷٫
(۸) ذاریات(۵۱):۲۰٫
(۹) نهجالبلاغه، خطبۀ۱۸۵٫
(۱۰) انصاریان، حسین: «اندیشه در اسلام»، دارالعرفان، ص۱۴۲٫
(۱۱) منسوب به مولوی.
(۱۲) محدث قمی، عباس: «سفینه البحار»، ج۲، ص۳۸۳٫
(۱۳) یونس(۱۰):۹۲٫