موفقیت در گرو تولید و عرضۀ قوی است

میثم کریمانی

تشکیلات ایدئولوژیک – ۴                                                                         

مقدمه

در نوشتارهای گذشته به این نکته اشاره کردیم که برخی از انواع تشکل‌های ایدئولوژیک، به لحاظ اهداف و مأموریت‌ها نیز ایدئولوژیک محسوب می‌شوند. این نوع از تشکل‌ها به لحاظ کارکرد، تشکل‌هایی هستند که می‌توان آنها را تشکل‌های تبلیغی- ترویجی نامید. این نوع از تشکل‌ها تعهدی ذاتی نسبت به ترویج مسایل دینی و ایدئولوژیکی دارند، که در این نوشتار به بررسی این نوع از تشکیلات خواهیم پرداخت و به انواع آنها اشاره خواهیم کرد.

 تشکیلات با اهداف و مأموریت‌های ایدئولوژیک

در میان تشکیلاتی که جنبه‌های ایدئولوژیک دارند، مهم‌ترین و غلیظ‌ترین تشکیلات نسبت به یک ایدئولوژی، تشکیلاتی است که به لحاظ ذات و ماهیت، ایدئولوژیک است. این بدان معنا است که در تشکیل ماهیت این نوع از تشکل‌ها، دین یا ایدئولوژی نقش محوری دارد و به نوعی، فصل ممیز آن تشکیلات، بخشی از دین یا ایدئولوژی است. به عبارت دیگر، وقتی بخواهیم این نوع از تشکل‌ها را تعریف نماییم، چیزی که به عنوان فصل یا جانشین فصل استفاده می‌شود، امری دینی یا ایدئولوژیکی است. به عنوان مثال وقتی بخواهیم یک هیئت مذهبی را به عنوان یک تشکل دینی تعریف نماییم، می‌گوییم: «هیئت عبارت از تشکیلات یا سازمانی است که جهت تبلیغ و ترویج شأن اهل‌بیت(ع)، به فعالیت‌هایی چون سخنرانی‌های مذهبی و مرثیه‌سرایی  می‌پردازد.»

همان طور که در تعریف مشاهده می‌کنیم، آنچه به عنوان فصل ممیز تشکل هیئت قرار داده شده است، عبارت «تبلیغ و ترویج شأن اهل‌بیت(ع)» است، که این وجه دینی یا به عبارتی ایدئولوژیک، جزیی از ماهیت تشکل هیئت معرفی شده است. در چنین تشکیلاتی، حیات تشکیلات به فعالیت ایدئولوژیک خود است و اگر بخواهیم این مطلب را به زبان تشکیلات ترجمه کنیم، ایدئولوژی در چنین تشکیلاتی در اهداف و مأموریت‌های آن تشکیلات، متجلی می‌شود.

اقسام تشکیلات با مأموریت وابسته به ایدئولوژی  

اگر بخواهیم اشاره‌ای به اقسام مختلف تشکل‌های وابسته به ایدئولوژی داشته باشیم، باید با دیدگاهی استقرایی و با نگاهی به انواع تشکل‌های موجود، دسته‌بندی‌ای از آنها ارائه دهیم. البته بدون شک چنین استقرایی تام نخواهد بود و ممکن است دسته‌ای از قلم بیفتد؛ با همۀ این احوال، چاره‌ای جز استقرا وجود ندارد.

  1. تشکیلات مولد و مبلغ: سیستم‌های دینی و ایدئولوژیک، معمولاً دارای تشکیلاتی هستند که در مرکز اصلی اهمیت قرار دارند. این تشکیلاتْ پشتیبانی کنندۀ هستۀ مرکزی ایدئولوژی و به نوعی مولد آن هستند و فعالیت این تشکیلات به اقتضای نیازهای سیستم تنظیم می‌شود. فرایند تولید، توجیه و تبلیغ، در این تشکیلات تنظیم شده و به دیگر تشکیلاتی که به نوعی وابستگی به سیستم ایدئولوژیک دارند، تزریق می‌شود. در این سیستم نیازهای علمی و پژوهشی اصلی و پایه که طی آن محتوای اصلی تولید و -در صورت نیاز- توجیه و دفاع می‌شود، پیگیری شده و هم‌چنین به منظور حفظ و توسعۀ حیطۀ تحت پوشش، به تبلیغ اندیشه‌های اصلی و فرعی سیستم می‌پردازد. به عنوان مثال در سیستم اندیشۀ اسلامی، می‌توان به حوزه‌های علمیه، به عنوان نمونۀ اصلی این نوع تشکیلات اشاره نمود.
  2. تشکیلات علمی و پژوهشی: این دسته از تشکیلات در یک سیستم ایدئولوژیک، نقشی نسبتاً بدلی و تابع مستقل دارند. زیرا درست است که محتوای اصلی را از تشکیلات مولد دریافت می‌کنند، اما به جهت استقلال نسبی در روش بحث، گاه ناقد تشکیلات مولد نیز محسوب می‌شوند. این تشکیلات به نوعی در روند تولید و توجیه به تشکیلات مولد اصلی کمک می‌کنند وگاه به نقد روش‌ها و محتوای تولیدی توسط تشکیلات اصلی می‌پردازند. بسیاری از رشته‌های علمی که در دانشگاه‌ها با عنوان معارف اسلامی، فلسفۀ اسلامی، عرفان، تفسیر و… در حال فعالیت‌اند و هم‌چنین همۀ مؤسسات مطالعاتی که در موضوعات دینی مشغول به فعالیت هستند، جزء دستۀ دوم از تشکیلات قرار می‌گیرند.
  3. تشکیلات تبلیغی و ترویجی: قسم دیگری از تشکیلات ایدئولوژیک -که ماهیت آن به سیستم ایدئولوژیک گره خورده است- تشکیلاتی است که وظیفۀ اصلی آن، صرفاً تبلیغ محتوای تولیدی توسط دو تشکیلات بالا است. به همین جهت به لحاظ محتوا تابع محسوب می‌شود و معمولاً در زمینۀ تولید محتوا، قدرت دستۀ دوم را ندارد و بنابر قاعدۀ تنظیم شده توسط تشکیلات علمی پژوهشی، تولید محتوا وظیفۀ آنان نیست و به دلایل مختلف از جمله عدم تخصص در زمینه‌های علمی در چنین تشکیلاتی، حق تولید محتوا ندارند و صرفاً یک تشکیلات مروج هستند. البته در چنین تشکیلاتی، وابستگی احساسی و عاطفی نسبت به دین و یا سیستم ایدئولوژیک بسیار قوی است و از جمله حامیان اصلی هستۀ مرکزی ایدئولوژی مورد نظر محسوب می‌شوند. از جمله نمونه‌های بومی شده در فرهنگ تشیع، به هیئت‌های مذهبی و دیگر تشکل‌هایی که به نوعی «انجمن‌های اسلامی» نامیده می‌شوند، می‌توان اشاره نمود.

این تشکلها نمونه هایی از انواع تشکلهای دینی و یا ایدئولوژیک هستند که به نحو استقرای ناقص به آنها اشاره شد و جای پژو هش دقیق تر خالی و همواره باز است.

یکی دیگر از مطالبی که به این بحث وابستگی دارد، تعیین اهداف و مأموریت‌های ایدئولوژیک به نحو مأثور و منصوص است. در متن معارف دینی، اهداف و مأموریت‌هایی برای حامیان دین معرفی شده است که در مباحث آینده به آنها خواهیم پرداخت.

دکمه بازگشت به بالا