مکتب امام خمینی

طرح جامعه سازی انقلابی

اندیشه امام خمینی و بازخوانی آن جزء مهمترین نیازهای روز ماست. اندیشه ای که برای حرکت سعادتمند، مبتنی بر قرآن و روایات برنامه ای امروزین ارائه نموده است. در ادامه گفت وگویی را با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فلاح، مسئول مؤسسه فتوت و پژوهشگر اندیشه های امام میخوانیم. راهنما: مراد از اندیشه و مکتب امام چیست؟

امام خمینی مشرف به تمامی لایه ها و حوزه های تفکر اسلامی است. ایشان معلم این تفکرات بوده و بیست، سی سال در همان افق ها تدریس کرده است. بالاخره ایشان از آنجاها شروع میشود؛ از افق های فکر فلسفی و عرفانی اسلامی تا به مباحث اخلاقی و فکری میرسد. این نکته درباره مکتب امام قابل توجه است. اما به طور خلاصه، امام از سه لایه فکری برخوردار است؛
یک. اندیشه توحیدی که نوعی کلام انقلابی است: تفسیرش از عالم، از خدای عالم، از انسان، نسبت انسان با خدا و جهان هستی، تفسیرش از زندگی، که اسمش را اندیشه توحیدی میگذاریم.
دو. ایشان در امتداد این نگاه، یک مکتب سیاسی ارائه نمودند. مکتب سیاسی ای که از نظر ایشان با محوریت حکومت الله و با محوریت ولایت فقیه، در واقع کانون و قلب آن مردم سالاری است، مردم سالاری دینی! حضرت آقا میفرمایند: این جمهوری اسلامی که مکتب سیاسی امام ارائه می‌کند هم عمیق و هم صادقانه است. کاملا اسلامی است. اصلا ایشان میفرمایند: این تلقی درست نیست و بلکه ظالمانه است که بگوییم حضرت امام مردم سالاری را مثلا از اندیشه لیبرال دریافت کرد!
سوم. امام در ساحت مکتب سیاسی هم نایستاده که یک معلم اندیشه سیاسی اسلام باشد، یا یک مکتب سیاسی را صرفا ارائه کند! بلکه جلوتر رفته و یک طرح راهبردی برای تحول جامعه ایرانی داشتند و تا این اواخر هم مشغول تکمیل آن بودند. به اصطلاح حرکت های ایشان صددرصد اقتضایی نبود، بلکه یک نقطه هایی را هدف گرفته بودند و میخواستند خود و جامعه را به آن نقطه برسانند.

راهنما: آیا مراد از اندیشه، فقط سیاسی است یا فرهنگی و یا چیزی فراتر یعنی اندیشه تمدنی در گستره اسلام؟

افق تمدنی یعنی دغدغه سعادت بشر را در گستره تمام حیات اجتماعی بشر داشتن. در تعریف سعادت هم گستره و هم بلندا وجود دارد. امثال حضرت امام، جزو معدود مکاتب فکری هستند که هیچ مرزی برای سعادت قائل نیستند؛ به تعبیری دیگر، آنها ظرفیتی از انسان سراغ دارند که آن ظرفیت را موقعی که پر شده اش را تصور میکنند، تقریبا دیگر هیچ تصویری به وادی آن تصور هم حتی راه پیدا نمی‌کند، چه برسد که اندازه هایش را بخواهد به چنگ بیاورد. ایشان نه تنها در گستره فردی محدود نمیشوند، بلکه در گستره اجتماعی هم وارد شده و در آن جا نیز به همه میدان ها و قلمروها ورود پیدا می‌کنند.
لذا به تعبیری اگر همین وسیع ترین برش و برداشتی که از حیات انسان میشود کرد و حیات اجتماعی انسان اسمش را بتوانیم تمدن بگذاریم، در واقع حضرت امام دارای نگاه تمدنی است؛ معتقد است که تمام متغیرهای حیات بشر باید توسط نگاه توحیدی ویرایش شود. دغدغه امثال امام، بسط توحید در جاده های بشری و جوامع بشری است! و لذا در بلندا و در گستره سعادت، حضرت امام تقریبا شاگرد اول جامعه بشری است! البته بعد از پیامبران و بعد از نبی مکرم اسلام(صل الله هلیه وآله) و هدایت اهل‌بیت(علیهم السلام).

راهنما: شما میفرمایید که امام علاوه بر مکتب فکری، طرح هم داشتند؟

بله، ایشان واقعا طرح داشتند که اسمش را طرح انقلاب میشود گذاشت. از موقعی که حرکت را آغاز کردند، میدانستند که چه‌کار می‌کنند؛ چه در بیانات ایشان این مسئله مشخص است و چه در حرکت هایی که برای پیشبرد نهضت انجام دادند. مثلا کانون انقلاب را ایران قرار داده بودند. نمیخواستند در عراق باشد، از جهان اسلام خارج بشود. این قبیل مسائل زیاد است. مثلا هنگام تبعید از ایشان میپرسند: سربازان شما کجا هستند؟ پاسخ میدهند: سربازان من در گهواره هستند. ایشان طرحی زمان دار داشتند که در صدد اجرای آن بودند. متأسفانه ما نه در ساحت اندیشه توحیدی و نه در ساحت مکتب سیاسی و نه در ساحت طرح انقلاب با ایشان خوب ارتباط نمیگیریم.

راهنما. مبنای اندیشه امام چیست؟ و چرا به این نگاه رسیدند؟

در واقع امام پیرو مکتبی معرفتی بوده است. ویژگی های این مکتب این است که برای قرآن جایگاه محکمی قائل است و هم به عقل و هم به دل اعتنا می‌کند. به تعبیری این مکتب هم شریعت پذیر است و هم شهود و عقل را میپذیرد. تغذیه امام از چنین مکتبی است. صدرا نیز همین گونه بوده است. صدرا هم به مواجید عارفان اعتنا دارد و همچنین معتقد است که فیلسوف اگر مفسر نباشد، فیلسوف نیست. جناب صدرا نگاه و مکتب جامعی دارد و امام شاگرد این مکتب است و اندیشه های این مکتب را بسط داده و در فلسفه اجتماعی پیاده کرده است.

راهنما: تمایز امام با سایر اندیشمندان و روشنفکران دینی در چیست؟ اساسا امام روشنفکر است؟

ابتدا باید نکته ای را بیان کنم و آن اینکه بین دانش و اندیشه تفاوت است، بین دانشمند و اندیشمند هم تفاوت است، اما حضرت امام برخلاف خیلی از اشخاصی که عمر خود را فقط صرف یک گروه می‌کنند، هم اندیشمند و هم دانشمند بود. روشنفکرها موقعی که دغدغه های اجتماعی جدی پیدا می‌کنند، معمولا به ترقی و تعالی اجتماعی می اندیشند. از این جهت هم امام واقعا روشنفکر است؛ زیرا تمام عمرشان صرف فکر کردن شد، اما روشنفکر اسلامی! به هر حال ایشان شخصیتی است که سنتی پذیر و به معنای خودمان سنت گراست.

راهنما: آیا اندیشه و مکتب امام قابل تحریف است؟ چه کسانی در پی تحریف مکتب امام هستند؟ اهدافشان چیست؟ از چه زمانی تهاجم به مکتب امام آغاز شد؟

مطمئنا همه چیز قابلیت تحریف دارد. تحریف گاهی لفظی و گاهی معنوی است. تحریف لفظی در مورد مکتب امام این گونه است که بعضی از سخنان ایشان را حذف کنیم و یا اینکه سخنانی به ایشان نسبت دهیم. لفظی هم که یا قسمتی از سخنان را نمیگویند و یا خود لفظ را گفته ولی قرینه هایش را حذف می‌کنند، بعضی سخنان تنها از قرینه به منظورآن میشود پی برد. در مقابل مکتب امام طاغوت (دنیاداران و دنیاخواران) قرار دارد و طاغوت همواره وقتی از جنگ رو در رو وحشت داشته باشد، عقبه را هدف قرار میدهد و عقبه مکتب امام، اندیشه است. از زمان حضرت امام نیز به فرموده حضرت آقا این وجود داشته است. عده ای سخنرانی را گوش داده و سپس به نحو دیگر آن را بیان می نمودند. از زمان رحلت امام، گروه های تحریف منسجم تر عمل نموده و اکنون بیست و هفت سال است که این کار را انجام میدهند.

راهنما: این انحراف را چگونه میتوان شناسایی کرد؟

با مطالعه دقیق اندیشه امام به خصوص وصیت نامه حضرت امام و بازخوانی آن انحراف از امام را میتوان شناسایی کرد.

راهنما: منبع و متن دریافت اندیشه امام چیست؟

به فرموده حضرت آقا، منبع اصلی دریافت اندیشه امام وصیت نامه ایشان است و غیر از آن پیام های حضرت امام، خلاصه های صحیفه و خاطرات ایشان منابع خوبی است. غیر از این، باید از بیاناتی که مقام معظم رهبری راجع به امام دارند به خصوص بیانات خرداد ایشان استفاده نمود، از این جهت که ایشان این فرصت را برای تبیین مکتب امام استفاده می‌کنند.

راهنما: مفسر امام کیست؟

مفسر امام کسی است که در افق فکری، روحی و حتی رفتاری حضرت امام باشد. گاهی پدر یک شهید را میبینیم که اصل اندیشه های امام را مطرح می‌کند و جان مایه خواسته های امام در دست اوست و با آن حتی زندگی کرده است. گاهی دیگر نخبه ای را میبینیم که حتی بوی انقالبی گری به او نرسیده، چه رسد به مکتب و اندیشه های امام. با اینحال اگر بخواهیم بزرگترین مفسر مکتب امام را معرفی نماییم، جز رهبر معظم انقالب کسی را نمیبینیم که هم افق فکری ایشان و هم افق روحی حضرت امام را داشته باشد. به لحاظ رفتاری نیز به تعبیری میتوان گفت همیشه پشت مانیتور انقلاب بوده است.

راهنما: میراث داران اندیشه و تفکر امام چه کسانی هستند؟

نخبگان انقلابی، میراثداران واقعی هستند و تفاوتی بین ایرانی و غیر ایرانی بودن آنها نیست. حتی بعضی لایه های فکری حضرت امام را غیر مسلمانان بهتر متوجه میشدند.

راهنما: چگونه میتوان مکتب امام را حفظ کرد؟

حضرت آقا در این مورد فرموده اند که مکتب امام را میتوان با بازخوانی مکتب حفظ نمود. اگر مرتب این مکتب خوانده شود، در ذهن انسان ملکه میگردد و باعث میشود هم به آن عمل شود و هم آن را جریان سازی کرد. این روند را میتوان در گروه های مطالعاتی به عنوان موضوع مطالعه قرار داد و بعد از مطالعه بحث نمود.

دکمه بازگشت به بالا