میرزاکوچک جنگلی و «جمهوری اسلامی» کوچکِ او

حسن مقدمی شهیدانی

مروری بر ابعاد تشکیلاتی نهضت جنگل(۱)

در میان همۀ پژوهش‌ها و آثار علمی نوپدید پیرامون نهضت جنگل، فرمایش مقام معظم رهبری را به حق باید نقطۀ عطف تمام تعاریف و تفاسیر از نهضت میرزا کوچک خان بدانیم که برای نخستین بار، حرکت میرزا را به عنوان «مینیاتوری از جمهوری اسلامی» معرفی کردند.(۲) در همین تعبیر رسا، حداقل سه اصل کلی مستتر است که در تحلیل نهضت جنگل، مسیرهای تازهای را خواهد گشود. نخست جنبۀ اسلامیت و جمهوریت نهضت، که در کنار هم دیده شده است و نشان از اصالت آن از یک سو، و نشان از مردمی بودنش از دیگر سو دارد. اصل دوم ناظر به نگاه همه جانبه به نهضت است که نشان می‌دهد نهضت جنگل را باید به مثابه یک تشکیلات فکری، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار داد و نه صرفاً حرکتی نظامی. اصل سوم پیوند میان نهضت میرزا(ره)، با نهضت امام خمینی(ره) است، که در عینیت بخشیدن به مفهوم «جمهوری اسلامی»، نقطۀ اشتراک دارند. از این حیث، نهضت میرزا گرچه در مقیاسی کوچک و در جغرافیایی محدود فرصت عینیت یافته، اما از سنخ همان است که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در سراسر ایران اسلامی محقق شد و لذا این ماکت و مینیاتور از «جمهوری اسلامی» را باید پیشینه‌ای تجربه شده و عینیت یافته برای نظام جمهوری اسلامی برشمرد. بررسی همۀ ابعادِ تشکیلاتیِ نهضت جنگل، مسلماً در این مختصر نمی‌گُنجد؛ لذا تنها محورهای اصلی آن مرور می‌شود. 

جمعیت اتحاد اسلام؛ تشکیلات فقهی و فکری در رأس نهضت جنگل

یکی از اشکالات و غفلت‌های -تعمدی یا جاهلانه- در برخی پژوهش‌های مرتبط با تشکیلات نهضت جنگل، عدم لحاظ نقش جمعیت اتحاد اسلام، به عنوان کادر رهبری فکری و فقهیِ نهضت جنگل است. جمعیت اتحاد اسلام، متشکل از چند فقیه و مجتهد مشهور گیلانی –از جمله حضرات آیات سید عبدالوهاب صالح، میرزا محمدرضا حکیمی، شیخ علی علم‌الهدی فومنی، سید محمود روحانی، شیخ بهاءالدین املشی و…- به عنوان کانون سیاست‌گذاری نهضت جنگل مطرح است و از این حیث میرزا و نهضت جنگل، در حقیقت به عنوان بازوی اجرایی و عملیاتی این تشکیلات فقهی بودند.(۳) گفتنی است با وجود چنین تشکیلات فقهی، چگونه می‌توان اتهامِ تبعیت از اندیشه‌های وارداتی را به این نهضت اصیل وارد دانست؟! اتکای نهضت میرزا بر بنیان‌های فقاهتی، یکی از وجوه ممتاز این نهضت است. گرچه میرزا خود تا سطوح عالیِ حوزوی تحصیل کرده، اما هم‌چنان با پرهیز از خودکفایی‌های روشنفکرانۀ معمول در میان برخی از رهبران اجتماعی-سیاسی، اندیشۀ فقاهتی-مبارزاتی‌اش را از مجتهدین طراز اول حاضر در جمعیت مذکور وام می‌گیرد. پیوند زدن دو مسئلۀ اجتهاد و جهاد، مهم‌ترین وجه ماندگاری و اصالت نهضت میرزا است.

تشکیلات اقتصادی

خدمت به توده‌های مردم، یکی از اصول اساسی نهضت میرزا است که برخلاف انجمن‌ها و احزابِ بعد از مشروطه، فقط زینت بخشِ اساسنامه‌ها و آئین‌نامه‌ها و مرامنامه‌ها نیست؛ بلکه نشان از یک ارادۀ تحقق یافته در عرصۀ خدمت به مردم است. نهضت میرزا در جهت تأمین منابع مالی خود، نهضتی نمونه و کاملاً مردمی است. در عصری که هر روز خبری از وابستگی برخی سیاسیون و هسته‌های تشکیلاتی ایران، به کشورهای بیگانه به گوش می‌رسید، جنگلیان با استمداد از ظرفیت‌های بومی و مردمی، هم شائبۀ وابستگی به غرب و شرق را منتفی کردند و هم عمق راهبردی نهضت در میان توده‌های مردمی را به نمایش گذارند.

در میان حامیان مالی نهضت، از بازرگانان و زمین‌داران بزرگ -مانند حاج احمد کسمایی- گرفته تا روستاییانِ کم درآمد، دامداران و کشاورزان، به چشم می‌خورند. گذشته از حمایت‌های وسیع مردمی، که به صورت خودجوش -و از جای جای گیلان و ایران- به نهضت می‌رسید، پیرامون تأمین منابع مالی نهضت جنگل، چنین آمده است: هزینه‌های جاری جنگل، به طور عمده از دو راه تأمین می‌شد: ۱٫ گرفتن عشریۀ از مردم. ۲٫ عوارض صادرات کالا به خارج از گیلان.(۴) همان گونه که خواندید، اخذ «عُشریه» نیز یکی از درآمدهای اقتصادی اصلی در نهضت جنگل بوده است. عشریه که در صدر اسلام نیز رواج داشته، به منزلۀ یک دهم از درآمد سالیانۀ رعیت است که تحت عنوانی مشابه مفهوم مالیات، از مردم گرفته می‌شد.(۵)

تشکیلات خدماتی نهضت جنگل

خدمات اجتماعی نهضت جنگل، بسیار فراوان و فراگیر است. در ذیل برخی از این خدمات از نظر می‌گذرد:

  1. راه‌اندازی حشمت‌رود و آبادانی شرق گیلان: یکی از اقدامات مهم نهضت جنگل، انشعاب بخشی از رودخانه سفیدرود بود که پیش از ریختن آن به دریای خزر، به مناطق وسیعی از شرق گیلان، از جمله لاهیجان، آب می‌رساند و موجب رونق کشاورزی و آبادانی بخش وسیعی از آن مناطق شد. این رود به دست یکی از سران نهضت به نام دکتر حشمت ایجاد شد و در حال حاضر به نام «حشمت‌رود» معروف است.(۶)
  2. جنبش مدرسه‌سازی در غرب گیلان: در برهوت بی‌سوادی و فقر فرهنگی، هنگامی که به دلیل عدم برخورداری از تمکن مالی، بسیاری از مردم در مناطق محروم گیلان از نعمت سواد بی‌بهره می‌ماندند، یکی از خدمات و اقدامات مهم نهضت جنگل -با وجود مضیقه‌های مالی شدید نهضت و فضای پرفراز و نشیب مبارزه- ایجاد مدارس عمومی در برخی از مناطق غرب گیلان بود. از جملۀ آن می‌توان به ساخت چند دبستان شش کلاسه در شفت، صومعه سرا، ماسوله، فومن و نیز یک دبستان شبانه‌روزی در کسما، اشاره کرد.(۷)
  3. راه‌اندازی مرکز بهداشت عمومی: تأسیس مرکزی به نام «صحیه جنگل»، یکی دیگر از اقدامات میرزا در جهت رفاه عمومی است. این مرکز که نامش از عبارتی عربی به معنای مرکز درمانی و سلامت، وام گرفته شده، شامل بیمارستان‌هایی بود که با همت و محوریت پزشکان ماهری مانند دکتر ابراهیم حشمت، دکتر سید عبدالکریم کاشی و دکتر ابوالقاسم فَربُد راه‌اندازی و اداره می‌شد و در ایام بروز انواعِ بیماری‌های مسری و کشنده و در زمان قحطی امکانات پزشکی، به داد مردم گیلان می‌رسید.(۸)
  4. رساندن آذوقه به تهران در ماجرای قحطی بزرگ: در جریان قحطی ناشی از استفادۀ انحصاری انگلیسی‌ها از ارزاق مردم برای نیروهای نظامی خود، که منجر به کشته شدن میلیونی مردم ایران از شدت گرسنگی شده است، تنها جمعیتی که توانست در آن بحرانِ ملی به حمایت از مردم تهران برخیزد، نهضت جنگل بود.(۹) آنها با رساندن مقدار زیادی ارزاق عمومی به تهران، موجب نجات جان بسیاری از مردم رنجدیدۀ تهران گردیدند و وفاداری ملی و وطنی خود را برای همیشه به اثبات رساندند. این در حالی اتفاق افتاد که دولت مرکزی، از هرگونه حمایت از مردم، ناتوان بود و تقریباً مردم را با قحطی رها کرده بود.(۱۰) نکتۀ مهم آنکه اقداماتی از این دست را می‌توان دقیقاً در تنافی با برخی از شبهات بی‌پایه پیرامون میرزا -از جمله شبهۀ تجزیه‌طلبی نهضت جنگل- برشمرد؛ چه اینکه یک جمعیت مقتدر، اگر قصد تجزیۀ بخشی از خاک سرزمینی را داشته باشد، بهترین فرصت را در بحران‌های اجتماعی می‌یابد و قاعدتاً نباید به رفع بحران کمک نمایند.

تشکیلات نظامی جنگلیان

گرچه جنبۀ نظامی در نهضت میرزا اصلی‌ترین شاخصه نیست، ولی یکی از وجوه پررنگ نهضت محسوب می‌شود و از این حیث، انسجام تشکیلاتی مطلوبی دارد. ایجاد مدرسۀ نظام در گوراب زرمیخ، یکی از شاخص‌ترین جنبه‌های تشکیلات نظامی نهضت است؛ مدرسه‌ای که با به کارگیری افرادی خبره، به تربیت جنگلی‌ها می‌پردازد. در این مدرسه، از افسران خارجی همگرا از کشورهای لهستان، آلمان، روسیه و… نیز استفاده می‌شد که آموزش تاکتیک‌ها و فنون نظامی و آشنایی افراد با سلاح‌های مختلف را به عهده داشتند. ریاست دانشگاه افسری یا مدرسۀ نظامیِ گوراب زرمیخ، بر عهدۀ «ماژور فن‌پاشن»، افسر آلمانی بود و «لیوتنان» اتریشی و چند افسر دیگر، به آموزش نیروهای جنگل مشغول بودند. جنگلی‌ها در لاهیجان نیز، نیرویی را با نام «نظام ملی» ایجاد کرده بودند.(۱۱)

ایجاد اردوگاه‌های نظامی در دل جنگل، در امتداد تشکیلات نظامی انجام می‌گرفت و کار مواجهه با نهضت میرزا را با دشواری همراه می‌کرد و از همین حیث، این نهضت یکی از طولانی‌ترین نهضت‌های مردمی در ایران معاصر نام گرفته که حدود ۷ سال به طول انجامید. برخی از این اردوگاه‌ها هنوز موجود است.

تولید و تعمیر انواع سلاح‌ها، یکی دیگر از اقداماتِ تشکیلات نظامی بود. افرادی مانند «یان کولارژ» مهندسِ اهل چک، از کسانی است که در نهضت جنگل حضور داشت و به ساخت و یا تعمیر سلاح‌های خراب می‌پرداخت و نهضت، کارگاه بزرگی را برای فعالیت‌هایش، ایجاد کرده بود.(۱۲) این مسئله در عین حال که نهضت را از هر جهت خودکفا می‌کرد، برگرفته از نوع نگاه رهبران نهضت در جهت استفاده از ظرفیت‌های درون‌زا بود و از این حیث باید به پیشرو بودن جنگلیان در میان نهضت‌های معاصر، اذعان کرد.

استفاده از لباس متحدالشکل نظامی، که برگرفته از لباس بومیان کوه‌نشین گیلانی (گالش‌ها) بود، یکی دیگر از مشخصه‌های تشکیلات نظامی است. استفاده از مدل لباس بومی-محلی، در تولید یونیفرم نظامی نهضت جنگل، ضمن نشان دادن پیوند فرهنگی عمیق بین نهضت و مردم، نمونه‌ای دیگر از استفاده از ظرفیت‌های داخلی است؛ چه اینکه تمام اجزای این لباس متحدالشکل، کاملاً ایرانی و گیلانی بوده است. این لباس‌ها نه تنها کاملاً ایرانی بود، بلکه به دست خود اعضای جنگل آماده می‌شد. با فراهم کردن دستگاه‌های ریسندگی و بافندگی، تمام لباس‌ها -حتی کلاه و کفش رزمندگان جنگل- در داخل گیلان و به دست همین مردم مبارز فراهم می‌شد.(۱۳)

ساختار رسانه‌ای نهضت جنگل

نهضت جنگل با وجود توجه به اقشار محروم و روستاییان و به کارگیری آنان در بدنۀ نهضت، به ابزارهای روزآمد تمدنی مجهز بود و از این حیث، شعار و عقیدۀ خود را با آحاد مردم، دشمنان و مخالفانش در میان می‌گذاشت. ایجاد مطبعه یا چاپخانۀ جنگل در صومعه‌سرا، به منظور نشر منشورات نهضت (اعم از اعلامیه، خبرنامه، جزوه، کتاب و…) یکی از اقدامات مهم جنگلی‌ها است.

انتشار روزنامۀ جنگل، اقدام مهم دیگری است که نام و مرام میرزا و یارانش را در تاریخ ثبت کرده است. این روزنامه مدت‌ها به صورت مستمر در کسما انتشار می‌یافت و به دلیل محبوبیتی که یافته بود، در سراسر گیلان و در بسیاری از شهرهای ایران مخاطبان پیگیری داشت و نسخه‌های آن، دست به دست در میان مردم می‌گشت. بسیاری از توطئه‌های رسانه‌ای و تهمت‌های ناروا به جنگلیان، توسط مقالات مندرج در این روزنامه خنثی می‌شد. البته مخالفان نهضت، با ناجوانمردی به هر طریقی در جهت بدنامی میرزا قدم برمی‌داشتند؛ از جمله نگارش کتابچۀ «تاریخچۀ جنگلیان» در سال ۱۳۳۷ ق. یعنی در اثنای نهضت، به سفارش کریم‌خان رشتی، از خائنین وابسته به انگلیس، که در فروپاشی نهضت جنگل و شکل‌گیری سلسلۀ پهلوی، نقش مستقیم و مهمی داشت. این کتاب یا فحش‌نامه، توسط یکی از خادمین کریم‌خان به نام شیخ محمدباقر شریعت گیلانی نوشته شد و در تهران منتشر گردید تا نهضت جنگل را بدنام کند.(۱۴)

تشکیلات دیپلماسی و سیاست خارجی جنگلیان

یکی از وجوه اثرگذار در یک نهضت آزادی‌خواه در تراز ملی، مذاکرات سیاسی و تبادل نظر در عرصۀ دیپلماسی است. جنگلیان به طور همزمان، مذاکراتی با نمایندگان و کارگزاران دولت مرکزی ایران و نشست‌هایی با نمایندگان برخی کشورهای استعمارگر (خصوصاً انگلیس و روسیه) داشته‌اند. بررسی مستندات این دیدارها و نتایج آن، نقش مهمی در بازشناسی اندیشۀ مبارزاتی نهضت میرزا دارد. دیدارهای میرزا با نمایندگان دولتی بر مدار «گفتمان برادری و اخوت با ایرانی جماعت»، می‌چرخید که نشانه‌ای از تلاش برای بازگشت مشروطۀ حقیقی، ایجاد همدلی در تقابل با اجنبی‌ها و حفظ منافع ملی است. این است که به طور کلی «اندیشۀ تجزیۀ طلبی» در نهضت جنگل، جایگاهی نداشته است؛ چه اینکه بعد از نفوذ منحرفان به صفوف جنگلی‌ها، میرزا که به واسطۀ توطئۀ استعمار، خود را در برابر سربازِ ایرانی دید، به جای دست بردن به اسلحه و برادرکشی، به دل جنگل پناه برد.

بخشی از ارتباطات خارجی نهضت، معطوف به ارتباط با سایر آزادی‌خواهان و رهبران قیام‌های ملی (مانند خیابانی) بود. گرچه این اقدامات توفیق چندانی را به دنبال نداشت، صرف اقدام آنان برای برقراری چنین روابطی، ستودنی است. جالب‌ترین جنبۀ دیپلماسی جنگل، مواجهۀ میرزا با نمایندگان قدرت‌های استعمارگر است. انگلیسی‌ها بعد از چند درگیری نظامی رسمی و غیررسمی با جنگلی‌ها، و پس از ناامیدی از غلبه بر این جنبش دینی و مردمی، پیشنهاد پادشاهی ایران را به میرزا دادند؛ البته به شرط حمایت از سیاست بریتانیا در ایران! میرزا در ضمن جوابی تاریخی، اساس مبارزاتش را «بیرون کردن اجنبی از ایران بر می‌شمارد، نه وابستگی به آن».(۱۵) جنگ همه‌جانبۀ انگلیسی‌ها علیه نهضت جنگل (از درگیری نظامی تا توطئه، شایعه‌سازی و در نهایت هم تاریخ‌سازی)، پس از ناامیدی آنها از همراه کردن رهبر این نهضت با انگلیس است. این است که گاه میرزا را نواندیش می‌خوانند و گاه در تلاش‌اند تصویری مخدوش و یاغی‌گرانه از او و یارانش به نمایش گذارند و گاه به او اتهام کمونیست بودن می‌زنند.

مذاکرات میرزا با سران انقلاب بلشوئیکی روسیه و نتیجۀ قرارداد مکتوب با آنها، به این اتهام کهنۀ انگلیسی پاسخ می‌دهد و روشن می‌سازد که میرزا پس از ورود خودسرانۀ بلشوئیک‌ها به انزلی و به منظور مهارِ انقلاب کمونیستی در ایران، با آنان به مذاکره می‌نشیند و تلاش می‌کند از اقدامات انقلابی-الحادی آنها در گیلان و ایران جلوگیری نماید. به شهادت اسناد موجود، «هر نوع مراودۀ حکومت جنگل با روسیۀ بلشوئیک، متوقف است بر عدم تبلیغ آموزه‌های کمونیستی و پرهیز از دست زدن به اقداماتی مشابه آنچه در روسیه اتفاق افتاده است، مانند مصادرۀ اموال مردم به بهانه سرمایه‌داری».(۱۶) کیاست میرزا در مذاکره با خارجی‌ها، موجب  می‌شود که همۀ مخالفانِ اسلام‌خواهی، در دشمنی با نهضت جنگل به توافق برسند و با روش‌های پیچیده، در صدد نابودی نهضت برآیند. همدستی روس‌ها و انگلیسی‌ها و همراهی منحرفین و وابستگانِ داخلی با آنها، در نهایت به نابودی نهضت جنگل و شهادت مظلومانۀ میرزا و ترور تاریخی-شخصیتی او منجر می‌شود. پدیدۀ نفوذ را باید اصلی‌ترین عامل فروپاشی جنبش جنگل دانست.(۱۷)

پی‌نوشت‌ها:

(۱) برای اطلاع تفصیلی پیرامون ابعاد تشکیلاتی نهضت جنگل و تطبیق آن بر نهضت امام خمینی(ره)، بنگرید به: جستارهایی در باب تشکل دینی، مقالۀ «نهضت میرزا کوچک خان؛ مینیاتوری از جمهوری اسلامی»، حسن مقدمی شهیدانی، نشر معارف، قم، ۱۳۹۵، صص۱۱۶-۱۲۷٫

(۲) مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگرۀ بزرگداشت میرزا کوچک جنگلی، ۲۹/۰۸/۱۳۹۱٫

(۳) ر. ک. «نهضت جنگل و اتحاد اسلام: اسناد محرمانه و گزارش‌ها»، به کوشش: فتح‌اللّه کشاورز، سازمان اسناد ملی‌ایران، تهران، ۱۳۷۱.

(۴) فخرایی، ابراهیم: «سردار جنگل»، جاویدان، چاپ چهارم، ۱۳۵۱، ص۹۵ و ۹۶٫

(۵) همان، ص۹۵؛ نهضت جنگل و اتحاد اسلام، صص۱۱۷-۱۱۹.

(۶) فخرایی، پیشین، ص۱۷۹٫

(۷) همان، ص۳۳۱؛ «استاد فخرایی، مسئول معارف و فرهنگ در تشکیلات سردار جنگل»، کیهان فرهنگی، آذر۱۳۶۳، شمارۀ۹، ص۵٫

(۸) فخرایی، پیشین، ص۹۶٫

(۹) مجد، محمدقلی: «قحطی بزرگ»، ترجمۀ محمد کریمی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۷، صص۱۴۰-۱۵۵٫

(۱۰) فخرایی، پیشین، ص۱۰۳٫

(۱۱) همان، ص۹۴ و ۹۵٫

(۱۲) خاطرات این شخص با نام «بیگانه‌ای در کنار کوچک‌خان» (ترجمۀ رضا میرچی، تهران: فرزان روز‏‫، ۱۳۹۲.) چاپ شده است.

(۱۳) فخرایی، پیشین، ص۹۸٫

(۱۴) همان، ص۴۵۳-۴۵۴٫

(۱۵) همان، ص۱۱۸٫

(۱۶) همان، ص۲۴۴٫

(۱۷) ر.ک. شهبازی، عبدالله: «بهائی‌گری و سرویس اطلاعاتی بریتانیا در نهضت جنگل»، بخشی از مقالۀ جستارهایی از تاریخ بهائی‌گری در ایران، فصلنامۀ تاریخ معاصر ایران، پاییز۱۳۸۲، شمارۀ۲۷، صص۴۶-۵۱.

دکمه بازگشت به بالا