مقدمه
در تبیین حرکت و جنبشهای سیاسی مسلمانان، مهمترین پایهی زیربنایی آنان را اعتقاد به قرآن و اهل بیت(علیهمالسلام) تشکیل میدهد. ایمان بر طبق معیار و مبانی قرآن کریم، عقیدهی ذهنی مجرد نیست. برای یک مسلمان واقعی با زیربنای فکری و عقیدتی محکم، مبارزه با ظلم و ستم و تلاش برای استقرار عدالت، ریشه در اعتقاد خالصانهاش به توحید و الوهیت دارد. اعتقاد به اصل«اِعدلوا هُوَ اَقرَبُ للتقّوی»(۱) چارچوب زندگی سیاسی- اجتماعی یک مسلمان واقعی را مشخص میسازد و او را در مسیر پیوستن به سپاهیان الهی و مبارزه با سپاهیان شیطان، یعنی ظالمان و ستمگران، وا میدارد.
در این نوشتار، به طور خاص با هدف بررسی نقش قرآن کریم در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران و با تمرکز بر اندیشهی معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، از باب نمونه به برخی از مبانی قرآنی تفکر سیاسی و دینی مسلمانان ایران در زمینهی تأثیر پذیری انقلاب اسلامی ایران از قرآن اشاره میشود.
- پیروی از امامان و رهبران صالح
در فرهنگ سیاسی قرآن، امامت به دو گونهی متفاوت مطرح شده است:
الف. امامت انسانهای صالح و متقی، که بر عهدهی انبیا، برگزیدگان آنها و مستضعفان با ایمان نهاده شده است؛(۲)
ب. امامت فاسقان و بدکاران، که در اصطلاح قرآن کریم با عنوان ائمهی کفر تعبیر شده است و مسلمانان به مبارزه و قتال با ایشان فرا خوانده شدهاند.(۳)
قرآن کریم، با تفکیک میان این دو دسته رهبر و پیشوا در جامعه، تکلیف مسلمانان را در انتخاب امام و پیروی از آن مشخص میسازد. براساس این، حکم راندن و حاکمیت در جامعهی بشری، حقی الهی است که از ربوبیت و هدایت الهی سرچشمه میگیرد. خداوند، این مسؤولیت خطیر را در مرحلهی نخست بر عهدهی انبیا نهاد، که از خصلت عصمت برخوردارند، اما در شرایطی که معصومان در جامعه حضور ندارند، این وظیفه برعهدهی کسانی است که شرایط آن را پیشوایان معصوم و شرع مقدس اسلام تعیین نمودهاند. انتخاب مردمی نیز در چارچوب همین صفات و شرایطِ مشخص شده در شرع اسلام قرار میگیرد.(۴) همچنین انتخاب رهبری انقلاب اسلامی ایران در قالب اصل پیشرفتهی ولایت فقیه از سوی مردم در همین چارچوب قرار دارد.
از نظر امام(ره)، حکومت اسلامی پایهاش بر عشق و اعتماد متقابل مردم و رهبری صالح و عادل است؛ از این رو فرمودند: «اگر فقیهی یک مورد دیکتاتوری بکند، از ولایت میافتد.»(۵)
مقام معظم رهبری در معرفی حضرت امام (ره) میفرمایند: «امامخمینی(ره) آن چنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و اولیای معصومین (علیهمالسلام)، به دشواری میتوان کسی را با این ابعاد و با این خصوصیات تصور کرد… آن بزرگوار، قدرت ایمان را با عمل صالح، ارادهی پولادین را با همت بلند، شجاعت اخلاقی را با حزم و حکمت، صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، صفای معنوی و روحانی را با هوشمندی و کیاست، تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، ابهت و صلابت رهبری را با رقت و عطوفت و خلاصه، بسی خصال نفیس و کمیاب را که مجموعهی آن در قرنها و قرنها به ندرت ممکن است در انسان بزرگی جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتی دست نیافتنی و جایگاه والای انسانی او، جایگاهی دور از تصور و اساطیر گونه بود.»(۶)
- امر به معروف و نهی از منکر
نقش خداوند برای هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعهاش و بازتابی که اعمال دیگران در سرنوشت او و دیگران دارد، و همچنین تعهدی که یک مسلمان باید در پذیرش مسؤولیتهای اجتماعی داشته باشد، ایجاب میکند که وی در قبال وقایعی که در اطراف او اتفاق میافتد، بیتفاوت نماند. قرآن کریم، این اصل را تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر، جزئی از فرایض اجتماعی قرار داده و یکی از مبانی اندیشهی سیاسی و ارکان حیات سیاسی مسلمانان تلقی نموده است. اهمیت قرآن برای این اصل به حدی است که خداوند انسانهایی را که از عمل به آن سرپیچی کنند، زیانکار و اهل خسران معرفی مینماید.(۷)
مطابق این اصل، مسلمانان موظفند از هرگونه انحراف و کجروی در جامعه جلوگیری کرده و در صورت امکان، به جهاد و مبارزه قیام کنند. سرکردهی رژیم پهلوی، نماد آشکار اسلام ستیزی و گسترش فساد و فحشا در جامعهی اسلامی ایران، گفت: «من اعلام میکنم که ما، سلسلهی پهلوی، به چیزی جز ایران عشق نمیورزیم و برای چیزی جز حرمت ایرانیان تعصب نداریم.»(۸)
غافل از آن که این ایران و ایرانیانی که او از آن سخن میگفت، دارای ریشههای عمیق مذهبی و شیعی بودند و لذا پیروی از این اصل یکی از مهمترین زمینههای فکری در شکلگیری انقلاب اسلامی ایران به شمار میآید.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و تأسی از قیام امام حسین(ع) که فلسفهی اصلی آن، احیای امر به معروف و نهی از منکر بود، بدون شک یکی از عواملی که رژیم شاه سرنگون شد و انقلاب اسلامی ایران تداوم پیدا کرد، عمل کردن به همین فریضهی الهی بود.
انقلاب اسلامى ایران، خود یکى از ثمرات مهم و نتایج با ارزش اصل مسلّم امر به معروف و نهى از منکر در جنبههاى سیاسى و حکومتى آن است و براى حفظ و گسترش آن، به همین اصل متمسک شده است.
سعى مسلمانان قبل و بعد از انقلاب و رشد و نمو اسلام ناب محمدى، با بهرهگیرى از سنتهاى انقلابى آن نظیر امر به معروف و نهى از منکر و آشنا نمودن دیگران با آن بوده است. و در واقع، اجراى این امر باعث برقرارى حکومت الهی، حمایت مستضعفان، استقلال و آزادی، مبارزه با استکبار و استبداد و استعمار و استثمار در بعد از انقلاب شده و این امر کم و بیش در کشورهاى مسلمان دیگر تجلى کرده است. لذا براى تداوم انقلاب اسلامى و گسترش آن، باید عقاید سیاسی، اجتماعى و احکام اسلامى به صحنهی ظهور و عمل در آید و تبلیغ شود.
انقلاب اسلامى در پى تغییر سیستم سیاسى طاغوت و ارزشهاى غیر اسلامى حاکم در جامعهی آن روز بود و پیروزى آن، بر سه رکن مهم و اساسى مکتب اسلام، رهبرى ولایت فقیه و مردم استوار است و تداوم آن نیز با بقاى این سه رکن خواهد بود.(۹)
امام خمینى(ره)، هدف از نهضت اسلامى را چنین بیان مىکنند: «ما براى آن نهضت کردیم که اسلام و قوانین اسلام، قرآن و قوانین اسلام، قرآن و قوانین قرآن در کشور ما حکومت کند.»(۱۰)
- ظلم ستیزی
در قرآن کریم آیات بسیاری به مبارزه با ظلم و محکوم نمودن آن و یا تبیین آثار و پیامدهای آن اختصاص یافته است.
از منظر قرآن، مبارزه با ظلم و حذف آن از صحنهی جامعهی بشری، مسؤولیت اجتنابناپذیر انسان مسلمان است. در آیات متعدد قرآن کریم، نه تنها ظلم کردن منع گردیده، بلکه پذیرش ظلم و تن دادن به آن نیز محکوم شده و خداوند برای آن مجازاتی سخت وعده داده است؛ چنانکه در سورهی هود به انسانها هشدار میدهد: «تکیه بر ستمگران نزنید، که آتش دامنگیرتان خواهد شد.»(۱۱)
مبارزهی بیامان با رژیم پهلوی، یکی از پیامدهای روشن عمل به این اصل الهی و قرآنی است. امام امت(ره) با توجه به تأثیر شهادت و ظلم ستیزی حسینی بر انقلاب اسلامی، فرمودند:
«نهضت دوازده محرم و پانزده خرداد [۱۳۴۲] در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب، به پیروی از نهضت مقدس حسینی چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد و فداکار تحویل جامعه داد.»(۱۲)
- دعوت به برپایی و گسترش عدالت در جامعه و نفی تبعیض
استقرار عدالت و گسترش آن در جامعهی بشری، از چنان جایگاهی برخوردار است که قرآن کریم آن را یکی از اهداف مهم انسانی و فلسفهی بعثت انبیا شمرده است:
«لَقَد اَرسَلَنا رُسُلَنا بالبیّنات وَ اَنزَلنا مَعَهُم الکِتابَ و المیزان لِیَقومَ النّاس بِالقِسط»؛
همانا ما رسولان خود را با دلیلهای روشن(معجزات) فرستادیم و با آنان کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم به عدل و داد قیام کنند.»(۱۳)
در منطق قرآن کریم، همهی انسانها از یک پدر و مادر و دارای کرامت انسانی واحدند. در این دیدگاه، هرگونه تمایز و تبعیض اجتماعی و یا افتخار و تفرقه طلبی در صحنهی حیات سیاسی و اجتماعی، به دور از عدالت و انصاف تلقی میشود، بلکه تنها راه کسب امتیاز از نگاه قرآن، تقوا و فضلیت شمرده شده است.(۱۴)
یکی از عوامل مهم شکلگیری انقلاب اسلامی ایران، توجه و عمل به این اصل قرآنی است. رژیم ستمگر پهلوی نمونهی بارز بیعدالتی، ایجاد تبعیض و بیدادگری در جامعه بود. قیام مردم ایران علیه این رژیم در راستای تحقق نظامی مبتنی بر عدالت و عمل به دستورات صریح قرآن کریم بود.
رابرت کالستون ـ دانشمند کانادایی ـ دربارهی عدالت محوری انقلاب اسلامی میگوید: از نظر من که یک غربی و فردی غیر مسلمان هستم، این معجزه است که یک انقلاب مکتبی و الهی بتواند در جهان امروز اینطور تحقق پیدا کرده و در جهت استقرار عدالت به پیش برود. این انقلاب، بدون شک، از جانب خداوند حمایت میشود.
حضرت امام(ره) در مقدمهی کتاب ولایت فقیه، اسلام را این گونه معرفی میکنند:
«اسلام، دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتند؛ دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند؛ مکتب مبارزان و مردم ضد استعماری است. اما اینها اسلام را طور دیگری معرفی کردهاند و میکنند. تصور نادرستی که از اسلام در اذهان عامه به وجود آورده و شکل ناقصی که در حوزههای علمیه عرضه میشود، برای این منظور است که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند مسلمانان در کوشش و جنبش و نهضت باشند، آزادیخواه باشند، دنبال اجرای احکام اسلام باشند، حکومتی به وجود بیاورند که سعادتشان را تأمین کند و چنان زندگی داشته باشند که در شأن انسان است.»(۱۵)
مقام معظم رهبری، پیام اصلی انقلاب اسلامی ایران را عدالت میدانند؛ چرا که در سایهی عدالت، تمام حقوق و مطالبات و تکالیف و وظایف، تحقق عینی مییابند. ایشان با اشاره به این که در دنیا هر جا ندای عدالتخواهی بلند شده، این انقلاب آنجا را با خود و از خود و متناسب با خود یافته و با حقجویان و عدالتخواهان عالم، همراهی کرده است(۱۶)، یادآور میشوند: «بسیاری از عدالتخواهان، آزادی خواهان و مبارزان با ظلم و تبعیض، در شرق و غرب و قارههای پنجگانهی عالم میگویند: ما از انقلاب شما این درس را آموختیم. و راست میگویند»(۱۷)؛ زیرا «امروز مهمترین حرف نظام اسلامی، عدالت است. امروز ما میخواهیم عدالت اجرا شود. همهی تلاشها و مجاهدتها برای این است که در جامعه، عدالت تأمین شود؛ که اگر عدالت تأمین شد، حقوق انسان و کرامت بشری هم تأمین میشود و انسانها به حقوق و آزادی خود هم میرسند. بنابراین، عدالت محور همه چیز است.»(۱۸)
ایشان عدالت را پیام اسلام برای همهی جوانان دنیا معرفی مینمایند و جاذبهی این شعار پرمحتوای نظام جمهوری اسلامی را برای جوانان دیگر کشورها نیز یادآور میشوند:
«امروز پیام اسلام، پیام جذّابی است. پیام ما، پیام عدالت است؛ پیام ما، پیام نجات انسانها و نجات جوانهاست. وقتی ما اسم جوان را میآوریم، فقط به جوانهای جامعهی خودمان نگاه نمیکنیم. امروز نسل جوان در دنیا، غرق در بدبختی و نابسامانی است. رنجها، فشارهای روحی و عصبی و ابهام آینده، امروز نسلهای جوان را در سرتاسر دنیا بر اثر دوری از معنویت، زیر فشار قرار میدهد.»(۱۹)
- وعدهی الهی به پیروزی حق بر باطل
قرآن در مبارزهی مداوم حق و باطل، انسان را به جانبداری و پاسداری از حق فرا میخواند و هشدار میدهد که مبادا مشکلات و هواهای نفسانی در این پیکار، امر را بر انسان مشتبه کند و از پیروی حق و مبارزه با باطل باز دارد، که همیشه حق پیروز است.(۲۰)
«بل نقذفُ بالحقّ علی الباطل فیدمَغُهُ فاذا هو زاهقٌ»؛
بلکه حق را بر باطل میافکنیم که آن را در هم میشکند و باطل نابود میشود.(۲۱)
حضرت امام(ره) با امید به پیروزی حق بر باطل مطابق وعدهی تخلف ناپذیر الهی، مردم ایران را برای آغاز و ادامهی مبارزه با رژیم ستمشاهی، دلگرم ساختند و سختیها و مشکلات مبارزه را برای ایشان آسان نمودند.
- استکبارستیزی و نفی وابستگی به بیگانگان
از دیدگاه قرآن کریم؛ خود بزرگ بینی، سلطه جویی و به یوغ کشیدن انسانها، گناهی در حد شرک و منشأ ارتکاب ظلم و جرایم ضد انسانی و طغیانگری است. در منطق قرآن، استکبار هیچگاه دارای موضع حق نبوده و اعمال آنان همواره از هواهای نفسانی و خواستههای شیطانی سرچشمه میگیرد. خطر استکبار در حیات سیاسی ملتها تجلی مییابد. این خصلت شیطانی با زیر پا نهادن حقوق انسانها و بهرهگیری از قدرت برتر و زورگویی، تمامی امکانات و نیروها و ارزشهای بشری را در خدمت هواهای نفسانی و خواستههای شیطانی فرد یا گروهی خاص قرار میدهد و مستضعفان را به اطاعت از خود وا میدارد. نمونهی بارز این خصلت شیطانی مطابق روایت قرآن کریم در فرعون تجلی یافت.(۲۲)
خداوند در سورهی هود با نفی وابستگی به ستمگران، خطاب به مسلمانان میفرماید: «تکیه بر ستمگران نزنید که آتش دامنگیرتان خواهد شد و در برابر خدا یاوری نخواهید داشت و مورد یاری قرار نخواهید گرفت.»(۲۳)
از مهمترین خصلتهای استکبار، ایجاد استضعاف در جامعهی بشری است و لذا در منطق قرآن، استضعاف یکی از عوامل قیام و انقلاب بر ضد مستکبران است؛ چنانکه در انقلاب اسلامی ایران که به فرمودهی بنیانگذار جمهوری اسلامی، تجّلی قیام مستضعفان علیه مستکبران بود، به خوبی شاهد این وضعیت بودیم. خداوند، مستضعفان را برای بیرون آمدن از یوغ اسارت مستکبران نویدهای بسیار داده، تا آنجا که آنان را وعده داده است که در نهایت، وارثان و پیشوایان زمین خواهند شد:
«و نُریدُ اَن نَمُنَّ علی الَّذین استُضعِفوا فی الارضِ وَ نَجعَلَهُم ائمَّه و نجعلَهُمُ الوارثین»
و ما اراده کردیم که به محرومان و مستضعفان در زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوا و وارثان زمین قرار دهیم.
امام خمینی(ره)، اسلام ناب محمّدی را در صحنههای اجتماعی و مبارزه با استکبار و الحاد نشان دادند و با کنار زدن نظام طاغوتی، به اصلاح امور امت و تحکیم پایههای حکومت اسلامی در ایران و طرح ایدئولوژی اسلام به عنوان تنها راه نجات بشریت در جهان پرداختند.
آنچه در این انقلاب غیرقابل انکار و چشمگیر است، تأثیر تعیینکنندهی اسلام به عنوان محرک انقلاب و نیز نقش علمای آگاه به زمان، دارای بینش اصیل اسلامی و برخوردار از صداقت، تقوا، استحکام رأی و برخوردار از پایگاه مردمی در بسیج و تمرکزبخشی تودهها، در پرتو اندیشهی دینی است، و همین هویت اسلامی انقلاب و دستپروردگان آن بود که امپریالیسم را در شکل شرک و الحاد و در دو قالب شرقی و غربیاش، به چالش طلبید.
در قرنی که گمان میرفت هرگونه انقلاب و یا حتی هر حرکت اجتماعی باید در چارچوب ایدئولوژیها و الگوهای متعارف غربی و کاپیتالیستی یا سوسیالیستی صورت گیرد، انقلاب اسلامی با هنجارهای فرهنگی و سیاسی نوینی که در جهان معاصر هنوز ناشناخته و غریب مینمود، ضمن ساقط کردن نظام چند هزار سالهی شاهنشاهی، موجودیت نظام نوینی به نام «جمهوری اسلامی» را اعلام داشت و حوادث متعدد و گوناگونی که در فاصلهی این سه دهه رخ داده، بیانگر این حقیقت است که امواج جهانی انقلاب رو به گسترش بوده و حضور خود را به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر به نمایش گذاشته است.(۲۴)
- عمل به اصل قرآنی سازش ناپذیری در مبارزه
در طول تاریخ، بسیاری از جنبشها و نهضتهای مردمی و سیاسی به دلیل کشانده شدن به سازش با دشمن و دست کشیدن از اصول و اهداف و فدا کردن آن برای رسیدن به مسایل جنبی و کم اهمیت، با شکست مواجه شدهاند. انقلاب اسلامی ایران از معدود انقلابهای مردمی و سیاسی است که در طول مبارزه تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن، گرفتار این آفت نشد و همواره نیز به دلیل حفظ همین روحیهی انقلابی و سازش ناپذیری، با خشم استکبار جهانی مواجه بوده است؛ اما رهبر انقلاب و مردم ایران با پیروی از آموزههای دینی و آیات محکم الهی، هرگز حاضر نیستند تن به سازش دهند. قرآن کریم در سورهی آل عمران با تجلیل از پایداری خداپرستان در مبارزه علیه دشمنان، میفرماید:
«چه بسیار پیامبرانی که خداپرستان فراوانی در کنارشان جنگیدند و در مقابل دشواریهایی که در راه خدا به آنها میرسید، ضعف نشان ندادند و تن به زبونی و تسلیم ندادند و خدا پایداران را دوست دارد.»
همچنین در آیه۱۴۹ از همین سوره با تهدید نسبت به کسانی که در برابر دشمنان سر تسلیم و سازش فرو میآورند، آمده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از کافران اطاعت کنید، شما را به گذشته (سیاه) باز گردانند و زیانکار خواهید شد.»
از ویژگیهای منحصر به فرد حضرت امام خمینی(ره)؛ فقاهت، شجاعت، خلوص و عرفان، سازش ناپذیری و قاطعیت ایشان بود؛ تا جایی که نقش پر قدرتی را برای ایشان ایجاد کرده و این نقش رهبری در چگونگی گرفتن تصمیمات در ابعاد داخلی و خارجی از اهمیت فوق العادهای برخوردار بود.(۲۵)
حضرت امام(ره) میفرمودند: «ما تحت رهبری پیغمبر اسلام این دو کلمه را میخواهیم اجرا کنیم؛ نه ظالم باشیم و نه مظلوم.»(۲۶)
سخن پایانی
امروزه اشتیاق جوامع بشری به آشنایی بیشتر با تعالیم قرآن کریم، نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در اغلب کشورهای جهان شور و شوقی عجیب به راه انداخته است. طراحی توطئههای گوناگون و برنامهریزیهای گسترده و حساب شده از سوی ایادی شرک و الحاد علیه قرآن و مکتب اسلام، نشان دهندهی مهلک بودن ضربات قرآن بر کانونهای ظلمت و تباهی است، که روز به روز به بیداری بیشتر جوامع انسانی انجامیده است.
امروزه مسلمانان جهان بیصبرانه منتظرند تا به برکت حرکت فراگیر اسلامی در جهان، که با الهام از تعالیم حیاتبخش قرآن کریم در ایران اسلامی با رهبری معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره)، به تأسیس نظام جمهوری اسلامی انجامیده است، بار دیگر این تعالیم، راهگشای حل مشکلات دیگر کشورها شود و آنان را به سوی دنیایی مترقّی، عزّتمند و الهی رهنمون سازد.
پی نوشت:
- مائده، ۸٫
- بقره، ۱۲۴؛ انبیاء، ۷۳؛ قصص، ۵٫
- توبه، ۱۲
- ر.ک: یوسف، ۴۰و ۶۷؛ انعام، ۵۷؛ ص، ۲۶؛ نساء، ۵۸ و ۱۰۵٫
- صحیفهی امام، ج۹، سخنرانی امام در جمع انجمنهای اسلامی، ۳۰/۶/۵۸٫
- محمد سپهری، خورشید بیغروب، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۹، ص۷٫
- عصر، ۳٫
- ماروین زونیس، شکست شاهانه، ترجمهی عباس مخبر، تهران، طرح نو، ۱۳۷۰، ص ۱۵۲٫
- محسن، قرائتی، امر به معروف و نهى از منکر، ص ۸۸٫
- صحیفهی نور، ج ۸، ص ۱۷۱٫
- هود، ۱۱۳٫
- صحیفهی نور، ج۲، ص۱۱٫
- حدید، ۲۵٫
- حجرات، ۱۳٫
- امام خمینی، کتاب البیع، ج۲، ص۶۱۷؛ به نقل از ماهنامهی موعود، شمارهی ۶۲٫
- فصلنامهی معرفت، ش ۱۰۹، عدالت خواهی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، صص۱۱۲ ـ ۱۱۳٫
- بیانات مقام معظّم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در مرقد مطهّر امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۷۴٫
- بیانات مقام معظّم رهبری در خطبههای نمازجمعه تهران، ۲۳ آبان ۱۳۸۲٫
- بیانات مقام معظّم رهبری در سالروز عید سعید غدیرخم، ۲۴ اسفند ۱۳۷۹٫
- آیت الله هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج ۱۱، ص ۳۲۱٫
- انبیاء، ۱۸٫
- تفسیر راهنما، ج۱۳، ص ۴۳۸٫
- هود، ۱۱۳٫
- فصلنامهی اندیشهی حوزه، ش ۱۵، انقلاب اسلامی، رستاخیز استکبار ستیزی، ص ۴٫
- سید صادق حقیقت، مسؤولیتهای فراملّی در سیاست خارجی دولت اسلامی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری، ۱۳۷۶، صص ۵۲۰٫
- صحیفهی نور، ج۱۴، ص ۶۸، ۲۲/۱۱/۵۹٫