انسان وتشکیلات – ۲
مقدمه
یکی از مهمترین مسائلی که انسان را به سمت استفاده از ابزار مهمی مانند تشکیلات و سازمان سوق میدهد، کارکردهای بیبدیل و منحصر به فرد تشکیلات است و بدون اغراق میتوان گفت، هیچ جایگزین مناسبی برای آن وجود ندارد. با اندک تأملی میتوان دریافت که اگر بشر امکان و توان بسیار مهم سازماندهی و ایجاد تشکیلات را نداشت، چه اتفاقی رخ میداد و بدون شک به بسیاری از پیشرفتهای مهم دست پیدا نمیکرد. در این مقاله به بررسی برخی از مهمترین کارکردهای تشکیلات میپردازیم؛ با این توجه که آنچه از کارکردهای تشکیلات در اینجا به آن پرداختهایم، احصای همۀ کارکردهای آن نیست و میتوان کارکردهای دیگری نیز برای تشکیلات برشمرد.
۱ امکان دست یافتن به آرمانها
آرمانهایی که انسان در سر می پرورد، از جهت عملی بودن یا نبودن، در یک سطح نیستند. به عنوان مثال برای یک جوان بیست ساله، آرزوی قبولی در کنکور دستیافتنیتر از آرزوی ریاست سازمان ملل متحد است. همگی اذعان دارند که با اندکی تلاش میتوان به هدف اول دست یافت؛ اما آیا دست یافتن به هدفی از نوع هدف دوم، با تلاش اندک و فردی قابل دسترسی است؟ باید گفت که دستیابی به هدف دوم نیز ممکن است، اما نه با تلاش فردی؛ بلکه با کوششی طولانی مدت و فعالیت پیچیدۀ تشکیلاتی.
از نمونۀ اهدافی که به ظاهر غیرقابل دسترسی مینمود، هدایت مردمی چون اعراب جاهلی بود که پیامبر گرامی اسلام(ص)، آن را به انجام رسانید. با نگاهی به خلق و خوی اعراب جاهلی، به راحتی میتوان فهمید رساندن چنین مردمی به سطح بالایی از تمدن، تقریباً غیرممکن مینمود؛ اما پیامبر با توکل بر خدا و صبر و استفاده از تشکیلاتی که سازماندهی نموده بود، توانست به این مهم دست یابد. در منابع تاریخی به تشکیلات نبوی به صورت گسترده اشاره نشده است؛ اما میتوان از اشارات تاریخ، مسائلی را دریافت. در گزارشها آمده است که حضرت برای قبایل عرب، مبلّغ دین ارسال میکردند؛ گاه به صورت گروهی و گاه به صورت فردی. نقل شده است پیامبر بعد از پیمان عقبۀ اول، «مصعب بن عمیر» را برای تعلیم و تربیت مردم، به مدینه فرستاد. این میتواند نشان از تشکیلات تبلیغی پیامبر باشد. همچنین نقل شده است پیامبر اسلام در پایان پیمان عقبۀ دوم، یک گروه دوازده نفرى از نمایندگان خود را در رأس قبایل، به عنوان «نقبا» (جمع نقیب) انتخاب کرد و هر یک را براى ادارۀ و کفالت قبیله خود قرار داد.
به موازات آن، شهر مدینه به چندین ناحیه یا بخش تقسیم شد؛ به صورتى که جمعیت هر قبیله در یک محل با یکدیگر و به دور از دیگران، زندگى مىکردند. در هر ناحیه یا بخش، یک رئیس (نقیب)، چندین نائب رئیس (عریف) و یک محل اجتماع (سقیفه) وجود داشت. پیامبر براى ادارۀ کل «نقبا»، رئیسى تعیین کردند که به او «نقیبالنقباء» گفته مىشد.
به این ترتیب شوراى سیاسى دولت مدینه، از چهل و نُه نفر تشکیل مىشد. هر نقیب داراى سه عریف بود که بر امور مالى، اجتماعى و اطلاعاتى رسیدگى مىکردند. شخص پیامبر در رأس قدرت قرار گرفته بود و تمامى مسائل اجتماعى، در نهایت با تصمیمگیرى ایشان حل مىشد.(۱)
استاد مطهری یکی از خصوصیات پیامبر را اینگونه بیان میکند:
«[پیامبر اکرم] علاقۀ شدید به سازمان و تشکیلات برای شکل دادن و انتظام دادن به نیروهای انسانی داشت. میگفت: اگر سه نفر با هم مسافرت میکنید، یک نفرتان را به عنوان رئیس و فرمانده انتخاب کنید. در دستگاه خود در مدینه، تشکیلات خاص ترتیب داد. از آن جمله جمعی دبیر به وجود آورد و هر دستهای کار مخصوصی داشتند؛ برخی کُتّاب وحی بودند و قرآن مینوشتند، برخی متصدی نامههای خصوصی بودند، برخی عقود و معاملات مردم را ثبت میکردند، برخی دفاتر صدقات و مالیات را مینوشتند و برخی مسئول عهدنامهها و پیماننامهها بودند.»(۲)
با استفاده از تشکیلات بود که قسمت بزرگی از آن آرمانِ به ظاهر دست نیافتنی، به یک مسئلۀ عملی تبدیل شد. این بخش از کارکرد تشکیلات، از جمله کارکردهایی است که ضروری بودن استفاده از تشکیلات را در راه رسیدن به اهداف بزرگ، توجیه مینماید.
۲ تسریع و جهش
انسان همیشه در حصار محدودیتها گرفتار است. به همین دلیل نیازمند این است که برای رسیدن به اهداف خود، از موانع مختلفی عبور کند و پیشزمینههای بسیاری را مهیا نماید تا به هدف نهایی خود برسد. بعضی اهداف از لحاظ زمانی، وقت کمتری از انسان میگیرد و در کوتاهترین زمان میتوان به آن دست یافت. اما جنس بعضی آرمانها طوری است که یک فرد برای رسیدن به آن، مدت زمان بسیار طولانی را به همراه هزینۀ زیاد و خستگی و فرسودگی فراوان، باید صرف کند تا به آن برسد. اما همین هدف طولانیمدت، با یک تشکیلات منظم، هدفی بسیار نزدیک، آسان و قابل دسترسی محسوب میشود که نه تنها مدت زمان زیادی را از افراد نمیگیرد، بلکه از فرسایش روانی و هزینۀ زیاد نیز جلوگیری مینماید. در حقیقت تشکیلات روند کارها را سرعت بخشیده و در مسیر رسیدن به هدف، به نوعی جهش و تسریع مفید دست پیدا میکند.
۳ در نوردیدن مرزهای مکانی
یکی از محدودیتهای انسان، محدودیت در مکان است؛ انسان اسیر مکان خود است. یک انسان با تلاش فردی، شاید بتواند به هدفی در محدودۀ محله یا شهر خود برسد، اما گسترش اهداف به شهرهای دیگر یا کل کشور و یا کشورهای دیگر، تنها از راه سازماندهی تشکیلات متناسب، امکان پذیر است. با تشکیلات میتوان مرزها را شکست و به آرمانها، فرای منطقۀ خود، دست یافت. هدف اصلی تشکیل شرکتهای نمایندگی از طرف شرکتهای بزرگ، همین نکته است؛ دست یافتن به گسترهای فرامنطقهای. از بهترین نمونههای عینی فرامنطقهای شدن اهداف به وسیلۀ تشکیلات، میتوان به اهداف استعماری انگلستان و شرکت هند شرقی -که به ظاهر شرکتی تجاری بود- اشاره کرد. هدف اصلی شرکت هند شرقی، دستاندازی به منابع و ثروتهای کشورها و کنترل سیاسی آنها بود.
۴ در نوردیدن محدودیت زمانی
از دیگر محدودیتهایی که هر انسانی به خوبی با آن آشنایی دارد، محدودیت در زمان است. در نظام هستی، به هر انسانی فرصت زمانی خاصی برای زندگی داده شده است. عمل وی نیز محدود به همین زمان است. انسان تا وقتی میتواند فعالیت نماید و به اهداف و آرزوهای خود دست یابد، که فرصت زمانی برای زندگی داشته باشد. در خارج از این فرصت، دیگر مجالی برای فعالیت و رسیدن به اهداف نیست. اما در یک فرض، اهداف و آرزوهای یک فرد میتوانند حصار زمان را شکسته و حتی بعد از اتمام فرصت زندگی نیز، به حیات ادامه دهد. این امر در صورتی ممکن است که آرمانها وآرزوهای وی برای دیگران نیز، به صورت یک آرمان در آید. این مسأله جز با استفاده از تشکیلات و سازماندهی خاص، ممکن نیست. از بهترین نمونههای فرازمانی شدن اهداف و آرمانها، میتوان به حرکت امام حسین(ع) و قیام عاشورا اشاره کرد. زینب کبرا و دیگر بانوان -که در واقع تشکیلات تبلیغی امام- مأمور به تبلیغ اهداف امام و رسوا سازی حکومت شدند. این حرکت به وسیلۀ امامان، یکی پس از دیگری دنبال شد تا به زمان حال رسید و هر سال در ایام شهادت آن حضرت، چنان از آرمانهای امام حسین صحبت میشود که گویی حادثۀ عاشورا، هماینک رخ داده است. شعار معروف «کلُّ ارضٍ کربلا و کلُّ یومٍ عاشورا» به زیبایی به این نکته (فرا زمانی بودن حادثۀ عاشورای سال ۶۱ ه.ق.) اشاره دارد. این مسئله بی هیچ شکی، بدون بهرهگیری از تشکیلات مخصوص، امکانپذیر نخواهد بود.
آنچه که در این نوشتار از کارکردهای تشکیلات به آن اشاره شد، از مهمترین کارکردهای تشکلها و سازمانها بود. تشکیلات چیزی نیست که بشر در هر زمان یا مکان، از آن بینیاز باشد؛ چراکه این طبیعت انسان است که وی را به بهرهگیری از تشکیلات سوق میدهد. در اجتماع بشری، بدون سازماندهی و استفاده از تشکیلات، هیچ عملی به سرانجام نخواهد رسید و جامعه دچار هرج و مرج و بینظمی خواهد شد.
کتابشناسی:
- آیت الله سبحانی، جعفر: «فروغ ابدیت»، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، شانزدهم، ۱۳۷۸٫
- استاد مطهری، مرتضی: «مجموعه آثار»، صدرا، هشتم، ۱۳۷۸، ج۲: وحی و نبوت.
- استاد مطهری، مرتضی: «حماسۀ حسینی»، صدرا، چهاردهم،۱۳۶۸٫
- دکتر آیتی، ابراهیم: «تاریخ پیامبر اسلام».
- استاد قرائتی، محسن: «اصول عقاید اسلامی».
- قلیزاده، آذر: «مبانی جامعه شناسی»، محتشم، سوم، ۱۳۷۹٫
- جاناتان اچ.، ترنر: «مفاهیم وکاربردهای جامعه شناسی»، ترجمۀ محمد فولادی و محمدعزیز بختیاری، موسسۀ آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸٫
- شاکرین، حمیدرضا و محمدی، علیرضا: «پرسشها و پاسخهای دانشجویی»، معارف، ج۱۵٫
پینوشتها:
(۱) پرسشها و پاسخهای دانشجویی، ج۱۵، ص۲۴۱٫
(۲) وحی و نبوت، ص۲۶۱٫