ساختارشناسی هیئتهای حسینی با نگاهی به هیئتهای دانشآموزی انصارالمهدی(عجل الله فرجه الشریف)
بخش اول
حسن جعفریان
اشاره: هیئتهای حسینی مجموعههایی فرهنگی ـ مذهبی با ساختاری مخصوص هستند و فرایندی که از کارکرد اجزایی آنها حاصل میشود بسیار چشمگیر است؛ در واقع «کارویژهای» است که از هیچ تشکل دیگری برنمیآید. همین مسئله ساختارشناسی و آسیبشناسی هیئتها را ضروری کرده است که اوضاع نابسامان برخی عزاداریها و مداحیها این ضرورت را دو چندان میکند.
به نظر میرسد نگاه سطحی و کلی به هیئتهای حسینی نتیجه مناسبی در پی نخواهد داشت و برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید با نگرشی سیستمی به این پدیده مهم بپردازیم. بر این اساس در سلسله مقالاتی عناصر، اجزا، ساختار، ویژگیها و کارکردهای یک هیئت حسینی را با توجه به معیارهای عقلی و دینی بررسی میکنیم تا مشکلات و آسیبهای موجود در حد امکان شناسایی شوند.
هیئت حسینی، نه هیئت عزاداران حسینی
هیئت حسینی، همچنان که از نامش پیداست، ساختار و نظامی است که دو خصوصیت مهم دارد؛ اول اینکه انسانها تشکیلدهنده آن هستند؛ انسانهایی که نوعی وحدت در هدف و هماهنگی در روش ایشان را گرد هم آورده است و همه به یک افق مینگرند و به یک سمت در حرکتاند. خصیصه دوم هم هماهنگی، یکدستی، رفق و مدارا در هیئت است. هیئت مانند قطرات زلال آبی که به هم پیوند خورده است، رودی را تشکیل میدهد؛ رودی که راکد نیست و پویاست و درست به همین سبب، رهگذران میتوانند تصویر واقعی خویش را در آن ببینند و با آن خود را شستوشو دهند و از آن بنوشد و رفع تشنگی کنند.
این مجموعه و حفظ ساختار آن برای اعضایش آنقدر مهم است که به خاطرش از منافع شخصی میگذرند و منافع شخصی خود را در آن دخالت نمیدهند. در این مجموعه اعضا همدیگر را با تمام وجود پذیرفته، عیب و نقص دیگری را تحمل میکنند. یکدیگر را دوست دارند و دیگری را از خود و خود را از دیگری میدانند؛ درست مثل قطرات آب رودی که همدیگر را طوری پوشش دادهاند که نمیتوان قطرهای را تا زمانی که در رودخانه است از دیگر قطرهها جدا دید.
حال سخن در این است که حسینی بودن یک هیئت چگونه محقق میشود؟
اهلبیت : همه یک نور هستند،۱ همه معصوم و ولی خدا هستند؛ به همین دلیل در زیارت جامعۀ کبیره همۀ ایشان را یکجا و با ضمیر جمع زیارت میکنیم و تمام خصوصیات ولی معصوم خدا را به همه ایشان نسبت میدهیم.۲ پس هیئت حسینی یعنی هیئت علوی، هیئت جعفری، هیئت رضوی، هیئت مهدوی و یعنی هیئت فاطمی.
با این حال گویا حسینی بودن، گذشته از همه این فضایل، خصوصیت ویژهای هم دارد که به اهمیت این عنوان میافزاید. حسینی بودن شیعه به این است که همیشه جانش کف دستش باشد و تمام هستیاش در کولهباری که نشان از سفر برای زیارت خداست. این دو مطلب همان دو شرطی است که حضرت اباعبدالله در خطبه قبل از خروج از مکه بیان فرمود: «مَنْ کان بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلی لقاءالله نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّی رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شاءالله»،۳ این دو مطلب شروط همراهی حسین است و هرکس اینگونه است، حتی بعد از ۱۴۰۰ سال، حسینی است و به قافله او پیوسته است.
ارزش تمام جنبههای مثبت خصوصیت اول به دلیل وجود ویژگی دوم (حسینی بودن) است. پس میتوان ادعا کرد که هیئت حسینی مجموعهای متشکل از شیعیانی عاشق است که دور هم جمع شدهاند تا «دینداری» را با «دینیاری» و «ولیباوری» را با «ولییاوری» تکمیل کنند.
تعجبی ندارد که در این نوشته با حذف واژه «عزاداران» و «عزاداری»، فقط از عنوان «هیئت حسینی» استفاده شد؛ این کار سهوی نیست و نکتهای مد نظر است که گاه از آن غفلت میکنیم. گاهی از عنوان «هیئت عزاداران حسینی» استفاده میشود و گویا هیئت حسینی فقط برای عزاداری است. نتیجه این کار هم آن میشود که هر هیئتی در عزاداری موفق باشد، هیئت موفقی است و به رسالت خود عمل کرده است؛ حتی اگر در جنبههای دیگر هیچ توفیقی نداشته باشد. واقعیت غیر از این است و هدف و کاربری هیئت، تنها عزاداری نیست. اگر بخواهیم هیئت را صرفاً به عزاداری اختصاص دهیم و همه چیز را با آن بسنجیم، با مشکلات و آسیبهایی مواجه میشویم که گاه جز دست قدرت الهی، کسی قدرت رفع آن را ندارد.
برای روشن شدن مطلب مثالی میزنم: به نظر شما آفتاب چقدر اهمیت دارد؟ گرما، نور، روشنایی، انرژیبخشی و همه فواید آن؟ مشخص است که اهمیت خورشید در این کره خاکی، به اندازه اهمیت هستی همه موجودات مادی است. با این حال آیا میتوان مدتی به صورت مستقیم و بدون هیچ ابزاری به خورشید چشم دوخت؟ حتماً جواب شما هم منفی است؛ چون میدانید که چنین کاری به بینایی انسان آسیب میزند. ما باید بدون خیره شدن به خورشید از ظرفیتها و ویژگیهای آن بهره ببریم.
عزاداری در هیئت حسینی برای اهلبیت:هم شبیه به نگاه کردن مستقیم به خورشید است. عزاداری برای شهدای کربلا گرچه از مهمترین فعالیتها و کارکردهایی است که از ساختار مذهبی هیئت حسینی انتظار میرود، اما همه فعالیتها نیست. عزاداری آیینی ارزشمند و حیاتی است که همچون آفتاب به محافل ما گرما و روشنایی میبخشد؛ اما نمیتوان و نباید این سیستم عظیم و پرظرفیت را در عزاداری خلاصه کرد. این رودهای خروشان جز زلال اشک ماتم و جز شور مصیبت حسینی به بستر مناسب، جهت درست، شناخت مقصد، استقامت در برابر ناهمواریها و مشکلات و همچنین به دوام و استمرار حرکت نیاز دارند. انکار نمیکنیم که همه این معیارها به عزاداری نیازمند هستند؛ اما عزاداری هم محتاج است؛ عزاداری بدون آنها بیهدف است، همانگونه که آنها بدون عزاداری بدون شور هستند. اگر اهل بیت: بنیان عزای حسینی را نهادند، اگر امام سجاد(علیه السلام) ۴۰ سال در عزای پدر گریست،۴ اگر امام باقر(علیه السلام)،۵ امام صادق(علیه السلام) و امام رضا(علیه السلام)۶ یاران خود را بر این امر تشویق و ترغیب کردند، هدفشان تنها عزاداری و گریستن نبوده است؛ بلکه در پس این پرده، حقایق دیگری نهفته است که آن روز به سادگی و وضوح امروز، قابل رصد و اذعان نبود.
امروزه هیئت حسینی باید محل تربیت نیرو برای لشکر «ولی» باشد و هر عضو هیئت یک سرباز آماده برای «امام». همچنان که این حقیقت گاه خود را در عناوین و اسامی برخی هیئتها نشان میدهد؛ مثل هیئت انصارالمهدی(عجل الله فرجه الشریف).
هیئت حسینی در نگرش سیستمی
از فضای استعاره و تشبیه قدری فاصله میگیریم تا بیانی علمی از موضوع داشته باشیم. با «نگرش سیستمی» میتوان ساختار، کارکردها و فرایندهای مورد انتظار هیئتها را شناسایی و آسیبشناسی کرد. در این نگرش هیئت حسینی یک سیستم است که البته بر آن جبری حاکم نیست؛ بلکه سیستمی است که اراده و اختیار انسان در ساختار آن نقشی اساسی دارد. ارادههایی این سیستم را ایجاد کردهاند و همان ارادهها آن را اداره میکنند. برای نتیجهگیری در این نگرش، باید چند مسئله را رعایت نماییم:
- برای هیئت حسینی ساختار مشخصی تعریف کنیم که هر یک از اجزای این ساختار برای خود کارکردی دارند و فرایندی که از این کارکردها ناشی میشود، همان «کارویژهای» است که به هیئت حسینی اختصاص دارد.
- باید بپذیریم که هر یک از این اجزا میتواند با کارکرد خود، کل مجموعه را تحت تأثیر قرار دهد.
- اجزای این سیستم به هم پیوستهاند و طوری با هم ترکیب شدهاند که تأثیرگذاری هر یک از آنها، به کارکرد اجزای دیگر وابسته است.
در نگرش سیستمی اجزا و روابط بین آنها و رابطه کل این مجموعه با محیطی که در آن قرار دارد بررسی میشود؛ یعنی از طرفی عناصر تشکیل دهنده ساختار یک هیئت و ویژگیها و کارکردهای آن شناسایی میشود و در عین حال روابط این عناصر و تأثیر و تأثرات متقابل آنها کشف میگردد و از طرف دیگر رابطه یک هیئت حسینی با محیطی که در آن تشکیل شده است بررسی میشود. در این صورت میتوان بر اساس معیارهای پیشگفته برآیندهای هیئتها را ارزیابی و آسیبشناسی کرد.
ساختار هیئت حسینی: خادمان، مخاطبان، آیینها
عناصری در هیئتهای حسینی وجود دارد که روابط متقابلی با هم دارند؛ این عناصر ساختار هیئت حسینی را تشکیل میدهند. ممکن است از لحاظ کمی و کیفی تفاوتها و تغییراتی در این عناصر وجود داشته باشد، اما ساختار کلی هیئت، همواره ثابت و باقی است. از آنجایی که این سیستم محصول روابط متقابل این اجزا است، به طور قطع سطوح مختلف معرفتی و شخصیتی این عناصر در نتیجه به دست آمده مؤثر خواهد بود. عناصر ساختار هیئت حسینی عبارت است از: خادمان، مخاطبان و آیینها. تعابیر سهگانهای که برای این اجزا انتخاب شده است، بر اساس نوع کارکردی است که در فرایند مورد انتظار از یک هیئت حسینی از ایشان صادر میشود.
خادمان: در تقسیمی که ما ارائه میکنیم، خادمان به چند گروه تقسیم میشوند: الف) گردانندگان و مدیران؛ ب) قاریان و معلمان قرآن؛ ج) سخنرانان؛ د) مداحان. از این تقسیم پیداست که خادمان کسانی هستند که در هیئت حسینی، بر اساس توانایی خود مسئولیتی (اجرایی یا آیینی) برعهده گرفتهاند؛ مثلاً در هیئت انصارالمهدی(عجل الله فرجه الشریف) اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، عناصر هیئت به هیئت امنا، شورای اجرایی و خادمان تقسیم میشود و اساتید قرآن، سخنرانان و مداحان در ساختار این هیئت در گروه خادمان قرار میگیرند. ما در این جا عنوان خادمان را برای تمامی اعضای اجرایی و آیینی هیئت برگزیدهایم.
مخاطبان: مخاطبان گروهی هستند که در هیئت حاضر میشوند و هدفشان از این حضور استفاده از برنامههای معرفتی و آیینی هیئت است. ایشان مسئولیت خاصی بر عهده ندارند؛ مثل دانشآموزانی که در جلسات هیئت انصارالمهدی(عجل الله فرجه الشریف) شرکت میکنند.
آیینها: عنصر سوم ساختار هیئت حسینی آیینهای مذهبیای است که در این مجموعهها اجرا میشود و در هویتبخشی به هیئت نقش مهمی ایفا میکند. منظور از آیین نوع خاصی از گفتار و اعمال منظم است که از آموزههای دینی و ماورایی سرچشمه گرفته، برای بیان احساسات دینی و مذهبی بهکار گرفته میشوند.(علیه السلام) آیینها شامل عزاداری، سینهزنی و… میشوند.
مواردی که به آنها اشاره شد عناصر ساختاری یک هیئت حسینی را شکل میدهند. آسیبشناسی هیئتها و بررسی ماهیت، کارکرد و ویژگیهای آنها بر اساس معیارهای پیشگفته ضروری است. پرداختن به ادامه این بحث را به شماره بعد وامیگذاریم.
——————–
پینوشت
- علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج۳۶، ص۲۲۳٫
- «وَاَشْهَدُ اَنَّکُمُ الاَئِمَّهُ الرّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ»(متن زیارت جامعه کبیره)؛ من لا یحضره الفقیه؛ ج۲، ص۶۱۱٫
- «هر کس که در راه ما خون دل نثار میکند و نفس خود را برای لقای خدا آماده میکند، پس با ما کوچ کند چرا که ما بامداد فردا حرکت میکنیم انشاءالله» (اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ص۶۱).
- شیخ صدوق؛ الخصال؛ ج۱، ص۲۷۲٫
- علی بن محمد بن علی خزاز قمی؛ کفایۀ الاثر؛ ص۲۴۹٫
- علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج۴۵، ص۲۵۷٫
- مجله حدیث زندگی؛ شماره۲۹؛ ص۲۶٫