پاسخ‌های بی‌خاصیت!

حسن ملايي

درآمدی بر آسیب‌شناسی تربیت رایج (۵)                                                                        

اشاره

در نوشتار قبلی به یکی از آسیب‌های تربیت عصر ما و توجه افراطی به مقوله تعلیم و به عبارت دقیق‌تر، بی‌توجهی به جایگاه تعلیم در فرآیند تربیتی پرداختیم و سیاست غلط آموزش برای آموزش را تشریح کردیم. اینک یکی دیگر از آسیب‌های موجود در نظام تعلیم و تربیت فعلی، یعنی پاسخگویی منفعلانه به سؤال‌های غیردرسی مرتبط با شئون زندگی دانش‌آموزان را بررسی می‌کنیم.

 

سؤال، دریچه علم و آگاهی

از دیرباز پرسش‌ دریچه‌ای به سوی شناخت مفاهیمی بوده که برای ما ناشناخته مانده است و طرح سؤال، پلی از نادانی به سوی دانایی و آگاهی است. رسول خدا۶ فرمود: «العِلمُ خَزائنُ ومَفاتِیحُهُ السُّؤالُ، فَاسألُوا رَحِمَکُمُ اللّه فإنّهُ یُؤجَرُ أربَعه: السائلُ، والمُتَکلِّمُ، والمُستَمِعُ، والمُحِبُّ لَهُم؛[۱] دانش گنجینه‌هایى است و کلیدهاى آنها پرسش است. پس رحمت خدا بر شما، بپرسید که بر اثر آن چهار نفر پاداش مى‌یابند: پرسنده، گوینده، شنونده و دوستدار آنان».

 کسی که سؤال می‌کند، حداقل این نکته را به ما گوشزد می‌کند که خواستار رکود نبوده و در او میل گذر از وضعیت موجود وجود دارد. همین امر می‌تواند تکیه‌گاه خوبی برای مربیان باشد اما این فرصت تنها در صورت توجه به شروطی قابل بهره‌برداری است و در غیر این صورت خود، مانعی در مسیر تربیت و رشد محسوب می‌شود.

آداب پرسش

از جمله نکات مهمی که باید در عرصه پرسش و پاسخ در نظر گرفت رعایت آداب آن است تا آنچه مطلوب ماست محقق شود. از همین رو در پاره‌ای از احادیث معصومان: این نکته گوشزد شده است. از جمله آنکه پیامبر خدا۶ فرمود: «حُسنُ السؤالِ نِصفُ العِلمِ؛[۲] خوب پرسیدن نیمى از دانش است». همچنین امام على۷ ـ در پاسخ به مردى که از ایشان سؤال معمّاگونه‌اى پرسید ـ فرمود: «سَلْ تَفَقُّها، ولا تَسْأل تَعَنُّتا؛ فإنّ الجاهِلَ المُتَعَلِّمَ شَبیهٌ بالعالِمِ، وإنَّ العالِمَ المُتَعَسِّفَ (المُتَعَنِّفَ) شَبیهٌ بالجاهِلِ المُتَعَنِّتِ؛[۳] به قصد یاد گرفتن بپرس نه براى آزردن و درمانده کردن؛ زیرا جاهلى که درصدد آموختن باشد همانند عالم است و عالمى که در بیراهه قدم نهد، همچون جاهلى است که به قصد درمانده کردن مى‌پرسد».

آیا باید به همه سؤالها پاسخ داد؟

حال که اهمیت پایبندی به چهارچوب و آداب پرسشگری بیان شد، این سوال به ذهن می‌رسد که چه کسی گفته است که ما باید لزوماً به هر سؤال که از طرف دانش‌آموزان یا فرزندانمان مطرح می‌شود پاسخ دهیم؟!

بارها گفته‌ایم که هدف عالی از آموزش و آموختن علوم و معارف، کمک به فرآیند رشد و تربیت آدمی است و نه چیز دیگر. بر این اساس حتی نباید هر سؤالی را مطرح نمود؛ چراکه قرآن کریم فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از چیزهایى مپرسید که اگر براى شما آشکار گردد شما را اندوهناک مى‏کند».[۴] رسول اکرم۶ نیز با تبعیت از این اصل قرآنی به ما چنین هشدار می‌دهد: «اترکونی ما تَرَکتُکُم، فإنّما هَلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم بکَثرَه سُؤالِهِم واختِلافِهِم على أنبِیائهِم، فإذا أمَرتُکُم بِشَیءٍ فَأتُوا مِنهُ ما اسْتَطَعتُم، وإذا نَهَیتُکُم عن شَیءٍ فَدَعُوهُ؛[۵] تا من شما را واگذاشته‌ام، شما نیز مرا واگذارید. همانا پیشینیان شما به سبب همین پرس وجوهاى زیادشان و سؤال پیچ کردن پیامبران خود هلاک شدند. بنابراین، هرگاه به شما دستورى دادم، در حد توان آن را انجام دهید و هر گاه از چیزى نهى کردم از آن دورى کنید.

پرسش پلی به سوی آگاهی و علوم است؛‌ اما هر علمی سودمند نیست و به فرض سودمند بودن، آیا هر علمی برای هر کسی فایده‌بخش است؟

علمی سودمند است که در مسیر دستیابی به اهداف و کمال انسانی ناچار از فراگیری آن باشیم؛ والا خود این علم و توجه به آن رهزن و مانعی در مسیر کمال‌طلبی ما است. به همین جهت در سخنان امامان معصوم درباره علم‌آموزی، بابی به نام علوم غیرمجاز مطرح شده است. همچنین در دعاهای معصومان: آمده است که: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ … مِنْ عِلْمٍ لَا یَنْفَع؛‏ پروردگارا از علم بی‌فایده به تو پناه می‌برم».[۶]

این را اضافه کنید به التزام عملی جوینده علم که خود بخشی دیگر از معیار سودمند بودن علم است و تا این التزام احراز نگردد، افراد شایسته فراگیری علوم نخواهند بود. مردى به محضر امام چهارم۷ آمد و از او مسائلى پرسید و آن حضرت به او جواب داد و او رفت؛ اما دوباره به محضر امام سجاد بازگشت تا سؤال‌های دیگری بپرسد. حضرت به وی فرمود: «مَکْتُوبٌ فِی الْإِنْجِیلِ لَا تَطْلُبُوا عِلْمَ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَ لَمَّا تَعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ فَإِنَّ الْعِلْمَ إِذَا لَمْ یُعْمَلْ بِهِ لَمْ یَزْدَدْ صَاحِبُهُ إِلَّا کُفْراً وَ لَمْ یَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً؛[۷] در انجیل نوشته است که: تا بدان چه دانسته‏اید عمل نکرده‏اید، از آنچه نمی‌دانید نپرسید. همانا علمى که به آن عمل نشود، جز کفر و ناسپاسى‏ داننده و دورى او را از خدا نیفزاید».

مراد از این حدیث شریف با توجه به سخنان دیگر ائمه:، قطعاً این نیست که به دنبال مسائل مورد نیاز خود و جامعه اسلامی نباشیم؛ بلکه منظور داشتن نگاه تربیتی به مقوله پرسش و نیز توجه به جایگاه نیت در امر تربیت است که در شماره قبل به آن پرداختیم. چنانچه قصد عمل، موتور محرک پرسش نباشد، پرسش و علم‌آموزی از جایگاه تربیتی خود خارج شده و کارکرد تربیتی نخواهد داشت.

این روایت به آنچه هم‌اکنون جو پرسش و پاسخ را در فضای جامعه علمی ما به جریان انداخته نقدی جدی وارد می‌کند. آیا آنچه هم‌اکنون وجود دارد، تلاشی منفعلانه در جهت پاسخگویی به سؤالاتی نیست که گاهی نه با تمنای درونی دل و به قصد حقیقت‌یابی و سپس عمل که با القای بیرونی و فقط برای ارضای میل کنجکاوی افسارگسیخته مطرح شده است؟ ما پیش از آنکه به زمینه‌های تربیتی و روش‌های پاسخگویی مبتنی بر تربیت توجه کنیم، تلاش کرده‌ایم ذهن شخص سؤال‌کننده را با معلوماتی پر کنیم که غالباً اثر تربیتی در رشد او ندارد.

نتیجه

سؤال ابزار و دریچه بسیار خوبی برای افزایش آگاهی محسوب می‌شود؛ اما از آنجا که هدف از فراگیری علوم و آگاهی‌ها تربیت و رشد و کمال آدمی است، بازبینی در مکانیسم پرسش و پاسخ که هم‌اکنون در مراکز مختلف آموزشی جریان دارد، امری حتمی است. ضمن اینکه لزوم نگاه تربیتی به این ابزار و اتخاذ روش‌های مناسب سازنده و تأثیرگذار در پرسش‌گر از جانب فرد پاسخگو امری اجتناب‌ناپذیر است. در همین راستا پژوهش‌های جدید و تحقیقات دقیق برای پی بردن به روش و سیره اهل‌بیت: در زمینه فرهنگ پرسش و پاسخ، برای همه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یک فریضه است.

[۱] . ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۱٫

[۲] . نهج الفصاحه، ص۳۶۷٫

[۳] .  نهج البلاغه (للصبحی صالح) حکمت ۳۲۰٫

[۴] . مائده: ۱۰۱٫

[۵]. تفسیر نور الثقلین، ج‏۱، ص۶۸۲٫

[۶]. البلد الأمین، ص۲۰٫

[۷]. کافی، ج‏۱، ص۴۵٫

دکمه بازگشت به بالا