پست شما در زمین مشاوره چیست؟

محسن سیمائی

آشنایی با اصول و قواعد مشاوره و راهنمایی نوجوان                                                   

بچه که بودیم، پدرمان فوتبالیست حرفه ای بود. حرفه ای یعنی هفته ای چند جلسه توی زمین چمن، همراه یک تیم خوب، زیر نظر کادرفنی ای کاربلد تمرین می کردند و دائما در مسابقات مختلف استانی و کشوری شرکت می کردند. او یک چپ پای تند و تیز و قهار بود؛ برای همین مربی معمولا دفاع چپ بازی اش می داد. لذت تماشای فوتبال پدر و گاهی توپ جمع کن شدن در کنار زمین فوتبال در زمره شیرین ترین خاطرات دوران کودکی من بود؛ با این حال همان زمان ها همیشه به قدر درک فوتبالی خودم، گله ای از پدرم داشتم. اینکه چرا یک بار او را تک به تک با دروازه بان تیم حریف نمی بینم؟ اینکه چرا تا حالا ندیدم مثل فوتبالیست محبوب آن روزهایم وارد محوطه جریمه شود، بازیکنی دیگر از نزدیکی های نقطه کرنر سانتر کند و او با سر توپ را وارد دروازه کند؟

هر دفعه بعد از بازی ها این پرسش را به او منتقل می کردم  و هر دفعه هم یک جواب می شنیدم:

“طول و عرض زمین بازی من مشخصه پسر! نمی تونم هر جای زمین که دلم خواست برم”.

***

زمین مشاوره، همانند همان زمین فوتبال است. یعنی اگرچه خیلی بزرگ است اما قرار نیست یک نفر مسئولیت تمام زمین را بر عهده بگیرد. هر فردی طول و عرض مشخصی در زمین مشاوره دارد. اگر  تصور کنیم قرار است هم دروازه بان باشیم، هم دفاع باشیم، هم وظایف بازی سازی ایفا کنیم و سرآخر خودمان گلزنی کنیم، یعنی به خطا رفتیم. در دنیای مشاوره، هر فرد سهم خود را ایفا می کند و نقش مخصوص به خود را بر عهده می گیرد.

بنابراین اگر دانش آموزان و فراگیران را مراجعانی بدانیم که قرار است از منفعت مشاوره بهره بگیرند، چند گروه در این زمینه نقش آفرینی خواهند کرد. یک گروه، والدین آن ها هستند. پدر و مادرها، نزدیک ترین تعامل را با فرزند خود دارند و البته دلسوزترین نیز هستند. به همان قدری که نقش آن ها در رشد و تربیت فرزندان برجسته است، در زمینه مشاوره و راهنمایی ایشان نیز کلیدی است. گروه دیگر، مشاورین هستند. مشاورها متخصصینی اند که در رشته های مرتبط با روان شناسی و مشاوره تحصیل کرده اند، کسب تجربه نموده اند و در نهایت مشغول به فعالیت مشاوره ای شده اند. آن ها با همدلی خود پا به پای مراجعان حرکت می کنند تا ایشان را در مسیر صحیح قرار دهند. گروه نقش آفرین دیگر نیز مربیان هستند. به غیر از مربیان شاید بتوان به افراد مختلفی که در فرایند مشاوره تاثیرگزار هستند، مانند دوستان، اقوام و… نیز اشاره کرد اما نقش مربیان پر رنگ تر است. رابطه آن ها با فراگیران نه شبیه والدین آمیخته با احساسات و نگرانی های عمیق است و نه شبیه مشاورین، جست و جو گرایانه و درمان محور. تعامل مربیان با فراگیران، تعاملی است تحت عنوان کار تربیتی. از این رو قرار نیست نقش والدین یا مشاورین را ایفا کنند بلکه خود در فرایند مشاوره نقش بسزا دارند. اینکه کارشناسان همواره از لزوم مشاوره در شرایط مثبت و منفی زندگی سخن به میان می آورند، به این معنا نیست که تمام بار مشاوره بر روی دوش یک نفر باشد. اگر هر گروه سهم خود را به درستی بپذیرند و در همان حیطه عمل کنند، آثار نیکوی مشاوره نمایان خواهد شد. این نکته تا این مقدار دارای اهمیت است که آفت مشاوره را تکروی یا دخالت در نقش ها بدانیم. هنر این است که هر کدام از افراد بتوانند وظایف خود را به درستی انجام بدهند بدون اینکه در کار دیگری دخالت کرده و احیانا مشکلات جبران ناپذیر برای نوجوان حاصل بیاورند. مربیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و لازم است در شناسایی نقش خود و کاربست آن کوشا باشند.

هدایتگری

یک مربی در مدت زمان تعامل خود با متربیانش شناخت نسبتا خوبی از آن ها پیدا می کند. اگر ذهن مربی بعد از کسب این شناخت، ذهن مشاوره ای باشد، یعنی بتواند از دل رفتارهای منفی و ناسازگاری ها مشکلاتی که نیاز به مشاوره دارند را تشخیص بدهد، قدم اول را در نقش خود به درستی برداشته است. ذهن مشاوره ای این نیست که روی یک به یک رفتارها دست بگذاریم و آن را با کتاب های مرجع اختلالات روانشناختی تطبیق بدهیم و دانش آموز را دارای اختلال فلان یا بهمان بدانیم. ذهن مشاوره ای این است که احیانا نیاز نوجوان به مشاوره را در حین تعاملمان با او به خوبی دریابیم. پس از این دریافت اولیه، نوبت به این می رسد که والدین و مشاورین را به زمین مشاوره دعوت کنیم تا آن ها هم سهم خودشان را ایفا کنند. در واقع مربی هدایتگر جریان مشاوره است و دانش آموز را به مراحل بعدی مشاوره و راهنمایی سوق می دهد.

البته مداخله مربی در سطح عمومی مشاوره و مرتبط با کار تربیتی او طبیعی و پذیرفتی است. مربی در صورتی که توانایی و صلاحیت لازم را دارا باشد، می تواند با ترکیبی از آموخته ها، مطالعات مرتبط با مشاوره و تجربیات خود بسیاری از گره های فراگیرانش را باز کند و در موارد زیادی راهنمایشان باشد. با این حال در موارد تخصصی و تشخیصی امکان خطا در تشخیص و مشاوره افزایش  پیدا می کند و از این رو حتما نیاز به ورود عامل خطاسنجی به نام مشاور و متخصص در جریان مشاوره الزامی است.

ارتباط با دیگر نقش ها

نحوه ارتباط مربی با نقش های دیگر اهمیت زیادی دارد. یک مربی باید تلاش کند تشخیصش از نیاز به مشاوره و رفع مشکل نوجوان را طوری به والدین منتقل کند که آن ها را همراه و قدردان خود ببیند؛ نه اینکه والدین را دچار نگرانی و اضطرابی حتی فراتر از اختلال فرزندشان کند. به هر حال فرهنگ مشورت و مراجعه به مشاور در میان گروه زیادی از افراد جامعه به خوبی جا نیفتاده باشد و این گفت و گوی بیشتر و توضیح مناسب مربی برای والدین را می طلبد. بیان آثار شگرف مشاوره و راهنمایی یا توضیح فواید دوره های مختلف درمانی در رفع اختلالات، آن ها را نسبت به پیشرفت و رفع مشکلات فرزندشان مصمم و امیدوار می کند. ارتباط مربی با مشاورین نیز به چندین وجه صورت می پذیرد. بخشی مربوط به اطلاعات و توضیحاتی است که مربی به مشاور انتقال می دهد و به تکمیل شناخت او از مراجع کمک می کند. بخش دیگر هم مربوط به نکته ها و تمرین هایی های از که از سوی مشاور توصیه می شود. در واقع اجرای دقیق برنامه ها و توصیه های مشاور به نظارت مربی و یاری رسانی او در توجیه والدین و دانش آموز نیاز دارد.

گذری بر ضابطه های مشاوره

چندین اصل کلیدی و ضابطه مهم در زمینه مشاوره وجود دارد که هر کدام از نقش های مداخله گر در مشاوره، خصوصا مربیان لازم است به آن توجه داشته باشند. یکی از این اصول، اصل تفاوت های فردی است. فراگیران ما علی رغم اینکه نقطه های مشترک فراوانی دارند، مثل اینکه سنشان یکی است، شهر محل زندگی شان مشترک است، در یک مدرسه و کلاس یا خیمه تربیتی حضور دارند، از وجود یک مربی مشترک سود می برند و… با این حال هر کدامشان ویژگی های منحصر به فردی دارند و شرایط مختلفی را در دوره های زندگی خود تجربه کرده اند. انتظار از مربی ای که در فرایند مشاوره نقش آفرینی می کند، این است که از این تفاوت ها غافل نشود. تفاوت هایی نظیر هوش، استعداد، انگیزه، سبک تربیتی خانواده، تفاوت شخصیت، محرومیت ها و… از جمله این موارد هستند. یکی از دلایلی که در مشاوره نمی توان نسخه های همه گیر و جامع برای مراجعین پیچید یا از تاثیر مثبت یک مدل درمانی واحد بر روی همه افراد سخن گفت، همین مسئله مهم تفاوت های فردی است. گاهی یک تمرین یا راه حل برای یک دانش آموز نتیجه بخش است و برای دانش آموزی دیگر مشکل آفرین. گاهی یک رفتار از جانب یک نوجوان نشانه سلامت است و همان رفتار از سوی نوجوانی دیگر نشانه اختلال. به همین دلیل کسب شناخت، استفاده از مصاحبه، تمسک به پرسش نامه و تحقیق از راه های مناسب در زمینه مشاوره و راهنمایی، امری حیاتی است و بدون آن مشاوره و راهنمایی به خطا نزدیک و نزدیک تر خواهد بود.

دکمه بازگشت به بالا