کتاب‌ها و آدم‌ها

قیصر امین‌پور۱                    

  • کتاب‌ها مثل آدم‌ها هستند                                                                        

بعضی از کتاب‌ها ساده لباس می‌پوشند و بعضی لباس‌های عجیب و غریب و رنگارنگ دارند.

بعضی از کتاب‌ها برای ما قصه می‌گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم.

بعضی از کتاب‌ها تنبل هستند. بعضی از کتاب‌ها زیاد می‌خوابند و همیشه خمیازه می‌کشند.

بعضی از کتاب‌ها شاگرد اول می‌شوند و جایزه می‌گیرند. بعضی مردود می‌شوند و بعضی تجدید.

بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند. بعضی از کتاب‌ها دزدی می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها به پدر و مادر خود احترام می‌گزارند و بعضی حتی اسمی هم از پدر و مادر خود نمی‌برند.

بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند از دیگران گرفته‌اند و بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند به دیگران می‌بخشند.

بعضی از کتاب‌ها فقیرند و بعضی گدایی می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها پرحرفند ولی بعضی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند ولی یک عالم حرف گفتنی در دل دارند.

بعضی از کتاب‌ها بیمارند، بعضی از کتاب‌ها تب دارند و هذیان می‌گویند.

بعضی از کتاب‌ها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوند و بعضی را باید به تیمارستان برد.

بعضی از کتاب‌ها کودکانه و لوس حرف می‌زنند و بعضی از کتاب‌ها فقط غُر می‌زنند و نصیحت می‌کنند.

بعضی از کتاب‌ها دو قلو یا چند قلو هستند. بعضی از کتاب‌ها پیش از تولد می‌میرند و بعضی تا ابد زنده هستند.

بعضی از کتاب‌ها سیاه‌پوستند، بعضی سفیدپوست و بعضی زردپوست یا سرخ‌پوست.

بعضی از کتاب‌ها به رنگ پوست خود افتخار می‌کنند و رنگ دیگران را مسخره می‌کنند…

  • آدم‌ها مثل کتابها هستند

بعضی از آدم‌ها جلد زرکوب دارند. بعضی جلد سخت و ضخیم و بعضی جلد نازک. بعضی سیمی و فنری هستند. بعضی اصلاً جلد ندارند.

بعضی از آدم‌ها با کاغذ کاهی چاپ می‌شوند و بعضی با کاغذ خارجی.

بعضی از آدم‌ها ترجمه شده‌اند.

بعضی از آدم‌ها تجدید چاپ می‌شوند و بعضی از آدمها فتوکپی یا رونوشت آدم‌های دیگرند.

بعضی از آدم‌ها با حروف سیاه چاپ می‌شوند و بعضی از آدمها صفحات رنگی دارند.

بعضی از آدم‌ها عنوان و تیتر دارند. فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدم‌ها نوشته‌اند:«حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است.»

بعضی از آدم‌ها قیمت روی جلد دارند، بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند و بعضی از آدم‌ها بعد از فروش پس گرفته نمی‌شوند.

بعضی از آدم‌ها را باید جلد گرفت. بعضی آدم‌ها جیبی هستند و  می‌شود آنها را توی جیب گذاشت، بعضی از آدم‌ها را می‌توان در کیف مدرسه گذاشت.

بعضی از آدم‌ها نمایشنامه‌اند و در چند پرده نوشته می‌شوند. بعضی از آدم‌ها فقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدم‌ها معلومات عمومی هستند.

بعضی از آدم‌ها خط خوردگی دارند و بعضی از آدم‌ها غلط چاپی دارند. بعضی از آدم‌ها زیادی غلط دارند و بعضی غلط‌های زیادی!

از روی بعضی از آدم‌ها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم‌ها باید جریمه نوشت. و با بعضی از آدم‌ها هیچ وقت تکلیف ما روشن نیست.

بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت.

بعضی از آدم‌ها قصه‌هایی هستند که مخصوص نوجوانان نوشته می‌شوند و بعضی مخصوص بزرگسالان.

بعضی از آدم‌هایی که مخصوص نوجوانان نوشته می‌شوند خیلی کودکانه و سطحی هستند. این جور آدم‌ها وقتی با بچه‌ها حرف می‌زنند، هی دهن‌شان را غنچه می‌کنند، هی زور می‌زنند و کلمات را کج و کوله می‌کنند. آن‌ها به جای این‌که مثل «بچه‌ی آدم» حرف بزنند، بچه‌گانه حرف می‌زنند و ادای بچه‌ها را درمی‌آورند.

——————-

پی‌نوشت:

  1. این نوشتار از کتاب «بی‌بال پریدن» اثر زنده‌یاد «قیصر امین‌پور» انتخاب شده است.
دکمه بازگشت به بالا