کلاس اول؛ اولین کلاس

محمد ميری

تحلیل مفهوم احسان و نیکوکاری در رابطه با فضای آموزشی                                                         

از قوم و خویشان مرد بود. مرد، راست‌قامت در برابرش ایستاد و سخنان تندی به او گفت؛ دشنامش داد. او اما چیزی نگفت. مرد که رفت، گروهی از دوستان و همنشینان را با خود همراه کرد که: سخنان آن مرد را شنیدید، حالا دوست دارم بیایید تا عکس­العمل و جواب ما را هم ببینید. گفتند: در خدمتیم. ما هم دوست داریم پاسخ درست و حسابی­ای به او بدهید. کفش­ها را پوشید و به راه افتاد، در حالی که این آیه را می­خواند: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ».۱

همراهان دانستند که او به دنبال درگیری و دشمنی نیست و برای احسان و نیکوکاری به منزل آن مرد می­رود. هنگامی که رسیدند، آن مرد در حالی که آماده شرارت بود، از خانه­اش بیرون آمد. شک نداشت فامیلش برای تلافی اهانت قبلی آمده است؛ اما این‌چنین از او شنید: ای برادر! پیش من آمدی و هرچه خواستی گفتی. اگر درست گفتی و من آن عیب­ها را دارم، اکنون از خداوند برای خودم طلب آمرزش می­کنم و چنانچه دامن من از آنچه تو گفتی پاک است، در این صورت خدا تو را بیامرزد.

مرد، خجل شد. میان دو چشم فامیلش، امام سجاد (علیه ­السلام) را بوسید و گفت: من چیزی که در تو نبود گفتم و خودم به آن سخنان سزاوارترم.۲

اگر عدالت یعنی انسان آنچه را برعهده او نهاده شده، به‌جا آورد و آنچه سهم و حق اوست، برگیرد و احسان یعنی بیش از وظیفه به‌جا آوردن و کمتر از حق گرفتن، پس احسان و نیکوکاری، خصلت انسانی­ای است برتر از عدالت‌خواهی.۳ با این دید، اگر اجتماع به عدالت، قوام و استواری می­یابد، با احسان و نیکوکاری، به استحکام و استقرار واقعی خود می­رسد. این، می­تواند دلیلی برای ترویج احسان و نیکوکاری بزرگان دین و مربیان بشریت در اجتماع باشد که نمونه­ای از آن را در داستان بالا دیدیم.

احسان و نیکوکاری از فضیلت ­های اخلاقی و هنجارهای پسندیده در حوزه عمل اجتماعی به شمار می‌رود. بنابراین توجه به آن و تربیت عناصر تشکیل ­دهنده اجتماع فردا در راستای رسیدن به آن، ضرورتی انکارناپذیر می­یابد.

اینکه خداوند به احسان فرمان می­دهد،۴ اینکه تشویق به نیکوکاری می­کند،۵ اینکه به نیکوکاران بشارت می­دهد،۶ اینکه خود را با احسان­کنندگان و همراه محسنین می­داند۷ و به ایشان ثواب دنیا و آخرت را عطا می­کند۸ و رحمت خود را نزدیک به این گروه بر می­شمرد،۹ اینکه دستور احسان به والدین داده،۱۰ احسان به خویشان و بستگان، یتیمان و بیچارگان، همسایگان دور و نزدیک، دوستان و درراه‌ماندگان را مورد تشویق قرار می­دهد،۱۱ این‌همه، می­رساند احسان و نیکوکاری رسالتی دینی‌ـ ‌اجتماعی است؛ رسالتی که در جامعه اسلامی بر عهده مراکز فرهنگ­ساز و از آن جمله، آموزش و پرورش است.

اما آنچه از بررسی کتب دوره متوسطه به دست می­آید، خلاف رسالت مذکور است. بررسی ­ها، فقر گسترده نظام آموزشی در پرداختن به مباحث تربیتی، از جمله احسان و نیکوکاری به خصوص در دوره متوسطه دوم را روشن و آشکار می‌سازد.

 در کتب این دوره، فقط در کتاب «پیام­ های آسمانی» پایه نهم، بحثی از «انفاق» مطرح شده است که احسان و نیکوکاری را پوشش می­دهد. البته احسان و نیکوکاری در شکل­ های مختلفی ظهور و بروز می‌کند و مصادیق زیادی دارد؛ از کمک و انفاق مادی گرفته تا دستگیری و هدایت گمراهان. قرآن علاوه بر احسان به والدین، خویشان، یتیمان و مواردی که در بالا ذکر شد، در حوزه ارتباط با دیگران، به رفتار نیک با همسر،۱۲ به کاهش تنش­ های اجتماعی با احسان و فروبردن خشم،۱۳ به عفو و بخشش خطاهای مردم۱۴ و … نیز سفارش کرده است.

اگر با لحاظ این گستردگی مفهومی احسان و نیکوکاری و با نگاه سهل­گیرانه و همراه با مسامحه، دوباره به بررسی کتب مذکور بپردازیم، بازهم به‌خصوص در کتب دوره دوم متوسطه، موارد چشمگیری از پرداختن به احسان و نیکوکاری مشاهده نمی­کنیم؛ چراکه در پایه هشتم در کتاب «تفکر و سبک زندگی» از «عصبانیت»، «آداب معاشرت» و «مراقبت از پیران» و در کتاب «پیام­ های آسمانی» همین پایه از «اخوت و وحدت» و در کتاب «پیام­های آسمانی» پایه نهم هم علاوه بر «انفاق» از «همدلی و همراهی» و در کتاب «مطالعات اجتماعی» همین پایه از «خانواده» سخن به میان آمده است. در کتب دوره دوم متوسطه در کتاب «مدیریت خانواده ۲» هم احتمالاً به مواردی برمی­خوریم که می­تواند تا حدودی احسان و نیکوکاری را پوشش دهد.

این بررسی­ها ذهن را به این سمت سوق می­دهد که گویا کتب دوره متوسطه تحصیلی با نگاه غیر­اسلامی و سکولار به مقوله آموزش و پرورش به رشته تحریر درآمده­اند. این، در جامعه اسلامی البته جای سؤال، تعجب و تأمل دارد. جامعه ­ای که مربیانش مستند به دین و قرآن، مباحث تربیتی از جمله احسان و نیکوکاری را ـ همان­گونه که در داستان بالا مشهود است ـ ترویج می­کنند.

در هر صورت، اگر نبود آسایش و آرامشی که نیکوکاری برای آدمی در دنیا به همراه دارد و اگر نبود پاداشی بهتر از این در آخرت برای احسان،۱۵ باز هم احسان و نیکوکاری اهتمام بیشتری را می­طلبید؛ به این دلیل که «وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛۱۶ خداوند دوست­دار نیکوکاران است.»

پی‌نوشت

  1. «و درگذرندگان از مردم. و خداوند دوست­دار نیکوکاران است». آل عمران: ۱۳۴٫
  2. ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، نقل از حضرت سجاد (علیه ­السلام).
  3. ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن کریم.
  4. نحل: ۹۰٫
  5. زمر: ۱۰٫
  6. حج: ۳۷٫
  7. نحل: ۱۲۸٫
  8. آل­عمران: ۱۴۸٫
  9. اعراف: ۵۶٫
  10. نساء: ۳۶٫
  11. همان: ۶۳ و ۷۳.
  12. بقره: ۲۲۹.
  13. آل عمران: ۱۳۳ ـ ۱۳۴.
  14. همان؛ مائده: ۱۳.
  15. آل­عمران: ۱۴۸٫
  16. همان و … .

دکمه بازگشت به بالا