کمی با دقت بیشتر لطفاً !

محسن سیمایی

 

چینی بینی

گفته بود: باید طرز فکرت را، زاویه دیدت را عوض کنی.
وقتی پرسیدم: یعنی میگی چه جوری بشم؟ چینی ها را مثال زده بود.
میگفت: چینی ها از وقتی وضعشان خوب شد که به همه چیز کلی و کلان نگاه میکردند؛ وقتی وارد یک کشور اسامی میشدند، وقتی مثلا میدیدند در مساجد از هر ده نفر، شش نفر تسبیح در دست دارند، بی تفاوت نمیگذشتند؛ دوزاریشان جا میافتاد که پس به تولید و صادرات تسبیح هم میشود فکر کرد!
از همان موقع که این نصیحت را در گوشم خواند، هر وقت کسی از من میپرسد مدیر یک مجموعه چه زمان میتواند سربلند باشد و مجموعه اش را به نقطه مطلوب برساند، چینی ها را مثال میزنم و میگویم وقتی که: چینی بینی یا همان (کلان نگر) شود. حکایت مربیان تربیتی هم همین است. آنها مدیران جمع و مجموعه ای هستند که غالبا اعضای آن متشکل از دانش آموزانی با تفاوت های فردی، خانوادگی، فرهنگی و … است آنها راهبر و اداره کننده کلاس هایی هستند که فراگیرانشان با توجه به شرایط سنی، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه میکنند. شاگردان آنها، کنجکاوانه و مشتاقانه طعم های تلخ و شیرین روزگار را در چنین وضعیت حساسی، مزه مزه میکنند. قطعا (کلان نگری) یک ویژگی ممتاز برای مربیان محسوب میشود؛
چون شاگردانشان اگرچه در وضعیت فعلی باقی نمیمانند و هر کدام آینده ویژه و متفاوتی برای خود خواهند داشت، نکته هایی را که در دوران آموزش خود فرا میگیرند، خواسته یا ناخواسته در آینده خود به کار میبرند. مربی کلان نگر درس هایی را به شاگردان خود می آموزد که آینده آنها را بسازد. کلان نگری در کار مربیگری یعنی به جای نگاه به جزئیات و سطحی نگری، به کلیات و عمق مسائل نگاه بیندازیم و به تمام اتفاقات مجموعه مان با عینک دوراندیشی نظر بیفکنیم. کلان نگری در کار مربیگری یعنی از کنار مسائل فضای آموزشی سهل انگارانه عبور نکنیم.
اولین تفاوت نگرش سطحی با نگرش کلان، در سخنان مربی نمود مییابد. مربی سطحی نگر، هنگامی که در فضای آموزش سخن میگوید، گمان دارد حرف هایش غیر از ایجاد صوت، تأثیر بسزای دیگری ندارد. (آنچه البته به جایی نرسد فریاد است )یا (کو گوش شنوا) همیشه در اندیشه این دسته مربیان وجود دارد؛ ازهمین رو گاهی حرف هایی میزنند و حکایت هایی تعریف میکنند که تأثیر منفی اش بعدها در رفتار شاگرد نمایان میشود؛ در حالی که خود مربی تصور میکرده، کلامش تأثیری نداشته و در همان فضای کلاس دفن شده است. ولی مربی کلان نگر اینقدر سطحی به سخنان خود نگاه نمیکند. از نظر او، هر حرف، نصیحت و حکایتی که از دهانش خارج میشود و به گوش فراگیران وقتی میرسد، بعدها تأثیرش را نشان میدهد. مثلا داستان تحول (حر) را برای فراگیران نقل میکند، به این می اندیشد که بذر (امید به بازگشت) را در ذهن دانش آموزانش کاشته و وقتی در وضعیت منفی قرار گرفتند، ثمره آن را میچینند و بازگشتی باشکوه برای خود رقم میزنند. این دسته مربیان توجه دارند که سخنانشان حتی شده در یکی از شاگردان تأثیر خواهد گذاشت و ممکن است آن شاگرد تربیت یافته، در آینده مدیر مجموعه بزرگی شود. همین محاسبات و نوع نگرش، مربیان دوراندیش و کلان نگر را ترغیب میکند که :
– پیش از بیان سخنان، به نتیجه آن بیندیشند
– هر سخن راست و واقعیتی را به زبان نیاورند
-سخنان شبهه ناک و شایعات را در کلاس مطرح نکنند
-بدون مطالعه سخن نگویند
و…
امام علی(علیه السلام) فرمودند{اندیشیدن در کار پیش از  اقدام کردن به آن، سبب ایمنی از لغزش هاست}
جایگاه دیگری که زی مربی در آن اهمیت دارد، محتوای آموزشی کلاس یا به عبارتی طرح درس هاست. حیف است فرصت همنشینی با شاگردان، با طرح مباحث کم فایده و سطحی هدر رود.
مربی کلان‌نگر انتخاب موضوعات، نیازهای فراگیران را مدنظر قرار میدهد و از فرصت به دست آمده برای انتقال آموزه های صحیح بهره میبرد. او همواره به این می اندیشد که شاگردانش، مسئولان و مدیران آینده جامعه هستند و نکاتی که مربی به آنها می آموزد، در سعادت یا شقاوت جامعه نقش خواهد داشت. تکالیف و تمرین هایی که مربیان کلان‌نگر در اختیار شاگردان قرار میدهند نیز هوشمندانه است؛ تکالیفی است که شاگردان با تمام وجود آن را دوست میدارند، از آن لذت میبرند و طعم خوشایند حل مسئله به دست خود را میچشند. علاوه بر اینها نکات زیادی مثل روش کار گروهی و تشکیلاتی، تحمل نظر مخالف و تاش برای رقابت با دیگر گروه ها را نیز میآموزند که همه اینها درسی بزرگ برای موقعیت های بعدی زندگی آنها خواهد بود.
از دیگر ساحاتی که تفاوت کلان‌نگری با سطحی‌نگری نمایان میشود، واکنش هایی است که مربی برای مدیریت کلاس از خود نشان میدهد همانطور که اشاره شد، با وجود تفاوت های فراوانی که میان فراگیران وجود دارد، رفتار مختلف و متنوعی از آنها سر میزند که خیلی از اوقات برای مربی غیرمنتظره است.
واکنش مربی سطحی نگر به خطا و رفتار نازیبای فراگیرانش، واکنشی است عجولانه، چکشی و خشمگینانه. این نوع واکنش مربی نشان میدهد او فقط سودای آرام کردن جو کلاس را در سر دارد.
اما مربی کلان‌نگر هنگامی که با رفتارهای ناخوشایند شاگردان مواجه میشود، در نهایت تمرکز و آرامش، واکنشی هوشمندانه از خود نشان میدهد. با توجه به وضعیت کلاس، گاهی گذشت بزرگوارانه، گاهی نصیحت پدرانه و گاهی تنبیه دلسوزانه، عکس‌العمل این دسته از مربیان در برابر رفتار ناپسند شاگردان است. نتیجه برخورد چکشی و خشمگینانه مربیان دسته اول، در بسیاری مواقع تکرار آن عمل ناپسند از فراگیران خواهد بود. شاید مربی به زعم خود مشکل فعلی کلاس را حل کرده باشد، ولی آیا از رفتار احتمالی و بعدی فراگیر در همان کلاس یا اجتماعات دیگر هم جلوگیری کرده است؟
آیا آنچه را باید، به ایشان آموخته است؟ اما رفتار هوشمندانه مربیان کلان‌نگر اینگونه نیست. در ذهن این دسته از مربیان چیزی جز (تربیت) و (آموزش) وجود ندارد؛ پس تمام تهدیدها را فرصت میپندارند. از هر اتفاق مثبت و منفیای بهره میگیرند تا به مقصود تربیتی خود دست یابند. برخورد هوشمندانه آنها علاوه بر اینکه وضعیت فعلی کلاس را مدیریت میکند، برای آینده فراگیران نیز نکته ای درس آموز خواهد داشت.

مربیان دوراندیش، پیش از هر واکنشی به این می اندیشند که:
-رشیه این رفتار چه بوده؟
– چگونه میشود از تکرار آن جلوگیری کرد؟
– برخورد با عصبانیت، پاک کردن صورت مسئله
و…

البته آفتی که ممکن است به بهانه دوراندیشی سراغ بسیاری از افراد بیاید، دید شکاکانه و منفی است. قرار نیست به بهانه کلان‌نگر ، از کاه، کوه بسازیم. ممکن است مربی کلان‌نگر تشخیص دهد که فلان رفتار زشت دانش آموز، به دلیل حس برای کمبود توجه و جلب توجه اوست. طبیعتا مدیریت این فرد، به جای برخورد خشمگینانه، سعی میکند با توجه بیشتر به او، رفتارهای زشت و زننده او را به حداقل برساند؛ اما آیا در همه موارد میتوان از رفتارهای فراگیران چنین تفسیری داشت؟ چه بسا خطای فراگیر یا سوءبرداشت رفتارهایی که صرفا کلاس بوده باشد و باید از آن عبور کرد.
نکته دیگر اینکه نباید به بهانه دوراندیشی و کلان‌نگری، در تصمیم های بزدالنه برخورد کرد. وسواس زیاد در بیان حرفها، تصمیم گیری ها، واکنش ها و مدیریت کلی کلاس، آفتی است که امام حسن عسکری(علیه السلام) فراد دوراندیش را از آن بر حذر داشته و فرمودند:{ آینده اندیشی، دوراندیشی و احتیاط اندازه ای دارد که اگر از آن فراتر رود، بزدلی است }

دکمه بازگشت به بالا