نگاهی به مبانی و اصول تربیت اسلامی
در این مختصر میخواهیم از اصولی صحبت کنیم که تربیت اسلامی بر مبنای آن استوار است. اما پیش از آن نیازمندیم تا برخی تعاریف را مرور کنیم: مبنا چیست؟ هدف تربیت اسلامی چیست؟ چه رابطهای میان مبنا و هدف وجود دارد؟ جایگاه اصول کجاست؟ و… . اینها سؤالاتی است که میباید به اجمال در موردش سخن بگوییم.
«هدف» در لغت به معنای نشانۀ تیر(۱) و در اصطلاح، چیزی است که شخص قبل از عمل، آن را در نظر میگیرد و نیروی خویش و وسایل لازم را برای وصول به آن، به کار میبرد و غرضش دستیابی و رسیدن به آن است.(۲)
«مبنا» به معنای پایه و بنیان است(۳) و در اصطلاح علم تعلیم و تربیت، «مبانی» به زیرساخت اعتقادی، فلسفی و نوع شناخت هر مکتبی از مبدأ هستی، جهان و انسان تعبیر میشود. بنابراین اهداف، خط مشی و شیوههای عملی در هر زمینه، باید بر اساس مبانی بنیان نهاده شود و در واقع امتیاز هر مکتبی، به مبانی آن بستگی دارد.(۴)
هدف ما از تربیت باید مشخص باشد. در تربیت انسان، هدف رسیدن به «کمال مطلق» و «قرب الهی» است. ما بر مبنای اسلام و در جهت رسیدن به هدف تربیت، اصولی را معرفی میکنیم تا راهنمای ما در مسیر تربیت و مشخص کنندۀ روش ما باشد. مسیری که در آن همۀ ابزارهای طبیعی و غیر طبیعی، در دستان انسان است: «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً مِنْهُ إِنَّ في ذلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ»(۵)؛ و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد، همه از اوست. قطعاً در این [امر] برای مردمی که میاندیشند، نشانههایی است. در تربیت اسلامی، هدف و مبنا غیرقابل تفکیک است.
مهمترين مبانیای كه ميتوان از متون ديني استخراج كرد، عبارتند از:
۱ خدا محوري
يكي از عامترين مبانی در تربيت اسلامي، خدا محوري است. اين مبنا رفتار فرد ديندار را شکل میدهد و مهمترين عامل ايجاد تفاوت میان تربيت ديني از ديگر رويكردهاي تربيتي است. به تعبیر قرآن، تنها هدایت و تربیت الهی، هدایت واقعی است: «اِنَّ هُدَيَ اللّهِ هُوَ الْهُدَي وَ اُمِرْنَا لنُسلِمَ لِرَبّ العَالَمِينَ»(۶)؛ در حقيقت تنها هدايتِ خداست كه هدايت واقعي است كه دستور يافتهايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم.
بنابراين، رضایت خداوند در اینجا اصل است و موضوع تعبد نیز مهم مینماید. مفهوم واژۀ تعبد، حاكي از نوعي ارتباط انسان با خداست كه مستلزم تواضع، خشوع و فروتني در برابر او و پرهيز از طغيان، تكبر و گردنكشي از دستورها و احكام وي است.(۷) از سوی دیگر این تربیت به علت اینکه خدایی است، با فطرت انسانی منطبق است.
۲ متربي محوري
تربيت در صورتي كه در مسیر تأمین نیازهای انسان باشد، نیاز به فشار، تحمیل و ناديدهگرفتن واقعيتهاي موجود ندارد. این نوع تربیت با توجه به تواناييها و محدوديتهاي انسان تبيين ميشود و هرگز خارج از استعداد و آمادگي او تكليفي بر او تحميل نخواهد شد. و این اصل قرآنی همیشه مدنظر است که: «لا يُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»(۸). با قبول این مبنا، بايد مواردي از قبيل رفق و مدارا، توجه به تفاوتهاي فردي، اعمال رويههاي عقلاني، آزادي انسان و تدريجي بودن تربيت، به عنوان اصل مورد توجه قرار گيرد.
۳ زندگی محوری
از آنجایی که تربیت دینی ناظر به همۀ ابعاد زندگی است، لذا «در چارچوب تربيت ديني، ترغيب به كنارهگيري از اجتماع و تقويت روحيۀ مرتاضانه در فرد، امري كاملاً غيرمتعارف است»(۹) و جايگاه اجراي تربيت ديني، متن زندگي انسان در اجتماع است.
۴ فرد محوري
مفاهیمی چون تهذيب، تزكيه، تذكر، تأديب و… در فرهنگ اسلامي، از نوعي توجه اصلاحي و تربيتي به فرد انساني حكايت ميكند. بنابراين پديدۀ تربيت در انديشۀ اسلامي، راه ورود خود را به جامعه از طريق مواجهۀ تربيتي با تكتك افراد آن هموار ميسازد.(۱۰) پس انسان مسئول اعمال خويش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»(۱۱) ؛ هر كسي در گرو دستاورد خويش است و هر فرد بايد خداوند را ناظر بر خود بداند: «وَ مَا يَلْفَظْ مِنْ قَوْلٍ اِلاّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ»(۱۲)؛ و هيچ سخني را نميگويد مگر اينكه مراقبي آماده نزد او آن را ضبط ميكند و انسان به تنهايي مورد بازخواست قرار میگیرد: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرادي كَمَا خَلَقْنكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ»(۱۳)؛ و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم، اكنون نيز تنها به سوي ما آمدهايد.
۵ عملگرايي
پرهيز از ذهنگرايي، یکی از مبانی مهم دینی است؛ چرا که اعمال انسان است که مورد ارزیابی و بازخواست واقع میشود و این عمل در دو جهت مثبت و منفی نتایجی دارد:
الف. عمل در راستای تربیت الهی، باعث ایجاد تغییرات واقعی در رفتار آدمی میشود: «يا اَيُّهَا الَّذِينَ امَنُوا اِنْ تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا»(۱۴)؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد، اگر از خدا پروا داريد، براي شما وسيلهاي جهت تمايز و تشخيص و جدا كردن حق از باطل قرار ميدهد.
ب. از سویی دیگر، برخی سوء رفتارها موجب کاستی در عقل و خرد آدمی میگردد. به عنوان نمونه امیرالمؤمنین میفرماید: «اَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطامِع»(۱۵)؛ بيشترين جايگاهي كه خرد و عقل انسان در آن قرباني ميشود، هنگامي است كه برق طمع ميدرخشد.
۶ اخلاق مداري
یکی از اهداف مهم معارف ديني و مناسك و شعائر، ايجاد تحول اخلاقي در انسان است؛ آنگونه که پيامبر(ص) فرمود: «اِنّي بُعِثْتُ ِلاُتَمِمَ مَكارِمَ الاَخْلاق»(۱۶)؛ همانا من براي كامل كردن كرامتهاي اخلاقي مبعوث شدهام. مواردی چون برّ و نيكي، خير، معروف، احسان، عدل، اجتناب از فحشا، منكر و ظلم و… حاكي از نگاه اخلاقی به تربيت ديني است.
۷ محبت محوري
اساس تربيت ديني، بر محبت است که میان مربی و متربی دو طرفه خواهد بود: »قُلْ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ»(۱۷)؛ بگو اگر خدا را دوست داريد، از من پيروي كنيد تا خدا دوستتان بدارد.
۸ نظارت مداري
يكي از مبانی مهم در امر تربيت، نظارت بر امور متربي است. چرا که ناظری دائمی بر رفتار انسان، نظارت دارد: إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»(۱۸)؛ قطعاً پروردگار تو سخت در کمین است. علي(ع) نیز ميفرمايد: از مخالفت با فرمانهاي خدايي كه در پيشگاه او حاضريد و زمام امور شما به دست اوست و حركات و سكنات شما در دست قدرت اوست، بترسيد. اگر شما اعمالي را پنهاني انجام دهيد، او ميداند و اگر آشكارا به جا آوريد، نگهبانان بزرگواري را گماشته تا هيچ حقي ضايع نگردد و بيهوده ثبت نكنند.(۱۹)
۹ خوف و رجا
تشويق و تنبيه، پاداش و جزا و بالأخره بهشت و جهنم در تعابير ديني، نمادي روشن و عاملي اساسي براي ايجاد انگيزش در انسان از رهگذر نوعي بيم و اميد و ترس و عشق است. تشویق و تنبیه امر مهمی است که دین، هر دو را دارد و تربیت دینی بر مبنای آن شکل میگیرد. خداوند پیامبرانش را با هر دو صفت نامیده است: «رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً»(۲۰)؛ پیامبرانی بشارت دهنده و بیمرسان، تا مردم بعداز ارسال پیامبران، حجتی علیه خدا نداشته باشند و خداوند همواره غالب و درست کردار است.
۱۰ فناپذيري دنیا و ثبات آخرت
عدم وابستگی به دنیا و ناپایدار بودن آن، در تربيت اسلامي جايگاه مهمی دارد و جهت حرکت را مشخص میکند. پيامبر(ص) میفرماید: «حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ كُلّ خَطِيئَةِ»(۲۱)؛ علاقۀ به دنيا، منشاء هر اشتباه و خطايي است.
در مقابل، مفاهیم دینی پر است از یادآوری مرگ و جهان جاویدان آخرت: «وَ اتَّقُوا یَوْمَا لاتَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَ لایُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لایُؤخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ»(۲۲)؛ و بترسید از روزی که هیچ کس عذاب خدا را از کسی دفع نمیکند و نه از او شفاعتی پذیرفته و نه به جای وی، بدلی گرفته میشود و نه یاری خواهد شد.
۱۱ توجه به عقل
در تربيت بايد روحيۀ تعقل و خردمندي و استفادۀ بهينه از اين نيروي خدادادي، فراهم آيد. اصل عقلائی بودن، از مبانی اساسی تربیت اسلامی است که دین بر آن تأکید دارد و قرآن كريم بارها انسان را به تعقل و تفكر دعوت کرده است. در قرآن داستان جالبی از گفتوگوی دوزخیان با ملائکه وجود دارد که در آن ملائکه از علت گمراهی آنان میپرسند و دوزخیان پاسخ میدهند: «وَقالوا لَو كُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما كُنّا في أَصحابِ السَّعيرِ»(۲۳)؛ و میگویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم، یا تعقّل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم!». بدین گونه عقل به عنوان یکی از راههای نجات از گمراهی معرفی شده است.
پینوشتها:
(۱) دهخدا، علیاکبر: «لغتنامه»، مدخل هدف.
(۲) مقالۀ «شناخت هدف»، معارف اسلامی، بهمن و اسفند۱۳۸۱، شمارۀ۵۳٫
(۳) دهخدا، علیاکبر: «لغتنامه»، مدخل مبنا.
(۴) رهبر، محمد تقی و رحیمیان، محمد حسن: «اخلاق و تربیت اسلامی»، ص۳۳٫
(۵) جاثیه(۴۵):۱۳٫
(۶) انعام(۶):۷۱٫
(۷) معجم مقائيس اللغة، ص۲۰۶٫
(۸) بقره(۲):۲۷۶٫
(۹) مطهري، مرتضی: «مجموعه آثار»، ج۲، ص۲۴۱٫
(۱۰) مشایخی، شهاب الدین: «اصول تربیت از دیدگاه اسلام»، حوزه و دانشگاه، شمارۀ۳۲٫
(۱۱) مدثر(۷۴):۳۸٫
(۱۲) ق(۵۰):۱۸٫
(۱۳) مريم(۱۹):۹۴٫
(۱۴) انفال(۸):۲۹٫
(۱۵) نهجالبلاغه، حكمت۲۳۱٫
(۱۶) بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۱۰٫
(۱۷) آل عمران(۳):۳۰٫
(۱۸) فجر(۸۹):۱۴٫
(۱۹) نهج البلاغه، خطبۀ۱۸۳٫
(۲۰) نساء(۴):۱۶۵٫
(۲۱) بحار الأنوار، ج۷۰، ص۲۳۹٫
(۲۲) بقره(۲):۴۸٫
(۲۳) ملك(۶۷):۱۰٫