بایستههای تبدیل آگاهی به عمل در تربیت(۴)
اشاره: در شمارههاي پیشین به مسیر ورود به حوزه غیب از طریق نماز اشاره شد. همچنین با رویکردی روایی به تبیین بايستههاي گفتوگوي با حضرت حق پرداختیم و در گام نهایی، به برخی مهارتهاي پیشینی نماز و پس از نماز با هدف تغذیه حداکثری روح از نماز اشاره شد. این بايستهها عبارت بود از: تفکر پیشینی برای درک موقعیت، طمأنینه در حرکات و آرامش در کلمات، سنجش میزان خلوت، و خشوع در نماز. اکنون در این شماره به برخی دیگر از این بایستهها پرداخته ميشود.
نماز تجملاتی
در دنیای سلامت توجه به تغذیه مناسب، اصلی غیرقابلانکار است؛ اصلی که بیتوجهی به آن موجب ضعف در تمامی فعالیتهاي انسان ميشود. از عوامل سوءتغذیه، کمیِ اشتها و بیمیلی به غذاست. میل و اشتها در انسان عامل مهمی در جذب حداکثری مواد غذایی و بهرهمندی مناسب بدن از آنهاست. انسان به طور طبیعی تلاش ميکند از راههاي مختلفی این میلها را تحریک کند. توجه به سفرهآرایی و چیدمان سفره، رنگآمیزی مناسب غذا، ارائه غذا در شکلها و قالبهاي متنوع با ظرفهاي زیبا و جذاب و استفاده از ادویهجات مطبوع و خوشبو، نمونهای از ابزارهای تحریک میل غذایی در انسان است.
روح انسان نیز همانند جسم انسان نیازمند تغذیه است و مهمترین غذای روح، عبادت و ارتباط حقیقی با حضرت رَب است؛ عملی که بیاشتهایی در آن موجب ضعف در قوای روحی است. کسالت هنگام عبادت از مهمترین بیماریهاي روحی به شمار ميرود؛ بنابراین باید با تشخیص درست عوامل آن، به درمانش پرداخت.
اما راه تحریک اشتهای عبادی انسان چیست؟ راهحل ساده این مشکل، همانند راهحل تغذیه جسمی انسان است؛ یعنی همانگونه که انسان با سفرهآرایی میل به غذا را تحریک ميکند، با زیباسازی و آراستن خود میل به عبادت را در خود تقویت ميکند. بهرهمندی از جانماز مخصوص، به تن داشتنِ لباس مناسب، استفاده از عطر و بوی خوش هنگام نماز و خلاصه، سفرهآرایی در نماز زمینهساز مناسبی برای تغذیه از نماز است.
آیا شخصی که با لباس نامناسب، مهر شکستهای را از لبه طاقچه منزل برداشته و با موهایی درهم به نماز ایستاده، حضور در محضر حضرت حق را احساس ميکند؟ یا کسی که با لباسی زیبا یا عبایی بر دوش، جانمازی مخصوص گسترده و با بویی خوش مقابل هستیبخش جهان ایستاده است؟
روشن است که سفرهآرایی در نماز در رنگهاي مختلف آن، عامل مهمی در زدودن کسالتهاي انسان و ایجاد آمادگی و نشاط روحی در نماز است. در بیانی دلنشین، راوی ميگوید: «امام حسن ۷ زمانی که نماز را برپا ميداشتند، زیباترین لباس را ميپوشیدند. به حضرت عرض شد: ای پسر رسول خدا چرا به هنگام نماز اینگونه لباس ميپوشی؟ حضرت فرمودند: خدا زیبا است و زیبایی را دوست ميدارد. پس خود را برای پروردگارم ميآرایم، چنانكه ميفرماید: به هنگام نماز و حضور در مساجد لباس زیبای خود را بپوشید. پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم».۱
چشم در چشم
طبیعی است گفتوگو با کسی که او را نميبینیم امری دشوار است؛ بنابراین گفتوگو با خداوند هستیبخش نیازمند دیدار اوست؛ همانگونه که حضرت امیرالمؤمنین ۷ در پاسخ این پرسش که آيا پروردگارت را دیدهای؟ فرمود: «من كسي نيستم كه خدايي را بپرستم كه ندیدهام». سپس فرمود: «ديدگان او را به نگاه چشمها ندیدهاند، بلكه ايمان به غيب، دلها را به او گره زده است».۲
اما این احساس چگونه در انسان شکل ميگیرد؟ چگونه ميتوان خدا را حس کرد و دید و سپس با او به گفتوگو نشست؟
برای روشن شدن موضوع تصور کنید در اتاقی هستید که دارای شیشههايي یکطرفه است؛ شیشههايي که شما از درونِ اتاق، بیرون را نميبینید؛ اما افرادی که در بیرون اتاق هستند، شما را به خوبی ميبینند و صدایتان را ميشنوند. در چنین موقعیتی درحالیکه شما ميدانید افرادی ناظر شما هستند، چگونه رفتار ميکنید؟ چقدر مراقب رفتارها و پوشش خود خواهید بود؟ روشن است که با علم به اینکه چشمان ناظری مراقب ما هستند، انسان مراقب رفتارهاي خود خواهد بود. حال در چنین موقعیتی تلاش کنید تا با افراد پشت این شیشه گفتوگو کنید. روشن است که آگاهی از وجود افراد ناظر سبب ميشود تا ما بهراحتی با آنها گفتوگو کنیم؛ چراکه ميدانیم اگرچه ما آنها را نميبینیم و صدای آنها را نميشنویم، آنها ما را ميبینند و صدایمان را ميشنوند. انسان در زندگی دنیایی نیز در پشت دیوار شیشهای عالم غیب قرار گرفته است؛ عالَمی که حیات حقیقی از اوست و در آن غوغای عجیبی است. عالمی که خداوند از آنجا ناظر بر تمامی حرکات و رفتارهای ماست «وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا».۳
در چنین فضایی است که انسان مؤمن بهسادگی با پروردگار هستی ارتباط برقرار ميکند، با او همنشین ميشود و چشم دلش به جمال الهی روشن ميشود؛ چراکه ميداند اگرچه با چشم سر خدا را نميبیند، هستیبخش او، در کنار او، ناظر او و شنوای نجوای اوست. از این رو امام صادق ۷ در مقام بیان آداب نماز ميفرمایند: «دیدهات را به جايگاه سجدهات بدوز، كه اگر بداني كسي طرف راست يا چپ توست، خوب نماز ميخواني. و بدان كه تو در برابر كسي هستي كه تو را ميبيند و تو او را نميبيني».۴ بنابراین چشم دوختن به نگاههاي حضرت حق راهی مناسب برای بازگشایی چشم دل بهسوی مبدأ هستی و ارتباط با اوست.
تمرین قیامت
معاد و قیامت از جمله دغدغههاي مهم انسان مؤمن معاد و قیامت است؛ عالمی که حیات حقیقی انسان را شکل ميدهد. این عالم چگونه خواهد بود؟ چگونه انسان در جایی که هیچ آشناییاي با آن ندارد، بهسر خواهد برد؟
حضرتِ حق نماز را تمرینی برای قیامت انسان قرار داده است. کسی که در این دنیا و در نماز نميتواند با خداوند گفتوگو کند، او را ببیند و از همنشینی با او لذت ببرد، چگونه در قیامت چنین کند، درحالیکه قیامت جلوهای از دنیاست؟ در روایتی بسیار درسآموز از رسول خدا۶ پرسیدند: چرا پیش از نماز اذان و اقامه مستحب است، ولی در مورد عبادات دیگر چنین نیست؟ حضرت فرمود: به دليل اینکه نماز شبیه حالتهای مختلف انسان در قیامت است. اذان به «نفخه اول» شباهت دارد كه با نفخه اول (و دمیدن اسرافیل در صور) همه مردم میمیرند و از همین جاست كه نشستن و سجده كردن بعد از اذان، مستحب است (سجده اشاره به مرگ و بازگشت انسان به خاك و زمین است) و اقامه نماز شبیه «نفخه دوم» است (كه با دمیدن اسرافیل در صور، در مرتبه دوم، مردگان زنده ميشوند) كه خدای متعال فرمود: «وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ المُنادِ مِن مَّكانٍ قَرِیبٍ؛۵ و گوش فرا ده و منتظر روزی باش كه منادی از مكانی نزدیك ندا میدهد». قیام در نماز مانند برخاستن مردم از قبرهاست؛ چنانكه فرمود: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ العالَمِین؛۶ روزی كه مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند». بلند كردن دستها هنگام تكبیرة الاحرام شبیه دست دراز كردن برای گرفتن نامه اعمال در قیامت است كه خدای بزرگ فرمود: «إِقْرأْ كِتابَكَ كَفی بِنَفْسِكَ الْیَوْمَ عَلَیْكَ حَسیباً؛۷ كتاب را بخوان، كافی است كه امروز، خود حسابگر خویش باشی». ركوع نماز به خضوع خلایق در پیشگاه خالق شباهت دارد؛ چنانكه فرمود: «وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ؛۸ (در آن روز) همه چهرهها در برابر خداوندِ حیّ قیّوم خاضع میشود». سجود نماز شبیه سجود بندگان برای خدای جهان (در قیامت) است كه فرمود: «یَوْمَ یُكشَفُ عَن ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ اِلَی السُّجُودِ؛۹ (به خاطر بیاورید) روزی را كه ساق پاها (از وحشت) برهنه میگردد و دعوت به سجود میشوند». تشهّدِ نماز شباهت دارد به زانو زدن خلایق در پیشگاه خدای متعال در روز قیامت.۱۰
—————————
پينوشت
[۱]. الحیاة؛ ج۵، ص۶۶٫
- دَخَلَ رَجلٌ علي أبى عبدِ اللّه ۷، قالَ: أ رَأيتَ اللّه َ حينَ عَبَدتَهُ؟ قالَ له: ما كُنتُ أعبُدُ شَيئا لَم أرَهُ. قالَ: فكَيفَ رَأيتَهُ؟ قالَ: لَم تَرَهُ الأبصارُ بِمُشاهَدَةِ العِيانِ، ولكِنْ رَأتهُ القُلوبُ بِحَقائقِ الإيمانِ، لا يُدرَكُ بِالحَواسِّ، ولا يُقاسُ بِالنّاسِ، مَعروفٌ بِغَيرِ تَشبيهٍ. ميزان الحكمه؛ ج۷، ص۲۲۷٫
- انعام: ۵۹٫
- الإمامُ الصّادقُ ۷: إذا صَلَّيتَ صلاةً فَريضَةً فَصَلِّها لِوَقتِها صلاةَ مُوَدِّعٍ يَخافُ أن لا يَعودَ إلَيها أبدا، ثُمَّ اصرِفْ بِبَصَرِكَ إلي مَوضِعِ سُجودِكَ، فلَو تَعلَمُ مَن عَن يَمينِكَ وشمالِكَ لأَحسَنتَ صلاتَكَ، وَاعلَمْ أنّكَ بَينَ يَدَى مَن يَراكَ ولا تَراهُ. ميزان الحكمه؛ ج۶، ص۳۰۱٫
- ق: ۴۱٫
- مطففین: ۶٫
- اسراء: ۱۴٫
- طه: ۱۱۱٫
- قلم: ۴۲٫
- اسرار الصلوة؛ ص۴۰ ـ ۴۱٫