حلقه اتصال تشکلها و سازمانها
«اين علمای مناطق و محلهها را دور هم جمع کنيد. اينها بنشينند يک چاي بخورند، يک پرتقالي بخورند، گپ و گفتی داشته باشند. نفس اين جمع شدن و نشستن خوب است؛ چون وقتي که دور هم جمع شدند، از هم میپرسند چه خبر و بعد هر کس که در جلسه خبر بيشتري بدهد، معمولاً او جلسه را به دست میگيرد و آقايان سعي میکنند جلسه ديگر که میآيند، خبريابي کنند و دست خالي نيايند. دو خبر اين آقا میدهد، يک خبر ديگري میدهد و خودِ اين، انگيزهاي میشود که اينها به دنبال خبر و خبريابي باشند و وقتي خبرها داغ شد، آن موقع به اين نتيجه میرسند که چه بايد کرد، و ما اين را میخواهيم».
شهید مطهری این جملات را پیش از شکلگیری تشکلی برای روحانیون بیان میکرد. سیدرضا اکرمی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز میگوید: «استاد مطهری نسبت به کار گروهی و تشکیلاتی تعصب خاصی داشت، بدین معنی که افراد باید در ساختاری نظاممند حرکت کنند». ازاینرو شهید مطهری به فکر تأسیس گروهی سیاسی متشکل از روحانیون افتاده بود تا این قشر با سازماندهی بهتری مبارزات خود را سامان دهند. برای تحقق این امر با همراهی بعضی از روحانیون همفکر، ایدهاش را عملی کرد و «جامعه روحانیت مبارز» را در تهران بنیان نهاد. او با این کار امید داشت که روحانیون شهرستانها نیز بهتدریج چنین سازمانی پیدا کنند.
تشکيلات روحانيت مبارز در تهران، در هشت منطقه فعاليت میکرد و هر منطقه زير نظر دو نفر از روحانيون آگاه و متعهد اداره میشد. اين تشکيلات داراي سه مشاور عالي بود که خط اصلي کارها را تعيين میکردند و به مناطق میدادند. شهيد مطهري جزء اين مشاوران عالي بود. بسياري از اعلاميهها نیز به قلم او نوشته میشد. ایشان برای اینکه تشکیلات، بهخوبی و طبق ضوابط پیش رود، پيشنويس اساسنامه روحانيت مبارز را نیز تنظيم کرد. این تشکیلات نقش ویژهای در تحولات سال آخر رژیم شاهنشاهی ایفا کرد. برنامهریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها، هماهنگی و سازماندهی مبارزان مسلمان عمدتاً بر عهده این تشکل بود.
هجرت
شهید مطهری پیش از شکلگیری این تشکل نیز فعالیتهای چشمگیر زیادی داشت. با اینکه از مدرسین معروف و پرتوان قم بود و از امیدهای آینده حوزه به شمار میرفت، به تهران مهاجرت کرد. جلسات تفسير انجمن اسلامى دانشجويان را در تهران تشكيل داد و تدريس در دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز کرد. زمانی كه انجمن اسلامى پزشكان تشكيل شد، شهید مطهرى از سخنرانان اصلى اين انجمن بود و تا مدتها سخنران منحصربهفرد اين انجمن به حساب میآمد.
سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام خمینی را میتوان مرهون تلاشهای او و یارانش دانست؛ تلاشهایی که منجر به زندانی شدن او نیز شد. در نیمههای شب به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه، پلیس او را دستگیر کرد و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. در مدت زمانی که مهمان زندانهای ساواک بود نیز دست روی دست نگذاشت و از فضای زندان به نفع دین و انقلاب استفاده کرد. درسها و بحثهای او در جمع زندانیان و اثری که روی افکار دیگران میگذاشت نیز زندان را دگرگون کرده بود. بعد از این نیز چندین بار به بهانههای مختلف از جمله صدور اعلامیهای مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و حمایت از مظلومان آن دیار راهی زندان شد.
حسینیه ارشاد
پس از ترور حسنعلی منصور، شهید مطهری به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمنهای اسلامی، مساجد متعددی از جمله مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک، مسجد ارک، مسجد جاوید و مسجد الجواد ادامه داد. او به یک نهضت اسلامی معتقد بود و برای اسلامی کردن محتوای نهضت، تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود. از جمله مهمترین این اقدامات، تأسیس حسینیه ارشاد بود؛ محلی که به سرعت به عرصه رفتوآمد روشنفکران و انقلابیون و حلقه واسطی میان نیروهای اجرایی و فکری انقلاب تبدیل شد. مقام معظّم رهبری ماجرای تأسیس این حسینیه را اینگونه بیان میکند: «آن وقتی که در تهران جلسات مذهبی درست و حسابی و منظمی نبود، چند نفر به فکر افتادند که یک کار اینجوری بکنند. عنصر اصلی هم آقای مطهری بود و آقای همایون که بانی مالی آنجا بود، جزء پیشقدمان این کار بودند. چند نفری نشستند و یک زمینی را در نظر گرفتند. چادری زدند و دیوار مختصری دورش کشیدند و این شد حسینیه ارشاد و از گویندگان دعوت کردند و… ».
حلقه اتصال گروههای مختلف
شهید مطهری سعی داشت سازمانها و تشکیلات مختلف را با یکدیگر مرتبط کند تا مبارزات و فعالیتهای انقلابی سریعتر و بهتر پیش رود. خود او حلقه اتصال میان گروههای مختلف شده و همچون پلی دانشگاه و حوزه، روحانیت و قشر دانشگاهی و حتی بازاری و… را به هم متصل کرده بود. در جریان سازماندهی تجمعات، راهپیماییها و دیگر کارها نیز با توجه به استعداد و حرفه هر شخص یا گروه به آنها کار میسپرد. به عنوان نمونه چون در گروه «فلاح» چند مهندس وجود داشت، تدارکات فني راهپيماييها را به این گروه سپرده بود.
زمانی که هيئت مؤتلفه ريشهدارترين و داغترين مبارزات را داشتند، شهید مطهري هم جزء کساني بود که با مؤتلفه ارتباط داشت. او جزء گروه پنجنفرهای بود که گرداندن تشکیلات و مدیریت و برنامهریزی فعالیتها را برعهده داشت. ارتباطات میان امام خمینی و این گروه نیز توسط شهید مطهری انجام میگرفت.
تشکیل کمیته استقبال از امام
در آستانه پیروزی انقلاب وقتی امام خمینی تصمیم به بازگشت به وطن میگیرد، حاج احمد آقا فرزند امام، با شهید مطهری تماس گرفته، او را در جریان این امر میگذارد. شهید مطهری بلافاصله افرادي را فراخوانده، جلسهای تشکیل دادند. کمیته استقبال از امام تشکیل شد و خود شهید ریاست آن را به عهده گرفت. همزمان با این کار، شهید بهشتی با عدهای دیگر نیز در حال برنامهریزی برای ورود امام بودند. شهید مطهری برای اینکه موازیکاری صورت نگیرد با شهید بهشتی جلسهای میگیرد و قرار بر آن میشود که هر گروه و سازمانی که میخواهد در این امر شرکت داشته باشد، زیر نظر جامعه روحانیت عمل کند و افرادی از این سازمان در آنها حضور داشته باشند.
خداحافظی زودهنگام
پس از پیروزی انقلاب، امیدهای زیادی به نقشآفرینی شهید مطهری در نظام وجود داشت؛ اما او فقط هشتاد روز با انقلابیون ماند. وی که در سیزدهم بهمن ماه ۱۲۹۸ در فریمان به دنیا آمده بود، در شامگاه یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط گروهک فرقان به شهادت رسید تا پرونده زندگی یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای انقلاب بسیار زودتر از آنچه باید، بسته شود. امام خمینی او را حاصل عمر خود میدانست و به دیگران گفته بود: «حرف آقاي مطهري حرف من است». اکبر هاشمی رفسنجانی نیز که او را از نزدیک میشناخت، ضربهای که از شهادت او متوجه انقلاب شد، اینگونه بیان میکند: «اگر استاد مطهری زنده بود، میتوانستیم بزرگترین دانشگاه تاریخ اسلام را در دنیا به وجود بیاوریم و ما با شهادت ایشان از این جهت ضربه بزرگی خوردیم و اگر آثار ایشان خدای ناکرده در کتابخانهها دفن شود، برای ما یک خسارت مهمی است».
منابع
- واعظزاده خراسانی، سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری.
- انتشارات صدرا، سیری در زندگانی استاد مطهری.
- یاران امام در اسناد ساواک.
- سیمای استاد در آیینه نگاه یاران.
- ماهنامه شاهد یاران، شماره ۵و۶، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵٫