آشنایی با قواعد و مهارت های ارتباط موثر
جوانان و نوجوانان در هر جامعهای گنجینههای سرشاری هستند كه اگر مربیان و متولیان برای این قشر عظیم سرمایه گذاری شایسته انجام داده و این گروه فعال و پرشور را با رفتار حكیمانه و تكریم شخصیت و احترام به نیازها، به اهداف مطلوب و ایده آل خود هدایت نمایند، علاوه بر این كه آنان را از خطر انحراف و تردید در هویت و آسیبهای اجتماعی مصونیت بخشیده اند، قلبهای پاك و زلال آنان را به سوی خوبیها، زیباییها و اخلاق پسندیده رهنمون شده اند، و جامعه آینده را از نظر سلامتی و حفظ ارزشها و فرهنگ، بیمه نموده اند. امام صادق علیه السلام در مورد سرمایه گذاری معنوی برای نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروههای منحرف و كج اندیش، میفرماید: «با درو احداثكم بالحدیث قبل ان یسبقكم الیهم المرجعة[۱] ؛ نوجوانان خود را با احادیث ما آشنا كنید قبل از این كه مرجعه (یكی از گروههای منحرف) بر شما پیشی گیرند. طبعا یک جذب ماندگار تمهیداتی و شیوه های اجرایی و موخراتی دارد تا اینکه یک مربی بتواند از ثمرات ارتباط موثر استفاده نماید. لذا این نوشته ناظر به شیوه های اجرایی جذب موثر مربی خواهد بود.
ارتباط موثر با نسل جوان و نوجوان
هدایت و تربیت نسل جوان به لحاظ اهمیتی كه دارد امروزه بیش از گذشته مورد توجه اندیشمندان و دل سوزان جوامع مختلف قرار گرفته است. جوان دارای خصوصیات عاطفی، اجتماعی و جسمانی است. حساسیت، تنوع خصلتهای رفتاری، هیجانهای درونی، علاقه شدید به دوستی با همسالان، عدم كنترل رفتار، حب ذات، الگو پذیری و تقلید، افتخار به شخصیت و تشخص طلبی و میل به آزادی، شمهای از ویژگیهای اوست.
ائمه علیهم السلام دستور العملهایی را برای نحوه ارتباط با جوانان و نوجوانان و چگونگی برخورد با آنان، که راهگشاست را ارائه می نماید . نگاههای مهربان، بزرگداشت شخصیت، توجه به استعداد و صلاحیت آنان، احترام به نیازهای فردی و اجتماعی، رفتار محبت آمیز و حكیمانه و سرشار از عاطفه و خلوص، موجب جذب جوانان به سوی حضرات معصومین بود .
امام صادق علیه السلام به سرعت پذیرش سجایای اخلاقی در نوجوانان توجه كرده و به ابوجعفر؛ مؤمن طاق میفرماید:
«علیك بالاحداث فانهم اسرع الی كل خیر؛[۲] بر تو باد تربیت نوجوانان، زیرا آنان زودتر از دیگران خوبیها را میپذیرند..»
امام صادق علیه السلام با گروهی از یارانش گفت و گو میكرد. در این هنگام هشام بن حكم كه تازه به دوران جوانی گام نهاده بود، خدمت امام رسید. پیشوای شیعیان از دیدن این جوان شادمان شد، او را در صدر مجلس و كنار خویش نشاند و گرامی داشت. این رفتار امام، حاضران را كه از شخصیتهای علمی شمرده میشدند، شگفت زده ساخت. وقتی امام علیه السلام آثار شگفتی را در چهره حاضران مشاهده كرد فرمود: «هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده؛ این جوان با دل و زبان و دستش (با تمام وجود) یاور ماست..» سپس برای اثبات مقام علمی هشام برای حاضرین، درباره نامهای خداوند متعال و فروعات آنها از وی پرسید و هشام همه را به نیكی پاسخ گفت. آن گاه حضرت فرمود: «هشام! آیا چنان فهم داری كه با منطق و استدلال دشمنان ما را دفع كنی، هشام گفت: آری. امام فرمود: «نفعك الله به و ثبتك؛ خداوند تو را از آن بهره مند سازد و [در این راه] ثابت قدم بدارد..» هشام میگوید: بعد از این دعا هرگز در بحثهای خداشناسی و توحید شكست نخوردم.[۳]
در اینجا به بخشی از شیوهها و راه كارهای عملی جذب جوانان در پرتو گفتار و رفتار ائمه علیهم السلام میپردازیم:
۱ – رفتار نیكو و ملایم
نوجوان قلبی پاك و روحی حساس و دلی نازك و عاطفی دارد. در برخورد با او باید راه نرمی و ملایمت پیش گرفت. نگاه مهربان، ارزش دادن به شخصیت و رفتار خوش، بهترین شیوه ارتباط با اوست. محبت، اظهار علاقه، صدا كردن با القاب، عناوین و نامهای زیبا او را به سوی مربی جذب میكند و در این حال میتوان ارتباط قلبی و عاطفی با او ایجاد كرد، سخنانش را شنید، راهنمایی كرد، لغزشها را متذكر شد و بالاخره درعالم دوستی كه یك ارتباط شدید روحی و عاطفی برقرار است، میتوان صفات زیبا را به او القاء نمود، نیازهای بسیاری را از او برطرف كرد و از آلودگیها او را بر حذر داشت، زیرا گرایش جوان به خوبیها و زیباییها از دیگران بهتر و سریعتر انجام میپذیرد.
اگر مربی از عمق جان علاقه مند باشد، رفتار او بر اين اساس شكل گرفته، میتواند زمينه جذب و اصلاح انسانها را فراهم سازد.
تلاش برای اصلاح انسانها بدون جذب و ايجاد انس و علاقه، كاری كم اثر و گاهی بیثمر خواهد بود.
پيامبرصلی الله عليه وآله در نخستين گام، افراد را جذب و پس از آن به القاء پيام مبادرت میورزيد.
قرآن مجيد درباره علّت توانمندی پيامبرصلی الله عليه وآله در جذب انسانها میفرمايد: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛[۴]
«به سبب رحمت الهی است كه تو نسبت به آنان خوشخو و مهربان هستی و اگر تندخو و سخت دل بودي، از گرد تو پراكنده میشدند.»
قرآن مجيد با صراحت علّت گرد آمدن مردم را در كنار پيامبرصلی الله عليه وآله ليّن بودن و نرمخوئی حضرت قلمداد كرده است.
در جای ديگر قرآن مجيد پيامبرصلی الله عليه وآله را اين چنين توصيف میفرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ»؛[۵]«ما تو را نفرستاديم جز رحمت برای جهانيان.»
پيامبرصلی الله عليه وآله حتی برای كافران رحمت است، تا آنان را از تاريكيهای ضلالت نجات بخشيده و هدايت نمايد. اين رحمت هنگامی كه به مؤمنين میرسد، جايگاه ويژه میيابد.
قرآن مجيد نيز در اين باره میفرمايد: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ»؛[۶] «همانا فرستادهای از خود شما برايتان آمد كه رنج و ناراحتی شما برايش گران، بر (هدايت) شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.»
پيامبرصلی الله عليه وآله آنچنان نسبت به مردم محبّت دارد كه قرآن در ترسيم ويژگی اخلاقی آن بزرگوار میفرمايد، رنج و مشقّت مردم او را آزار میدهد، نسبت به گمراهی و انحراف مردم بیتفاوت نيست و برای هدايت آنان با حرص میكوشد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
مربی اگر از سويی با تمام توان بكوشد و از سوی ديگر برای همه رحمت باشد، میتواند در جهت هدايت انسانها توفيق يابد.
مهر و عطوفت مؤمنان نسبت به يكديگر تكليف دينی است؛ اما مربی كه خود احياگر فضيلتهای دينی است از سويی لازم است به اين تكليف الهی عمل كند و از سوی ديگر برای موفّق شدن در تبليغ معارف اسلامی نيز بايد مهر و عطوفت داشته باشد.
محبّت مؤمنين نسبت به يكديگر تا آنجا اهمّيت دارد كه امام سجادعليه السلام میفرمايد:
«نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِی وَجْهِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الْمَحَبَّةِ لَهُ عِبَادَةٌ؛[۷] نگاه مؤمن در چهره برادر مؤمن اش از روی دوستی و مهربانی به او عبادت است.»
مربی همانطور كه با نگاه مهرآميز خويش بر متربی، پاداش میبرد، آنان را نيز با رفتار دوستانه خويش به دين و مسجد جذب میكند كه خود اجر و پاداش فراوان دارد.
۲ – آگاهی دادن در مسائل دینی
یكی از علل دین گریزی برخی جوانان و نوجوانان عدم آگاهی به مسائل دینی است و از طرف مقابل یکی از شیوه های جذب جوانان و نوجوانان مطلع نمودن آنها به مسائل دینی است. زیرا انسان طبیعتا هر چه را نشناسد به سویش نمیرود و افكار واحساسات و حواس خود را به سوی آن معطوف نمیدارد. اما شناخت و آگاهی از خوبیها و زیبائیها به ویژه اطلاع از منافع آن، سریعا انسان نفع طلب را به آن جذب كرده و آن را در نزد شخص، دوست داشتنی میكند. برای همین اگر جوانان با آثار و بركات و احكام و معارف دین آشنا شوند، فاصله آنان با حقایق دینی كم خواهد شد. افزون بر این، نسل جدیدی كه معمولا از مسائل و حقایق دینی بی اطلاع یا كم اطلاع است و بصیرت و معرفت كافی از دین ندارد، تحت تاثیر تبلیغات و هجمههای فرهنگی دشمنان قرار میگیرد.
امام صادق علیه السلام به بشیر دهان (روغن فروش) فرمود: «لا خیر فی من لا یتفقة من اصحابنا یا بشیر ان الرجل منهم اذا لم یستغن بفقهه احتاج الیهم فاذا احتاج الیهم ادخلوه فی باب ضلالتهم و هو لا یعلم؛[۸] از دوستان ما كسی كه در دین خود اندیشه و تفقه نكند ارزش ندارد.ای بشیر! اگر یكی از دوستان ما در دین خود تفقه نكند و به مسائل و احكام آن آشنا نباشد، به دیگران (مخالفین ما) محتاج میشود، هر گاه به آنها نیاز پیدا كرد آنان او را در خط انحراف و گمراهی قرار میدهند در حالی كه خودش نمیداند..» ضرورت یادگیری احكام دینی در منظر پیشوای ششم آنقدر مهم است كه میفرماید: «لو اتیت بشاب من شباب الشیعة لایتفقه لادبته؛[۹] اگر به جوانی از جوانان شیعه برخورد نمایم كه در دین تفقه نمیكند او را تادیب خواهم كرد..»
۳ – آگاهی دادن آسیبهای اجتماعی
آشنا نبودن نسل جدید با آفتهای اجتماعی موجب افت ارزشهای اخلاقی و توفیق دشمنان فرهنگی و رواج خلاف و حرام در میان آنان میباشد. اگر جوانان مسلمان با این آفتها آشنا باشند و از عواقب بد آن در میان افراد جامعه اطلاع یابند، بنابر فطرت پاكی كه خداوند در نهاد آنها قرار داده از آن آفتها فاصله خواهند گرفت و دامن خویش را به چنین آفتهای اجتماعی آلوده نخواهند كرد. صادق آل محمد علیه السلام مواردی از آفتهای اجتماعی را چنین فهرست كرده است: الف) ستم كردن ب) فریبكاری ج) خیانت د) تحقیر و خوار كردن دیگران ه) اف گفتن: (نق بزند، غرغر كند و به این وسیله زحمات دیگران را نادیه گرفته و خود را چیزی پندارد.) و) دشمنی، كینه توزی و اظهار عداوت با برادران دینی ز) تهمت زدن ح) داد و فریاد و پرخاشگری ط) طمع كاری و حرص به دنیا.
«و ان لایظلمه و ان لایغشه و ان لایخونه و ان لایخذله و ان لایكذبه و ان لایقول له اف و اذ قال له اف فلیس بینهما ولایة و اذ قال له انت عدوی فقد كفر احدهما و اذا اتهمه انماث الایمان فی قلبه كما ینماث الملح فی الماء؛[۱۰] به برادر ایمانی خود ستم ننماید، او را فریب ندهد، به او خیانت نكند، او را كوچك نشمارد، او را دروغگو نخواند، به او اف نگوید و اگر به او اف بگوید (غرغر كند) لایت بین آن دو قطع میشود و اگر به برادر ایمانیاش بگوید تو دشمن من هستی، یكی از آن دو كافر [باطنی] می شود و اگر برادرش را متهم نماید، ایمان در قلب او ذوب میشود مانند ذوب شدن نمك در آب..»[۱۱]
۴ – ترغیب به دانش افزایی
یك جوان مسلمان باید از علوم روز آگاهی كافی داشته باشد. تخصص در كنار تعهد یك اصل مسلم و تردید ناپذیر در فرهنگ ما است. كسانی در عرصه زندگی به اهداف دلخواه خود میرسند كه با شناخت دانشها و مهارتهای عصر خود به قلههای سعادت نائل شده و با تعهد و ایمان خویش، اعتماد افراد جامعه را به خود جلب میكنند. از منظر حضرت صادق علیه السلام كسب دانش و مهارتهای فنی برای یك جوان ضروری است، آن حضرت میفرماید: «لست احب ان اری الشاب منكم الا غادیا فی حالین، اما عالما او متعلما؛[۱۲] هیچوقت دوست ندارم یكی از جوانان شما (شیعه) را ببینم مگر اینكه در یكی از دو حال، شب و روز خود را سپری كند: یا دانا باشد یا یاد گیرنده..»
پینوشت
[۱] . التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۱٫
[۲] . الكافی، ج ۸، ص ۹۳٫
[۳] . بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۲۹۵٫
[۴] . آل عمران/ ۱۵۹٫
[۵] . انبياء/ ۱۰۷٫
[۶] . توبه/ ۱۲۸٫
[۷] . بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۴۰٫
[۸] . منیة المرید، ص ۳۷۵؛ اصول كافی ج ۱، ص ۲۵٫
[۹] . بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۱۴٫
[۱۰]. وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۰۸٫
[۱۱] . و در حدیث دیگری آن حضرت طمع نورزیدن و پرخاش نكردن را از نشانههای یك شیعه كامل شمردند: شیعتنا لا یهرون هریر الكلب و لایطمعون طمع الغراب (مستدرك، ج ۱۲، ص ۶۹٫)
[۱۲] . امالی طوسی، ص ۳۰۳٫