زندگینامه حُدَیْث مادر امام حسن عسکری علیه السلام

 

زندگینامه حُدَیْث مادر امام حسن عسکری علیه السلام

نام و لقب:

همسر امام هادی علیه السلام کنیزی از اهالی مغرب اسلامی بوده است [۱]که پیش از سال۲۳۰ ق به بیت امام وارد شد.وی به واسطه تولد فرزندش از امام علیه السلام ام ولد به شمار می آید [۲]در اسامی او با وجود اختلاف بسیار می توان گفت نام «حُدَیْث» و «سوسن»«سلیل» بیشتر مطرح شده است. حدیث پس از تولّد فرزندش امام حسن عسکری علیه‌السّلام با کنیه «امّ الحسن» و «امّ ابی‌محمّد» نامیده شد و با تولّد نوه یگانه‌اش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه  با لقب و عنوان «جدّه» شهرت یافت. وی از بلاد مغرب است و اینکه چگونه وارد خانه امام شده است مشخص نیست.

به گزارش ها معمولا کنیزانی که به عنوان مادر امام برگزیده می شدند مانند حمیده، نجمه، سمانه و نرجس ابتدا به خدمت امام پیشین می رسیدند اما این بانو برخلاف آنها به خود امام وارد شده است و می توان دریافت ورود او به خانه امام هادی علیه السلام بعد از شهادت امام جواد علیه السلام است یعنی سال ۲۲۰ ق به بعد بوده است امام در آن زمان ۱۸ سال داشتند. در جنات الخلود است که بانو در ولایت خودش پادشاه زاده بوده و کافی است در فضیلت او که پناهگاه شیعه و پناه و دادرس ایشان بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بوده است.[۳] امام هادی علیه السلام و حسن عسکری علیه السلام با کسی ازدواج نکردند و همسران آنها کنیز و ملک یمین آنها بوده است

فرزندان بانو حُدَیْث:

بنا بر اقوال بانو حُدَیْث تنها همسر امام هادی علیه السلام بوده است و صفات اصیل و شرافتمند و سخاوتند برای وی بیان شده است.[۴] فرزندان وی امام حسن عسکری علیه السلام سید محمد، حسین و جعفر(کذاب) و عالیه تنها دختر امام می باشند.[۵]

صفات بانو حُدَیْث:

در اولین ملاقات امام هادی علیه السلام با این بانو آورده شده است وقتی سلیل(حدیث) نزد امام هادی علیه السلام آمد امام فرمود:« سلیل، مسلولهٌ من الآفات و العاهات و الارجاس و الادناس، الانجاس»« سلیل از آفت ها، گزندها، پلیدی ها و ناپاکی ها محفوظ است و به وی فرمود: به زودی خدا حجت خود را به تو عطا خواهد کرد که زمین را پر از عدل و داد نمایدآنگونه که پر از جور و ستم شد» مادر امام حسن عسکری علیه السلام در مدینه به آن حضرت باردار شد و او را در مدینه به دنیا آورد. ولادت ،حشو و نمای او نظیر ولادت پدرانش بود [۶]بانو از زمان ۲۳۰ تا ۲۳۳ ق یعنی زمان فراخوان امام هادی علیه السلام به سامرا را در مدینه زندگی می کند و بعد فراخواندن امام توسط متوکل عباسی بانو همراه امام و فرزندانش عازم سامرا شد و تا پایان عمر خویش را دراین شهر به سر برد. [۷]

شهید مطهّری درباره شخصیّت والای این بانوی‌ اندیشمند، می‌فرماید: «… تنها «جدّه بودن» سبب شهرتش نشد، مقامی دارد، عظمتی دارد، جلالتی دارد، شخصیّتی دارد که… بعد از امام عسکری علیه‌السّلام «مَفْزَعُ الشّیعه» بود؛ یعنی ملجا شیعه، این بزرگوار بود. قهراً در آن وقت، چون امام عسکری علیه‌السّلام ۲۸ ساله بوده‌اند که از دنیا رفته‌اند، علی‌القاعده مطابق سنّ امام‌هادی علیه‌السّلام هم حساب بکنیم ،زنی بین پنجاه و شصت بوده است. این قدر زن باجلالت و با کمالی بوده است که «شیعه» هر مشکلی برایش پیش می‌آمد، به این زن عرضه می‌داشت.شهید مطهّری بعد از نقل فرمایش حکیمه خاتون می‌گوید: وصیّ امام عسکری علیه‌السّلام در باطن، این فرزندی است که مخفی است؛ ولی در ظاهر که نمی‌شد بگوید وصیّ من اوست؛ در ظاهر وصیّ خودش را این زن با جلالت قرار داده است.[۸]

  • شیخ صدوق :« این نهایت شرف، جلال، فضل و کرامت است که وی واسطه بین امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف و امت بوده و شایستگی حفظ اسرار امامت و وصیت را داشته است» [۹]
  • حسین بن عبدالوهاب، نویسنده عیون المعجزات :« وی از عارفات و صالحات زنان اهل بیت علیهم السلام بود» [۱۰]
  • علامه مجلسی : «وی در نهایت ورع، تقوا، عفاف و صلاح بود»[۱۱]
  • شیخ عباس قمی: « او از زنان بامعرفت و صالحه بود… در فضل او کافی است که پس از شهادت امام عسکری علیه السلام پناه شیعیان بود»[۱۲]
  • عمادزاده اصفهانی: «وی از زنان پاک طینت و مربیان بزرگ بشمار می رفت و ایمان کاملی به مقام نبوت و خاندان ولایت داشت»[۱۳]

بانو حُدَیْث در دوران حیات امام هادی علیه السلام

قبل از بررسی نقش بانو در دوران حیات امام هادی علیه السلام لازم است نقش زنان در عصر دوم عباسی را مورد بررسی قرار دهیم.

در عصر اول عباسی(۱۳۲-۲۳۲ ق) به سبب اقتدار سیاسی و نظامی دستگاه حاکم و وجود خلفای قدرتمند در عرصه سیاسی، زنان دخالت چندانی در امور سیاسی نداشتند اما در عصر دوم عباسی(۲۳۲-۳۳۴ ق)  با روی کار آمدن خلفای بی اراده، و نیز سلطه و نفوذ ترکان بر دستگاه خلافت عباسی و عوامل دیگر، پدیده ای قدرتمند در پایگاه خلافت اسلامی به نام «قهرمانه» به وجود آمد زنانی که در پی کسب قدرت و جمع آوری ثروت تلاش می کردند و در جایگاه وکیل،خزانه دار،مدیر، سرپرست و پیشکار قرار می گرفتند.[۱۴] دوران خلافت متوکل، ابتدای نفوذ زنان در دولت عباسی بود و زمام امورو مسند حکومت را در واقع همسرش ، حبشیه رومی در دست داشت.[۱۵] وی قهرمانه ای به نام ام موسی هاشمیه را در برابر  وزرای دربار قرار داد و بر آنها مسلط ساخت[۱۶] در چنین فضایی نمی توان حضور فعال زنان علوی به عنوان طیف مقابل عباسیان را نادیده گرفت، زیرا شرایط همواره در دو طیف مقابل تاثیر گذار است.

بانو حُدَیْث ، همسر امام هادی علیه السلام در شرایط نامساعد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی تحمیل شده بر شیعیان می زیست. هجوم ناگهانی به خانه امام در مدینه و سامرا و تفتیش مکرر منزل ایشان از سوی کارگزاران دستگاه خلافت، نظارت های شدید و اعمال فشارهای روانی بر اهل بیت و خانواده امام ، به طور قطع شرایط را را برای بانوان منزل سخت می کرد و نیازمند مدیریت بحران از سوی مادر، به عنوان مسئول امور خانه بود. در طول زندگی حدیث حوادث گوناگونی به وجود آمد، همانند رحلت فرزندش سیّد محمّد؛ امّا آنچه که قلب وی را بیشتر نگران کرده بود، توطئه‌های خلیفه عبّاسی و عوامل حکومتی بود؛ چرا که هر از چندگاهی، امام‌هادی علیه‌السّلام مورد شکنجه جسمی و روحی قرار می‌گرفت و گزارش‌های غم‌انگیزی، مبنی بر غارت اموال شیعیان، حبس، شکنجه و شهادت اصحاب نیز قلب رئوف امام را به شدّت آزار می‌داد.بی‌گمان، بانو حدیث به عنوان «شریک زندگی»، با غم‌های شوهرش می‌سوخت و همراه می‌شد.[۱۷]

با مطالعه منابع تاریخی در حوزه اهل بیت نگاری، شباهت سه دوره امامت امام حسین علیه السلام ،امام صادق علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام و برجسته شدن نقش های سه بانو یعنی حضرت زینب سلام الله علیها ،حمیده و حُدَیْث را با وضوح بیشتری می توان مشاهده کرد. این سه بانو وصی امام زمان خویش قرار گرفتند.شیخ مفید در کتاب الفصول العشره به این مطلب اشاره دارد که همان گونه که امام حسین علیه السلام برای حفظ جان امام سجاد علیه السلام حضرت زینب سلام الله علیها را وصی خویش قرار داد، امام حسن عسکری علیه السلام هم مادرش حُدَیْث را وصی خویش قرار داد تا جان امام زمان عجل الله تعالی فرجه را حفظ کند.[۱۸]

در مجموع برای بانو حُدَیْث در عصر امام هادی علیه السلام نقش های زیر را می توان مطرح کرد:

  • ایفای نقش همسری در شرایط دشوار سیاسی تحت نظارت شدید دستگاه حاکم عباسی
  • حفظ و نگهداری از امام حسن عسکری علیه السلام پیش و پس از تولد در شرایط سخت یاد شده
  • حفظ اسرار خاندان امامت
  • حفظ آرامش به هنگام دستگیری امام هادی علیه السلام وحرمت شکنی های خلفای عباسی
  • مدیریت بحران در مسائل خانوادگی

بانو حُدَیْث در دوران حیات امام حسن عسکری علیه السلام :

حوادث پیش از شهادت امام حسن عسکری: از آنجا که هر روز فشارها و تهدیدهای حکومت بنی‌عبّاس نسبت به امام حسن عسکری علیه السلام افزایش پیدا می‌کرد، امام نیز حوادث آینده (حبس و شهادت) را برای برخی از افراد خانواده و اصحاب، بیان می‌نمود که در این میان، ایجاد آمادگی قلبی «مادر» در اولویّت بوده است. حُدَیْث نقل می‌کند:« یک روز ابو محمّد به من فرمود: «سال ۲۶۰ ق سوزشی در دلم پدید می‌آید، می‌ترسم رنج و سختی به من برسد. اما در صورت سالم ماندن، بر اثر قضا و قدر الهی در سال ۲۷۰ ق محقّق خواهد شد.»
من با شنیدن این پیشگویی، بیتابی کرده و گریستم. در این موقع، فرزندم به من فرمود:«لابدّ (لی) من وقوع امر اللّه فلاتجزعی» ای مادر بیتابی مکن؛ زیرا امر خداوند باید اجرا شود راوی گوید وقتی ماه صفر سال ۲۶۰ق فرا رسیدوی دچار نگرانی شدید ، اضطراب و ناراحتی شد و گاهی از مدینه خارج می شد و از احوال امام خبر می گرفت تا زمانی که به او خبر رسید.[۱۹]

آیا در جریان تولد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه بانو حُدَیْث در سامرا بودند؟ با بررسی روایات، متوجّه می‌شویم که نامی از وی در این ماجرا بیان نشده است و راوی از حکیمه درباره اینکه آیا خو امام را مشاهده کرده و یا خبر از او دارد می پرسد و آن بانو می گوید: « خبر او را از ابومحمد شنیده ام و آن را برای مادرش نوشته بود» بنابراین خبر ولادت از طریق مکاتبه به بانو داده شده است که نشانگر عدم حضور وی در سامرا می باشد.[۲۰]

امام عسکری علیه السلام قبل از فرا رسیدن «سال شهادت»، جهت ایمن ساختن خانواده و استمرار ولایت، اموری را به انجام رسانید. صحابی گرانقدرش احمد بن اسحاق نقل می‌کند که به محضر امام علیه السلام شرفیاب شده و آن حضرت در خصوص شهادتش، وقوع فتنه‌ها و استمرار امامت، مطالبی را بیان فرمود. وی در ادامه می‌گوید: آن حضرت در سال ۲۵۹ ق. مادر را به حجّ فرستاد و به او خبر داد که در سال ۲۶۰ ق. حادثه (حبس و شهادت) اتّفاق می‌افتد. آنگاه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه را احضار نمود و ایشان را وصیّ خود گردانید و اسم اعظم، مواریث امامت و سلاح را به وی تسلیم کرد. و مادر امام عسکری علیه السلام با حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه همگی به مکّه مشرّف شدند؛ در حالی که «ابوعلی احمد بن محمّد بن مطهّر» عهده‌دار و متولّی مایحتاج آن‌ها و وکیل حضرت بود. [۲۱]

خانواده امام عسکری علیه السلام در یکی از منازل بین راه، توقّف کرده بودند که گروهی از اعراب به آن‌ها رسیده و خبر دادند: «به سبب کمی آب و شدّت خوف، بسیاری از مردم در راه مانده و در حال برگشتن هستند» [۲۲] ابوعلی مطهّری نقل می‌کند: من از منطقه «قادسیّه» نامه‌ای برای امام حسن عسکری علیه السلام نوشتم، مبنی بر اینکه: کاروان‌های حجّ منصرف شده‌اند و من نیز به واسطه ترس از عدم دسترسی به آب، رفتن به حجّ را صلاح نمی‌دانم. آن حضرت در نامه‌اش فرموده بود: «امضوا ولاخوف علیکم ان‌شاءاللّه؛ بروید. چرا که به خواست خداوند، ترس و خطری متوجّه شما نخواهد بود.» امام مهدی عجل الله تعالی فرجه را احضار نمود و ایشان را وصیّ خود گردانید و اسم اعظم، مواریث امامت و سلاح را به وی تسلیم کرد. و مادر امام عسکری علیه السلام با حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه همگی به مکّه مشرّف شدند.کاروان حجّ در معیّت خانواده امام رهسپار شده و با سلامتی کامل به مکّه رسیدند.[۲۳]

به راستی چه دلپذیر و خوشایند است برای مادر بزرگی که عزیزترین کودک را در آغوش گرفته و در حریم امن الهی، به مناسک حجّ می‌پردازد!
بانو حدیث بر اساس صلاحدید و سفارش فرزندش بعد از اتمام حجّ، به مدینه آمد تا در کنار آرامگاه مقدّس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم و ائمّه بقیع ‌علیهم‌السّلام وظائف محوّله را به خوبی انجام دهد.

نقش بانو بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام :

پس از شهادت امام عسکری علیه السلام امّ ابی‌محمّد برای زیارت قبر مطهّر فرزندش و خاموش کردن فتنه‌هایی که به وجود آمده بود، فوراً همراه عدّه‌ای از شیعیان به جانب عراق رهسپار شد. وی بعد از رسیدن به سامرّا و شنیدن تمام وقایع و مشاهده عملکرد منفی جعفر، در یک اقدام شجاعانه اعلام نمود که: «من، وصیّ پسرم حسن بن علی هستم و به عنوان وارث، می‌خواهم حقّم را بگیرم. جعفر و پیروانش برای باطل کردن این ادّعا، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند، بنابراین دو دستگی و اختلاف شدیدی بین اعضای خانواده امام هادی علیه السلام ایجاد شد از یک سو حدیث مادر امام عسکری علیه السلام و حکیمه عمه آن حضرت که از وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه و امامت وی خبر داشتند،در پی کسب میراث امام بودند و از طرف دیگر جعفر کذاب و به نقل از برخی منابع تنها خواهر امام حسن عسکری علیه السلام که نام او فاطمه و لقبش «عالیه» ذکر کرده اند، ادعای میراث داشتند[۲۴] برخی از طرفداران جعفر پس از درگذشت او قائل به امامت همین خواهر وی شدند[۲۵] بنا به برخی گزارش های تاریخی پس از هفت سال، میراث امام بین جعفر و مادر امام تقسیم شد[۲۶]                                                                                       بعد از ثبوت وصی بودن ام‌ابی محمد و صدور حکم قضائی، محبوبیت و قدرت جعفر نیز دچار کاهش و زوال شد؛ به نحوی که وی تمام دارایی اش را به مصرف رسانده و به فلاکت رسید. در این موقعیت، مادر حکیم و مهربان، چتر حمایتی خود را بر زندگی فرزند مغرور و خطاکارش می گستراند تا زمینه بازگشت و توبه را برای وی فراهم سازد. شیخ ذبیح‌الله محلاتی می نویسد: «هنگامی که جعفر دستش از مال دنیا تهی شد، جده علیهاالسلام متکفل جمیع مخارج خانواده او گردید؛ زیرا جعفر کارش به جایی رسیده بود که تکه نانی هم برای رفع گرسنگی نداشت و جده علیهاالسلام گندم، آرد، گوشت، پوشاک، مایحتاج و حتی علوفه حیواناتش را نیز تأمین می کرد» [۲۷]

شیخ صدوق نقل می کند چون خبر شهادت ابو محمد به مادرش رسید از مدینه به سامرا آمد و جعفر پسرش از او مطالبه میراث نمود[۲۸]

پس از شهادت امام حسن عسکری علیه‌السّلام مشهور است که امور شیعیان به طور عمده بر دوش مادر آن حضرت؛ یعنی، مادربزرگ حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بود و در روایات، از او به «جده» یاد شده است.  وی نقشی مهم و اساسی در نگهداری شیعه داشت. دشمنان پس از مایوس شدن از شناسایی و دستگیری امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه از اختلافات مذهبی مردم، بهره‌برداری نموده و به تقویّت فرقه‌های جدید ومنحرف می‌پرداختند. در این میان، مسئولیّت بازماندگان امام عسکری علیه‌السّلام و اصحابش بسیار خطیر و سنگین شده بود؛ چرا که «سقیفه»‌های پنهان و آشکار، ضربات سهمگینی بر اسلام و تشیّع وارد می‌ساخت. امّ ابی‌محمّد و حکیمه در یک اقدام هماهنگ، مدیریّت این «بحران» را عهده‌دار شده و در جلسات پرسش و پاسخ، تولّد و امامت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را تبلیغ و ترویج می‌کردند.
احمد بن ابراهیم می‌گوید: من در سال ۲۶۲ ق در مدینه نزد حکیمه دختر امام جواد علیه‌السّلام و خواهر امام‌هادی علیه‌السّلام رفتم و از پشت پرده با وی سخن گفتم و سؤالات دینی  خود را پرسیدم. بین من و عمّه امام حسن عسکری علیه‌السّلام گفت‌وگویی صورت گرفت:
ـ برایم بفرمایید که امروزه، شما به امامت چه کسی معتقد هستید؟
ـ پسر حسن بن علی علیه‌السّلام سپس نامش را بیان نمود.
ـ خداوند، مرا فدای شما گرداند! آیا شما ایشان را دیده‌اید یا خبرش را شنیده‌اید؟
ـ من شنیده‌ام؛ چرا که ابو محمد علیه‌السّلام در نامه‌ای به مادرش موضوع ولادت و امامت پسرش را خبر داده است.
ـ اکنون، آن کودک کجاست؟
ـ پنهان می‌باشد. (زیرا جانش از سوی حکومت عبّاسی، در معرض خطر است)
ـ فَالی مَنْ تَفْزَعُ الشّیعَهُ؛ پس اکنون شیعیان به چه شخصی پناه ببرند؟
ـ اِلیَ الْجَدَّهِ؛ به مادر بزرگش، مادر امام عسکری علیه‌السّلام
ـ آیا به کسی اقتدا کنم که به زنی وصیت کرده است؟
ـ آری! شما در این شرایط، به شیوه امام حسین علیه‌السّلام  عمل کنید؛ چرا که آن حضرت در ظاهر، خواهرش «زینب» سلام الله علیها را به عنوان «وصیّ» انتخاب کرده بود، در حالی که زینب علیهاالسلام  هر آنچه امام سجّاد علیه‌السّلام از علم الهی بیان می‌فرمود، انجام می‌داد و گفتار و رفتار وی، مستند به دانش حضرت بود و فلسفه این کار، حفاظت از وجود مقدّس امام سجّاد علیه‌السّلام بود.
راوی در ادامه می‌گوید: حکیمه به من فرمود: همانا تو جزو محدّثان هستی! مگر شما گروه راویان، این حدیث را نقل نمی‌کنید که: «اِنَّ التّاسِعَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ علیه‌السّلام یُقْسَمُ میراثُهُ وَ هُوَ فِی‌الْحَیاهِ؛ به درستی نهمین فرزند از نسل امام حسین علیه‌السّلام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه میراث و اموالش بین بستگانش تقسیم می‌شود، در حالی که وی زنده است.»؟[۲۹]

نکات قابل توجه در گزارش عبارت است از:

  • نقل راویان مرد از ام ابی محمد، نشانگر حضور وی در مجامع حدیثی و علمی است
  • اعتماد زیاد امام به مادر خویش برای بیان اسرار خاص امامت نشانگر جایگاه والای آن بانوست
  • اظهار پیشگویی های امام نزد بانو
  • بانو هنگام شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا حضور نداشته، همان گونه که به هنگام میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه حضور نداشته است و با نامه ای از فرزند خویش از تولد با خبر می شود
  • خروج از محل زندگی، وجود یک برنامه خاص دینی یا اجتماعی را برمی تابد و می توان احتمال داد بر اساس روایتی که امام عسکری وی را وصی خود در موثوفات و وجوهات قرار می دهد، پیش از آن نیز برنامه هایی برای امور مالی شیعیان داشته و سفر ها به این دلیل بوده است
  • بر اساس نقل ها بانو باید در مدینه با محبان اهل بیت و شیعیان ارتباط قوی داشته باشد، با وجود فاصله جغرافیایی که پس از سال ها با این شهر داشته و با وجود خفقان موجود که کارگزاران عباسی ایجاد کرده بودند
  • گر چه روایتی از بانو در عصر حاضر بر جای نمانده اما وی از زنان راوی حدیث بوده است. شیخ طوسی و طبرسی نجمه مادر امام رضا علیه السلام ،سمانه مادر امام هادی علیه السلام و حدیث مادر امام حسن عسکری علیه السلام را از راویان حدیث معرفی کرده اند.[۳۰]

وصایت بانو حُدَیْث:

براساس منابع شیعه، ادعای حدیث در مورد وصیت امام حسن عسکری علیه السلام نزد قاضی مطرح و اثبات شده است.« و مادرش ادعای وصایت امام را کرد و این مسئله نزد قاضی ثابت شد»[۳۱] وضعیت شیعیان به گونه ای بود که برخی معتقد بودند پس از رحلت امام ،مادرش حدیث عهده دار امامت خواهد شد[۳۲]  بنابراین مطلبی که دلالت بر وصی قرار دادن حدیث است صحت دارد و شیخ مفید در کتاب الفصول العشره این مطاب را بیان نموده و استدلال مناسبی هم جهت وصایت بانو آورده است و می نویسد« وصیت امام حسن عسکری علیه السلام که مشهور است به مادرش( به نام حدیث و  و با کنیه ام الحسن) نموده در امور وقفی و صدقات و امضای آن بر اساس شرایط موجود است و اینکه در وصیت آن حضرت، نامی از فرزند منتظر او برده نشده است.» بر اساس استدلال وی شیعیان درمسئله وصی بودن حدیث به امام حسین علیه السلام اقتدا می کنند که حضرت زینب سلام الله علیها را به خاطر حفظ جان امام سجاد علیه السلام در ظاهر امر وصی خویش قرار داد. بنابراین آنچه در زمان شیخ مفید در بین مردم شهرت داشته، وصیت امام حسن عسکری علیه السلام در امور اقتصادی و دینی به مادر آن حضرت است. بدیهی است که چنین فردی باید قابل اعتماد نزد امام و جمیع امامیه و عین حال فعال و اثرگذار باشد نه محتاط و منفعل.حفظ بیت المال و مهم تر از همه واسطه حفظ حجت خدا از شر دشمنان نیاز به شهامت ،شجاعت و ظرفیت بالایی دارد که امام این ویژگی ها را در مادر خود می بیند و با وجود افراد زیادی که در آن زمان بودند مادر خویش را برای چنین مسئولیتی بر می گزیند. در آن دوره بیشتر مناطق شیعه نشین در قلمرو خلافت عباسی قرار داشتند؛اما به سبب نگاه ضد شیعی دستگاه حاکم،شیعیان در تنگنا بودند از این رو بحث موقوفات و صدقات شیعیان در آن زمان با توجه به حضور وکلای مورد اعتماد حضرت در سرزمین های اسلامی از مهم ترین مسائل زمان محسوب می شد،به ویژه که صاحب اصلی این امور باید از دیدگاه مردم غایب می بود و فردی مطمئن و قابل اعتماد و در عین حال،فعال و تاثیر گذار به عنوان حافظ این اموال باید انتخاب می شد. نکته مهم و جالب این است که با وجود حکیمه که علوی بود، حدیث به عنوان وصی حضرت انتخاب می شود. ممکن است در اینجا بحث طبقات ارث مطرح شود که به یقین در بخش اموال خصوصی حضرت، این طبقه بندی مورد نظر است نه موقوفات و صدقات

وفات بانو حدیث:

تاریخ وفات بانو حدیث در تاریخ مشخص نیست ، چند سال پس از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام آن بانوی گرامی بیمار شد و آثار رحلت در او نمایان شد از این رو وصیت کرد کنار آرامگاه شوهر و پسرش عسکریین به خاک سپرده شود[۳۳] سرانجام بانو چشم از جهان فروبست هنگام خاکسپاری جعفر کذاب حاضر شد و در یک اقدام ناباورانه اعلام کرد که این خانه من است او را در اینجا دفن نکنید شیعیان با او به گفتگو پرداختند اما او همچنان مدعی بود در این هنگام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه از بین جمعیت تشییع کننده عبور کردند و در مقابل جعفر ایستاده و گفتند: «یا جَعْفَر! دارُکَ هِیَ أمْ داری؟»« ای جعفر آیا اینجا خانه توست یا خانه من؟» بدین ترتیب امام از حق جده خود دفاع کردند و از دیدگان پنهان شدند[۳۴] مدفن بانو حدیث در سامرا کنار شوهر و پسرش می باشد.

 

 

منابع:

  • نشریه تاریخ اسلام، پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۱ (علمی- پژوهشی) نویسنده: خانم ناهید طیبی
  • نشریه نامه جامعه، بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۰۳ نویسنده: شکوفه اسم خانی
  • نشریه بانوان شیعه، تابستان ۱۳۸۶ شماره ۱۲ نویسنده: غروی نائینی
  • نشریه بانوان شیعه، تابستان ۱۳۸۷ شماره ۱۶ نویسنده: پروین دخت اوحدی
  • سایت ها: دانشنامه اسلامی، حوزه نت ، پرسمان

[۱] دلائل الامامه ص ۲۲۴

[۲] اسکافی ص ۸۶

[۳] منتهی الآمال ج۳ ص۱۹۰۷

[۴] بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۱۷

[۵] تستری رساله فی تواریخ النبی و الآل ص ۷۵

[۶] مسعودی اثبات الوصیه ص ۲۴۴

[۷] همان ص ۴۵۸ و ۴۵۹

[۸] سیری در سیره ائمّه اطهار علیه‌السّلام ص۲۴۹ و ۲۵۰

[۹] ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۲۵ (به نقل از اکمال الدین

[۱۰] داستان ازدواج معصومین علیهم‌السلام، ص ۲۳۱

[۱۱] همان

[۱۲] زندگانی رهبران اسلام، ص ۳۳۳

[۱۳] داستان ازدواج معصومین علیهم‌السلام، ص ۲۳۱

[۱۴] المنتظم ج ۱۳ ص ۳۲۱و اعلام النساء فی عالمی العرب ج ۵ ص ۶۷

[۱۵] تاریخ الاسلام ج ۱۸ ص ۴۱۷

[۱۶]  الکامل فی التاریخ ج ۸ ص ۶۲

[۱۷] منتهی الامال ج ۲ ص ۴۳۲ الی ۴۳۹

[۱۸] الفصول العشره ص ۴۶

[۱۹] بحارالانوار ج ۵۰ ص ۳۳۰،  بصائر الدرجات ج ۱ ص ۴۸۳

[۲۰] کمال الدین و تمام النعمه ج ۲ ص ۵۰۷

[۲۱] بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۳۵ -۳۳۶ ، اثبات الوصیّه، ص۲۴۷ – ۲۴۸

[۲۲] زندگانی عسکریّین علیه‌السّلام ج۲، ص۳۲

[۲۳] همان

[۲۴] مکتب در فرآیند تکامل ص ۱۶۱ و ۱۶۲

[۲۵] همان ۱۶۲

[۲۶]  فرق الشیعه ص ۱۰۵، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل ج ۴ ص ۱۵۸

[۲۷] ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۲۵

[۲۸] کمال الدین ج ۲ ص۴۷۲

[۲۹] کمال الدین و تمام النعمه ج ۲ ص ۵۰۷، بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۹و۲۰

[۳۰] مجمع الرجال ج ۷ ص ۱۷۳

[۳۱] اصول کافی ج ۱ ۵۰۴ و ۵۰۵، طوسی الغیبه ص ۷۵ و ۱۳۸

[۳۲] صدوق کمال الدین و تمام النعمه ص ۵۰۶ و ۵۰۷

[۳۳]  ریاحین الشریعه ج ۳ ص ۲۴

[۳۴] اصول کافی ج ۱ ص ۳۳۱

دکمه بازگشت به بالا
👈 بازگشت
🏠 صفحه اصلی
👈 بازگشت
🏠 صفحه اصلی
👈 بازگشت
🏠 صفحه اصلی