عمل گرایی و حضور به موقع در عرصهها
- بسیج، آرمان و عمل:
عملگرایی به معنای کنش و عمل است و در واقع، به عمل در برابر اندیشه و نظر، اصالت میدهد.(۱) بر این اساس کنش، عمل و آنچه کارایی دارد، در مقایسه با اندیشهورزی صرف، واجد ارزش میشود. اگر اندیشهورزی صرف را آرمانخواهی و یا آرمانگرایی بنامیم، عملگرایی در نقطۀ مقابل آرمانگرایی قرار میگیرد. البته این تمایزات و مرزها، خود را در میان مکاتب مختلف فکری نشان میدهند و در برخی مصادیق، رنگ میبازند. بسیج یکی از این مصادیق است که در دورههای مختلف فعالیت خود، در عین آرمانگرایی، واقعگرا بوده و عملگرایی را در عرصههای مختلف به نمایش گذارده است.
بسیج به عنوان نهادی مردمی با بنیانی ارزشی، در آذر ۱۳۵۸ پا به عرصۀ وجود نهاد؛ اما پیشینۀ حرکتهای بسیجیگونۀ مردم، به پیروزی انقلاب اسلامی و حتی پیش از آن برمیگردد. حرکتهای جمعی و گروهیِ بخشی از مردم برای تأمین امنیت، مبارزه با انحراف، تأمین مایحتاج و نیازهای روزمرۀ عمومی، که در برخی شهرها با اوج گیری تحرکات انقلابی، تحت عنوان کمیتههای مردمی آغاز شد و پس از انقلاب نیز ادامه یافت.
بنیان ارزشی و مردمی این تشکیلات با آرمانهایی مانند استقلال، عدالت، رفع تبعیض، وحدت، دفاع همه جانبه در برابر دشمنان انقلاب و دستیابی به امنیت پایدار، گره خورده است؛ اما این بنیانِ آرمانی، با عملگرایی همراه شد و بسیج با توجه به اقتضای زمان و واقعیات جامعه، برای تحقق آرمانها، برنامهریزی و تلاش کرد. چنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بسیج یعنی حرکت عظیم ملت ایران، همراه با آگاهی، احساس آمیختۀ با عقلانیت، حرکت و عمل آمیختۀ با مبنای فکری، عملگرایی همراه با آرمانگرایی و دیدن افقهای دوردست. اینها مجموعهای است که ذهنیت و هویت بسیج را تشکیل میدهد.»(۲)
- حضور در صحنه: بعد از انقلاب و پیش از جنگ (در خیابان)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، واکنش طبیعی مخالفان و شکست خوردگان انقلاب در برهم زدنِ نظم و امنیت داخلی، تلاش برای ناکارآمد نشان دادنِ نظام نوپای اسلامی و در نهایت فروپاشی آن بود. از سویی وقوع انقلاب و برهم خوردن نظم پیشین و از سوی دیگر حاکم نشدن تامّ و تمام نظم جدید، به سوء استفادۀ مخالفان داخلی و تشدید ناامنیهای ناشی از حضور آنان انجامید. نیروهای مردمی در این مقطع تاریخی، در نقش مدافعان امنیت با اقداماتی از قبیل برپایی ایست و بازرسی و کنترل عبور و مرور در شهرها و بین شهرها و حفاظت از اماکن مهم توسط ردههای مقاومت، نقش مهمی در برقراری امنیت و ثبات ایفا کردند. این اقدامات در بسیاری از موارد، موجب برهم خوردن نقشههای ضد انقلاب و کشف توطئههای آنان شد. از نمونههای موفق عملکرد بسیج در بحرانهای شهری، میتوان به اغتشاشات شهرهای قزوین، اراک، اصفهان، مشهد، تهران و برخی شهرهای دیگر اشاره کرد. نقش بسیج مردمی در پایان دادن به غائلۀ گنبد نیز بسیار برجسته بود. تحرکات گروهک اتحادیۀ کمونیستها در شهر آمل و بسیج مردم آمل در واقعۀ ششم بهمن ۱۳۶۰ برای مقابله با آنان، از نمونههای موفق عملگرایی این نهاد مهم بود.(۳) درگیریهای کردستان نیز با حضور نیروهای مردمی پایان گرفت که حاصل فراخوان عمومی امام خمینی برای آزاد سازی پاوه و بسیج عمومی مردم در برابر عوامل ضد انقلاب و جداییطلب بود.(۴)
- بسیج و دفاع مقدس (در جبهه)
پس از آغاز جنگ تحمیلی و هجوم کشور خارجی به مرزهای کشور، حراست و دفاع از امنیت، آزادی، اسلام، وطن، ناموس و نظام برآمده از انقلاب اسلامی، ایجاب میکرد که بسیجیان، صحنۀ دیگری را در عملگرایی به منصۀ ظهور برسانند. در آن مقطع تاریخی، انگیزۀ بالای دفاع از آرمانهای اسلام و انقلاب و حضور پرشور بسیج مردمی، کمبودهایی مانند سلاح و تجهیزات، تشکیلات و سازمان نظامی را کم اهمیت میکرد.
به تدریج برنامهریزی برای آموزش، اعزام، به کار گیری و تجهیز بسیجیان، حالت بهتری به خود گرفت و آرمانها جنبۀ عملی، عینی و واقعی یافتند و بسیج کارکردی مثبت و سازنده از خود به جای گذاشت. نیروهای بسیجی، جزء نیروهای اصلی عامل در مناطق جنگی و ذخیرهای تمام نشدنی از نیروهای مردمی به حساب میآمدند. حضور فعال بسیج در کنار سایر نیروهای مسلح، تمام معادلات نظامی و سیاسی دشمنان اسلام را برهم زد. این حضور علاوه بر کارکرد نظامی، نقش مهمی در ارتقاء روحیۀ نیروهای خودی، ایجاد وحدت و همدلی در مردم و در نقطۀ مقابل ایجاد یأس، ترس و در نهایت تردید دشمن برای ادامه جنگ با ایران داشت. بسیج علاوه بر اینها، در تأمین و پشتیبانی نیازهای جنگ و جمع آوری و هدایت کمکهای مردمی نیز نقش آفرینی کرد.
- جهاد علمی و سازندگی بسیج (در دانشگاه)
پس از پایان جنگ تحمیلی، تفکر بسیجی علاوه بر موفقیت در عرصۀ جنگ، توانسته بود تجربیات گرانبهایی را در ابعاد مختلف، کسب کند. نهاد بسیج، به نوعی بلوغ تشکیلاتی و کارکردی رسیده بود؛ اما در یک مقطع این سؤال پیش آمد که «در شرایط غیر جنگی، آیا نیازی به تشکیلاتی گسترده با هدف آمادگی دفاعی وجود دارد یا خیر؟». بسیج اما تنها یک نیروی نظامی نبود؛ بلکه معرفی کنندۀ یک تفکر و فرهنگ بود که میتوانست در همۀ دورانها جاری شود.(۵) بسیج به اتکاء همان آرمانها که به دفاع از کشور در برابر دشمنان داخلی و خارجی پرداخت، میبایست بر اساس نیاز زمانِ کشور، دست به عمل بزند. کسانی که در جنگ سنگر، خط، پل و خاکریز میساختند، اکنون میبایست روستاها و شهرهای ویران شده را بازسازی کنند و مطابق توصیۀ رهبر کبیر انقلاب، دست به جهاد علمی و عملی بزنند: «من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایهها و ذخیرههای عظیم الهی و به این گلهای معطر و نوشکفتۀ جهان اسلام سفارش میکنم که قدر و قیمتِ لحظات شیرینِ زندگی خود را بدانید و خودتان را برای مبارزۀ علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید.»(۶) امام خمینی پیش از این بر نقش بسیج در دوران صلح نیز تأکید کرده بودند و فرموده بودند: «من به طور جدّ و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که بحث از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است؛ چه صلح باشد و چه جنگ!»(۷)
«بسیج سازندگی» تشکیل شد و قرارگاههای سازندگی در سپاه و بسیج برپا گردید. قرارگاه «قرب نجف اشرف» در نیروی مقاومت بسیج، مسئولیت اجرای پروژههای عمرانی، کشاورزی، صنعتی و فنی را بر عهده گرفت. بنیاد تعاون بسیج نیز بسیجیان واجد شرایط را در امر تولید، تجارت و خدمات رفاهی و علمی به کار گرفت.
علاوه بر سازندگی، بسیج در اموری مانند مقابله با گرانفروشی و احتکار، ریشه کنی فلج اطفال، آموزش بهداشت، سرشماری اماکن مذهبی، نگهداری و توسعۀ مراتع، توزیع دفترچۀ درمانی روستائیان، امداد رسانی در حوادث غیر مترقبه و… نیز به همکاری با دولت پرداخت.
ورود کشور به عرصۀ جهاد علمی و ایجاد محدودیتهای مختلف از ناحیۀ کشورهای مستکبر خارجی، لزوم دستیابی به استقلال علمی را گوشزد میکرد. تفکر بسیجی و اهتمام عملی آن برای پیشبرد امور کشور، نیاز زمانه را در پیشرفت علمی و تکنولوژی تشخیص میدهد و بنابراین فکر بسیجی در همۀ مراحل علمی، از اجرای پروژهها، تحقیقات، آزمایشهای علمی، کارگاهها و… جریان مییابد و این تلاشهای علمی را به عمل رهنمون میکند. از سوی دیگر محوریت یافتن «اقتصاد مقاومتی» و یکی از مؤلفههای اساسی آن با عنوان «مردمی کردن اقتصاد»، کارایی بسیج به عنوان نهادی از جنس مردم را یادآور میشود. پشتوانۀ عظیم فکری و تجربی بسیج که پیکری به عظمت ملت ایران دارد، میتواند در رشد و شکوفایی کشور و بی نیاز شدن از بیگانگان مورد توجه قرار گیرد.
پینوشتها:
(۱) صالح، عبدالله: «پراگماتیسم در اسلام»، تهران، علمی، بیتا، چاپ سوم، ص۴٫
(۲) مقام معظم رهبری، مراسم صبحگاه ردههای مختلف نیروی مقاومت بسیج، ۰٢/۰۶/۱۳٨۴.
(۳) ر.ک. شعبانی، ناصر: «مقاومت مردمی در حماسۀ آمل»، واکاوی واقعۀ ۰۶ بهمن ۱۳۶۰، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۴٫
(۴) علی مردانی، نرگس: «مصطفی چمران مردی برای تمام فصول» تهران، نشر وزرا، ۱۳۹۱، ص۹۸ و ۹۹٫
(۵) سردار حجازی، فرمانده نیروی مقاومت بسیج: روزنامه قدس، ۰۵ آذر ۱۳۸۳، شمارۀ۴۸۶۴، ص۱۰٫
(۶) صحیفه امام، ج۱۵، ص۲۳۲٫
(۷) صحیفه نور، ج۲۱، ص۱۸ و ۱۹٫