نوجوانی؛ نسل دوگانه‌سوزی

سید محمدمهدی رضوی‌پور

نگرشی نو در تأثیرات ارتباط والدین با مربیان                                                         

تغییرات ساختاری و اجتماعی در نسل‌های جدید و بی نتیجه بودن برخی از روش‌های تربیتی، این پرسش کهن را بار دیگر مطرح کرده است که «آیا می‌توان اثری بر ارتباط مستمر بین والدین با مربیان قائل بود؟. با توجه به سختی‌های تعامل با نسل‌های نوجوان و جوان در دهۀ اخیر، بسیاری از والدین ارتباط با مربیان را بیشتر ظاهری و در رفتارهای فرزندان خود بی تأثیر می‌پندارند.

در ابتدا باید به صورت قطعی پاسخ داد که ارتباط مستمر بین والدین و مربیان، دارای آثار مثبت است و طبق اصل جهانی دانایی که می‌گوید: «آینده یافتنی نیست؛ بلکه ساختنی است و اگر به دنبال ساختن آیندۀ جامعه هستید، بین خانه و مدرسه پل ارتباطی و دانش‌افزایی ایجاد کنید و اجازه دهید این پل از جامعه عبور کند»، باید این ارتباط را به صورت مستمر حفظ کرد؛ ولی با توجه به تغییرات به وجود آمده، باید نوع ارتباط و محتوای آن را نیز مورد بررسی و تغییر قرار داد.

خانه و مدرسه در انجام وظایف تربیتی، مکمل یکدیگرند. خانه مدرسۀ اول فرزند و مدرسه، خانۀ دوم او است و اگر این دو نهاد روش‌ها و برنامه‌های هماهنگ نداشته باشند، در روند رشد اختلال به وجود می‌آید. دو نهاد خانه و مدرسه، نقش اساسی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارند. بین روش‌ها و منش‌های خانه و مدرسه، باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی از این دو کانون، کار دیگری را خنثی نکند؛ بلکه به عنوان دو جریان همدل و مکمل عمل نمایند.۱

نوجوان و جوان امروز، با هجم گسترده‌ای از امکانات و اطلاعات روبه‌رو است و قدرت چندانی در گزینش، انتخاب، پردازش و تجزیه و تحلیل درست این داده‌ها و اطلاعات ندارد. از سوی دیگر، اغلب والدین و مربیان با این فضا و امکانات آشنایی ندارند تا بتوانند تصمیم صحیحی اتخاذ کنند. اگر در سرفصل برنامه‌ها و جلسات بین والدین و مربیان، رهیافت‌های صحیح در برابر این تغییرات به وجود آمده، موضوع بحث قرار گیرد، تا میزان خوبی می‌توان راهکار تربیتی موفق به دست آورد.

نکاتی در حفظ تداوم ارتباط میان والدین و مربیان

واقعیت این است که در جهان امروز، توقع پرورش یک طرفه از سوی مدرسه و یا خانواده، کاملاً نادرست و غیرقابل قبول است. رابطۀ والدین و مربیان، تعاملی دو طرفه است. هر دو نهاد تربیتی باید به نقش خود عمل کنند، تا تعلیم و تربیت ثمربخش شود. وجود معلمان با صلاحیت در مدارس، خلأ وجود پدر و مادر را پر نمی‌کند و وجود والدین توانا و قابل نیز، نمی‌تواند جای مدرسه را بگیرد. همکاری و هماهنگی این دو نهاد مهم در یک برنامۀ واحد و منسجم، می‌تواند ثمربخش باشد. برای رسیدن به هدف مطلوب در ارتباط و همبستگی بین والدین و مربیان، لزوم رعایت نکاتی بسیار ضروری است که فواید اصلی تربیت هدفمند بین محیط آموزشی و خانواده را رقم خواهد زد.

  1. سرلوحه قرار دادن فرامین الهی در برنامه‌ها و پیگیری روش تربیت اهل‌بیتی؛ چنان‌که ایشان امر به این مسئله فرموده‌اند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «عَلِّمُوا صِبیَانَکُم مِن عِلمِنَا مَا یَنفَعُهُم اللّهُ بِهِ لا تَغلِبَ عَلَیهِمُ المُرجِئَهُ بِرَأیِهَا»۲؛ کودکانتان را به دانش ما آموزش دهید که برای آنان سودمند است، تا مرجئه [و منحرفین] با دیدگاه‌های خود، آنان را مغلوب خود نسازند.
  2. ارائۀ اطلاعات کامل از نحوۀ رفتار و برخورد فرزندان در خانه از سوی والدین به مربیان، بدون هیچ گونه مصلحت اندیشی و یا تظاهر!
  3. منظور از استمرار در ارتباط بین والدین و مربیان، به معنای حضور هر روزۀ والدین در مراکز آموزشی نیست. مداومت باید بر اساس اطلاعات به دست آمده از شاخصه‌های رفتاری و درسی فرزندان صورت پذیرد. با توجه به امکان ارتباط آسان از طریق تشکیل گروه‌ها و یا کانال‌هایی در شبکه‌های مجازی، می‌توان پیگیری لازم را در فضای مجازی برنامه‌ریزی کرد؛ اما باید توجه داشت که فضای مجازی، به هیچ عنوان جایگزین جلسات حضوری نمی‌تواند باشد.
  4. حفظ آرامش از سوی والدین و مربیان در هنگام روبه‌رو شدن با ناهنجاری‌های روحی و اجتماعی نوجوان، اهمیت بالایی دارد.
  5. والدین باید در مدرسه به عنوان ولی حضور پیدا کنند؛ نه به عنوان فردی که در یک جای خاص مسئولیت دارد. اگر پدر یا مادر دانش‌آموز در وزارتخانه یا سازمانی، مسئولیت اجرایی سطح بالایی دارد و در آنجا به عنوان رییس ایفای نقش می‌کند و به تناسب مسئولیت، امر و نهی‌ای می‌نماید، نباید با همان شاکله و با همان انتظارات و تصورات، وارد مدرسه شود.۳

مهم‌ترین آثار ارتباط میان مربیان و خانواده

  1. ایجاد آرامش در فضای زندگی خانوادگی و کاهش نگرانی و دغدغه‌های رشد تربیتی فرزند.
  2. اطمینان مربیان در استفاده از روش‌های متنوع آموزشی و تربیتی در فضای آموزشی.
  3. آشنایی بیشتر دو محیط مهم تربیتی جامعه و مشخص شدن نمودارهای رشد و ضعف تربیتی و فرهنگی.
  4. پیشگیری از بروز ناهنجاری‌ها و کاهش چشمگیر بزه و جرم در اجتماع.
  5. افزایش بازدهی آموزش و تربیت نیروهای خدمتگزار به کشور.

بدیهی است بحث دربارۀ روش‌های اثرگذاری ارتباط بین والدین و مربیان، هنگامی بیشترین نتیجه را به همراه خواهد داشت که این دو نهاد بتوانند در آرامش نسبی قرار داشته باشند؛ اما اگر محیط آموزشی و مربیان با انواع گرفتاری‌های ناشی از مشکلات اقتصادی، عدم همکاری نهادهای مرتبط با محیط آموزش و نبود امنیت در فضای کار روبه‌رو باشند، نمی‌توان توقع ثمردهی مناسب از ارتباط خانواده و مربیان داشت. این مهم دربارۀ نهاد خانواده نیز تأثیرگذار است. هرچند اولویت اول والدین در زندگی، فرزندان و نوع تربیت آنها است، اما اگر مشکلات و حواشی زندگی در اجتماع به گونه‌ای باشد که والدین دغدغۀ تأمین اولیات زندگی را داشته باشند، به یقین زمانی برای فکر و حضور در فضای تعامل و همکاری با مربیان نخواهند داشت. لذا پیوستگی فعالیت‌های اجتماعی و قوانین راهگشا برای تأمین آرامش نسبی از سوی نهادهای قانون‌گذار و اجرایی کشور، اولین و مهم‌ترین مقدمۀ اثرگذاری ارتباط میان والدین و مربیان خواهد بود. به عبارت دیگر دستگاه حاکمیت و دولت، بستر اصلی شکل‌گیری ارتباط میان خانواده و مربیان را ایجاد می‌کند. هر چه این بستر رفاه و امنیت بیشتری را ایجاد نماید، تعامل و ارتباط این دو نهاد قوی‌تر و نتیجه‌بخش خواهد بود؛ نتیجه‌ای که حاصل آن، حضور افراد توانمند در آیندۀ کشور و پیشرفت روز افزون آن است.

پی‌نوشت‌ها:

(۱) زرهانی، تاجیک: «نقش‌های تربیتی خانه و مدرسه»، مجلۀ پیوند، شمارۀ۳۷۲، صص۲۲-۲۰٫

(۲) الخصال، ج۲، ص۱۵۷٫

(۳) قائمی، علی: «خانواده و مسایل مدرسه‌ای کودکان»، قم: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ اول.

دکمه بازگشت به بالا