ویژگی‌های یک مربی؛ حلم و بردباری

محسن سیمایی

کلاس درس، نمایشگاه تفاوت‌ها است؛ مربی با فراگیرانی مواجه می‌شود که اگرچه در مواردی مثل سن، زبان و محل زندگی مشترک هستند، اما جهات غیر مشترک فراوانی دارند. طبیعتاً یک مربی به سبب تعامل و همنشینی با شاگردانش، آگاهی نسبتاً خوبی از تفاوت‌های آنان پیدا می‌کند و می‌داند که شاگردان او در توانایی‌های ذهنی، روش‌های آموختن، سبک و سرعت یادگیری، انگیزش‌ها، علایق و بسیاری از موارد دیگر، در سطوح متفاوتی از یکدیگر قرار دارند. نکتۀ مهم این است که شاید در اشتغالات اکثریت مردم، توجه به تفاوت‌های موجود در میان پدیده‌های عالم و انسان‌ها، ضروری نباشد؛ ولی بر یک مربی علاوه بر آگاهی، توجه ویژه به این مسئله، فریضه است. توجه به تفاوت‌ها، در بهبود کیفیت یادگیری و پیشرفت تحصیلی یاد گیرندگان، تأثیر زیادی دارد. بنابراین می‌توانیم ادعا کنیم که توجه به تفاوت‌های فردی، از ویژگی‌های یک مربی کارآمد است. حال اگر میان این وظیفۀ خطیر مربیان -یعنی توجه به تفاوت‌ها- و دیگر وظایف برجستۀ ایشان پیوند برقرار کنیم، بخشی از دشواری‌ها و البته منزلت کار تربیتی، نمایان می‌شود. نقش مربی در این موضع، فوق‌العاده حیاتی است. او می‌تواند به این وظایف سنگین، به عنوان یک معضل نظر بیندازد و در مقابل، این قدرت را هم دارد که آنها را مدیریت بکند. مهم‌ترین خصوصیتی که در مدیریت شرایط دشوار، مربی را یاری می‌دهد، رعایت حلم و بردباری است. بردباری یعنی، مربی هنگام اطلاع از مشکلات متعدد فراگیران، در زمان ملاحظۀ تفاوت‌های متعدد و آشکار آنان و در صورت برآورده نشدن شرایط ایده‌آل خود، تاب بیاورد و تحمل داشته باشد. از کوره در نرفتن، گام اول برای بهبود بخشیدن اوضاع حاکم بر فضای آموزشی است، که از این گام مهم، با عبارات حلم، بردباری و مدارا یاد خواهد شد. راه‌حل‌های متعددی برای بردبار بودن و مدیریت خویشتن در شرایط دشوار کلاس، وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

آسانی پس از سختی

موارد مشابهی که قبلاً تجربه کردید را به یاد بیاورید؛ صخره‌هایی را که در مسیرتان قرار داشت، خاطرنشان کنید. تمام مصائب و سختی‌ها، به مانند پل عبوری در راه رسیدن به مقصد بودند. پس این بار هم همان گونه خواهد بود. آنچه که شما برای آن مصمم هستید، تحقق دغدغه‌ها و نیل به آرمان‌های شما است. بله! امکان دارد در راه رسیدن به مقصد، با مسیرهای صعب‌العبور هم برخورد داشته باشید؛ اما توجه به گذرا بودن آنها، شما را در عبور حلیمانه از آنها یاری می‌بخشد.

بارقۀ امید

هرچه قدر هم، که شرایط نا به سامان باشد، چیزهایی وجود دارد که بتوان به آنها چشم دوخت و بارقۀ امید را در دل زنده نگه داشت. مثلاً کلاسی را تصور کنید که وضعیت چند تن از شاگردان، مطابق انتظار شما پیش نمی‌رود. شما می‌توانید منفی‌نگر باشید و برای خود و دانش‌آموزان، سرخوردگی و اضطراب ایجاد کنید؛ اما به جای منفی‌نگری، توجه به فرصت از دست رفته، موفقیت کسب نشده و انتظارات بر آورده نشده، مثبت‌نگری و مثبت‌اندیشی را سرلوحۀ کارتان کنید. مطمئناً در آیندۀ نه چندان دور، از ثمرۀ این بردباری بهره‌مند و خشنود می‌شوید. قانون مثبت‌نگری می‌گوید که تمام توجه‌تان را به توانایی‌های خود و زمینه‌های پیشرفت در شاگردان خویش معطوف کنید. در واقع به جای نداشته‌ها، به داشته‌های‌تان چشم بدوزید.  

تأخیر

یکی از اصول تدریس کارا، صراحت و فوریت بازخورد توسط مربی است، که اثرات خوبی در روند رو به رشد شاگردان برجای می‌گذارد. اما در برخی مواقع، تأخیر در واکنش، نتیجه‌بخش‌تر است. به این صورت که وقتی با شرایط نامطلوب مواجه شدید، خود را ملزم به پاسخ فوری ندانید و واکنش را به زمان دیگری موکول کنید تا تصمیم بهتری بگیرید. عجله و فوریت، احتمال تصمیم نادرست و ابراز خشم را بالا می‌برد. ضمناً اگر مدتی از این روش استفاده کنید و برای جلوگیری از تصمیم غلط، تأخیر در واکنش ایجاد کنید، به مرور زمان به همان واکنش صریح و فوری که ایده‌آل یک مربی است، می‌رسید؛ با این تفاوت که احتمال تصمیم اشتباه توسط شما، به سبب ممارست و رعایت بردباری، به طور محسوسی کاهش پیدا کرده است.      

آمادگی

پیش از آنکه در شرایط کلاس قرار بگیرید، آمادگی اولیه را برای مدیریت کلاس در خود به وجود بیاورید؛ مثلاً به حاصل و نتیجۀ بردباری بیندیشید، یا در عاقبت ناشکیب بودن و خشمگین شدن، تأمل داشته باشید، یا حتی شرایط غیرمنتظره‌ای را که امکان دارد درون کلاس با آن مواجه شوید، از قبل پیش‌بینی کنید. ایجاد آمادگی پیش از کلاس، رعایت بردباری و مدیریت معضلات را برای شما دست‌یافتنی‌تر جلوه می‌دهد.

انتظار از خود

از خودتان بیشتر از فراگیران انتظار داشته باشید. مثلاً زمانی که مسئله‌ای را برای شاگردان خود توضیح دادید و از شیوۀ نگاه یا اقرار آنها دریافتید که متوجه مطلب نشده‌‎اند، قبل از آنکه در ذهن خود آنها را کم استعداد فرض کنید و موجبات عصبانیت خود را فراهم آورید، به روش بیان خودتان شک و در آن تجدیدنظر کنید. در بسیاری از مواقع، اگر بردبارانه انگشت اتهام را به سمت خودتان بچرخانید و روش تدریس را تغییر بدهید یا به آن تنوع ببخشید، نتیجۀ لازم را به دست خواهید آورد.

دکمه بازگشت به بالا