بایسته‌های مشاور

محمدجواد مقدمی شهیدانی

 

وقتی سخن از بایسته‌های مشاور به میان می‌آید، ابتدا باید جایگاه مشاور را در فرایند مشاوره مدّ نظر قرار دهیم و بایسته‌های مشاور را در تناسب با این فرایند، بررسی کنیم؛ لذا بحث از بایسته‌های مشاوره، بر سخن از بایستگی‌ها و شایستگی‌های مشاور، تقدم دارد. توجه به تعریف و کارکرد مشاوره، زمینه پرداختن به بایسته‌های این عرصه را فراهم خواهد کرد.

در تعریفی ساده می‌توان چنین گفت: «مشاوره فرایندی پویا و دو طرفه است که در طی آن، مشاور براساس اصول روابط اسلامی و انسانی و با تکیه بر مهارت‌ها و توانمندی­ها، به برقراری ارتباط با مُراجِع[۱] پرداخته، به وی کمک می­کند تا کمبود اطلاعات و یا احیاناً مشکل و آسیب روانی یا رفتاری خود را برطرف و درمان نماید».

در یک سوی این فرایند دوطرفه، آمادگی اختیاری برای پذیرش مشورت، و در سوی دیگر آن، اثرگذاری فعال و اختیاری مشاور بر طرف مورد مشورت است؛ بنابراین یکی از ملاک­های بارز مشاوره موفق، آن است که مشاوری توانمند، شایسته و دارای مهارت‌ها، تجارب و اطلاعات فراوان، در جریان مشاوره حضور داشته باشد.

مهارت‌های علمی و عملی، تسلط بر مبانی و روش‌های مشاوره‌ی مترقی و اطلاع از آسیب‌هایی که ممکن است فرایند مشاوره را تحت الشعاع قرار دهد، می‌تواند از جمله سرفصل‌های بحث «بایسته‌های مشاور» باشد. سخن از بایسته‌های مشاور در دو محور کلی قابل ارائه است که در ادامه، هر کدام از این محورها به طور اجمالی مورد بحث قرار می‌گیرد.

الف) مؤلفه‌های حاکم بر فضای مشاوره؛

ب) شرایط و ویژگی‌های شخصی و شخصیتی مشاور.

الف) مؤلفه‌های حاکم بر فضای مشاوره

در این بخش، به تبیین کوتاهی از برخی مؤلفه‌های ضروری حاکم بر فضای عمومی مشاوره می‌پردازیم. این بحث، از طرفی فراتر از بایسته‌های مشاور و مربوط به بایدها و نبایدهای فرایند مشاوره است، ولی از سوی دیگر، مرتبط با موضوع بحث و از بایسته‌های مشاور به حساب می‌آید. سخن از این مؤلفه‌ها از این جهت با موضوع مقاله‌ی حاضر مرتبط است که عنصر اصلی ایجادکننده‌ی شرایط حاکم بر مشاوره، شخص مشاور است و هرچه توانمندی او در این جهت‌ها بیشتر باشد، مشاوره اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. این مؤلفه‌ها از این قرارند:

  1. ارتباط سازنده و موفق: مشاوره فعالیتی یک‌طرفه نیست که در آن فقط یک نفر حرف بزند و دیگری گوش بدهد، بلکه تعامل و ارتباطی دو طرفه است و مشاور با ارتباطی موفق، بین خود و مُراجع ریل می‌گذارد و پس از آن است که می‌تواند واگن (پیام‌های مشورتی) بفرستد. همدلی، همراهی، صمیمیت و احترام، در ایجاد ریل ارتباطی مؤثر است.
  2. اعتماد: مشاور باید در اولین فرصت، اعتماد مراجع را به توانمندی‌ها، اطلاعات و قدرت اصلاح‌گری خویش جلب نماید. همچنین باید از هر امر منفی‌ای که به این اعتماد ضربه می‌زند بپرهیزد تا مراجع بتواند روی او حساب کند؛ بنابراین اگر قراری از طرف مشاور گذاشته شود و به آن عمل نشود یا اسرار مُراجع فاش شود، به مؤلفه‌ی اعتماد ضربه می‌خورد. اساساً اعتمادسازی یک بایستگی بنیادین در مشاوره است که همه چیز باید در جهت آن باشد. این اعتمادسازی می‌تواند در هر یک از دو جنبه‌ی علمی یا اخلاقی ایجاد شود.
  3. درک و همدلی: ایجاد احساس شنیده شدن، آمادگی تغییر را ایجاد خواهد کرد؛ درک، تخلیه‌ی هیجانی و بینش را سرعت می‌بخشد؛ بدین ترتیب، مقاومت روانی شکسته شده، لجبازی‌ها از بین می‌رود. البته فراموش نشود که همدلی، به معنای همدردی نیست؛ چراکه همدردی، به جایگاه مشاور آسیب می‌رساند.
  4. صمیمیت و یکرنگی: ایجاد جوی خودمانی و به دور از هر نوع احساس دوگانگی رفتاری و گفتاری از طرف مشاور، از ضروریات مشاوره است. رفتار و گفتار مشاور باید هماهنگ باشد. او باید از هر نوع دوگانگی، نقش بازی کردن و رفتارهای غیر واقعی، اجتناب کند؛ مثلاً اگر حال خندیدن ندارد، الکی لبخند نزند. به‌طورکلی مشاور نباید در برابر مراجعه‌کننده در گفتار، پوشش، رفتار و… تصنعی عمل کند. این مسئله در ایجاد فضای صداقت در فرایند مشاوره بسیار مؤثر است.
  5. احترام: در نظرگرفتن و قبول حریم و جایگاه خاص افراد، موجب افزایش پذیرش می‌شود.
  6. پذیرش: مشاوره فرایندی دوطرفه است و در هر دو طرف هم مسئله‌ی اختیار مطرح می‌باشد؛ لذا توجه به عنصر پذیرش، به منزله‌ی کلید ورود مشاور به فضای مشاوره است. برای تأمین این مؤلفه لازم است که مشاور از انحصارگرایی آزاد باشد و در شروع مشاوره، مراجعه‌کننده را بدون قید و شرط بپذیرد؛ حتی اگر با اعتقاد او هم‌سو نباشد. داشتن سعه‌ی صدر، مهربانی، اخلاق نیکو و مواردی از این دست می‌تواند در ایجاد فضای پذیرش مؤثر باشد.
  7. ایجاد احساس اشتراک: یکی از عوامل موفقیت مشاور این است که مراجع را به این نکته توجه دهد که او در مشکلاتش با دیگران اشتراک دارد. وقتی فرد بفهمد که این مشکل اختصاص به او ندارد، در ضمن پیدا کردن آرامش نسبی، زمینه‌ی اصلاح در او فراهم و ذهنش برای تجربه‌ی راه‌های تازه، آماده می‌شود.
  8. ایجاد شرایط آسودگی: برای آغاز مشاوره ابتدا لازم است که مشاور خود و مراجع را در شرایط راحت و آسوده قرار دهد. او باید نشان دهد که نگران مراجعه‌کننده است، برای نگرانی‌هایش احترام قائل است و سعی دارد که به او کمک کند. این شرایط آسودگی را می‌توان با یک محاوره‌ی ساده در ابتدای مشاوره ایجاد کرد.
  9. ارزیابی اولیه: پس از ایجاد ارتباط اولیه، مشاور باید بینش مراجع را ارزیابی کرده، سعی در همراهی با او داشته باشد؛ یعنی پس از ارزیابی دقیق، ناراحتی مراجع را بیابد و نسبت به آن واکنش همدلانه داشته باشد.
  10. نقش هدایت کننده: گرچه مشاوره فرایندی دو‌طرفه است که با همکاری مراجع و مشاور، پیش می‌رود، ولی مشاور باید نقش هدایت‌کنندگی‌اش را اعمال کند و در محیط مشاوره‌ای نقش‌ها را متعادل کند. این امر با اثبات توانمندی‌های مشاور صورت می‌گیرد.
  11. داشتن هویت یک‌پارچه: مشاور باید دارای مبنا باشد و به‌اصطلاح تکلیفش با خودش روشن باشد. عدم یک‌پارچگی می‌تواند از ضعف علمی یا ضعف در قدرت انتقالِ یک‌پارچه‌ی معلومات ناشی باشد و نتیجه‌ی آن، پریشانی و سردرگمی مراجع است.
  12. اشتیاق به کار مشاوره و دلسوزی: داشتن اشتیاقِ کاری و دلسوزی، در ایجاد انگیزه‌ی اصلاح و تغییر در مراجع بسیار مؤثر است. عدم نگاه شغلی صرف به مسئله‌ی مشاوره، نقش به‌سزایی در ایجاد اشتیاق دارد. اگر ابعاد تربیتی و تعالی‌بخشی مشاوره مدّ نظر مشاور باشد، مشورت از روی بی‌حالی و به قصد رفع تکلیف، صورت نمی‌گیرد.

ب) شرایط و ویژگی‌های شخصی و شخصیتی مشاور

در این بخش به برخی از بایسته‌های اولیه و ضروری مشاور می‌پردازیم که فقدان هر کدام از آن‌ها، آسیب‌های پردامنه و خطرناکی در فرایند مشاوره پدید می‌آورد.

  1. دین‌داری: مشاورِ دین‌دار، در عین آنکه همواره در جهت تطبیق یافته‌های شخصی و علوم بشری با موضوعات روان‌شناسی و مشاوره گام برمی‌دارد، از تجویز دستورالعمل‌های مخالف با آموزه‌های دینی می‌پرهیزد. علاوه بر این، خود او نیز در سایه عمل به فرامین دینی، الگویی قابل اتّکا برای مراجع می‌شود. در آموزه‌های دینی ما، داشتن «پارسایی» و «دین‌داری» به‌عنوان یکی از شرایط مشاور مطرح شده است. مشاور نه‌تنها درباره حرف‌هایش، بلکه در مورد اعمالش نیز باید احساس تعهد داشته باشد.
  2. خِرَدورزی: مشورت با فردی خردورز، بر مبنای اصول منطقی شکل می‌گیرد و از جهات متعددی برای مراجع سودمند است و در عین حال، آسیب‌های احتمالی مشاوره را کاهش می‌دهد.
  3. خیرخواهی: مشاور همیشه باید در مسیر خیرخواهی حرکت کند و در تمام لحظات مشاوره، به جای جلب رضایت مراجعه‌کننده و توجه به خوشامد او، به دنبال ارائه راهکارهایی با لحاظ کردن خیر و صلاح مراجع باشد.
  4. قدرت تشخیص آسیب‌های روانی و رفتاری: بخش زیادی از بایسته‌های مشاور مربوط به قدرت تشخیص آسیب‌ها و مهارت وی در تجویز راه درمان است. این ویژگی نیازمند مطالعه و تحصیل است، ولی علاوه بر این، بیشتر متکی بر تجربه‌ی شخصی مشاور و استفاده‌ی او از تجارب دیگر همکاران است.
  5. آزادمنشی: مشاوری که آزادمنشانه بیندیشد، فرایند مشاوره را به سوی منافع احتمالی خویش سوق نمی‌دهد و با وجود زمینه‌های سوء استفاده از مُراجع، همچنان صالح و قابل اعتماد خواهد ماند.
  6. شجاعت: در برخی موارد نیاز است که مشاور از خود قاطعیت و شجاعت بروز دهد تا استحکام سخنانش و اهتمامش به اصلاح و تغییر نمایان شود.
  7. رازداری: مشاور، امین مراجعه‌کننده است؛ بنابراین مراجع با اعتماد به او خصوصی‌ترین مسائل مربوط به شخصیت، خانواده و زندگی خویش را بازگو می‌کند. طبیعی است که مراجع در چنین شرایطی همواره دغدغه افشا شدن اسرارش را داشته باشد. به همین سبب، مشاور باید علاوه بر پرهیز از افشای عمدی اسرار مراجعه‌کنندگان، مراقب موارد افشای ناخودآگاه و غافلانه‌ی اسرار نیز باشد. نباید فراموش کرد که رازداری رابطه‌ی مستقیمی با جلب اعتماد مراجع و ایجاد پذیرش در او دارد.
  8. قدرت شخصی: مشاور باید داری اعتماد به نفس باشد تا بتواند مورد اتّکا و اعتماد مراجع قرار گیرد و سخنانش از نوعی اعتبار برخوردار شود. این ویژگی مهم، بیشتر در سایه توجه مشاور به مهارت‌های شخصی خویش و آشنایی او با ابعاد وجودیش به دست می آید.
  9. قدرت مواجهه با خود: مشاور نباید خود را کامل و دور از خطا و اشتباه نشان دهد و نباید سعی کند که نگاهی مطلق‌انگارانه به سخنان خود ایجاد نماید؛ زیرا این مطلب در بسیاری از موارد برای مراجعه‌کننده مورد پذیرش نیست و علاوه بر این، در بلندمدت وی را دچار مشکلات متعددی خواهد کرد. مشاور موفق، با استحکام و منطق قوی وارد میدان می‌شود و با تواضع بیجا، میزان اثرگذاری حرف‌هایش را کم نمی‌کند، ولی احتمال وجود خطا را نیز در ذهن مراجع باقی می‌گذارد.
  10. حضور فعال در فرایند مشاوره: ادای حق لحظات مشاوره، تنها با حضور فعال صورت می گیرد؛ به این معنا که مشاور باید فرصت را مغتنم بشمرد و با تمام وجود در فضای مشاوره حاضر باشد. حضوری مؤثر و فعال که مراجعه‌کننده را به تغییر وا دارد.
  11. برنامه‌محوری در فرایند مشاوره: از مهم‌ترین بایسته‌های مشاور، تکیه بر برنامه‌های علمی تجربه‌شده در درمان و اصلاح است. او نباید از الگوهای ناشناخته یا غیر مطمئن در روند مشاوره استفاده کند یا مراجع را مورد آزمون و خطای نظریات جدید قرار دهد.

فرایند چهارمرحله‌ای اصلاح و تغییر

در پایان، این نکته را نیز یادآوری می‌کنیم که فرایند اصلاح و تغییر، فرایندی چهارمرحله‌ای است. این چهار مرحله‌ی اصلی از این قرار است:

  1. سنجش رفتار: در ضمن این مرحله، مشاور بر وضعیت کنونی مراجع اطلاع می‌یابد.
  2. تعیین اهداف: در این مرحله، اهداف قابل قبول توسط مشاور مشخص می‌شود.
  3. اجرای تکنیک (روش) درمان: مرحله‌ی سوم، مرحله‌ی تعیین روش مشاوره بر اساس سنجش رفتار و اهداف است.
  4. ارزیابی: تغییر و اصلاح موفق، بدون توجه به ارزیابی علمی کنش‌ها و واکنش‌های مراجع در فرایند مشاوره، دست‌یافتنی نیست.

گرچه بایسته‌های ذکرشده در این نوشتار، تمام جوانب بحث را پوشش نداده است، ولی التزام به آن‌ها، در فرایند چهارمرحله‌ای فوق، به مشاور کمک خواهد کرد.

. فردی است که برای گرفتن مشورت به مشاور مراجعه می‌کند.[۱]

دکمه بازگشت به بالا