جنس اسرائیل و آمریکای زمان ما با یزیدو شمرو یارانش یکی است
نزدیک محرم بود و داشتیم خودمان و مسجد محل را برای عزاداری آماده میکردیم. شاید عجیبترین عزاداری دنیا؛ چون بر خلاف تمام مراسمهایی که برای عزا و ماتم برگزار میشود و مملو از اندوه و نامیدی و کسالت است، اتفاقاً این عزاداری مایه شور و نشاط و همبستگی اهالی محل و سرزندگی عزاداران میشود. البته من و دوستانم برای نشاط عزاداری نمیکنیم و از صمیم قلب در عزای امام حسین علیه السلام ناله میزنیم، اما انگار با این عزاداری نه تنها شکسته نمیشویم، بلکه قویتر و محکمتر هم میشویم…
بگذریم؛ یکی از بحثهای همیشگی قبل از شروع محرم، انتخاب سخنران و موضوع سخنرانی است. اگرچه هیچوقت از ما دراینباره نظر نخواستهاند اما ما همیشه درباره آن بحث میکنیم! سخنرانی که برای امسال دعوت شده را دورادور میشناسم. حاج آقا بصیری هم در حوزه و هم در دانشگاه تدریس دارد و آدم دوستداشتنی و بهروزی است. فقط به نظر من خیلی به درد محرم نمیخورد؛ چون همه چیز را به مسایل روز ربط میدهد و به نظر من بیشتر به درد دهه فجر میخورد!
بههرحال ایشان دعوت شده بود و کار من و سیدحبیب و عباس خرید چند پرچم و کتیبه جدید بود. ما سه نفر چند سال است که دوست و هم محلی هستیم و الآن هم در دبیرستان همکلاسی. سوار تاکسی شدیم و عباس آخر سوار شد و کنار پنجره نشست. ترافیک سنگین بود و ماشینها به کندی حرکت میکردند. بعد از چند دقیقه، عباس بلند گفت: «بچهها اینجارو!» و با دست به پوستر بسیار بزرگی که از یک ساختمان آویزان شده بود اشاره کرد. ایده طراحی و البته اندازه بزرگ آن نظرم را جلب کرد. اما چون به نظرم مربوط به یک بحث سیاسی روز است، خیلی علاقهای برای تأمل در آن نداشتم. ضمن آنکه این هم مسایل اعتقادی و معنوی را به مسایل روز ربط داده بود. با بیاعتنایی به عباس گفتم: «دیگه اوباما چه ربطی به شمر داره؟! فقط همین مونده بود جون من…»
سیدحبیب گفت: «همچین بیربط هم نیستن… حداقل دوتاشون هم خیلی آدم نیستن!»
من گفتم: «شمر امام حسین رو شهید کرده؛ اوباما بد هست ولی نه مثل اون»
عباس گفت: «به نظر من منظور پوستر خود اوباما نیست. فکر کنم منظورش امریکاس؛ چه اوباما، چه بوش و بقیه»
من دوباره گفتم: «ولی هیچکدوم از امریکاییها تا حالا یه امام رو نکشتن»
سیدحبیب گفت: «آره راست میگه، نکشتن… اما شاید چون گیرشون نیومده! اینا با این روحیه و کارهایی که میکنن اگه تو کربلا بودن به نظرت به امام حسین کمک میکردن یا…»
حرف سید رو به بهونه پیاده شدن قطع کردم و به راننده گفتم: «آقا همینجا پیاده میشیم»
سید و عباس با اعتراض گفتن: «اِ… هنوز که نرسیدیم» و من جواب دادم: «شاید اینجاهم کتیبه فروشی باشه!»
از جایی که پیاده شدیم تا خود پاساژ محصولات فرهنگی، محض رضای خدا یه مغازه پارچه فروشی هم نبود، چه برسه به کتیبه فروشی. برای همین اون دوتا مدام به من غر میزدن و میگفتن: «اولین باره میای اینجاها!؟» اما حداقل حرف عوض شد و خیالم راحت شد که بحث پوستر تموم شده است.
اما همینکه وارد پاساژ شدیم، یک لحظه احساس کردم اگر در روستا زندگی میکردم و پدربزرگم به خاطر معدل بیستم به من نوزاد الاغی را هدیه میداد، قطعاً اون بینوا “دم” نداشت؛ مطمئنم!
اولین مغازه چندین پوستر گذاشته بود با شعار «شمر زمانهات را بشناس!»
عباس هم سریع رفت سراغش و گفت: «یک سری از اینها هم میگیریم برای تابلو اعلانات؛ چطوره؟»
سیدحبیب به من گفت: «کاش از اون پوستر اوباما و شمر هم پیدا میکردیم؛ نه!»
من مانده بودم که چه بگویم؟ این تصاویر حرفی باقی نگذاشته بود…
******
محرم رسید و اولین سخنرانی حاج آقای بصیری بسیار زیباتر و جذابتر از آنچه فکر میکردم بود. این قسمت از سخنرانی ایشان را که به نظرم تکمیل کننده همان پوسترهاست به شما تقدیم میکنم:
«عزیزان من! جنس اسرائیل و آمریکای زمان ما با یزید و شمر و یارانش یکی است و فقط شرایط و زمانشان متفاوت است. شیطان و شیطان صفتها در طول تاریخ ـ از ابلیس و نمرود و فرعون گرفته تا شمر و یزید و تا آمریکا و اسرائیل ـ همگی به دنبال مطیع کردن بندگان خدا در برابر خود بودهاند.
شمر و یزید با امام حسین و یاران و خانواده ایشان همزمان بودند و از تمام مردم خواستند که از آنها اطاعت کنند. بسیاری از مردم با ذلت قبول کردند و زنده ماندند؛ اما آن دسته از خوبان روزگار که از شیاطین زمانشان اطاعت نکردند، بر سرشان آن آمد که در کربلا اتفاق افتاد؛ کشتار مردان به فجیعترین شکل و رفتار وحشیانه با جنازه کشتگان با لگدمال کردن اجساد و و بریدن سر آنها و همچنین اسارت زنان و کودکان و غارت و آزار آنان.
آمریکا و اسرائیل هم از مردم جهان تبعیت و فرمانبرداری میخواهند. آنها که اطاعت کردهاند ـ مثل آل سعود ملعون و اکثر کشورهای اسماً مسلمان ـ در واقع زندگی با ذلت را پذیرفتهاند و ظاهراً در آرامش هستند. اما آنها که زیر بار اطاعت شیاطین نرفتهاند، خود و خانوادهشان هر روز شاهد بمباران و ترور و قتل و تهدید و تحریم و شکنجه و اسارت هستند؛ ایران اسلامی، فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و…»