شاگرد ممتاز

محسن سیمایی

ارزش خود       
 اگر از چند محور مهم درس امام حسین(علیه السلام) بپرسید و اینکه مربی حسینی باید رفتار خود را به چه ویژگی ً هایی بیاراید، قطعا از اهتمام به عزت نفس خواهم گفت. بسیارند انسان هایی که با جهد و کوشش، مسیر موفقیت را میپیمایند، اما ارزشی را که باید، برای خویشتن قائل نیستند و همین دلیلی میشود برای شکستشان. مرادم تواضع و افتادگی نیست که بیشک این دو بر ارزش آدمی میافزاید؛ منظور ضایع کردن ارزش خویش است؛ ضایع کردن شخصیت خود، توانایی خود و… یکی از مصادیق برجسته عدم اهتمام به عزتنفس، سخن نابجا و بی مورد است. امام حسین فرمود: { لا تقولوا بالستنکم ما ینقص من قدرکم؛ چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد } مربیان به سبب جنس کارشان بسیار در جایگاه سخنرانی و سخنوری قرار میگیرند، لذا ممکن است بیش از دیگران در دام همه ِ چیزگویی گرفتار شوند. در این هشدار امام فرقی میان دانسته‌ها و ندانسته‌ها نیست گاهی دانسته‌ها را هم نباید گفت. معیار مربی تربیت‌ یافته مکتب امام حسین (علیه السلام)برای به زبان آوردن چیزها، حفظ ارزش خود و در درجه بعدی صالح و نیاز شاگردان است.

دریا دل
شنیدن سخن دیگران و تحمل آن، ویژگی دیگری است که مربی تربیتیافته در مکتب امام حسین(علیه‌السلام) از آن غافل نمیشود ویژگی‌ای که میتوان پیش از آغاز حرکت به سمت کربال و طیمسیردررفتارخود حضرت نیز مالحظه نمود. پیگیری نامه ها، پرسش از حال و روز مردم و شنیدن سخن مخالفان از جمله نمونه‌های دریادلی ایشان است. البته بدیهی است که در تأیید یا رد سخن دیگران الزامی وجود ندارد؛ بلکه غرض این است که چشم و گوش خود را باز کنیم، سخنان دیگران را هم رصد کنیم و در لاک اطلاعات شخصی خود فرونرویم. حضرت فرمود:{من دلائل العالم انتقادۀ لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر؛ از نشانه های عالم، نقد سخن و اندیشه خویش و آگاهی از نظر های مختلف است} باید به این باور برسیم که اندیشه و سخن ما خالی از عیب نیست و نتیجه رسیدن به این باور، دادن مجال سخن به دیگران خواهد بود. فضای تربیتی یک طرفه ای را که قائم به اندیشه و سخن مربی است و از اظهارنظر شاگردان بی نصیب، نمیتوان فضای مطلوب تربیت حسینی به شمار آورد. قانون تربیت حسینی میگوید: ابتدا مربی رفتار خود را به اوصاف نقدپذیری و سعه صدر زینت دهد و سپس در انتظار تربیت شاگردانی نقدپذیر و شکیبا باشد.

حسین وار، زهیرگونه
ویژگیای که با جرئت میتوان وجود مبارک سیدالشهدا(علیه‌السلام) را مصداق اتم آن دانست و آن را از آموزه های مهم تربیتی حضرت به شمار آورد، توجه و بخشش در مقابل کسانی است که انتظاری از شما ندارند و به خیرتان چشم ندوخته اند. ماجرای زهیر در کربال مگر غیر از این است؟ کسی که نه تنها چشم به خیر و لطف حسین بن علی(علیه‌السلام) ندوخته بود، بلکه از او رویگردان و گریزان بود، چنان مشمول توجه و بخشندگی کریمانه امام شد که نام خود را در صف یاران حضرت به ثبت رسانید. حضرت در حدیثی گهربار فرمودند:{ انّ اجود الناس من اعطی من لا یرجو؛ بخشنده ترین مردم کسی استکه به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش کند}. مربی ای که حسین وار برای شاگردان و همراهان کالس تربیتی خود دلسوزی میکند، بعید نیست شاگردانی زهیرگونه داشته باشد. در تمام کالس ها و دوره های ً تربیتی، معمولا کسانی هستند که خود را با جمع کلاس همراه نمیکنند، ساز ناسازگاری با مربی کوک میکنند و از تکلیف و تمرین و ممارست خودداری میورزند. برخورد حسینوار با شاگردان، یعنی تالش تا آخرین لحظه برای به راه آوردن و هدایت شاگردان به مسیر صحیح. مربی حسینی در مقابل کسانی که دل به او نمیدهند یا حتی نسبت به او اظهار تنفر میکنند، قافیه را نمیبازد و بخشش و توجه خود را نصیبشان میکند.

حق خدا
خدامحوری و تلاش در راه خدا ویژگی دیگری است که مربی تربیتی از امام حسین(علیه‌السلام) می آموزد. در تمام کارها، کسب رضایت پروردگار و رعایت حق خدا باید در صدر انگیزه ها قرار داشته باشد و کار تربیتی نیز از آن مستثنا نیست. امام(علیه‌السلام) فرمودند:{من عبد الله حق عبادته آتاه الله فوق امانیه و کفایته؛ هر کس حق عبادت خدا را آن چنان که شایسته اوست، به جا آورد، خداوند بیش از حد انتظار و کفایتش به او عطا میکند} لطافت کار تربیتی برخالف بسیاری از کارها میطلبد که انگیزه خدامحوری بر انگیزه های ّمادی و مالی مربی غلبه داشته باشد. اگر اینگونه شد و مربی در کار خود حق پروردگار را به جای آورد، به سعادت واقعی خواهد رسید. کار جهادی و خدامحور، همیشه برکات خاص و {من حیث لا یحتسب} در پی دارد؛ برکاتی بیش از حد تصور و فراتر از خواسته های ما. در کلام امام حسین(علیه‌السلام) بیم و امید قصه رزق و روزی را به خوبی میتوان یافت. در مواردی مثل این روایت، حضرت به امیدواری کسانی میپردازد که در راه خدا تلاش میکنند، و آنها را به عطای پروردگار بشارت میدهد؛ و در مواردی همچون نهیب او به دشمنان در واقعه کربلا، از ضایع شدن عمر و آرزوی کسانی خبر میدهد که اولویت های مادی در کار و زندگیشان حرف اول را میزند.

حرف عمل
تفاوت حرف و عمل بود که کوفیان را زمینگیر کرد و از راه امام جدا ساخت. تربیت یافتگان مکتب حسین(علیه‌السلام) محکم و استوار پای سخن خود میایستند و به گفته خویش عمل میکنند. امام حسین(علیه‌السلام) فرمودند{ان الکریم اذا تکلم بکلام، ینبغی ان یصدقه بالفعل؛ بزرگوار چون سخن گوید،شایسته است که با کردارش آن را تصدیق کند}. اینکه از نور سخن بگوییم و خود درظلمت به سر ببریم، اینکه از اخالق بگوییم وخود گرفتار بی اخالقی باشیم، اینکه بر بلندای جایگاه وعظ و نصیحت بنشینیم و خود به آن ً عمل نکنیم، قطعا با تربیت حسینی سازگار نیست. مربی حسینی حرف و عملش یکی است؛ ازهمینرو در تربیت شاگردان حسینی موفق است حقیقتا یکی از مهمترین آفاتی که باعث میشود شاگردان از فضای تربیتی حاکم بر کالس فاصله بگیرند و گارد محکمی در مقابل توصیه های مربی داشته باشند، تفاوت میان حرف و عمل است. در مقابل، همخوانی حرف و عمل مربی چنان دلهای شاگردان را نرم و تأثیرپذیر میسازد که آمادگی وصف ناپذیری برای دریافت علم و معنویت رقم خواهد زد. راز ارادت همه گیر و همه جانبه شیعیان و آزادگان جهان به وجود نازنین سیدالشهدا همین ولی چون او استادی بود که نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!

دکمه بازگشت به بالا