شیرین تر از عسل

مجتبی صداقت

اشاره

در مقاله مهندسی معکوس به نظریه فوکویاما اشاره شده بود که شیعه را پرنده‌ای می‌دانست که دارای ۲ بال نیرومند شهادت‌طلبی و انتظار می‌باشد که با این دو بال شبیه پرنده‌ای دست نیافتنی به حساب می‌آید.

از آنجا که دشمنان ما برای این نیروی ذخیره و فرهنگ عظیم شیعه برنامه‌ریزی کرده‌اند بر آن شدیم تا طرح بحث شهادت‌طلبی و انتظار را در خیمه‌های معرفت مورد بررسی قرار دهیم و دلیل دیگر اینکه یکی از دغدغه‌های نماینده محترم ولی فقیه در اتحادیه انجمن‌های اسلامی‌ دانش‌آموزان ارائه الگوی تربیتی حماسی به نوجوانان می‌باشد، تا جایی که اینچنین می‌فرمایند: «انجمن‌های اسلامی‌ ما باید بشود پایگاه منتظران شهادت.»

این موضوع مبحث بسیار مهمی‌ در امر آموزش زبده‌های اتحادیه است و صدالبته خیمه‌های معرفت عهده‌دار این رسالت مهم به حساب می‌آید و مربیان خیمه معرفت می‌توانند با طرح این مباحث اتحادیه را در نیل به اهداف مقدسش یاری نمایند.

ضرورت طرح مبحث شهادت

همانطور که در مقاله مهندسی معکوس اشاره شده بود دشمن متوجه این فرهنگ عظیم و ذخیره ،لایتناهی یعنی فرهنگ شهادت‌طلبی شده است و تمام اهتمام خود را گذاشته است که این فرهنگ را از بین مردم شیعه مخصوصا جوانان خارج کند و آنها را مشغول زندگی دنیایی خود کند تا بتواند راحت‌تر و سریع‌تر ایشان را تحت حکومت خود قرار دهد.

از آنجایی که تمام ابزار و وسایل دشمن مادی و دنیایی است باید روحیه شهادت‌طلبی به رفاه‌طلبی تبدیل شود تا شیعه به داشته‌های ایشان جذب شود و بتوانند او را تصرف کنند فرهنگ شهادت‌طلبی سد آهنین و محکمی‌ در مقابل توطئه‌های دشمن است.

باید توجه داشت که فرهنگ شهادت‌طلبی سدی آهنین را در مقابل دشمن ایجاد می‌کند که شیعه را دست نیافتنی خواهد کرد، آن وقت است که تمام تیرهای دشمن به سنگ می‌خورد و ما می‌توانیم با توسعه این فرهنگ تمام توطئه‌های دشمن را خنثی کنیم. به همین جهت است که مقام معظم رهبری می‌فرمایند: (زنده نگاه داشتن با یاد شهدا کنتر از شهادت نیست).

شهدا با فدا کردن جانشان اسلام را حفظ کرده و شجره طیبه شیعه را آبیاری نمودند؛ ما نیز باید با زنده نگه داشتن یاد آنها و اشاعه فرهنگ ایشان این شجره را از شر دشمنان و آفات آنان حفظ و نگهداری کنیم.

شهادت‌طلبی اوج کمال و بندگی

میدانیم دانیم که خدای متعال هدف خلقت انسان‌ها را بندگی خودش معرفی کرده است همان گونه که در قرآن می‌فرماید (ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون) انسان برای رسیدن به کمال باید مسیر عبودیت خدای متعال را پیش بگیرد و با بندگی او به نهایت قرب الهی برسد.

عبد پروردگار یکتا دارای خصوصیات بارز و قابل توجهی است که از بندگی او نشأت می‌گیرد آن کسی که خویش را بنده خدای متعال می‌داند دیگر هیچ مالکیتی را برای خود قائل نمی‌باشد، از این رو جان و مال و ناموس و ابرو و همه داشته‌های خود را متعلق به مولای خود که همان خالق یکتا است داند و در نتیجه برای بذل جان و مال خود در راه خدا از هیچ کوششی دریغ نمی‌‌نماید.

از طرف دیگر پروردگار مهربان نیز در قرآن اینگونه می‌فرماید: «ان الله اشترى من بانفسهم و اموالهم بان لهم الجنه» همانا خداى متعال از مومنین جان‌ها و اموال ایشان را در مقابل بهشت رضای خود می‌خرد و در حقیقت شهادت میدانگاه عشق بازی بنده با خدای خویش است.

بنده جان خود را فدای مولای خویش می‌کند. مولا نیز تمام نعمات را نصیب او خواهد کرد و آنها را از فضل خود شاداب خواهد نمود «فرحین بما آتاهم الله من فضله».

شاید بتوان گفت اگر بنده‌ای شهادت‌طلب نباشد نمی‌تواند بندگی خود را داشته باشد بنده‌ای که نخواهد داشته‌های خود را با خدا معامله کند و تقدیم او نماید؛ نتوانسته است به اوج بندگی و عبودیت او برسد.

تفسیر اشتباه از فرهنگ شهادت‌طلبی

متاسفانه بعضاً دیده می‌شود که از سوی افراد شهادت‌طلبی به گونه‌ای خشن و خالی از مهر و لطافت تعبیر می‌شود بعضی خواسته یا ناخواسته شهادت‌طلبی را امری بسیار ناخوشایند توصیف کرده‌اند.

از آن جایی که شهادت دارای ظاهر سختی است، یعنی انسان را از عزیزترین داشته‌هایش که همان جان او می‌باشد جدا می‌کند و به نظر می‌رسد که یک جوان با شهادت، آرزوهای جوانی و زندگی‌اش برباد رفته است؛ دشمنان تفسیرهای غلطی را از فرهنگ شهادت‌طلبی ارائه می‌دهند و آن را ترویج خشونت‌طلبی و جنگ‌طلبی توصیف می‌کنند، در حالی که در بحث شهادت‌طلبی باید چند نکته را لحاظ نمود:

نکته اول: جهاد در راه خدا و حاضر شدن در صحنه نبرد و قتال یکی از جلوه‌های بارز شهادت‌طلبی است که انسان در صحنه قتال مدعای بندگی خود را اثبات می‌کند اما مگر ما همیشه در حال جنگ و در صحنه قتال هستیم که شهادت‌طلبی را به این قضیه ربط می‌دهیم؟

آیا در زمان صلح انسان‌ها نمی‌توانند شهادت‌طلب باشند؟ اگر نتوان در زمان صلح انسان‌ها را شهادت‌طلب تربیت کرد چگونه می‌توان در صحنه قتال از ایشان توقع شهادت‌طلبی داشت؟

در نتیجه می‌توان معنای شهادت‌طلبی را معنایی وسیع تر از قتال فی سبیل الله در نظر گرفت. شهادت‌طلبی یعنی اینکه انسان در راه خدا خود و تعلقات دنیوی خویش را نادیده گرفته و آمادگی فدا کردن همه داشته‌هایش در راه خدا را داشته باشد.

حال ممکن است در جایی نیاز باشد که انسان بذل جان کند و بعضی جاها بذل مال کند یا بذل (آبرو) یعنی در هیچ زمان از داشته‌های خود در راه خدا دریغ ننماید چرا که در حقیقت داشته‌های انسان متعلق به خداست و فدا کردن آنها در راه خدا یعنی برگرداندن امانت به صاحبش که از لطافت زیبایی برخوردار می‌باشد.

نکته دوم: آنهایی که شهادت در راه خدا را امری خشن تصور می‌کنند، با حقیقت شهادت آشنا نشده‌اند. به خاطر همین است که آن را انکار می‌‌کنند.

بعد از جنگ احد هنگامی‌ که مسلمانان علی الظاهر با شکست مواجه شدند و عده‌ای از انصار رسول خدا به شهادت رسیدند، منافقین مشغول توطئه و شبهه افکنی شدند که چگونه پیغمبر با جنگ‌طلبی‌های خود عده زیادی را به کام مرگ فرو فرستاد. خدای متعال در آیات ۱۶۶ تا ۱۷۳ سوره آل عمران جواب منافقین را در ۲ مرحله می‌دهد.

مرحله اول آن است که خدا به ایشان می‌گوید: (مرگ در کمین شماست چه در میدان جنگ باشید و چه در رختخواب و شما نمی‌توانید از مرگ فرار کنید پس چه خوب است که انسان با افتخار بمیرد تا با ذلت و خواری).

«قل فادرئوا عن انفُسِکُم الموت ان کنتم صادقین»

ای پیغمبر بگو که اگر راست می‌گوئید مرگ را از جان خود دور کنید.

در مرحله دوم خداوند مقام شهادت و شهدا را برای همه انسانها اینگونه بیان می‌فرماید: «ولا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون فرحین بما، اتهم الله من فضله…»

در این آیات خدای متعال چند خصوصیت بارز را برای شهدا بیان می‌کند که گواه این مطلب است که شهدا نه تنها از آرزوهای دنیوی خود محروم نماندند بلکه به آرزوهای دست نیافتنی انسان که در تمام عمر به دنبال آن می‌باشد نیز رسیده‌اند این خصوصیات عبارتند از:

۱ـ حیات جاویدان

یکی از آرزوهای بشر از اول تا آخر این بوده و خواهد بود که حیات ابدی نصیب او گردد انسان تمام مشکلات و سختی‌های زندگی را به جان می‌خرد، تا یک روز بیشتر زنده بماند و حاضر است از تمام تعلقات زندگی خود بگذرد تا حیات طولانی‌تری داشته باشد. در حالی که همه انسان ها بالاخره باید از دار دنیا رخت بربندند و حیاتشان تبدیل به ممات شود،‌ و در حالی که ایزد منان می‌فرماید: «گمان مکنید که آنهایی دراه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و…» این آیه اذعان بر این مطلب دارد که شهدا نه تنها بعد از شهادت حیاتشان را از دست نداده‌اند بلکه حیات طیبه‌ای نصیبشان شده است که جاویدان خواهد بود.

در حالی که خیلی از انسان‌های به ظاهر زنده در حقیقت مردگان متحرک هستند. شهدا بعد از مرگ نیز حق حیات دارند و بالاترین درجه حیات نصیب ایشان شده است.

۲ـ روزی گرفتن نزد خدا

یکی از دغدغه‌های انسان مومن در دنیا آن است که چه توشه‌ای برای آخرت و بعد از مرگ خود بفرستند چرا که « الدنیا مزرعه الاخر» هر چه که در دنیا کاشتی، آن دنیا برداشت خواهی کرد.

اگر اعمال ما روزی خوبی برای بعد از مرگمان باشد خوشحالیم و اگرنه در ترس و اضطراب از مرگ به سرخواهیم برد اما خداوند می‌فرماید: شهدا عند ربهم یرزقون هستند، یعنی نزد خدا ی خود روزی می‌گیرند. در حالی که همه انسان‌ها بعد از مرگ از روزی‌ای که از قبل فرستاده‌اند می‌خورند؛ خدا به شهدا جداگانه روزی می‌دهد. به همین علت است که این مضمون را در روایات داریم که تا اولین قطره خون شهید به زمین ریخته می‌شود خدا همه گناهان او را می‌بخشد الا حق الناس. اگرچه در بعضی از روایات کسانی که حق بر دوش شهید داشتند را راضی می‌فرماید.

۳ – شادی دائمی‌

یکی از آرزوهای انسان آن سات که هیچ وقت دچار ناراحتی و عذاب نشود و همیشه در راحتی و خوشحالی به سر ببرد. انسان خوشحالی دائمی را می‌پسندد و تمام تلاش خود را وقف این می‌نماید که شادی را برای خود و اهل خود فراهم کند شاید یکی از دلایل ترس انسان از مرگ، عذاب و سختی‌های بعد از مرگ است که به واسطه اعمال انسان بر او وارد می‌شود. در حالی که خدا در اوصاف شهدا بعد از شهادت می‌فرماید: « فرحین بما آتاهم الله فضله» دائماً شاد می‌مانند به خاطر چیزی که خدا از فضلش نصیبشان کرده است.

چرا که بر سر سفره خدا نشسته‌اند و خدا در سفره اش غذای تلخی نمی‌گذارد اگر تلخی و ناراحتی بعد از مرگ به انسان می‌رسد به خاطر اعمالشان است. اما وقتی خدا همه گناهان شهید بخشیده باشد و از جانب خود به او روزی دهد، دیگر جایی برای ناراحتی شهدا وجود ندارد.

آثار روانشناختی شهادت‌طلبی در انسان

ترویج روحیه شهادت‌طلبی در انسان‌ها تاثیر بسزایی در منش و رفتار آنها خواهد داشت و تحولات عظیمی در روح و روان انسان‌ها ایجاد می‌کند.

تحولاتی که ناشی از نفی خودپرستی و خودخواهی در فرهنگ شهادت‌طلبی می‌باشد. از آنجایی که خیلی از مشکلات  روحی و روانی انسان نشأت گرفته از خود محوری انسان است و روحیه شهادت به طور مستقیم با آن مبارزه می‌کند، می‌توان ترویج فرهنگ شهادت‌طلبی را راه حل خوبی برای از بین بردن این مشکلات و آسیب‌ها دانست. حال به برخی از این نکات اشاره می‌کنیم:

۱ـ رذائل اخلاقی

یکی از چیزهایی که حول محور حب به نفس و دنیا در روح و روان انسان ایجاد می‌شود رذایل اخلاقی است که انسان را زشت خو و بد سیرت می‌سازد.

امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «حب الدنیا رأس کل خطیئه»

دوست داشتن دنیا راس همه بدی‌ها و گناهان است. یعنی وقتی دوست داشتن دنیا و از جمله هوای نفس در دل انسان جا گرفت؛ راه ورود برای همه خطایا و گناهان به دل انسان باز می‌شود. در حالی که شهادت‌طلبی روحیه‌ای در مقابل دنیا‌طلبی و رفاه‌زدگی می‌باشد که در نتیجه با روحیه شهادت‌طلبی و جایگزین شدن آن به جای دنیاطلبی، همه خطایا و بدی‌ها هم از دل انسان رخت، می‌بندد و انسان شهادت‌طلب دارای مجموعه‌ای از فضایل اخلاقی می‌شود که او را تبدیل به انسان کامل خواهد کرد.

۲ـ عدم آرامش روحی و روانی

یکی از مشکلاتی که بشر به شدت با آن دست و پنجه نرم می‌کند عدم آرامش روحی و روانی به حساب می‌آید. چرا که بشر در تمام عمر به دنبال آن است که یک لحظه آرامش پیدا کند و به دست آوردن این یک لحظه برای او بسیار قادر سخت و دشوار است. چرا که او به دنبال آرامش از امکانات و لذت‌های دنیوی است. در حالی که دنیا دار مکافات است و سختی و امکانات و لذت‌های پست دنیوی قادر نیستند که آرامش را برای انسان فراهم کنند. هرچه انسان نسبت به دنیا و مافیها حریص‌تر باشد، آرامش او کمتر است. دلبستگی‌های انسان به تعلقات دنیایی او را دچار اضطراب و ترس می‌کند چرا که همیشه می‌ترسد که تعلقاتش را از او بگیرند.

و از آنجا که دنیا دار قرار نمی‌باشد و همه چیز از دست انسان می‌رود، در نتیجه ترس و اضطراب همیشه همراه انسان‌های دنیا‌طلب می‌باشد و اجازه آرامش روحی را به ایشان نمی‌دهد. در حالی که انسان شهادت‌طلب تعلقات دنیایی خود را به دور ریخته و خود را از هر گونه تعلق دنیایی آزادی ساخته است و دیگر ترس و اضطراب از دست دادن دنیا در دل او جای ندارد.

انسان شهادت‌طلب همه وجود خود را منصرف در خدای متعال می‌کند و دائم به یاد خداست. خدا نیز می‌فرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»

آن موقعی که انسان از یوغ دنیا جدا شد و خود را به خدا نزدیک کرد، در آرامش به سر خواهد برد.

۳ـ شهادت‌طلبی آغاز تحول ظاهری و باطنی در انسان‌ها

یکی از مشکلات بشر رکود شخصیتی انسان است که بسیار او را آزار می‌دهد.

از خصوصیات بارز دنیا‌طلبی آن است که دست و پای انسان را در غل و زنجیر تعلقات می‌بندد و اجازه حرکت و تحول را به آدمی‌نمی‌دهد. در حالی که انسان نیاز به تحول و حرکت جنبشی دارد حیات انسان هم ریشه در قدرت تحول انسان دارد زیرا که اگر تحول نباشد حیات معنا پیدا نمی‌کند و رکود عین مرگ است. فرق بین اموات و احیاء نیز همین است.

که احیاء اجازه تحول و تایید پذیری و تائید گذاری دارند اما اموات قدرت تحول ندارند دنیا‌طلبی جلوی تحول انسان را می‌گیرد و اجازه تغییر را به او نمی‌دهد. زیرا که انسان دنیا‌طلب از تغییر و تحول هراس دارد و به زندگی پست و حقیرانه دنیوی خود خو کرده است در حالی که انسان شهادت‌طلب نه تنها به سمت تحول اساسی و مهم که شهادت نام دارد قدم بر می‌دارد؛ بلکه به خاطر عدم تعلق به دنیای اطراف خود دست و پای خود را از غل و زنجیرها باز کرده و آزادانه اجازه تحول و تغییر دارد و این نشانه حیات است.

امام خمینی (ره) می‌فرماید: «شهدا ره صد ساله را یک شبه طی کردند» و شاید این به خاطر آن است که انسان شهادت‌طلب به راحتی می‌تواند در خود ایجاد تحول کند و در نتیجه جهش‌های بزرگی به سمت سعادت داشته باشد و آثار دیگری که مجال بحث کردن در مورد آنها

آثار جامعه شناختی ترویج روحیه شهادت‌طلبی

فرهنگ شهادت‌طلبی ملازم فرهنگ ایثار و از خود گذشتگی است. همان طور که گفتیم انسان گیرد، پا بر شهادت‌طلب خودش را نادیده می‌روی نفس خویش می‌گذارد و دارای روحیه ایثار و از خودگذشتگی خواهد بود.

اگر فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی در بین ما رواج پیدا کند خیلی از مشکلاتی که متوجه جوامع مختلف است حل خواهد شد زیرا که همه این مشکلات ناشی از حب به دنیا و حب به نفس می‌باشد که البته شهادت‌طلبی با آن به کند شدت مبارزه می‌کند. از مشکلات جوامع بشری امروز آن است که هر انسانی به دنبال گرفتن حق خود از جامعه است و‌طلب حق می‌کند در حالی که دوست ندارد به حقوق دیگران احترام بگذارد و حقوق ایشان را نادیده می‌گیرد و این در حالیست که انسان شهادت‌طلب حق خود را نادیده گرفته و برای احقاق حقوق دیگران تلاش می‌کند واگر این فرهنگ در بین مردم شیوع پیدا کند دچار خیلی از معضلات اجتماعی نخواهیم شد.

راه‌های پیشنهادی برای ورود به مبحث شهادت‌طلبی

۱. اشاره به فصل بهار و تحول همگانی موجودات از آنجایی که تحول یکی از مسائل مهم و اساسی حول محور شهادت‌طلبی می‌باشد از طریق این بحث وارد بحث شهادت‌طلبی شد و آن را برای دانش‌آموزان بیان کرد به عنوان مثال در دعای تحویل سال داریم «حول جانا الی احسن الحال» که احسن حال شهدا است زیرا که پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «بالاتر از هر نیکی نیکی برتری است تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود که بالاتر از آن نیکی نیست» بهترین حال‌ها حال شهید است که بهتر از آن حالی وجود ندارد.

  1. عبودیت و بندگی

مبحث عبودیت هم می‌تواند بستر مناسبی برای ورود به مبحث شهادت‌طلبی باشد چرا که شهادت‌طلبی اوج بندگی و عبودیت به حساب می‌آید اینکه بنده خدا جان خود را که عزیزترین چیزها نزد انسان باشد فدا کند و‌ این نهایت بندگی انسان به حساب می‌آید.

  1. سفر به دیار شهیدان

ایام نوروز و تحویل سال ایامی‌ است که کاروان‌های راهیان نور جهت زیارت مقتل شهدا و محل تحول شهدا اعزام می‌شوند که چه در آن اردو و چه بعد از اردو مبحث شهادت‌طلبی و نقش آن تواند ما را با اهداف شهدا و مسیری که طی کرده‌اند آشنا نماید و خیلی از راه‌های دیگری که بستگی به خلاقیت شما مربی عزیز دارد.

دکمه بازگشت به بالا