فقط خودم رو عشقه!

علی صادقی‌سرشت، دانشجوی دکترای روان‌شناسی

بررسی خودشیفتگی در نوجوانان

دماسنج خودپنداره

«خودپنداره»‌ تصوری است که هر شخص یا نوجوانی درباره خود دارد. هستۀ مرکزی خودپنداره، «نوع نگاه و توجه به خود» است. خودپندارۀ سالم، یعنی داشتن ارزیابی منطقی، امیدوارانه و انگیزه‌بخشی دربارۀ خود و توانمندی‌های خود. خودپنداره هم‌چون یک دماسنج است که سه حالت برای آن قابل تصور است:

– دارای عزت‌نفس: بهترین حالت این دماسنج، زمانی است که دمای نرمال را نشان دهد. اگر دماسنج خودپنداره، دمای معمولی را در یک نوجوان نشان دهد، یعنی او دارای عزت‌نفس است، برای خود ارزش و احترام قایل است و نسبت به توانمندی‌ها و ضعف‌های خود آگاهی دارد و انگیزۀ لازم برای استفاده از توانمندی‌ها، برای اصلاح یا رفع ضعف‌هایش را دارد.

– خودکم‌بین: اما اگر دماسنج خودپنداره در نوجوانی، کمتر از دمای معمولی را نشان دهد، یعنی روان این نوجوان سرد است؛ یعنی دچار ضعف اعتماد‌به‌نفس است و خود را قبول ندارد. چنین نوجوانی معمولاً کم‌رو است و احساس درونی او عدم شایستگی و بی‌لیاقتی است. از نگاه او، وجود او بیشتر نقطۀ ضعف دارد تا نقطۀ قوت. معمولاً آنها دچار افسردگی تأییدخواهی از سوی دیگران هستند.

– خودشیفته: در نقطۀ مقابل، اگر دماسنج خودپنداره بیش از حد بالا برود و دمای بالایی را نشان دهد، یعنی روان نوجوان تب کرده است؛ انگار که خودپنداره او باد کرده باشد!‌ یعنی دچار «خودشیفتگی» شده است؛ نوجوانی خودبین و خودمحور که فقط خودش را قبول دارد. انگار که محور دنیاست! حرف فقط حرف خودش است. از نگاه او، خوبی‌های زیادی در او جمع شده و باید دوستان و والدین و مربیان هوای او را تمام و کمال داشته باشند. این‌گونه نوجوانان، موفقیت‌های دوستانشان را ناچیز و بی‌ارزش و نیازهای آنها را زیاده‌خواهانه می‌دانند و در مقابل، موفقیت‌های جسمی و تحصیلی خود را نقطۀ عطفی شایستۀ تحسین و تأمین نیازهایشان از سوی دیگران را بر آنها لازم و ضروری می‌شمارند! در یک کلام، شعار او این است «فقط خودم رو عشق است!».

فروشگاه خودشیفتگی

خودشیفتگی نوجوان سبب بروز مجموعه‌ای از رفتارهای خودبینانه در ظاهر روابط او می‌شود. بررسی‌های عمیق‌تر این افراد، نشان می‌دهد در پسِ این رفتارهای ظاهری، زمینه‌های پنهان روانی‌ای قرار دارد که نه تنها اطرافیان نوجوان از آنها بی‌اطلاع‌اند، بلکه حتی خود نوجوان هم از آنها بی‌خبر است. در ادامه، رفتارهای ظاهری نوجوان خودشیفته که در ویترین ارتباطات او با دیگران قرار دارد، تحت عنوان «ویترین خودشیفتگی» و زمینه‌های پنهان روانی او را که در انبار وجودش قرار دارند، تحت عنوان «انبار خودشیفتگی» مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۱٫ ویترین خودشیفتگی

کسانی که با نوجوان خودشیفته ارتباط دارند، به خوبی می‌توانند مفاهیم ارتباطی زیر را در نحوه تعامل او با دیگران متوجه شوند.

الف. مرکز پرگارم!

نوجوان خودشیفته نمی‌تواند خیلی با دیگران ابراز همدلی و همدردی نماید؛ چراکه نمی‌تواند به نیازها و خواسته‌های دیگران توجه کند. در مقابل توقع دارد همگان با او همدلی و همدردی نمایند؛ چراکه صرفاً به نیازها و خواسته‌های خود توجه دارد. هدف او از ارتباط کلامی و غیرکلامی با همسالان، فهمیدن و چک کردن این نکته است که آیا آنها به او، به موفقیت‌های او، به نیازهای او، به اهمیت او، توجه کافی دارند یا خیر!

ب. آخرشم!

برای نوجوان خودشیفته، هجده‌ای که خودش گرفته، از بیست دیگران ارزشمندتر است؛ چون دیگران همیشه شانسی یا با تقلب نمره می‌گیرند و بالاخره شکست خواهند خورد، اما او منحصر به فرد است! مدام علاقه دارند با بزرگ‌تر از خود و افراد مهم رابطه بگیرند، چون خود را دارای وزن بیشتری نسبت به همسالان می‌دانند. آنها به موفقیت‌‌های دیگران به دیدۀ تحقیر می‌نگرند و به شکست‌شان به دیدۀ حق‌شان بودن! اما به موفقیت‌های خود به دیدۀ تحسین و به شکست خود از نگاه اتفاقی بودن.

ج. همه بدهکارند!

نوجوان خودشیفته معمولاً زورش می‌آید از دیگران به خاطر لطفی که در حقش کرده‌ا‌ند، سپاسگذاری کنند؛ چراکه آنها جز این نباید کاری می‌کرده‌اند. چون آن قدر جایگاهش رفیع است که جز این رفتار از دیگران انتظار نمی‌رود.

د. خط قرمزم!

انتقاد شدن، خط قرمز آنها است؛ چون برای آنها وجودشان خط قرمز است. اگر دوستی یا والدی از آنها انتقاد کند، به شدت برآشفته می‌شوند؛ چون اصلاً توقع ندارند کسی عظمت شأن آنها را نادیده بگیرد. از همین رو نسبت به کسانی که رویۀ نقد و یا تربیتی در قبال آنها بگیرند، به شدت احساس رنجش و سردی و کدورت در روابط می‌کنند.

۲٫ انبار خودشیفتگی

انبار خودشیفتگی، در واقع همان زمینه‌های روانی اصلی بروز روحیۀ خودشیفته در نوجوان است. در انبار وجودی نوجوان خودشیفته، مسایلی دیده می‌شود که با بررسی‌های روانکاوانه و روان‌تحلیل‌گرانه به دست آمده است.

در پسِ ظاهر بسیار مطمئن و حق به جانبانۀ نوجوان خودشیفته، احساس بی‌ارزشی پنهانی وجود دارد که حتی خود نوجوان نیز از آن بی‌خبر است. در معارف اسلامی هم داریم که خودبینی فرد، ناشی از حقارتی است که در درون دارد. این حقارت پنهانِ درونی، سبب می‌شود شخص در عمق جان خود، به خودش اطمینان نداشته باشد و به صورت ناهشیار همواره خود را در معرض خطر طرد شدنْ به خاطر بی‌ارزش بودن، حس کند و لذا با واکنش وارونه به این حس درونی، با قدرت از خود، شخصیتی بادکنکی بسازد و همگان را به خضوع در مقابل آن دعوت کند. انتقاد دیگران، از آنجا که این شخصیت شکننده را از جهت ارزش تهدید می‌کند، برای نوجوان خودشیفته بسیار خطرناک و رنج‌آور تلقی می‌شود. گاه نوجوان خودشیفته، ممکن است در خلوت از خود بپرسد «به راستی ارزش من چیست؟». او در پس چهره و روابط به ظاهر بی‌نیاز بودن از دیگران، در درون، به وجود دیگران نیاز دارد.

چرایی خودشیفتگی

خودشیفتگی در نوجوان، بیشتر حاصل دو روش فرزندپروری است که جنبۀ افراط در برخورد با کودک را پیش گرفته‌اند.

۱٫ روش افراطی در حمایت

برخی والدین به نحوی افراطی فرزند خود را از همان کودکی، فردی استثنایی و شایستۀ تحسین و توجه می‌دانند. چنین نگاهی، منجر به حمایت همه جانبه از کودک در منزل و بیرون از منزل می‌شود. این روش تربیتی، به تدریج فکر منحصر به فرد بودن را در ذهن کودک القا می‌کند و با افزایش سن، این فکر در او روز به روز ریشه‌دارتر می‌شود. تا جایی که در سنین نوجوانی، فرد فکر می‌کند باید دیگران در هر شرایطی، حواسشان به جایگاه رفیع او و افتخار با او بودن باشد! در واقع اعتماد‌به‌نفس کاذب و باد کرده در او شکل می‌گیرد. شاید بتوان گفت در این موارد، گویی خودشیفتگی والدین (که حالا در فرزندشان بروز و نمود کرده است)، منجر به خودشیفتگی فرد در سنین نوجوانی شده است.

۲٫ روش افراطی در سرزنش

برخی دیگر از والدین در روش فرزندپروری خود، برای شکل دادن به رفتارهای فرزندشان، از خجالت دادن بیش از حد فرزند استفاده می‌کنند. آنها مدام به فرزند خود گوش‌زد می‌کنند که این کار یا آن کار، مایۀ شرم و خجالت و بی‌آبرویی او و والدین است و برای آنکه به دیگران نشان دهند که والدین درجۀ یکی هستند، فرزند خود را زیر منگنه می‌گذارند که همواره باید رفتارهایش جذاب و مؤدبانه باشد، تا همواره تحسین و اعجاب اطرافیان را برانگیزاند. این توقعات بیش از حد والدین، سبب می‌شود که کودک، فرصت بازی و نشاط را به خاطر رفتارهای اتو کشیده از دست بدهد. در واقع در این روش والدین به صورت ناهشیار، از طریق تربیتِ فرزندِ کاملاً مطیع و رام، می‌خواهند به دیگران خودنمایی کنند. کودک به تدریج می‌فهمد که والدین او را به صورت ابزاری برای بهتر نشان دادن خود استفاده می‌کنند و آن طور که باید و شاید، کودک را دوست ندارند. اینجا دو اتفاق برای نوجوان رخ می‌دهد: ۱٫ خشم و نفرت و دشمنی نسبت به والدین و ۲٫ کاهش اعتمادبه‌نفس و احساس ارزشمندی و افزایش شرمساری درونی. روش برخورد کودکان در مواجهه با این دو اتفاق، سه جور است: ۱٫ به تدریج با افزایش سن، با دیگران و از جمله والدین، پرخاشگر می‌شوند، ۲٫ به تدریج دچار افسردگی می‌شوند و ۳٫‌ تصور آنها از خود (خودپنداره) تحت سلطۀ تصوری که والدین از آنها دارند، این می‌شود که «من باید شخصی باهوش، جذاب و تحسین برانگیز نزد دیگران باشم». این حالت به تدریج این تصور را در آنها ایجاد می‌کند که «من این‌گونه هستم و باید دیگران به من احترام بگذارند» و این شروع راه خودشیفتگی در آنها می‌شود و با ورود به نوجوانی، این حالتِ خودبزرگ‌بینی در آنها افزایش می‌یابد.

درمانگاه خودشیفتگی

والدین و مربیان گرامی! اولین و مهم‌ترین نکته در درمان نوجوان خودشیفته، آن است که بدانید او باور نمی‌کند که مشکلی دارد و نیازی به درمان. هر کسی که بخواهد به او بفهماند که تو خود را بی‌جهت از دیگران بالاتر می‌بینی، از چشم او می‌افتد و فکر می‌کند این شخص هم قدر او را نفهمیده و شایستگی و لیاقت ارتباط با او را ندارد. بنابراین نباید به سراغ ویترین خودشیفتگی، یعنی رفتارهای ظاهری خودبرتربینانۀ آنها رفت؛ بلکه با مهارت، باید سراغ انبار خودشیفتگی، یعنی پشت‌پردۀ این حالت روانی رفت.  باید شخصی متخصص در فضایی دوستانه، نوجوان را متوجه ترس‌هایش دربارۀ ارزش ذاتی خود نماید و تأثیرات ناسالم این ترس‌ها را در ایجاد خودبزرگ‌بینی و خودبرتربینی او، روشن نماید. بررسی ماهرانه و غیرمستقیم گذشته و سبک تربیتی والدین، می‌تواند او را نسبت به وضعیت موجود آگاه‌تر نماید. وقتی نوجوان متوجه تفکرات ناهشیار و مسیر اشتباهی که تا کنون طی کرده، بشود، آمادگی آن را پیدا می‌کند که از تأثیر منفی این حالت خود بر روابط با دیگران، آگاه شود. شکل‌گیری اعتمادبه‌نفس صادقانه و منطقی در نوجوان، او را از دامِ پناه بردن به اعتمادبه‌نفس بادکرده و مصنوعی، می‌رهاند و شبکۀ ارتباطی او را اصلاح می‌نماید. البته اجرای این مراحل، نیازمند صبر و حوصله و البته تخصص است.

دکمه بازگشت به بالا