بازخوانی فرهنگی مکتب امام خمینی(ره)*
«آیا شخصیتها را هم میشود تحریف کرد؟ بله؛ تحریف شخصیّتها به این است که ارکان اصلی شخصیّت آن انسان بزرگ یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا به صورت انحرافی و سطحی معنا شود.»۱
این، هشدار رهبر معظم انقلاب در سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) بود. ایشان در ادامه، در خصوص لزوم شناخت شخصیت و راه امام راحل میفرمایند: «اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.»۲ در این نوشتار قصد داریم به بازخوانی برخی ابعاد فرهنگی اندیشۀ بنیانگذار انقلاب اسلامی بپردازیم.
وقتی BBC هم وارد صحنه میشود
در سالهای پس از رحلت امام خمینی(ره)، با خوانشهای متعدد و گاه متضاد از شخصیت امام راحل مواجه میشویم که در قالب تحلیل، خاطره یا نقل قول سعی در بازنمایی تفکرات ایشان و گاه تحریف آنها دارند. بازار این تحریفات به حدی داغ شده که بنگاه خبرپراکنی انگلستان (BBC) نیز اخیراً مدعی برقراری ارتباط امام خمینی با آمریکا شد. سؤالی که در این آشفتهبازار ابتدا باید به آن پاسخ دهیم، این است که چطور میتوان به حقیقت اندیشهها و مکتب امام دست یافت؟ امام خمینی در وصیتنامۀ خود ضمن پیشبینی این امر میفرمایند: «اکنون که من حاضرم بعض نسبتهای بی واقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»۳ رهبر انقلاب نیز در این خصوص میفرمایند: «آن راهی که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است. امام یک اصولی دارد، یک مبانیای دارد؛ این مبانی در طول ده سال دوران حاکمیّت اسلامی و پیش از آن در طول پانزده سال دوران نهضت، در بیانات گوناگون بیان شده است؛ اصول امام را در این بیانات میشود پیدا کرد؛ این اصول را، این خطوط را کنار هم که بگذاریم، یک شاکلهای از امام بزرگوار تشکیل خواهد شد؛ شخصیّت امام این است.»۴
انحراف فریبنده
حال که لزوم جلوگیری از این انحراف روشن شد، ابتدا باید به جایگاه فرهنگ و اهمیت آن در اندیشۀ امام راحل بپردازیم؛ امام خمینی(ره) درخصوص اهمیت فرهنگ میفرمایند: «دربارۀ فرهنگ هر چه گفته شود، کم است. میدانید و میدانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همۀ ارگانها و مقامات آن رژیم در صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملت از قیود شیطان عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواستههای ارزندۀ آن پایبند باشند، دیری نخواهد کشید که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند و نسل آتیه را آن چنان کند که انحراف به صورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد.»۵
تأکید بر اسلام ناب محمدی
رهبر معظم انقلاب در خصوص مکتب امام میفرمایند: «اولین مطلبی که در [مکتب] امام وجود دارد، اثباتِ اسلام ناب محمدّی و نفی اسلام آمریکایی است. امام، اسلام ناب را در مقابل اسلام آمریکایی قرار داد.»۶
یکی از بارزترین عرصههای این رویارویی، فرهنگ بود. بنیانگذار انقلاب در این خصوص میفرمایند: «فرهنگ مسموم استعمار، تا اعماق قصبات و دهات ممالک اسلامی رخنه کرده و فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بیگانگان و مستعمرین در میآورد و هر روز با نغمۀ تازه، با اسامی فریبنده، جوانان ما را منحرف میکند.»۷ ایشان در خصوص علاج این درد میگویند: «اگر ما موفق بشویم به اینکه فرهنگمان یک فرهنگ اسلامی بشود، مدارسمان یک مدارس اسلامی بشود، آن وقت افرادی که از آن تحقق پیدا میکند و افرادی که تربیت میشود در آن فرهنگ و در آن مدارس، انسان هستند.»۸
وابستگی فکری و غربزدگی ممنوع!
طبق نظر امام خمینی(ره) وابستگی فکری و غربزدگی، یکی از مهمترین مشکلات فرهنگ جامعه است. ایشان در دیدار با جمعی از دبیران در این خصوص میفرمایند: «مادامی که پیوستگی مغزی داریم به خارج و اجانب، هیچیک از این گرفتاریهایی که شمردید، نمیتوانیم از زیرش فرار کنیم.»۹ ایشان وابستگی فکری را ریشۀ تمام وابستگیها دانسته، میگویند: «همانطور که کراراً تذکر دادهام، بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابر قدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است، که شاید سایر وابستگیها از آن سرچشمه میگیرد»۱۰ امام در یکی دیگر از سخنرانیهای خود ضمن اشاره به برنامۀ دشمن در این زمینه میفرمایند: «آنها میخواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما میدهند، چیزهایی است که وابستگی میآورد. استقلال نمیخواهند داشته باشیم. استقلال فرهنگی نمیخواهند داشته باشیم. استقلال فکری نمیخواهند داشته باشیم. عُمالی که آنها تربیت کردهاند در بین خودشان و صادر کردند برای ما، آنها هم کمک کردهاند به آنها. طرز فکر جامعۀ ما را به نحوی عوض کردند که اگر یک مطلبی غربی نباشد، جامعۀ ما نمیپذیرد این را…»۱۱ رهبر انقلاب نیز در این خصوص میفرمایند: «یکی دیگر از نقاط اصلی و خطوط اصلی تفکّر امام، مسئلۀ استقلال کشور، ردّ سلطهپذیری [است]»۱۲
ما میتوانیم
یکی دیگر از شاخصهای فرهنگی در مکتب امام که رابطۀ تنگاتنگی با شاخص قبلی دارد و مکمل آن است، باور به گذارۀ ما میتوانیم و تزریق روح اعتماد به نفس در مردم است. در حقیقت شاخص اول، نفی غیر و شاخص دوم، باور به خود است. رهبر انقلاب در بیست و دومین سالگرد امام راحل، ضمن برشمردن سه بعد معنویت و عقلانیت و عدالت در مکتب امام، ذیل بعد عقلانیت اشاره میکنند: «یک مظهر دیگر عقلانیت امام، تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکایی در ملت بود. در طول سالهای متمادی، از آغاز تسلط و ورود غربیها در این کشور -یعنی از اول قرن ۱۹ میلادی که پای غربیها به ایران باز شد- دائماً به وسیلۀ عوامل و دستیارانِ خودشان، با تحلیلهای گوناگون، توی سر ملت ایران میزدند؛ ملت ایران را تحقیر میکردند، به ملت ایران میباوراندند که نمیتواند، عُرضۀ اقدام علمی و پیشرفت علمی ندارد، توانائی کار کردن و روی پای خود ایستادن را ندارد. سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر میکردند.»۱۳ امام راحل خود در این زمینه میفرمایند: «اینجانب نمیگویم ما خود همه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصاً، و در سدههای اخیر از هر پیشرفتی محروم کردهاند. من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار، برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصرۀ اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم، میتوانیم.»۱۴
در ادامه به بازخوانی برخی دیگر از شاخصها در کلام رهبر معظم انقلاب و سپس متن وصیتنامۀ سیاسی-الهی بنیانگذار کبیر انقلاب میپردازیم:
باور به کمک الهی
«امام بزرگوار ما صرفاً با تکیه بر عوامل مادی و ظواهر مادی، راه خود را پی نمیگرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل سلوک معنوی، اهل توجه و تذکر و خشوع و ذکر بود؛ به کمک الهی باور داشت؛ امید او به خدای متعال، امید پایانناپذیری بود.»۱۵
انجام تکلیف با ما، نتیجه با خدا
«مظهر معنویت در امام بزرگوار، در درجۀ اول، اخلاص خود او بود. امام کار را برای خدا انجام داد. از اول، هرچه که احساس میکرد تکلیف الهی اوست، آن را انجام میداد. از فداکاری در این راه، امام ابا نکرد. از شروع مبارزات در سال ۱۳۴۱، امام اینجور عمل کرد؛ با تکلیف پیش رفت. به مردم و مسئولین هم این درس را بارها گفت و تکرار کرد که آنچه مهم است، تکلیف است. ما تکلیف را انجام میدهیم، ترتّب نتیجه بر کار ما دست خدا است.»۱۶
روحیۀ انتقادپذیری
«خودمان را بالاتر از انتقاد ندانیم، بیعیب ندانیم. همۀ مسئولین طراز اول کشور این را از امام شنیده بودند که بایستی آماده باشیم؛ اگر چنانچه از ما عیب گرفتند، نگوئیم ما بالاتر از اینیم که عیب داشته باشیم، بالاتر از اینیم که به ما انتقادی وارد باشد. خود امام هم همینجور بود. ایشان، هم در نوشتههای خود –به خصوص در اواخر عمر شریفش- هم در اظهارات خود، بارها گفت من در فلان قضیه اشتباه کردم. اقرار کرد به این که در فلان قضیه خطا کرده است؛ این خیلی عظمت لازم دارد.»۱۷
اشرافیگری ممنوع
«به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگری پرهیز کنند. این، یکی از توصیههای مهم امام بزرگوار بود. ما نباید اینها را فراموش کنیم. آفت مسئولیت در یک نظامی که متکی به آرای مردم و متکی به ایمان مردم است، این است که مسئولین به فکر رفاه شخصی بیفتند؛ به فکر جمعآوری برای خودشان بیفتند؛ در هوس زندگی اشرافیگری، به این در و آن در بزنند؛ این آفت بسیار بزرگی است.»۱۸
پرهیز از فرهنگ مصرفی
«غم انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیدۀ زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند.»۱۹
عدم تقلید کورکورانه از شرق و غرب
«این پوچی و تهیمغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم.»۲۰
مأیوس نشدن از خوداتکایی در مقابل تمسخر روشنفکران
«از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزدۀ بیفرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و مینمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و میدهند.»۲۱
حفظ روح تعاون و همکاری
«اگر شما در خدمت او [خداوند متعال] باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید، تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است، کشور عزیز از آسیب دهر إنشاءالله تعالی مصون است.»۲۲
پینوشتها:
* در این نوشتار از مقالۀ جناب آقای سیدحسین حیدری با عنوان: «آیا امام خمینی قابل تحریف است؟ چگونه امام خمینی از بُعد فرهنگی قابل تحریف است؟» استفاده شده است.
(۱) مقام معظم رهبری، ۱۴/۰۳/۱۳۹۴٫
(۲) همان.
(۳) وصیتنامۀ الهی-سیاسی امام خمینی(ره).
(۴) مقام معظم رهبری، ۱۴/۰۳/۱۳۹۴٫
(۵) امام خمینی، سیدروحالله: «صحیفۀ امام»، ج۱۷، ص۳۲۲.
(۶) مقام معظم رهبری، ۱۴/۰۳/۱۳۹۴٫
(۷) امام خمینی، پیشین، ج۲، ص۳۲۲.
(۸) همان، ج۸، ص۱۰۵٫
(۹) همان، ج۱۰، ص۳۵۶٫
(۱۰) همان، ص۷۸٫
(۱۱) همان، ج۱۲، ص۴٫
(۱۲) مقام معظم رهبری، ۱۴/۰۳/۱۳۹۴٫
(۱۳) همان.
(۱۴) وصیتنامۀ الهی-سیاسی امام خمینی(ره).
(۱۵) مقام معظم رهبری، ۱۴/۰۳/۱۳۹۰٫
(۱۶) همان.
(۱۷) همان.
(۱۸) همان.
(۱۹) وصیتنامۀ الهی-سیاسی امام خمینی(ره).
(۲۰) همان.
(۲۱) همان.
(۲۲) همان.