تحلیل و بررسی نمایشگاه های مدرسه انقلاب
وقتی اسم مدرسه انقلاب میآید، اگر بیرون گود باشی فکر میکنی مدرسه ای است مثل سایر مدارس؛ مثل غیر انتفاعی و نمونه و تیزهوشان. اما وقتی داخل گود میآیی، تازه متوجه میشوی مدرسه انقلاب اسم مجموعه نمایشگاهی است که دانشآموزان خودشان با خلاقیت و مهارت خودشان برگزار میکنند و در آن از دیروز ما، امروز ما و فردای ما میگویند. راوی در آن دانشآموز است و غرفه ها هم مهم نیست یک متر باشد یا بیشتر، مهم فضای محتوایی نمایشگاه است و اینکه چقدر دانش آموزی باشد. در این مجال نمیشود همه چیز را مرور کرد اما میتوان گذری بر مدرسه انقلاب داشت و از زاویه یک مربی که مستقیماً با این پروسه برخورد داشته و از درون آتش سخن میگوید آن را بررسی کرد.
اولین و آخرین قدم در مدرسه انقلاب توجیه بودن دانشآموز است. قرارگاه های مدرسه ای فرصت مناسبی برای توجیه شدن دانشآموز است، اما تا مربی به صورت ویژه و فردی برای هر مسئول انجمن فرصت کافی را اختصاص ندهد، نمیشود انتظار داشت اتفاق خاصی بیفتد. سوالی که پیش میآید این است که دانشآموز چرا باید مدرسه انقلاب برگزار کند؟! آشکار است دانش آموزی که در حوزه محتوایی و باورپذیری انقلاب اسلامی توسط مربی به مرحله ای از اقدام رسیده باشد، میتواند چنین فعالیتی را انجام دهد.
هرچه مسئول انجمن، مدیریت همسالان بیشتری داشته باشد بهتر میتواند هیات مرکزی و دانش آموزان فعال را به کار بگیرد. میتوان گفت مدرسه انقلاب، شاخصی مناسب برای میزان اثرگذاری مسئول انجمن و مدیریت و رهبری اوست. مدرسه انقلاب میتواند نیرو ساز باشد و این نیروسازی تمامش از اینجا آغاز میشود که مسئول انجمن در اقناع و باورپذیری برای نیروهایش بتواند موفق باشد.
زمان و بازه شروع تا انجام برگزاری مدرسه انقلاب اهمیت زیادی دارد. نباید خیلی طولانی و نباید خیلی کوتاه باشد. اگر طولانی باشد و اتفاقی در این فاصله نیفتد، پروسه دچار فرسایش میشود و اگر کوتاه باشد سردرگمی و بی برنامگی ببار میآورد.
بیایید خودمان را به جای مسئول انجمن اسلامی بگذاریم؛ به چه چیزهایی نیاز داریم؟ اول به نیرو نیاز داریم و این نیرو باید کمک کار ما باشد. نگاه من به مربی نگاه نقطه اتکایی است که باید در کنارم باشد و قوّت قلب باشد و تنهایم نگذارد که اگر بگذارد دلسرد میشوم.
گام بعدی توجیه کادر مدرسه است، که هم باید خودم توانایی اقناع آنها را داشته باشم و هم مربی من بتواند نقاط ابهام آنها را برطرف کند. کادر مدرسه نگاهشان بعضاً تربیتی نیست، لذا مدرسه انقلاب را به عنوان یک فعالیت دهه فجری قلمداد میکنند و همین فرصت خوبیست که مدرسه انقلاب را برگزار کنم.
گام بعدی ترسیم و طراحی روند مدرسه انقلاب است، که باید با دانش آموزان فعال جلسه بگذاریم و طرح و برنامه بنویسیم. معمولاً بچه ها طرح های کلیشه ای ارائه میدهند و خلاق نیستند. مربی باید بیاید در جلسه مان شرکت کند و بچه ها را با بارش فکری به خلاقیت وادارد. من که مسئول انجمن هستم اگر طرح ندهم و ایده نداشته باشم، وای به احوال دیگران. معمولاً هم همین میشود و از خلاقیت خبری نیست. اینکه مربی، ما را در فضایی قرار میدهد که من به سوی مدرسه انقلاب راهنمایی میشوم خودش توفیقی اجباری است.
برگردیم به فضای تجربه یک مربی.
معمولاً مدرسه انقلاب ها سه دسته هستند:
یک دسته آنهایی که خود خلّاقند و حتی نیاز به برخی هماهنگی ها در مدرسه ندارند. اینها با اندک تلنگری مطالبه گری فراوانی میکنند و میوانند صفر تا صد نمایشگاه را خود رقم بزنند.
یک دسته آنها که نیاز به تلنگرها و نظارت های زیاد دارند تا به فضای خلاقیت پای نهند و در این راه مربی همگام با آنها باشد.
دسته سوم نیز حتی با مشاوره و راهنمایی مربی به سوی برگزاری با خلاقیت نمیروند و به یک مدرسه انقلابِ بیروح و صرفاً در حد برگزاری پیش میروند.
پس مربی باید آمادگی هر سه برخورد را داشته باشد و برای هر سه برنامه ریزی کند.
در دسته اول باید مراقب افراط در برگزاری نمایشگاه، چه در ساختار اجرایی و نیرویی چه در سخت افزار و چه در نرم افزار باشیم. در ساختار اجرایی به جایی نرسیم که دانش آموزان مدرسه انقلاب را بهانه برای نرفتن به کلاس درس و برخی ناهنجاری ها در مدرسه کنند. این وظیفه مسئول انجمن است که مدیریت نماید چنین اتفاقاتی نیفتد. در حوزه سخت افزار نیز، پر کردن و شلوغ کردن مدرسه انقلاب را باید از ذهن دانشآموز پاک کنیم. اینکه از کدام سازمان بتواند سخت افزار بگیرد و آنها در قبال چه چیزی، وسایل در اختیار او بگذارند، مسأله مهمی است. در نرم افزار هم باید نظارت وجود داشته باشد که دانشآموز در بازه های مختلف زمانی از چه شخصیتها و چه گروه هایی مطلب انتخاب میکند و چه محورهایی را مصداقاً در مدرسه انقلاب به کار میگیرد. مثلا چه کسانی را به عنوان انقلابی معرفی میکند. آیا میتواند در جریان شناسی، قدرت فهم وقایع و افراد را داشته باشد؟
در دسته دوم نقش مربی در وقتگذاری، بیشتر به چشم میخورد. چرا مربی باید بیشتر وقت بگذارد؟ مشخص است؛ تلنگرهای بیشتر، یعنی وقتگذاری بیشتر برای این انجمن اسلامی. مسئول انجمن اسلامی میخواهد فعالیت کند اما نیاز دارد که راهش بیندازی و خلاقیت را در او بیدار کنی. گاه اعضای انجمن اسلامی نیز نیاز دارند که مربی با آنها جلسه بگذارد و بیدارشان کند و این موضوع علاوه بر فعالیت مسئول انجمن است. مربی هر چند نباید در برگزاری نمایشگاه مدرسه انقلاب دخالت کند اما با دانش آموزانی که باید راه انداختشان و ترسشان را ریخت چه کند؟ حضور او در کنار فعالیت های آنان گاه حتی با خرید ناهاری برای آنان میتواند آنان را دلگرمتر کند. در حوزه نرم افزاری نیز باید گرا و جهت بدهد تا بتوانند محتوای لازم را بدست آورند.
در دسته سوم اما اوضاع چندان خوب نیست. این انجمن ها بیشتر در مدارس غیرانتفاعی و یا دارای مسئول انجمن ضعیف شکل میگیرند. مربی نباید انتظار خاصی از آنها داشته باشد. بافت دانش آموزان مدرسه اجازه هیچگونه خلاقیتی را نمیدهد. هر چند مربی نباید نا امید شود اما به حکم “ما لا یدرک کله لا یترک کله” باید به کمِ این انجمن اسلامی راضی شود و به اندازه ظرفیتشان بخواهد.
در نهایت در بخش افتتاح انجمن اسلامی این رسالت مربی است که به اندازه زحمت دانش آموزان، به آنان اهمیت دهد و برایشان سنگ تمام بگذارد. اینکه چه کسی برای افتتاح مدرسه انقلاب میآید، برای دانشآموز مهم است و چه خوب که شخصیتی شهری یا استانی و حتی ملی باشد. اینکه هر کس به نحوی در مدرسه انقلاب مشارکت داشته باشد، طوری که مسئول انجمن بتواند برایشان شخصیتی در تشکیلات معین و معرفی کند حائز اهمیت است.
در نهایت گزارش زحمات دانش آموزان در مدرسه انقلاب معمولاً جدی گرفته نمیشود و دانش آموزان بعدها نمیتوانند این فعالیت مهم و حتی خاطره انگیز خود را دوباره مرور کنند. این مهم تا حد زیادی بر عهده مربی است که بتواند این گزارشهای تصویری را حفظ کند و برای دست اندرکاران مدرسه انقلاب نگاه دارد.