من یک نمایشگاه دارم!

احسان منصوری

تحلیل و بررسی نمایشگاه ­های مدرسه انقلاب                                             

وقتی اسم مدرسه انقلاب می­آید، اگر بیرون گود باشی فکر می­کنی مدرسه ای است مثل سایر مدارس؛ مثل غیر انتفاعی و نمونه و تیزهوشان. اما وقتی داخل گود می­آیی، تازه متوجه می­شوی مدرسه انقلاب اسم مجموعه نمایشگاهی است که دانش­آموزان خودشان با خلاقیت و مهارت خودشان برگزار می­کنند و در آن از دیروز ما، امروز ما و فردای ما می­گویند. راوی در آن دانش‌آموز است و غرفه ها هم مهم نیست یک متر باشد یا بیشتر، مهم فضای محتوایی نمایشگاه است و اینکه چقدر دانش­ آموزی باشد. در این مجال نمی­شود همه چیز را مرور کرد اما می­توان گذری بر مدرسه انقلاب داشت و از زاویه یک مربی که مستقیماً با این پروسه برخورد داشته و از درون آتش سخن می­گوید آن را بررسی کرد.

اولین و آخرین قدم در مدرسه انقلاب توجیه بودن دانش‌آموز است. قرارگاه­ های مدرسه ­ای فرصت مناسبی برای توجیه شدن دانش‌آموز است، اما تا مربی به صورت ویژه و فردی برای هر مسئول انجمن فرصت کافی را اختصاص ندهد، نمی­شود انتظار داشت اتفاق خاصی بیفتد. سوالی که پیش می­آید این است که دانش‌آموز چرا باید مدرسه انقلاب برگزار کند؟! آشکار است دانش­ آموزی که در حوزه محتوایی و باورپذیری انقلاب اسلامی توسط مربی به مرحله­ ای از اقدام رسیده باشد، می­تواند چنین فعالیتی را انجام دهد.

هرچه مسئول انجمن، مدیریت همسالان بیشتری داشته باشد بهتر می­تواند هیات مرکزی و دانش­ آموزان فعال را به کار بگیرد. می­توان گفت مدرسه انقلاب، شاخصی مناسب برای میزان اثرگذاری مسئول انجمن و مدیریت و رهبری اوست. مدرسه انقلاب می­تواند نیرو ساز باشد و این نیروسازی تمامش از اینجا آغاز می­شود که مسئول انجمن در اقناع و باورپذیری برای نیروهایش بتواند موفق باشد.

زمان و بازه شروع تا انجام برگزاری مدرسه انقلاب اهمیت زیادی دارد. نباید خیلی طولانی و نباید خیلی کوتاه باشد. اگر طولانی باشد و اتفاقی در این فاصله نیفتد، پروسه دچار فرسایش می­شود و اگر کوتاه باشد سردرگمی و بی برنامگی  ببار می­آورد.

بیایید خودمان را به جای مسئول انجمن اسلامی بگذاریم؛ به چه چیزهایی نیاز داریم؟ اول به نیرو نیاز داریم و این نیرو باید کمک ­کار ما باشد. نگاه من به مربی نگاه نقطه اتکایی است که باید در کنارم باشد و قوّت قلب باشد و تنهایم نگذارد که اگر بگذارد دلسرد می­شوم.

گام بعدی توجیه کادر مدرسه است، که هم باید خودم توانایی اقناع آن­ها را داشته باشم و هم مربی من بتواند نقاط ابهام آن­ها را برطرف کند. کادر مدرسه نگاهشان بعضاً تربیتی نیست، لذا مدرسه انقلاب را به عنوان یک فعالیت دهه فجری قلمداد می­کنند و همین فرصت خوبیست که مدرسه انقلاب را برگزار کنم.

گام بعدی ترسیم و طراحی روند مدرسه انقلاب است، که باید با دانش­ آموزان فعال جلسه بگذاریم و طرح و برنامه بنویسیم. معمولاً بچه ­ها طرح ­های کلیشه ­ای ارائه می­دهند و خلاق نیستند. مربی باید بیاید در جلسه­ مان شرکت کند و بچه ها را با بارش فکری به خلاقیت وادارد. من که مسئول انجمن هستم اگر طرح ندهم و ایده نداشته باشم، وای به احوال دیگران. معمولاً هم همین می­شود و از خلاقیت خبری نیست. اینکه مربی، ما را در فضایی قرار می­دهد که من به سوی مدرسه انقلاب راهنمایی می­شوم خودش توفیقی اجباری است.

برگردیم به فضای تجربه یک مربی.

معمولاً مدرسه انقلاب ­ها سه دسته هستند:

یک دسته آن­هایی که خود خلّاقند و حتی نیاز به برخی هماهنگی­ ها در مدرسه ندارند. این­ها با اندک تلنگری مطالبه ­گری فراوانی می­کنند و می­وانند صفر تا صد نمایشگاه را خود رقم بزنند.

یک دسته آنها که نیاز به تلنگرها و نظارت­ های زیاد دارند تا به فضای خلاقیت پای نهند و در این راه مربی همگام با آنها باشد.

دسته سوم نیز حتی با مشاوره و راهنمایی مربی به سوی برگزاری با خلاقیت نمی­روند و به یک مدرسه انقلابِ  بی­روح و صرفاً در حد برگزاری پیش می­روند.

پس مربی باید آمادگی هر سه برخورد را داشته باشد و برای هر سه برنامه ریزی کند.

در دسته اول باید مراقب افراط در برگزاری نمایشگاه، چه در ساختار اجرایی و نیرویی چه در سخت افزار و چه در نرم افزار باشیم. در ساختار اجرایی به جایی نرسیم که دانش آموزان مدرسه انقلاب را بهانه برای نرفتن به کلاس درس و برخی ناهنجاری­ ها در مدرسه کنند. این وظیفه مسئول انجمن است که مدیریت نماید چنین اتفاقاتی نیفتد. در حوزه سخت افزار نیز، پر کردن و شلوغ کردن مدرسه انقلاب را باید از ذهن دانش‌آموز پاک کنیم. اینکه از کدام سازمان بتواند سخت افزار بگیرد و آن­ها در قبال چه چیزی، وسایل در اختیار او بگذارند، مسأله مهمی است.  در نرم افزار هم باید نظارت وجود داشته باشد که دانش‌آموز در بازه ­های مختلف زمانی از چه شخصیت­ها و چه گروه ­هایی مطلب انتخاب می­کند و چه محورهایی را مصداقاً در مدرسه انقلاب به کار می­گیرد. مثلا چه کسانی را به عنوان انقلابی معرفی می­کند. آیا می­تواند در جریان شناسی، قدرت فهم وقایع و افراد را داشته باشد؟

در دسته دوم نقش مربی در وقت­گذاری، بیشتر به چشم می­خورد. چرا مربی باید بیشتر وقت بگذارد؟ مشخص است؛ تلنگرهای بیشتر، یعنی وقت­گذاری بیشتر برای این انجمن اسلامی. مسئول انجمن اسلامی می­خواهد فعالیت کند اما نیاز دارد که راهش بیندازی و خلاقیت را در او بیدار کنی. گاه اعضای انجمن اسلامی نیز نیاز دارند که مربی با آنها جلسه بگذارد و بیدارشان کند و این موضوع علاوه بر فعالیت مسئول انجمن است. مربی هر چند نباید در برگزاری نمایشگاه مدرسه انقلاب دخالت کند اما با دانش ­آموزانی که باید راه ­انداختشان و ترسشان را ریخت چه کند؟ حضور او در کنار فعالیت ­های آنان گاه حتی با خرید ناهاری برای آنان می­تواند آنان را دلگرم­تر کند. در حوزه نرم افزاری نیز باید گرا و جهت بدهد تا بتوانند محتوای لازم را بدست آورند.

در دسته سوم اما اوضاع چندان خوب نیست. این انجمن ­ها بیشتر در مدارس غیرانتفاعی و یا دارای مسئول انجمن ضعیف شکل می­گیرند. مربی نباید انتظار خاصی از آنها داشته باشد. بافت دانش ­آموزان مدرسه اجازه هیچ­گونه خلاقیتی را نمی­دهد. هر چند مربی نباید نا امید شود اما به حکم “ما لا یدرک کله لا یترک کله” باید به کمِ این انجمن اسلامی راضی شود و به اندازه ظرفیتشان بخواهد.

در نهایت در بخش افتتاح انجمن اسلامی این رسالت مربی است که به اندازه زحمت دانش ­آموزان، به آنان اهمیت دهد و برایشان سنگ تمام بگذارد. اینکه چه کسی برای افتتاح مدرسه انقلاب می­آید، برای دانش‌آموز مهم است و چه خوب که شخصیتی شهری یا استانی و حتی ملی باشد. اینکه هر کس به نحوی در مدرسه انقلاب مشارکت داشته باشد، طوری که مسئول انجمن بتواند برایشان شخصیتی در تشکیلات معین و معرفی کند حائز اهمیت است.

در نهایت گزارش زحمات دانش ­آموزان در مدرسه انقلاب معمولاً جدی گرفته نمی­شود و دانش آموزان بعدها نمی­توانند این فعالیت مهم و حتی خاطره انگیز خود را دوباره مرور کنند. این مهم تا حد زیادی بر عهده مربی است که بتواند این گزارش­های تصویری را حفظ کند و برای دست اندرکاران مدرسه انقلاب نگاه دارد.

 

دکمه بازگشت به بالا