موانع آرمان‌‌گرایی

اشاره: بحث «آرمان‌‌گرایی» و «نگاه آرمانی»، یکی از مهمترین مؤلفه‌‌های تربیت حماسی است که بررسی و آشنایی بیشتر با آن، طبیعتاً منجر به آشنایی بیشتر با مقوله‌‌ی «تربیت حماسی» خواهد شد. آنچه در پی می‌‌آید، خلاصه‌‌ی یکی از سخنرانی‌‌های استاد گران‌‌قدر، جناب حجت الاسلام و المسلمین غنوی می‌‌باشد که سابقه‌‌ای بس طولانی در مباحث تربیتی دارند.

موانع رسیدن به هدف

بسیار اتفاق افتاده است که ما بعد از آنکه هدفی را برای خود قرار دادیم و برای رسیدن به مقصود تلاش کردیم، با اولین شکست مأیوس شده و عقب‌‌نشینی می‌‌کنیم؛ یا هدف خود را تقلیل داده و به هدف ناچیزی بسنده می‌‌کنیم؛ حتی گاهی اوقات قبل از شروع به کار، پا پَس می‌‌کشیم!

امام صادق(ع) درباره‌‌ی علل بروز این حالت می‌‌فرمایند: «سه چیز است که انسان را از آرمان خواهی باز می‌‌دارد: کوتاهی همت، کم تدبیری و نظر ضعیف». تاریخ بشر پر است از افرادی که شرایط سخت را به نفع خود تغییر داده‌‌اند. مانند تیمور لنگ که الگوگیری از خستگی‌‌ناپذیری مورچه‌‌ای در بردن دانه، آن‌‌هم بدون مأیوس شدن، او را که در ابتدا آدم ناموفقی بوده به یک سردار بزرگ تبدیل می‌‌کند. از این نمونه‌‌ها در اقتصاد هم هست؛ افرادی که با تلاش خود، در مدت کوتاهی از حضیض ذلّت، به اوج عزّت و سرمایه‌‌داری رسیده‌‌اند، کم نیستند.

عوامل عدم آرمان‌‌گرایی

اولین عامل عدم آرمان‌‌گرایی، کوتاهی همت است. به تعبیر حضرت علی(ع) سطح پرواز هر کس، به اندازه‌‌ی همت اوست. عامل دوم کم‌‌تدبیری است؛ یعنی ما برای رسیدن به یک هدف بزرگ، تدابیر لازم را در نظر نگیریم؛ بگذریم که افراد بزرگ، از موانع هم برای رسیدن به هدف خود بهره می‌‌گیرند. سومین عامل، ضعف رأی انسان است؛ یعنی ساختار طرح‌‌های ما ضعیف است و باید مدیریتی منعطف داشته باشد تا با زمان تغییر کند. تفکری که مبتنی بر بالاترین سطح حضور و آمادگی در شرایط مختلف است و «استراتژیک» نام دارد، از شرایط یک مدیر موفق است.

 

  1. کوتاهی همت

مهمترین عاملی که به کوتاهی همت منتج می‌‌شود، نداشتن خودباوری است. گاهی انسان تصور کمبود از خود دارد و لذا اهداف بلند را در خور خویش نمی‌‌بیند و به اهداف جزئی راضی می‌‌شود. پس خودباوری، کوتاهی همت را برطرف و ضعف رأی را از میان می‌‌برد.

اما دومین عامل کوتاهی همت، نداشتن دید صحیح نسبت به عاقبت کار و پاداش عمل است. وقتی که ما لذت پایان کار را دریابیم، مشتاق حرکت می‌‌شویم و می‌‌فهمیم که رضایت ما از رسیدن به اهداف کم، به زیان ماست.

سومین عامل، آگاه نبودن از عواقب سستی و کندی است. اگر کسی از اهداف خود عقب‌‌نشینی کند و قسمتهایی از کار را انجام ندهد، احساس گناه‌‌کاری خواهد کرد و سستی و کندی خویش را نخواهد بخشید.

عامل بعدی هم راحت‌‌طلبی و تنبلی است که تنبلی خود ریشه‌‌های مختلفی دارد؛ از جمله: تربیت، شکست‌‌های پی‌‌درپی، افت انگیزه و…

راه‌‌های مقابله با کوتاهی همت:

عوامل ذکر شده، از عواملی هستند که بخشی از ریشه‌‌های کوتاهی همت را تشکیل می‌‌دهند که البته قابل درمان هستند. نداشتن خودباوری، با تقویت باور دینی و شعار «ما می‌‌توانیم» امکان پذیر خواهد بود. البته نه به این صورت که تمام مشکلات آدمی به یک‌‌باره برطرف شود؛ بلکه اگر در این راه قدم بگذاری، دیگر تنها نخواهی بود و همه‌‌ی ارکان نظام هستی از تو حمایت می‌‌کنند. خداوند ما را خلیفه‌‌اش در زمین نهاده است و وعده کرده که اگر حرکت کنیم، لشگریان آسمان‌‌ها و زمین با ما همراه خواهند شد.

استفاده از تجربه‌‌ی دیگران، راه حل دیگری برای رسیدن به خودباوری است و اگر این روش را بر دو روش قبلی بیفزاییم، قطعاً خود را باور خواهیم کرد!

برای درمان راحت‌‌طلبی و تنبلی، کافی است بدانیم که این تنبلی‌‌ها مایه‌‌ی مصیبت و رنج ما خواهد شد؛ در این صورت است که از این آسایش‌‌های دروغین فرار خواهیم کرد!

در درمان مشکل شکست‌‌ها و سرخوردگی‌‌ها هم باید بدانیم که چنانچه ما برای رهایی از شرّ پلیدی‌‌ها و ناپاکی‌‌ها تلاش کنیم، حتی اگر موفق هم نشویم، خداوند این دغدغه‌‌ها را دوست دارد و به آن پاداش خواهد داد. در واقع شکست و پیروزی، برد و باخت، رسیدن و نرسیدن مهم نیست؛ مهم این است که تو هم‌‌اکنون در تلاش باشی و این امتیازی بس بزرگ است. نکته‌‌ی دیگر اینکه این حادثه‌‌ها و شکست‌‌های بزرگ را از ابتدا به ما وعده داده‌‌اند؛ آنجا که از امام(ع) می‌‌پرسند: آیا بر سر مؤمن هم بلا می‌‌آید؟ و امام پاسخ می‌‌دهند: «مگر بر سر غیر مؤمن هم بلا می‌‌آید و مگر بلا جز برای مؤمن است!؟». پس انسانها در این شکست‌‌ها ساخته می‌‌شوند و این علامتی برای رشد آدمی است. در سایه‌‌ی همین شکست‌‌ها هم می‌‌توان پیروز بود!

علت از بین رفتن انگیزه‌‌ها این است که انسان در بهار به فکر پاییز و زمستان نیست و در پاییز و زمستان هم نمی‌‌تواند دردش را علاج کند! انسان باید بداند کار بزرگی را آغاز کرده و این کار، ناگزیر نیروی فراوانی می‌‌خواهد. نیروی آدمی محدود است و اگر به خودش نرسد، قطعاً در راه می ماند. پس باید خود را تقویت کند؛ هم از لحاظ بدنی و هم از لحاظ روحی. نکته‌‌ی دیگر اینکه در فضای سنگین و شرایط سخت، باید ارتباطات را گسترش داده و از «ذکر» غافل نشد. ظرفیت و بزرگی ذکر و یاد خدا در همین مواقع آشکار می‌‌شود. اگر آدمی می‌‌خواهد آزار و اذیت‌‌ها همه‌‌ی سرمایه‌‌هایش را از بین نبرد، چاره‌‌ای ندارد جز اینکه به این رابطه‌‌ها و ذکرها پناه آورد. بنابراین، باید ساعاتی را به نجوا با پروردگار اختصاص داد!

 

  1. کم‌‌تدبیری‌‌ها

گاهی همت انسان بزرگ است، ولی قاعده‌‌ی بازی را نمی‌‌داند و شکست می‌‌خورد. پس برای نیل به اهداف، باید خود را برای شرایط مختلف آماده کرد. کم‌‌تدبیری‌‌ و کمی آمادگی برای کارهای سخت، می‌‌تواند انسان را از رسیدن به آرمانهای بلند باز دارد. کم‌‌تدبیری در درجه‌‌ی اول، ریشه در تربیت انسان دارد. در صورت محبت و توجه بیش از حد پدر و مادر، فرزند امکان شخصیت یافتن و رشد کردن را از دست داده و در نتیجه امکان یاد گرفتن از او سلب می‌‌شود. باید طوری عمل کرد که فرد، آماده‌‌ی رویارویی با شرایط واقعی باشد. باید سعی کرد که روش حل مسأله و تحقیق و یافتن منابع آن را به فرد آموخت، نه اینکه حاصل تحقیقات خود را در اختیار او قرار دهیم.

علت دیگر این مسأله، زندگی‌‌های کم مشکل است. آنهایی که در زندگی‌‌شان درگیری و مشکل ندارند، طبیعتاً کم تدبیرتر بار می‌‌آیند؛ پس باید کاری کرد تا افراد به هر نحوی مشکلات را تجربه کنند.

اما مهمترین قدم برای حل مشکل کم‌‌تدبیری این است که بدانیم ما تجربه زیادی نداریم و در صورت مواجهه با مشکل، به مشاوره نیازمندیم. دانستن اینکه مشکل داریم، مهمترین عامل برطرف کردن «کم‌‌تدبیری» است.

عامل دیگر، نشناختن مسیر است؛ لذا تا قبل از برخورد با مشکلات، هدف شیرین به نظر می‌‌رسد، ولی با رسیدن به آنها، احساس می‌‌کنیم که اشتباه کرده‌‌ایم. اگر هدف و مسیر از ابتدا برای ما مشخص باشد، قبل از پرداختن به آن مطالعه کرده و آمادگی لازم را فراهم می‌‌کنیم.

عامل دیگر، بی‌‌تجربگی و تازه‌‌کار بودن فرد است. زرنگ‌‌ترین انسانها هم در فضای جدید ممکن است به دام بیفتند.

 

  1. ضعف رأی

گاهی تدابیر ما، در عمل پختگی لازم را ندارد. نقشه‌‌ای که کشیده‌‌ایم، در شرایط پیچیده کارایی لازم را ندارد. کسی که از همان اول می‌‌داند که بلد نیست، می‌‌پرسد و با تحقیق، راه را پیدا می‌‌کند. پس اشراف به «ضعف رأی» خود می‌‌تواند نقطه‌‌ی قوت باشد! در طرح‌‌های عظیم باید هدف و طرح کلی مشخص باشد. ناآشنایی با شرایط روز، می‌‌تواند باعث ضعف رأی شود. اگر در فضای طراحی و برنامه‌‌ریزی دائماً به شرایط توجه کنیم، قطعاً می‌‌توانیم از تغییرات به بهترین شکلی استفاده کنیم.

عامل دیگر این است که گاهی ضعف رأی‌‌ها دلیل علمی ندارند و ناشی از تشتّت روحی‌‌اند. به عبارت دیگر، گاهی خوب تصمیم نمی‌‌گیریم یا برنامه‌‌ریزی صحیحی نداریم و به همین علت، وجودمان آشفته است. کسانی که به موقع، ظرفیت روحی خود را اشباع نمی‌‌کنند، هم از لحاظ روحی و هم به لحاظ فکری، دچار مشکل خواهند شد.

دکمه بازگشت به بالا