مواجهه ما با مخاطب باید از جنس اکتشافی باشد

اشاره:

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری در اختتامیه دوره نورالهدی برای خواهران مبلغ مرکز فرهنگی –  تبلیغی آینده سازان حاوی نکات ارزشمندی است که می تواند برای همه مربیان مفید و منشأ عمل باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم

خالصانه‌ترین سلام‌ها و درودها و عرض ارادت‌های خودمان را از این مجمع نورانی و باصفا، تقدیم می‌کنیم به محضر مقدس امام عصر(عج) و توقع داریم که در ایامی که فضای میهن اسلامی معطر است به نام نامی مادر بزرگوارشان فاطمه‌ی زهرا(س)، همه‌ی ما را از عنایت ویژه‌ی خودشان بهره‌مند کنند و در مسیر هدف‌ها و آرمان‌های بسیار مقدسی که داریم، یاری نمایند. ان‌شاءالله.

برای هر کسی که پیامی داشته باشد، مهم این است که مخاطب مهیّا باشد و هیچ مقطعی از دوره‌های زندگی برای مخاطبان ما بهتر از دوره‌ی جوانی نیست و از دوره‌ی جوانی هیچ مقطعی بهتر از عنفوان جوانی و در بین اقشار جوانان، هیچ گروهی بهتر از دختران جوان نیستند، که خدای متعال همه‌ی زمینه‌های لازم را برای این که آن‌ها جان کلام را دریافت کنند و در وجود آن ها مؤثر بیفتد و مستقر شود، در اختیار آن‌ها گذاشته است.

مسأله‌ی ما این است که ما باید مهیّا شویم برای این‌ که رسالت خودمان و وظیفه‌ای را که در این عرصه داریم، به شایستگی انجام دهیم. برای این که موفق شویم، در درجه‌ی اول باید توکّل را در خودمان تقویت کنیم، و سپس باید به تأمین محتوای مناسب برای مخاطب عزیز و ارجمند اهتمام داشته باشیم؛ یعنی آن چیزی که از آن تعبیر می‌کنیم به فضل تبلیغی، مستقل باید تحصیل شود و مورد اهتمام قرار گیرد.

علاوه بر این، باید زبان مخاطبان را بشناسیم. هر نسلی برای خودش یک زبان ویژه‌ای دارد که اگر شما آن را نشناسید، ارتباط برقرار نمی‌شود.

فضای جوانی اقتضا می‌کند که ما با مخاطب جوان، فاضلانه و هنرمندانه روبرو شویم. اگر این مخاطب دختر جوان باشد و اگر آن مبلّغ یک بانوی جوان باشد مخصوصاً، باید کاملاً خودش را مجهز کند به مواجهه‌ی هنرمندانه. ابتکار و نوآوری، قالب‌های ظاهری مسأله؛ و صفا و صداقت و صمیمیت، جنبه‌های باطنی مسأله هستند.

ما گرفتار افراط و تفریط هستیم؛ یک وقت‌هایی می‌خواهیم آن عزّت و شوکت تبلیغی خودمان را حفظ کنیم، از مخاطبان فاصله می‌گیریم و بین ما و آن‌ها فاصله ایجاد می‌شود؛ یک وقت هایی می‌خواهیم فاصله را کم و صمیمت را زیاد کنیم، از آن جایگاه عزت تبلیغی ساقط می‌شویم. جمع عزت و رحمت است، که البته این جمع جز به مدد الهی و لطف و رحمت خداوند متعال و نیز تحصیل روش‌های مناسب برای انسان، فراهم نمی‌شود.

ظاهراً مبنای همه‌ی مواجهه‌های تربیتی، یک اصل جدّی بسیار مهم است و آن عبارت است از شرح صدر. آن کسانی که منتظر نتیجه‌های زودرس از اقدامات تبلیغی و تربیتی خودشان هستند، آن‌ها به جایی نمی‌رسند. صبوری و حلم و استمرار می‌خواهد که البته خوشبختانه به نظر می‌رسد خانم‌ها بیش‌تر برخوردار باشند. این‌جوری انسان احساس می‌کند که خدای متعال به آن‌ها مقام مادری کرامت کرده است و به اقتضای این مسأله، آن‌ها معمولاً صبورتر از آقایان هستند.

دختران جوانی که مخاطب شما هستند، متأسفانه خلاء عاطفیشان بسیار زیاد است و ما باید به صورت متوازن در تأمین این نیاز با آن‌ها مواجه شویم، وگرنه آن‌ها فاصله  با ما پیدا خواهند کرد، که قاعدتاً ضررهای تربیتی خواهد داشت. فضای مخاطب امروز ما (نوع مخاطب)، این چند نکته است:

  1. کاهش حیا؛
  2. بحران هویت جنسی : (اگر رویَش شود، می‌گوید دوست داشتم پسر بودم؛ مقداری هم روحیه‌ی پسرانه دارد). متأسفانه عکسش هم شده؛ پسران ما عواطف و روحیات دخترانه دارند و این جابجایی هویت و نقش جنسی، یعنی بحران‌های تربیتی بسیار بزرگی که پیش روی ما هست و باید تدبیر شود. ظاهرگرایی افراطی در این زمان کم نظیراست؛ آمار و ارقام‌ را دارید. عمدتاً تأکید روی چهره، قیافه و اندام‌ها است، که دارد به مرز پرستش می‌رسد.
  3. مسؤولیت گریزی: چند تا مس‍ؤولیت اصلی برای خانم‌ها هست، که این‌ها را خداوند متعال تکویناً بر عهده‌ی آن‌ها گذاشته است. گریز از این مسؤولیت‌ها امروز مبتلا به جامعه‌ی دختران جوان ما است. تربیت‌ها هم تربیت‌های سانتیمانتالیستی گلخانه‌ای شکننده است. البته این اعم است از دختران و پسران؛ در مورد دختران از نوع خودش است.

نتیجه‌اش، فقدان مهارت‌های عملی خاص برای تدبیر منزل، و برای ایفای نقش‌های اصلی است. شما با چنین فضایی مواجه هستید.

از آنچه که عرض کردیم، معلوم می‌شود که محورهای اصلی که ما در مواجهه با محورهای تربیتی و تبلیغی با جوانان مخاطبمان خواهیم داشت، چیست؛  چه بخش‌هایی را باید تأکید کنیم و کجا باید خودمان را مجهز نماییم.

شاید مهم‌ترین نیاز نسل جوان امروز ـ اعم از دختر و پسر ـ به ویژه دختر خانم‌ها، نیاز به داشتن جهان بینی و منظومه‌ی فکری است. این منظومه‌ی فکری قابل ارایه در تبلیغ های وسمی نیست؛ حتی در تبلیغ‌های مستمر، ما به آسانی نمی‌توانیم به این نیاز بسیار مهم پاسخ دهیم.

راهش چیست؟ راهش برانگیختن عطش فکری مخاطب است. راهش این نیست که ما دلو، دلو معرفت به وجود و ذهن آنان تقدیم کنیم. راهش این است که به وجود آن ها نقدی بزنیم که عطش به داشتن این منظومه‌ی فکری، آن‌ها را حرکت بدهد؛ البته در کل من معتقدم که مواجهه‌ی ما ـ به عنوان صاحبان یک پیام و رسالت بسیار مهم و آسمانی و مقدس ـ با مخاطبان خودمان، باید از جنس مواجهه‌ی اکتشافی باشد، و در حقیقت این مواجهه، اهتزاز روحانی به وجود بیاورد و عطش ملکوتی را در وجود آن‌ها دامن بزند و درد الهی را در آن‌ها زنده کند.

کار اصلی این است. ظاهراً یک وقت‌هایی ما دچار اشتباه می‌شویم و برای این که این کار را انجام دهیم، باید آن را داشته باشیم، و الاّ این به دست نمی‌آید؛ سحر می‌خواهد، نورانیت می‌خواهد، صفا و اخلاص و فضل می‌خواهد. بعضی از شخصیت‌هایی که ما خدمتشان می‌رسیم، وقتی نگاه می‌کنند، انسان متحوّل می‌شود؛ وقتی انسان آن‌ها را زیارت می‌کند، در خودش جنبش معنوی احساس می‌نماید و یک حس طلب در انسان شکل می‌گیرد، اما خیلی‌ها را انسان می‌بیند و زیارت می‌کند، ولی هیچ خبری نیست.

امیدواریم خداوند این توفیق را به شما و ما بدهد که بتوانیم نگهداری از زیباترین دین و زیباترین حوزه‌ی معرفت کنیم و منشأ خیر باشیم، و اسممان در شبکه‌ی هدایتی امام عصر (عج) باشد.

 

دکمه بازگشت به بالا