بررسی ریشهها و صبغۀ دینی انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اسلامی ایران -که با قطعیت میتوان آن را یکی از بزرگترین و تأثیرگذاترین پدیدههای اجتماعی قرن بسیتم تلقی کرد- با توجه به پیشینه، ریشههای عمیق و ویژگیهای منحصر به فرد خود به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی، معلول عوامل بسیاری است. برخی آن را عمدتاً محصول شرایط بینالمللی و خارجی دانسته، بعضی بر شرایط و عوامل داخلی و درونی متمرکز شده، دستهای بر عوامل سیاسی تأکید کرده، مارکسیستها شرایط اقتصادی و مرحلۀ تاریخی جامعۀ ایران را زمینه و علت انقلاب تلقی کرده و دیگرانی نیز ایدۀ حقوق بشر کارتر و اختلافات صوری او با شاه را حائز اهمیت ذکر کردهاند. افزایش درآمد نفت و بهم ریختگی اقتصاد ایران، وابستگی شاه به سیاست ابر قدرتها، رواج فساد، ظلم، دیکتاتوری و… نیز، عواملی هستند که در کنار عوامل فوق، مطرح باشند؛ اما با دقت در زمینهها و پیشینۀ حرکت مردم مسلمان ایران، به خوبی مشخص میشود انقلاب اسلامی ایران در انقلابها، قیامها و جنبشهای اسلامی در تاریخ صدر اسلام و تاریخ معاصر ما، ریشه دارد.
اگر فردی بخواهد انقلاب اسلامی ایران را مطالعه و بررسی کند، نمیتواند به راحتی از نهضت پانزده سالۀ امام خمینی(ره)، قیام پانزده خرداد، ملی شدن صنعت نفت، نهضت عدالتخانه، نهضت تحریم تنباکو و… بگذرد.
از طرف دیگر، ریشۀ تمام این نهضتها به حماسۀ عظیم عاشورا منتهی میشود که خود، الگویی در مبارزه با نظام طاغوتی است و حتی در جوامع غیر اسلامی اثرگذار بوده است؛ چنانچه مهاتما گاندی، رهبر مبارزات هند، از امام حسین(ع) و یارانش به عنوان الگوی مبارزه علیه استعمار انگلیس، یاد میکند. بر هیچ کس پوشیده نیست که عاشورا، ریشه در واقعۀ غدیر دارد و مبانی اعتقادی، فکری و ارزشی آن، مبتنی بر آموزههای غدیر و امامت مولای متقیان(ع) دارد و سرانجام پایه و اساس تفکر اصیل اسلام، بعثت پیامبر اعظم(ص) میباشد که موجب شکلگیری پایههای تمدن اسلامی شد.
از سوی دیگر، انقلاب اسلامی ایران با ترویج فرهنگ و ارزشهای برخواسته از غدیر و عاشورا بر آن است تا زمینهساز ظهور و تجلیِ کاملِ فلسفه و اهداف انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) باشد. بدین ترتیب، مبانی فکری و اعتقادی انقلاب اسلامی از «بعثت» آغاز میشود، در «غدیر» تکامل مییابد، با «عاشورا» ابلاغ میشود و در زمان غیبت، با مدیریت علمای راستین و برپایی نهضتها و انقلابها، زمینهساز انقلاب جهانی مهدوی خواهد بود.
در ادامه برای روشن شدن این دیدگاه، ضمن طرح پیشینۀ نقش روحانیت در مسایل سیاسی و اجتماعی ایران، به صورت مختصر با تکیۀ بر وقایع تاریخی، به نقش و جایگاه علمای دینی در دو واقعۀ تحریم تنباکو و نهضت مشروطه -که در نگاه اولیه ارتباطی با مسائل دینی ندارند- اشاره خواهیم کرد.
پیشینۀ نقش روحانیت در مسایل سیاسی و اجتماعی ایران
«بزرگان و علمای دین، به عنوان رهبران مذهبی و سیاسی نهضت دینی برای مقابله با ظلم و ستمهای وارد به مردم و جلوگیری از به نتیجه رسیدن سیاستهای ضد دینی حکومتها، نقش ویژهای را ایفا میکردند و به درستی میتوان گفت، از سید جمالالدین تا میرزای شیرازی، از مدرس تا کاشانی، از نواب صفوی تا امام خمینی، همه فریادگر حاکمیت دین و رهایی از سلطۀ بیگانگان بودهاند».(۱)
از جمله این مجاهدتها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- قیامهای مختلف، همچون نهضت سربداران خراسان، در قرن هشتم هجری.
- ورود روحانیت در متن زندگی مردم و مهار پادشاهان در سلسلۀ صفوی که از این دوره به بعد، روحانیت به عنوان ملجأ و پناهگاه مظلومان و ناظر بر مناصب دولتی، جایگاه خاصی پیدا کردند.
- دفاع از کیان مملکت در جلوگیری از تجاوزات دولت روسیه در زمان قاجار، با صدور حکم جهاد و قیام سید محمد مجاهد.
- نهضت تحریم تنباکو.
- نهضت عدالتخانه یا مشروطیت.
- قیامهای مختلف در سراسر کشور در مقابل استعمار و استبداد با رهبری روحانیون، همچون قیام جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی و قیام مردم آذربایجان به رهبری شیخ محمد خیابانى.
- مخالفت با پادشاهی رضا شاه توسط آیت الله شهید مدرس در مجلس شورای ملی.
- مبارزه با سیاستهای ضد دینی رضا شاه.
- واقعۀ مسجد گوهرشاد و نقش بسزای علما.
- نقش روحانیت، به ویژه آیت الله کاشانی در نهضت ملیشدن صنعت نفت.
- تشکیل گروههای سیاسی، همچون جمعیت فداییان اسلام توسط شهید نواب صفوی به منظور مبارزه با بدخواهان و ترور وابستگان استعماری، مانند احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزمآرا و حسین علاء.
- قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و نقش روحانیت در آن.
- ماجرای کاپیتولاسیون درسال ۱۳۴۳ و نقش محوری امامخمینی(ره).
- قیام ۱۶ دى ۱۳۵۶ در قم.
- انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷٫
امامخمینی نقش پیشروی روحانیان در تاریخ معاصر ایران را اینچنین شرح میدهند: «این صد سال اخیر را وقتی ملاحظه میکنیم، هر جنبشی که واقع شده است، از طرف روحانیان بوده است بر ضد سلاطین؛ جنبش تنباکو بر ضد سطان وقت آن بوده است، جنبش مشروطه بر ضد رژیم بود. البته با قبولداشتن رژیم، عدالت میخواستهاند، ایجاد کنند.»(۲)
جنبش تنباکو
یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، که عظمت مرجعیت را به نمایش گذاشت، نهضت تنباکو بود. در این نهضت، وقتی میرزای شیرازی احساس کرد در قرارداد رژی -که ظاهری اقتصادی و تجاری دارد- میخواهند ارزشهای معنوی و اسلامی مردم را تحت تهاجم قرار دهند، حکم معروف خویش را در تحریم تنباکو صادر کرد و مردم ایران بعد از صدور حکم، یکپارچه به پا خواستند. دادن امتیاز توتون و تنباکو به انگلیس و تحریم آن از سوی علما و شورش مردم ایران، که سرانجام منجر به لغو این انحصار شد، از وقایع اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است و باید آن را نخستین جنبش و بیداری مردم ایران برای به دست آوردن حقوق خود نامید. همچنین علت اصلی کشته شدن ناصرالدین شاه و سپس ایجاد مشروطیت ایران را نیز باید در خلال همین واقعه جست وجو کرد.(۳)
ادبیات فتوای تحریم، به گونهای بود که مردم را متوجه ولایت میکرد و میفهماند که اساس مکتب اهل بیت، بر ولایت استوار است و به همین دلیل، به جای مشخص ساختن تحریم از موضع شرعی، از تعبیر محاربه با امام زمان(ع) استفاده نمود.
این امتیاز با سرنوشت هزاران زارع، کارگر و بازرگان سر و کار داشت و در واقع نظام معیشتی خانوادههای زیادی، به دست یک کمپانی غیر مسلمان سپرده میشد و دست اندرکاران این محصول، متوجه شدند در امر تولید کالای خود، هیچ اختیاری ندارند و همه به بیگانه فروخته شدهاند. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «مخالفت میرزای شیرازی با کمپانی رژىِ معروف بود که -در واقع- همۀ کشور را به تدریج میبلعید و میخواست سرنوشتی مثل سرنوشت استعماری هندوستان، برای ایران رقم بزند.»(۴) اما شرکت مزبور، یک نیروی مؤثر و پر نفوذ را نادیده گرفته بود و به این مسئله هرگز فکر نکرده بود که شیعیان ایران با علما، ارتباطی تنگاتنگ دارند و اگر بازرگانان و زارعان ایران از فقها و مراجع استمداد بطلبند، اوضاع دیگری پیش خواهد آمد؛ زیرا آن اسوههای مقاومت، زهد و تقوا، هرگز زور و سلطه و بهرهکشی ظالمانه را برنمیتابند.(۵)
نهضت مشروطه
نهضت مشروطه از سویی، آغاز حرکت اجتماعی جدید ملت ایران برای رهایی از استبداد حاکم و از سویی دیگر، نقش دین در جامعۀ ایرانی را به خوبی نشان میدهد. برخی از عوامل دینی زمینهساز نهضت مشروطه، عبارتند از:
- مبارزات و اندیشههای «سیدجمالالدین اسدآبادی» در ایجاد اتحاد بین دنیای اسلام و مبارزه با استعمار و استبداد و بیداری مسلمانان برای دفاع از ارزشهای اسلامی.(۶)
- الهامپذیری از تفکر ضد استبدادی و ضد استعماری اسلام، که روحانیت پرچمدار آن بود. مبارزۀ عملی دین با استعمار در عصر قاجار، با قیام «سید محمد مجاهد» آغاز شد و با جنبش تنباکو به اوج خود رسید.
- تحقیر ملت ایران توسط دولتهای استعماری، با قراردادهای ننگین، از جمله قرارداد ۱۹۰۷م. / ۱۲۸۶ ش. که ایران را به مناطق تحت نفوذ دو کشور روسیه و انگلیس و منطقه بیطرف تقسیم میکرد.
- توهین و استهزاء روحانیت با انتشار عکسی از «مسیو نوز بلژیکی»، رئیس گمرکات و وزیر مالیه، با لباس روحانیت در حال مستی و رقص.
- تحصن عدهای از روحانیان و مردم در حرم حضرت عبدالعظیم در ۱۹ دی ۱۲۴۷، به سبب به چوب بستن چند نفر از بازرگانان و دو نفر از سادات در دی ۱۲۸۴ توسط «علاءالدوله» حاکم تهران، به دستور صدراعظم.
روند عملی حرکت مشروطه، حکایت از نقش مستقیم، ژرف و بینظیر دین در حیات اجتماعی آن دوره دارد. در ماههای محرم، صفر و رمضان، نهضت اوج میگرفت(۷) و عنصر وعظ و خطابه، به حدی اثرگذار بود که برای حفظ شور انقلابی مردم، مجلسهای هفتگی برگزار میشد(۸) حتی در سفارت انگلیس، تحصن کنندگان مجلس وعظ داشتند.(۹) مسجدها و محفلهای مذهبی، کانون مشروطه خواهی بود و شعارهای برگرفته از آموزههای اسلامی یا به ظاهر اسلامی، در بین جمعیت بلند بود. روحانیت، با جایگاهی والا و پایگاهی مستقل، با احساس وظیفۀ ناشی از توجه به مبانی اسلامی و اجتهادی شیعی، رهبری قیام را به عهده گرفت و مردم دنباله رو آنان گردیدند و به همین روی، با کناره گیری روحانیت، نهضت و قیامِ عمومی فروکش کرد و سرانجام، به دلیل چیرگی دیدگاه غیر دینی، به شکست و کژی کشید.
جلال آل احمد در تحلیل این واقعه، روحانیت را تنها سدّ در برابر هجوم غرب زدگی میداند و کنار گذاشتن این نهاد، با اعدام شیخ فضل الله نوری را آغاز استیلای غرب میانگارد و نقش شیخ شهید را نشانۀ استیلای غرب زدگی میشناساند.(۱۰)
پینوشتها:
(۱) محدثی، جواد: «قطعات»، بوستان کتاب، ص ۷۵٫
(۲) امام خمینی، سید روح الله: «صحیفه نور»، انتشارات شرکت سهامی چاپخانۀ وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱، جلد ۷، ص ۲۰۶٫
(۳) ن. ک. تیموری، ابراهیم: «تحریم تنباکو (اولین مقاومت منفی در ایران)»، کتابخانه سقراط، تهران، چاپ اول، ص ۱۰٫
(۴) مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان، ۱۹/۰۲/۱۳۸۶٫
(۵) آبادیان: «اندیشۀ دینی و جنبش ضد رژی»، مؤسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص۷۶ و ۷۵؛ مدنی، سید جلالالدین: «تاریخ سیاسی معاصر ایران»، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۲، جلد ۱، ص ۲۴٫
(۶) کرمانی، ناظمالاسلام: «تاریخ بیداری ایرانیان»، نشر بنیاد فرهنگ ایران، تهران، جلد ۱، ص ۱۹۲٫
(۷) «کتاب آبی»، به کوشش احمد بصیری، نشر نو، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ج ۱، ص ۱۰۸٫
(۸) کسروی، احمد: «تاریخ مشروطه ایران»، امیرکبیر، تهران، چاپ پانزدهم، ۱۳۵۹، ج ۱، ص ۱۸۳٫
(۹) کرمانی، ناظمالاسلام: پیشین، ص ۳۱۹٫
(۱۰) آل احمد، جلال: «غرب زدگی»، فردوسی، تهران، چاپ اول، بیتا، ص ۷۸٫