نمونهای از یک تشکل اخوتی
یکی از تشکل های بسیار وسیع در تاریخ اسلام و ایران که براساس مؤلفهی «اخوت ایمانی» سازماندهی و مدیریت شده است، تشکل فرهنگی و تربیتی «اخوان الصفا و خلّان الوفا» بوده است که در قرن چهارم هجری قمری در گستره ایران و عراق توسط جمعی از حکمای شیعه پایه گذاری شد و به صورت مخفیانه، فعالیت می کردند. در اینکه اخوان الصفا چه کسانی بودند و چه مذهب داشتند، علما و مورخان اختلاف دارند و این بدان سبب است که اخوان می کوشیدند تا حقیقت امر و نام خود را از دیگران مخفی دارند. آنچه مسلم است این است که ایشان جماعتی از شیعیان بودند و مرکز فعالیتشان بصره بود و از آنجا پیروان خود را در بلاد دیگر رهبری میکردند. این جمعیت فکری و مذهبی و سیاسی عنوان «اخوان الصفا و خلّان الوفا» یعنی «برادران پاکی و دوستان وفا» را برای خود برگزیدند. این گروه با استعدادها و مرام عقلگرایانهای که داشتند به مسائل اجتماعی و حتی سیاسی بسیار حساس بودند و منظومه اندیشه و معرفتی خویش را بر بینشی فلسفی و هستیشناختی استوار ساخته اند.
یکی از اهداف اصلی اخوان در سازماندهی تشکیلاتی خود، نزدیک کردن مردم به روش استدلال و تقویت فکر آنها در برابر ظاهرگرایان بود. همچنین یکی دیگر از ابعاد این جمعیت، نهضت سیاسی و اجتماعی بود. اخوان الصفا در عصر خود با فساد سیاسی در خلافت اسلامی و ضعف دینی و اخلاقی حاکمان روبه رو بودند. در جایی از رسائل آنها آمده است:
«ای برادر نیکوکار مهربان، خدا تو را و ما را به روحی از جانب خود یاری کناد! می بینیم که دولت بدکاران سخت نیرو گرفته و قدرتشان آشکار شده و کردارهایشان در این عصر در جهان منتشر گشته. چون به نهایت افزونی خود رسند انحطاط و نقصان از پی در خواهد آمد.»[۱]
از این رو، آنان با اغراض سیاسی برای اصلاح جامعه و مبارزه با دستگاه حکومتی دست به تشکیل تشکلها و جمعیتهای سرّی بر پایه «اخوت» زدند تا از این طریق اهداف خود در عالم اسلام اجرا سازند.
اخوان الصفا به صورت فلسفی و منسجم در باب اخوت سخن گفته اند و در رسائل خود آن را تبیین کردهاند. از جمله نوآوریهای آنان طبقه بندی اعضای تشکل براساس اخوت است که به ترتیب عبارتند از:
- الاخوان الابرار الرحماء
- الاخوان الاخیار الفضلا
- الاخوان الفضلاء الکرام.
اخوان الصفا در برخی از رسائل علمی خود به چگونگی شکل گیری تشکلها اخوت و برنامهی آن اشاره کردهاند و مطالب بسیار مهم و جذابی را طرح کرده اند که آشنایی با برخی از آنها برای تشکل اسلامی مفید و اثر بخش است. بررسی همه ابعاد اندیشه تشکیلاتی و مدیریتی ایشان نیازمند پژوهشی فصل است. اما در ادامه به برخی از فرازهای آنها اشاره میشود که آنان برای نمایندگان خود در شهرهای مختلف جهان اسلام مینوشتند تا براساس آنها تشکلهای اخوت را ساماندهی و مدیریت کنند:
- تشکیل تشکل
«برادران ما هرگاه در یکی از شهرها بروند، باید که انجمنی ویژه بسازند و در وقت های معلومی در آنجا گرد آیند و اغیار در میانهی آنها نباشد. در آنجا دانش های خود را مذاکره کند و رازهای خود را به سخن گفتن بگشایند.»
- نیاز به آموزگار
«و بدان ای برادر که از سعادت تو این است که آموزگاری هوشمند، نیک سرشت و خوشخوی، پاک اندیشه، دانش دوست، جویای راستی و بی تعصب داشته باشی.»
- برگزیدن جوانان بر پیران
«ای برادر، ترا شایسته چنین است که هرگز به اصلاح پیران سالخورده، که از کودکی به اندیشههای فاسد و عادتهای نکوهیده و اخلاق ناپسندیده خود گرفته اند، نپردازی؛ زیرا تو را رنجور سازند و خود بسامان نیایند، و اگر آیند اندک اندک آیند و رستگار نشوند.»
- ویژگی جوانان اهل تشکل
«اما در این میان جوانان نیز باید پاک دل، ادب جوی، دانش پژوه، خواهاندگان راه راستی و سرای آخرت، و گرویدگان بروز حساب و انجام دهنگان شریعت های پیامبراین، بحث کنندگان در رازهای کتابهای این جماعت [یعنی جمعیت اخوان الصفا] ، فرو گذارندگان هوی و جدل باشند.»
- برنامه تشکل
«بدان ای برادر که خدا تو را و ما را با روحی از خود استوار دارد، چیزی که بر ما واجب است که آن را برای تو وصیت کنیم و در القای رسانیدن آن بر تو بکوشیم … این است که برای ایشان انجمنی بسازی که در هر دوازده روز یک بار گرد آیند و از جاهای گوناگون بیایند چنانکه در آنجا بر جان خویش ایمن باشند. و پایه انجمن شان بر پرهیزگاری از خدا و ترس و مراقبت باشد. و پیش از گرد آمدن، خودشان را پاک کنند و نظافت سازند و بهترین پیرایه خود را تا آنجا که میتوانند بپوشند.»
- برخی ویژگیها و رفتارهای مربی تشکل
«پس چون گرد آمدند به نحوی که آنان را ببینی و در برابر چشم تو باشند و هرگز یکی از آنان غیبت نکنند، مگر به عذری که او را از آمدن و رسیدن به تو باز دارد. تو در بهترین لباس و زیباترین شکوه و جلال، مانند بیرون آمدن نفس کلی بر نفوس جزئی، به سوی ایشان بیرون آی؛ زیرا آنان برای تو چون فرزندانند و تو برای ایشان چون پدر، و نیز آنها تو را به منزله خانهها و تو مر ایشان را چون ساکن؛ زیرا سخن تو برای ایشان چون سپردهیی است ماندگار، و جان تو برای زنده کردن آنها فرود آمده است. و باید بیرون آمدنت همراه سکینه و وقار باشد، خواه در شب و خواه در روز و چون آنان را ببینی در حالی که تو را ببینند و سخن تو را بشنوند و دریابند، از حکمت خود بر آنها فرو خوان و با پندهای خود نصیحتشان ده تا آنجا که آن مکان گنجایی داشته باشد و اذهان آنها برتابد. در ضمن آنچه از موعظه و یاد کردن و تشویق به دانشجویی، یادشان میدهی و تعریفشان میکنی.»
- محتوای آموزشی مربیان تشکل
«بیشتر عنایت و آرزویشان و همتشان، جست و جوی امور الهی و رازهای عقلی باشد؛ زیرا مقصد غایی از لذت و نعمت های بهشتیان جستجوی همین امور است و از این راه کمال انسان، و برتر رفتن از جهان حسی، و رهایی از بندگی طبیعت و بند شهوت و دریای هیولی و سرای بالندگی و پوسندگی دست میدهد.
و نیز یادشان ده که صالح ترین عملها، و برترین کارها، دلجویی از برادران و تدبیر کار ایشان و شناخت سیاست های دینی و دنیوی است. و آنچه بر اهل دنیا، در زندگانی دنیا، انجام دادن آنها واجب است امانت داری و ترک خیانت و دوست داشتن همدیگر در راه خداست، و اینکه همبستگی بیابند و یکدیگر را هدایت کنند و یار و یاور همدیگر باشند و عدل و داد ورزند و بر همدیگر نشورند و دشمنی و بدخواهی و کار شکنی را فرو گذارند.»
- شرایط عضو گیری
«بدان ای برادر من، که از مردمان کسی هست که هرگز برای دوستی و برادری و نزدیکی سزاوار نیست. پس بنگر با که همنشین و دوست هستی، و پیش از آزمون درون کارها، فریفتهی بیرون کارها مشو و پیش از شیرینی زودگذر کارها تلخی سرانجام آن بنگر. اگر خواستی که برادری یا دوستی بگیری، نخست در احوال او بنگر و اخلاقش را بیازمای و او را از مذهب و اعتقادش بپرس، و در عادت ها و سرشت و شمایل و حرکاتش بنگر ؛زیرا درون کارها بر هشیار خردمند ، چون در ظواهر بنگرد، پوشیده نماند.»
- رعایت حقوق اعضا
«شایسته است که بیشتر رنج و توجه تو، پس از اینکه دوستی پیدا کردی، به نگاهداری و مراعات او و ادای حقوق او باشد تا دوستی به دشمنی و دلسردی و پشیمانی نیانجامد، و کار به شک و گمان نرسد و شبههای در دوستی شما راه نیابد، یا سخن چینی میانهی شما را با سخن پراکنی تباه نکند. پس ای برادر این نکته را بگوش گیر و از آن غافل مباشد.»
- برخی ویژگیهای اعضای تشکل
اخوان الصفاء همچنین درباره چگونگی اخوت و شرایط انتخاب برادران در تشکل و جمعیت های اسلامی و حقوق آنان سخنان نغز و قابل توجهی دارند که از جمله آنها این بیان است:
«بر تو شایسته است که هرگاه بخواهی دوستی یا برادری بگیری، همچنانکه زر و سیم را می سنجی و زمینهای حاصل خیز را برای کشت و درختکاری میآزمایی و همچنان که مردم دنیا در کار زناشویی و خردین بردگان و کالاها آزمایش میکنند تو نیز او بسنجی. و بدان که سختی و ارجمندی کار در گرفتن دوستان و یاران مهم تر و سخت تر از همه امور است؛ زیرا یاران راستین، در همه امور دین و دنیا مددکارند و وجودشان کبریت سرخ کمیاب تر است و هرگاه یکی از آنان را یافتی آستینش گیر؛زیرا وی روشنی چشم و برخورداری دنیا و خوشبختی آخرت است. چه برادران راستین بر راندن دشمنان یارند و در خلوات زینتند و پایه هایی هستند که در سختی ها بر آنها تکیه توان زد و در شادی و غم مایۀ پشت گرمی هستند، گنجینه ای برنهاده اند برای روز نیازمندی، و در مهمات چون بال و پرند برایِ بر رفتن، و نردبان رسیدن به بلندیها، و وسیلۀ دل ها از برای طلب شفاعتند، و دژی استوارند در روز پیکار سختی ها. اگر تو را دشمنی ببیند، او را از بن براندازند. و هر یک از آنها چون درخت بابرکتی است که شاخه های آن هر کدام نشان دهندۀ میوه ها و برگ هایش نمایانگر بوی خوش آن و سایۀ زیبایش پوشانندۀ شماست. اگر یادش کنی، تو را یاری دهد و اگر فراموش گشتی یادت کند، تو را به نیکی میخواند و در این راه خود بر تو پیشی گیرد، تو را نیکوکاری برانگیزد و خود بدان اقدام کند، و تر نیز بدان دلالت کند و به یک سخن مال و جان خود را در راه تو ببخشد.»[۲]
[۱] به نقل از: حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، ص۱۹۵٫
[۲] همهی عبارات بر گفته از: گزیده رسائل اخوان الصفا، ترجمه علی اصغر حلبی، تهران: اساطیر، ۱۳۸۰، ص۱۲۲ – ۱۴۴٫