هنری به نام مشاوره

سید مهدی شاهمیری

کلیات راهنمایی و مشاوره (۲)                                              

خانم حمیدی گفت: من چهل سالمه و سال‌هاست در مقطع دبیرستان مشغول به تدریس ادبیات هستم. من با شاگردانم رابطه‌ای صمیمی دارم و آن‌ها خیلی از اوقات مشکلات خود را با من در میان می‌گذارند. در این سال‌ها بسیاری از بچه‌ها را دیده‌ام که از جهت روحی وضعیت مساعدی نداشتند و حتی بعضی تحصیل را رها کردند. خیلی دوست دارم به بچه‌ها در برطرف کردن مشکلات کمک کنم، ولی بعضی وقت‌ها به دلیل پیچیدگی مسائل، احساس ناتوانی می‌کنم. ای کاش می‌توانستم برایشان کاری کنم….

  من به خانم حمیدی گفتم: این روحیۀ نوع‌دوستی شما قابل تحسین است. بسیاری از افراد هستند که مشکلات دیگران را در مدرسه و جامعه می‌بینند، ولی اصلا اهمیتی نمی‌دهند و درگیر مسائل خودشان هستند. یکی از خصوصیات راهنما و مشاور این است که علاقه‌مند به حل مسائل دیگران باشد. راهنمایی کردن و مشورت دادن بسیار پسندیده و مورد تأکید منابع دینی است. اگرچه امروزه فرایند راهنمایى و مشاوره در مفهوم حرفه‏اى گسترش پیدا کرده است‏ و امری تخصصی به شمار می‌آید، ولی اگر شما مایل به یاری دیگران در این زمینه هستید، با ارتقای سطح معلومات و بهره‌گیری از فنون و مهارت‌های مشاوره، می‌توانید به عنوان مشاوری نیمه‌حرفه‌ای یاری‌رسانی کنید. با مطالعۀ کتاب‌های راهنمایی و مشاوره، علاوه بر تصمیم‌گیری مناسب در زندگی خودتان، می‌توانید به نقاط قوت و ضعف خود پی برده و تشخیص دهید که آیا توانایی کمک به دیگران را دارید یا نه، و در صورت عدم توانایی، تشخیص می‌دهید او را به چه کسی ارجاع دهید.

 در نوشتار قبل به مفهوم‌شناسی، جایگاه و اهداف کلی راهنمایی و مشاوره اشاره شد. در این نوشتار قصد داریم تفاوت‌های راهنمایی و مشاوره، و اصول آن‌ را مطرح کنیم.

تفاوت‌های راهنمایی و مشاوره

شفاف‌سازى قلمرو مفهومى راهنمایى و مشاوره و نیز تعیین نقش و وظایف راهنما و مشاور از جنبۀ کاربردى، مى‏تواند مفید و مؤثر باشد.

الف. راهنمایى، همچون مشاوره، یک فرایند است که از نقطه‏اى شروع مى‏شود و در مسیرى امتداد مى‏یابد و به نقطه‏اى ختم مى‏گردد، امّا این فرایند لزوماً به پیچیدگى و ظرافت ‏مشاوره نمى‏رسد. هر چند این دو مقوله از معیارها و عناصر نسبتاً مشترکى برخوردارند، ولى لزوماً در تمام ویژگى‏ها و کارایى‏ها مشترک نیستند. به صورت کلى فرایند راهنمایى مى‏تواند بر حضور معنادار مراجع، آن‌چنان که در مشاوره مرسوم و رایج است، متکى نباشد.

ب. در راهنمایى، بر خلاف مشاوره – که هر دو گرایش شناختى و رفتارى را معمولاً در بردارد – گرایش شناختى غلبه دارد.[۱]

ج. راهنمایی بیشتر جنبۀ پیشگیری دارد، اما مشاوره در وهلۀ اول بعد درمانی دارد؛ بدین معنا که از طریق راهنمایی از بروز مشکلات جلوگیری می‌شود، ولی مشاوره به حل مشکلات کمک می‌کند.[۲]

اصول راهنمایی و مشاوره

اصول، جمع کلمۀ اصل می‌باشد. اصل به معنی بن، ریشه، قانون بنیادین، و قاعده یا قانون رفتار است.[۳] منظور از اصول مشاوره و راهنمایى، قواعد و مفاهیم نسبتاً کلى است که باید مبناى کار و فعالیت راهنمایان، مشاوران و مراجعه‌کنندگان قرار گیرد.

در متون این رشته، با توجه به اختلاف دیدگاه‌ها و باورها، اصول متفاوتی بیان شده است که غالبا این اصول، مشترک یا به هم نزدیک هستند. در ابتدا اصول راهنمایی را به صورت کلی و در ادامه این اصول را از دیدگاه اسلامی بیان می‌کنیم.  

اصول اساسى راهنمایى را مى‌توان به اختصار این‌گونه بیان کرد:

راهنمایى، یک جریان مداوم و مستمر تربیتى است که در طول زندگى هر شخصى، در سنین و دوره‌هاى تحصیلى مختلف، با روش‌ها و اهداف مشخصى اعمال می‌شود؛

راهنمایى با رشد همه‌جانبه و متعادل فرد در ابعاد جسمى، ذهنى، عاطفى، اجتماعى و اخلاقى ارتباط دارد؛

راهنمایى، بر خودشناسى صحیح و آگاهى فرد از توانایى‌ها و محدودیت‌هایش متکى است؛

راهنمایى، فعالیتى جمعى است و بر همکارى افراد و مؤسسات و نهادها مبتنى است؛

راهنمایى، بر اعتقاد به آزادى و استقلال و ارزشمندى انسان (کرامت انسان) استوار است؛

راهنمایى، بر همکارى و کمک متکى است، نه تحکّم و اجبار.[۴]

اصول راهنمایی و مشاوره از دیدگاه اسلام[۵]

  از آنجا که مشاوره، خود نوعى راهنمایى است، اصول مشاوره، اصول راهنمایى نیز محسوب مى‌شود؛ ولی همۀ اصول مشاوره و راهنمایى در عرض هم و با یک نسبت از جهت شمول و کلیت نیستند، بلکه برخى از این اصول در طول یکدیگرند و چه بسا یکى، مبنا براى اصل یا اصولى دیگر باشد. اکنون مهم‌ترین اصول را توضیح می‌دهیم.

اصل اول: توجه به کرامت و شرافت ذاتى و اختیارى مراجعه‌کننده

هر انسانى با کرامت آفریده شده[۶] و داراى احترام است و چه بسا فردى در سایۀ تقوا از کرامت اختیارى نیز برخوردار باشد.[۷] از این‌رو، مشاور وظیفه دارد که با مراجعه‌کنندۀ خود برخورد انسانى و اخلاقى داشته باشد و با تکریم شخصیتش، او را در حل مشکلات موجود یارى رساند؛ حتی اگر از جهت طرز تفکر و عقاید با هم موافق نباشند.

اصل دوم: آزادى و اختیار

در اسلام، موضوع اختیار انسان بسیار مورد تأکید قرار گرفته و جبرگرایى نفى گردیده است. از این‌رو، انسان در انتخاب راه هدایت یا ضلالت، آزاد و مختار است.[۸]

از دیدگاه اسلام، فرستادن انبیا و مکلف بودن انسان و نیز پاداش و کیفر، با اختیار و انتخاب انسان، مفهوم پیدا مى‌کند و هرگز این‌ها با مجبور بودن انسان سازگار نیست. پس یکى از اصول که باید مبناى مشاوره و راهنمایى قرار گیرد، این است که به موضوع اختیار مراجعه‌کننده و لوازم آن توجه شود.

منظور از اصل آزادى و اختیار در مشاوره و راهنمایى، این است که:

اولا، فرد در رجوع به مشاور و شرکت در مشاوره، آزاد است و نباید به شرکت در جلسۀ مشاوره و راهنمایى مجبور شود؛

ثانیاً، طرح مطالب هر فرد با انتخاب و تصمیم خودش است؛ یعنی هر فرد هنگامی که در خودش آمادگى ببیند، مطلب خود را بیان مى‌کند؛

ثالثاً، مراجع، صاحب اختیار احساسات خویش است، از این‌رو مشاور باید حق بیان عواطف و احساسات را به وى بدهد و احساسات و عواطف مخصوص به او را محترم بشمارد؛

رابعاً، خود مراجع با راهنمایی مشاور راه‌حل مناسب را بیابد، نه این‌که مشاور شیوه‌ای را بر او تحمیل کند.

اصل سوم: راهنمایى بر اساس واقعیت و حق

مشاور باید بر اساس واقعیت و حق به مراجع یاری دهد؛ به گونه‌ای که اگر خود مشاور جای او بود، به همان عمل می‌کرد. از این‌رو، مشاور نباید بر اساس هوای نفس خود یا دیگری، و یا مطابق میل مراجع مشاوره دهد. اگر مشاور به این اصل عمل نکند، به مراجع خیانت کرده است؛ چنان‌که در روایتی از حضرت امام صادق۷ آمده است که رسول خدا۶ فرمودند:

«هر که دنبال انجام حاجت برادر دینى خود رود، ولى خیر اندیشى براى او نکند، به‌ خدا و رسولش خیانت کرده است.»[۹]

 اصل چهارم: توجه به ویژگی‌هاى مراجعه‌کننده

مجموعه علاقه‌ها، احساس‌ها، نیازهاى بدنى و روانى و تفاوت‌هاى فردى مراجعه‌کنندگان باید مورد توجه قرار گیرد. چه بسا علاقۀ افراطی به چیزی یا درک نادرست مراجع از خود، سبب مشکلات روانی برای او شده باشد.

اصل پنجم: تعاون و همکارى مشاور و مراجعه‌کننده

همکارى مشاور و مراجعه‌کننده در تعیین هدف، مشخص شدن مسئولیت‌ها و هماهنگى فعالیت‌ها است. این امر سبب مى‌شود که مشاور براى درک صحیح از موقعیت مراجعه‌کننده و نیازها و ویژگی‌هاى روانى وی، و راهنمایى و هدایتش به شناخت واقعى از خود و زدودن ابهامات فکرى و دادن تفکر منطقى به او و حل مسائلش، تمام تلاش خود را بنماید و از هیچ سعى و کوششى دریغ نورزد؛ چنان‌که امام صادق۷ به فرزندشان مى‌فرمایند:

«تمام تلاش خود را در راهنمایى و هدایت مشورت‌کنندگان به خود به کارگیر.»[۱۰]

فرد مشورت‌کننده نیز باید سعى نماید اطلاعات لازم را در اختیار مشاور قرار دهد و به‌ویژه عواطف و احساساتش را براى او بازگو کند و بدون هیچ مقاوت در برابر او، چیزى را از وى پنهان ندارد. امام صادق۷ در این زمینه مى‌فرمایند:

«باید مشاور را آن‌گونه از سرّ خود آگاه کنى که آگاهى او به تو همانند آگاهى تو به خودت باشد.»[۱۱]

اصول دیگری همچون اصل تغییرپذیرى، اصل مسئول بودن، اصل کمال‌جویى انسان و … در کتاب‌های دیگر بیان شده است که با توجه به رعایت اختصار، از بیان آن‌ها صرف نظر می‌کنیم.[۱۲]

 

 

پی‌نوشت:

[۱] . رجوع کنید به راهکارهاى راهنمایى و مشاوره از منظر اسلام و روان‏شناسى، یداللَّه کوثرى.

[۲] . مقدمات راهنمایى و مشاوره، عبدالله شفیع آبادی، ص ۲۰٫

[۳] . همان، ص ۳۱٫

[۴] . همان، ص ۲۳-۲۴٫

[۵] . برگرفته از کتاب: مشاوره در آیینه‌ی علم و دین، علی‌نقی فقیهی.

[۶] . وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنى آدَمَ (اسراء، ۱۷).

[۷] . انّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیکُمْ (حجرات، ۱۳).

[۸] . انّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ اِمّا شاکِراً وَاِمّا کَفُوراً (انسان، ۳).

[۹] . «مَنْ سَعى‏ فِی حَاجَهٍ لِأَخِیهِ فَلَمْ یَنْصَحْهُ‏ فَقَدْ خَانَ اللَّه‏ وَ رَسُولَهُ»؛ اصول کافی، ج ۴، ص ۹۵٫

[۱۰]. «وَ اجْهَدْ رَأْیَکَ لَهُمْ إِذَا اسْتَشَارُوک‏»؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص ۴۴۱٫

[۱۱] . «أَنْ تُطْلِعَهُ عَلَى سِرِّکَ فَیَکُونَ عِلْمُهُ بِهِ کَعِلْمِکَ بِنَفْسِک‏»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۳٫

[۱۲] . رجوع کنید به راهنمایی و مشاوره از دیدگاه اسلام، محمدرضا مطهری.

دکمه بازگشت به بالا