بندبازها را هل ندهید (۵)
همانگونه که در شمارۀ قبل وعده داده شد، در این شماره دربارۀ برخی از عوامل مؤثر بر تشکیل هویت بحث میکنیم و برخی راهکارهای عملی یاری رساندن به نوجوانان، برای کسب هویت و رسیدن به هویت پخته را بیان مینماییم. اما نخست لازم است نکتهای دربارۀ بیخیالان مطرح شود.
بیخیال!
نوجوانانی که بیخیال عالمند! یعنی نه به دنبال جستجوی پاسخ سؤالهای اصلی هویت، گشتهاند و نه احساس تعهد نسبت به چیزی دارند (پراکندگی هویت). نوجوانانی که سالهای زیادی را در این حالت طی کنند، جزء افرادی در جامعه خواهند شد که از پایینترین میزان پختگی در هویت برخوردارند.
آنها وقتی میخواهند شناخت از اشیاء، رویدادها و اشخاص پیرامون خود پیدا کنند، از روش شناختی «اجتناب» استفاده میکنند. آنها بر اساس این روش شناختی نادرست، دربارۀ مشکلات شخصی و تحصیلی که در زندگی آنها پیش میآید، تصمیمگیری نمیکنند و در عوض، به شرایط پیش آمده اجازه میدهند که هر طور که مشکلات خواستند، قایق زندگی آنها را در دریای پرتلاطم دنیا، به این طرف و آن طرف ببرند. شعار آنها این است: «بیخیال، برام مهم نیست؛ هر چه بادا باد». این نوجوانان همان کسانی هستند که در تحصیل و مدیریت زمانی خود، دچار مشکلات گوناگونی میشوند و به تدریج در نوعی بیتفاوتی عمیق نسبت به آینده و سرانجام نوعی احساس ناامیدی دربارۀ حال و آینده فرو میروند.
تار و پود هویت
قالیِ «هویت نوجوان» به وسیله تارِ «شخصیت» او و پودِ «محیط»ی که او در آن رشد میکند، بافته میشود. بنابراین از ترکیب شخصیتهای گوناگون نوجوانان با محیطهای مختلف است که انواع هویت نوجوانان شکل میگیرد. برای مثال نوجوانانی که مطلقگرا هستند، یعنی فکر میکنند که همیشه میتوان به واقعیت، آن هم به صورت مطلق دسترسی پیدا کرد، معمولاً گرایش به داشتن هویت ضبطی دارند (نوجوانانی که بدون آنکه در مورد سؤالهای مهم هویت، جستجوگری کنند، نسبت به یک سری ارزشها و عقاید و اهداف تحمیل شده بر آنها، احساس تعهد دارند). در حالی که نوجوانانی که شک دارند که اصلاً آیا میتوان درباره چیزی به یقین دست یافت یا خیر، معمولاً هویت پراکنده دارند (نه دنبال جستجوی پاسخ سؤالهای اصلی هویت هستند و نه احساس تعهد دارند). از طرفی نوجوانانی که فهمیدهاند برای انتخاب بین گزینههای مختلف، ملاکهایی منطقی وجود دارد که بر اساس آنها باید تصمیم بگیرند، معمولاً جزء نوجوانانی هستند که کسب هویت (دربارۀ سؤالهای اصلی هویت، تحقیق کرده، به نتیجه رسیده و به نتایج احساس تعهد دارند.) کردهاند یا دارای وقفه هویت (دربارۀ سؤالهای اصلی هویت تحقیق کردهاند؛ اما هنوز به نتیجهای که به آن احساس تعهد پیدا کنند، نرسیدهاند و هنوز در مسیر جستجوگری میباشند.) هستند.
تأثیرگذاران بر هویت
- والدین
در مسیر شکلگیری هویت، والدین یک وظیفۀ بسیار مهم و کلیدی دارند. کاری که آنها در سن نوجوانی فرزندشان باید انجام دهند، به نوعی شبیه کاری است که آنها میبایست در سنی که تازه فرزندشان راه افتاده بود (یک تا یک و نیم سالگی)، میبایست انجام میدادهاند. در آن سنین نوپایی، والدین باید ضمن آنکه از جهت محبت و عاطفه، کاملاً از فرزند خود حمایت میکردند، از لحاظ ارضای حس کنجکاوی و جستجوگری فرزندشان نیز، زمینۀ کاملاً مساعدی را مهیا مینمودند تا خودپنداره سالمی دربارۀ خود، در فرزندان آنها از همان سنین کودکی شکل میگرفت.
در سن نوجوانی نیز والدین برای آنکه هویت سالمی در نوجوانشان شکل بگیرد، باید خانه را تبدیل به «محل امنیت نوجوان» کنند. خصوصیت این محل امن آن است که اولاً والدین، نوجوان خود را از محبت و عاطفه خود محروم نمیکنند و ثانیاً به نوجوان اجازه میدهند که آزادانه عقاید خود را بیان کند. چنین نوجوانانی یا در حالت وقفه هویت هستند و یا کسب هویت.
دربارۀ نوجوانانی که هویت ضبطی دارند، باید گفت که از جهت ارتباطی با والدین خود، ارتباط بسیار نزدیکی دارند؛ ولی از فرصتهای لازم برای کنجکاوی سالم بیبهرهاند. از سویی، نوجوانانی هم که هویت پراکنده دارند، از نظر حمایت عاطفی والدین، در کمترین سطح قرار دارند و خانواده نسبت به کنجکاوی سالم آنها در محیط هم، بیتفاوت است.
- همسالان
یکی از گروههای بسیار تأثیرگذار در مسیر شکلگیری هویت نوجوانان، گروه همسالان میباشد. اهمیت آنها تا آنجا است که برخی، همسالان را جهان دوم برای یک نوجوان میدانند (در کنار والدین که آن را جهان اول میدانند). در واقع میتوان گفت که بخش مهمی از مواجهۀ نوجوانان با عقاید و ارزشها، از طریق تعامل آنها با انواع همسالان موجود در محیطهای زندگی آنها شکل میگیرد. همسالان، دو نیاز مهم را در یک نوجوان برآورده میسازند: اول نیاز عاطفی به حمایت؛ دوم الگودهی در زمینۀ هویت. این دو نیاز، دست در دست هم سبب میشود که نوجوانان نه تنها به سمت همسالان از جهت روانی تمایل نشان بدهد، بلکه ناخودآگاه از سبکهای هویت غالب در گروه همسالان خود، تبعیت کند. در نتیجه بخش مهمی از نحوه پاسخگویی به سؤالات اصلی هویت، نحوه تحصیل و پیگیری شغل در آینده، در این رابطهها رقم میخورد.
در همین راستا، یکی از دلایل اهمیت یافتن دوستیها در نوجوانی آن است که معمول نوجوانان، به سبب روحیۀ استقلالطلبی در نوجوانی، از خانواده مقداری فاصله میگیرند و روابط گرمی با همسالانی برقرار میکنند که از جهت علایق، ارزشها، باورها و نگرشها به آنها شبیهترند؛ زیرا چنین افرادی حمایت بیشتری از نوجوان خواهند کرد و اوقات خوشتری را برای او رقم خواهند زد.
- مدارس
یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری هویت نوجوانان، مدارس و محیطهای فرهنگی است که فرصتهای غنی و متنوعی برای ارضای غریزه کنجکاوی نوجوانان فراهم میآورند. مدرسه، نظام اجتماعی کوچکی است که کودک در آن قواعد اخلاقی، عرف اجتماعی، نگرشها و شیوههای برقراری ارتباط با دیگران را میآموزد.
مدارس و کانونهای فکری – فرهنگی، به چند روش در این مهم نقش ایفا میکنند: اولاً این محیطها شرایط فکری را تأمین میکنند که در آن نوجوانان تشویق به تفکر سطح بالا میشوند. ثانیاً در این محیطها فعالیتهای فوق برنامهای ترتیب داده میشود که برعهده گرفتن نقشهای مسئولانه را برای نوجوان، ممکن میسازد. ثالثاً به طور فراوان مشاهده میشود که معلمان و مشاوران به نوجوانانی که از جهت اقتصادی – اجتماعی در مرتبۀ پایینتری نسبت به بقیه هستند، مشاوره میدهند و تأکید میکنند که به دانشگاه بروند و وضعیت فردای خود را در جامعه بهبود بخشند. از سویی در برخی رشتهها و مدارس نیز، برنامههای آموزشی دربارۀ مشاغل ارائه میشود که میتواند نوجوانان را وارد دنیای عملی کار کند.
- فرهنگ
فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم مییابد و در نظام شخصیت، میتواند ملکۀ ذهن نوجوان شود. بنابراین از آنجا که فرهنگ بر شخصیت نوجوان تأثیرگذار است، میتواند بر چگونگی شکلگیری انواع هویتها در نوجوان نیز تأثیر بگذارد. دین نیز به عنوان بخش مهمی از فرهنگ است که میتواند بر شکلگیری هویت تأثیرات مهمی داشته باشد. البته بسترهای این تأثیرگذاری از قبل از سن نوجوانی وجود دارد و از همان سنین نیز باید مورد توجه والدین و مربیان قرار گیرد.
سخنی با والدین
به منظور کمک به فرزندان نوجوان خود در راستای شکلگیری هویت سالم، به نکات زیر توجه فرمایید:
- امنیت ببخشید
امنیت روانی و عاطفی، شرط اولیۀ برقراری رابطهای سالم و هدفمند از سوی نوجوان با شما است. والدینی که به محض مطرح شدن سؤال و دغدغهای از سوی نوجوان دربارۀ مسائل ارزشی و هویتی، یا با بیمیلی و بیتفاوتی برخورد میکنند، یا با تندی و خشونت پس میزنند و یا سعی میکنند تمام جواب را به صورت دیکته شده و حتمی به نوجوان خود بیاموزند و هیچ جای فکری برای او نمیگذارند، هیچکدام نمیتوانند به نوجوان خود، برای شکلگیری سالم هویت او، کمکی کرده باشند. بنابراین حمایت عاطفی از فرزند خود به عمل آوردید، به اینگونه که به او اجازه دهید آزادانه سؤالات، ارزشها و اهدافش را مطرح کند و در کنار راهنماییهای به جا و دقیق شما، فرصت داشته باشد که خود دربارۀ آنها کاوش نماید. البته اشتباه نشود: منظور از این آزادی، آزادی بی حد و حصری نیست که به دام هر چیزی بیفتد؛ بلکه باز باید نظارتی از سوی شما باشد. آنچه لازم است شما انجام دهید، تهیۀ منابع علمی مفید، گروههای علمی و دینی سالم و… برای فرزندتان میباشد.
- بحث راه بیاندازید
بحثهایی را به صورت هدفمند و منطقی در خانه راه بیاندازید، یا در صورت صلاحدید، از معلم بخواهید که این مباحث را در کلاس راه بیاندازد که منجر به تفکر نوجوانتان دربارۀ سؤالهای اصلی هویت و سپس رهگیری آنها در منابع علمی و دینی مطمئن، شود. انتخاب منطقی و سنجیده از بین عقاید و ارزشهای متضاد میتواند در رسیدن نوجوان به هویت پخته کمک کند. البته نباید ارزشهای متضاد به صورت زیاد و -خدای نکرده- بدون نقد مناسب، همراه باشد که در این صورت، نتیجۀ کار بسیار خطرناک است. از سویی، سعی کنید به نوجوان خود در کسب هویت در تمام زمینهها یاری رسانید و نیز، تحمل گروههای قومی دیگر را به او آموزش دهید.
- جلسه تشکیل دهید
افرادی هستند که از جهت هویت، به هویت پخته رسیدهاند و یا اینکه روی مسائل هویت کار کردهاند. اگر خود شما توانمندی ارائۀ بحث هویت را به فرزند خود ندارید، فرصتهایی را در قالب جلسات عمومی یا خصوصی تشکیل دهید تا در فرایند آن، بحثهای لازم و توصیههای مناسب برای کسب هویت سالم و پخته، به فرزندان شما منتقل شود. افزون بر آن، شما میتوانید فرصتهایی سالم را برای جستجو کردن و آگاه شدن از فرهنگهای دیگر در جوّی احترامآمیز و علمی با یاری گرفتن از متخصصان امین، تأمین کنید.
در شمارۀ بعد، دربارۀ رشد اخلاقی نوجوان بحث خواهیم کرد.